واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بلوغ اشد چیست ؟
اشد به معنى استحکام و قوت جسمى و روحى است و "بلوغ اشد" به معنى رسیدن به این مرحله است و این عنوان در قرآن مجید به مراحل مختلفى از عمر انسان اطلاق شده است .گاهى به معنى سن بلوغ آمده مانند: «وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ»1 ؛ نزدیک مال یتیم نشوید مگر به نحو احسن تا زمانى که به حد بلوغ برسد.و گاهى به معنى رسیدن به چهل سالگى است مانند حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً ؛ تا زمانى که بلوغ اشد پیدا کند و به چهل سال برسد.2و گاهى به معنى مرحله قبل از پیرى آمده مانند: «ثُمَّ یُخْرِجُکمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکمْ ثُمَّ لِتَکونُوا» شُیُوخًا»3 ؛ سپس خداوند شما را به صورت اطفالى از عالم چنین بیرون مى فرستد، سپس به مرحله استحکام جسم و روح مى رسید سپس به مرحله پیرى.این تفاوت تعبیرات ممکن است به خاطر این باشد که انسان براى رسیدن به استحکام روح و جسم مراحلى را مى پیماید که بدون شک رسیدن به حد بلوغ یکى از آنها است و رسیدن به چهل سالگى که معمولا توام با یک نوع پختگى در فکر و عقل مى باشد مرحله دیگر است و همچنین قبل از آنکه انسان قوس نزولى خود را سیر کند و به سستى گراید.مدت گردش ماه (تا هنگامى که به محاق برسد) 28 روز است هنگامى که آن را به چهار قسمت تقسیم کنیم هر قسمتى 7 روز مى شود (که عدد ایام هفته را تشکیل مى دهد).لذا دانشمندان احوال بدن انسان را به چهار دوره هفت ساله تقسیم کرده اند: نخست هنگامى که او متولد مى شود ضعیف و ناتوان است هم از نظر جسم و هم از نظر روح ، اما به هنگامى که به سن 7 سالگى رسید آثار هوش و فکر و قوت جسمانى در او ظاهر مى شود.او وارد مرحله دوم مى شود و به تکامل خود ادامه مى دهد تا چهارده سالگى را پشت سر بگذارد و 15 ساله شود در این هنگام به مرحله بلوغ جسمى و روحى رسیده و شهوت جنسى در او به حرکت در مى آید (و با تکمیل سال پانزدهم ) مکلف مى شود.باز به تکامل خود ادامه مى دهد تا دور سوم را به پایان رساند و مرحله جدیدى را طى کند و بالاخره با پایان گرفتن دور چهارم و رسیدن به 28 سالگى مدت رشد و نمو جسمانى پایان مى گیرد، و انسان وارد مرحله تازه اى که مرحله توقف است مى گردد و این همان زمان بلوغ اشد است و این حالت توقف تا پایان دور پنجم یعنى 35 سالگى ادامه دارد (و از آن به بعد سیر نزولى آغاز مى شود).وقتى بنده خدا سى ساله شد به حد بلوغ اشد رسیده ، و چون به سن چهل سالگى برسد، به منتهاى بلوغ رسیده ، و همینکه پا به چهل و یک سالگى بگذارد رو به نقصان گذاشته ، و اما کسى که پنجاه ساله شده باید خود را مثل کسى بداند که در حال جان کندن است .تقسیم بندى فوق گر چه تا حدودى قابل قبول است ولى دقیق به نظر نمى رسد زیرا اولا مرحله بلوغ در پایان دور دوم نیست و همچنین پایان رشد جسمانى طبق آنچه دانشمندان امروزى مى گویند 25 سالگى است و بلوغ فکرى کامل طبق بعضى از روایات در چهل سالگى است . و از همه اینها گذشته آنچه در بالا گفته شد یک قانون همگانى محسوب نمى شود که درباره همه اشخاص صادق باشد. دو روایت درباره بلوغ اشد
و در تهذیب به سند خود از عبداللّه بن سنان از امام صادق (علیه السلام ) روایت کرده که فرمود: نزد پدرم بودم که مردى از آن جناب پرسید منظور از "بلوغ اشد" در کلام خداى عزّوجلّ چیست؟ فرمود: رسیدن به حد احتلام .و در خصال از ابى بصیر روایت آورده که گفت : امام صادق (علیه السلام ) فرمود: وقتى بنده خدا سى ساله شد به حد بلوغ اشد رسیده ، و چون به سن چهل سالگى برسد، به منتهاى بلوغ رسیده ، و همینکه پا به چهل و یک سالگى بگذارد رو به نقصان گذاشته ، و اما کسى که پنجاه ساله شده باید خود را مثل کسى بداند که در حال جان کندن است . این روایت خالى از این اشعار و اشاره نیست که بلوغ اشد مراتب مختلفى دارد و اولین مرتبه آن که غالبا در سن شانزده سالگى است احتلام است ، و مرتبه دوم آن گذشتن شانزده سال دیگر است که مى شود سى و سه سالگى . و با توجه به شواهد و قراین به نظر میرسد همان چهل سالگی بلوغ اشد باشد همان دوران محکم و استوار . همان سنی که پیامبران به پیامبری مبعوث شدند . به هر حال ما ناگزیر از به این مرحله خواهیم رسید حال چه در چهل سالگی باشد یا سی و سه سالگی تا آن سن فرصت بالیدن داریم و بعد از آن رو به سمت انحطاط پس باید کوشید که تا آن سن به جایی برسیم که که در چرخه معکوس به یک باره با سر به زمین نخوریم و وابعاد وجودیمان را به حدی رشد داد ه باشیم که در سن توقف به آنچه اندوخته ایم عمق بدهیم نه اینکه چون کیسه ای پر از هوا آرام آرام خالی شویم بدون هیچ اندوخته ای.امیدوارم خداوند متعال یاریمان کند تا این فرصت با ارزش زندگی را به بطالت نگذرانیم و از هر لحظه اش برای هر چه انسان تر شدن استفاده کنیم همان انسانی که اشرف مخلوقات و باعث فخر و مباهات آن یگانه عالم تاب است. منبع : تفسیر نمونه جلد 9و تفسیر المیزان جلد 18فرآوری: محمدی - گروه دین و اندیشه تبیان 1- سوره اسراء آیه 34.2- سوره احقاف آیه 15. 3- سوره غافر آیه 67 .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 644]