واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
شهید «کربلای یک» که در آتش عشق به خدا سوخت ایلام - ایرنا- فتح مهران در عملیات کربلای یک اگرچه شهدای زیادی را تقدیم انقلاب کرد اما در میان این شهدا حسین فهمیده ای بود که با سن و سال کم در آتش عشق به خدا سوخت و لحظه ای دم بر نیاورد تا عملیات کربلای یک با پیروزی رزمندگان اسلام همراه شود.
به گزارش ایرنا، «علی عرب» نوجوان بسیجی لشکر ثارا... برای لو نرفتن بخشی از عملیات آزادسازی مهران، و نجات همرزمانش، با دست جلوی دهانش را محکم گرفت، شعله های آتش تمام وجودش را فرا گرفته بود و پس از دقایقی آرام آرام سوخت و شهید شد.
وی از شهدای به نام استان کرمان است که در شهرستان زرند به دنیا آمد و در سن 13 سالگی به دلیل علاقه فراوان برای حضور درجبهه و لبیک گویی به فرمان امام خمینی(ره)، با دستکاری شناسنامه اش، سن خود را تغییر ، و عازم جبهه شد.
یکی از همرزمان شهید علی عرب در مورد نحوه شهادت این شهید می گوید: علی، کوله پشتی اش را محکم بسته بود، کوله سنگین و پر بود از خرج و موشک آر.پی.جی، داشتیم پشت سر هم به حالت ستون از داخل معبر رد می شدیم.
«محمدحسن تهامی» افزود: سنگرهای دشمن در 200 متری ما قرار داشت، آرام آرام و بی هیچ صدایی جلو می رفتیم، اطرافمان میدان مین بود، کوچکترین صدایی فاجعه ببار می آورد، ناگهان کوله پشتی علی گلوله خورد و خرج ها آتش گرفتند و علی شعله ور شد.
وی اظهار کرد: شعله های آتش لحظه به لحظه بیشتر علی را در کام خود می کشید و همه هر لحظه منتظر بودند که علی فریاد بزند و دشمن شروع به تیراندازی کند.
تهامی ادامه داد: علی، همان طور که داشت می سوخت، ضمن جدا کردن نارنجک هایش از خود، دستش را جلوی دهان خود گرفت و مظلومانه روی زمین افتاد.
همرزم شهید علی عرب افزود: فقط می شد نگاه کرد، شعله ها ذره ذره علی را می سوزاند و علی جلوی چشم های ما داشت جان می داد ولی جلوی دهانش را محکم گرفته بود.
وی بیان کرد: آتش کم کم سرد شد، علی که هنوز ته رمقی برایش باقی مانده بود با اشاره از یکی از بچه ها تقاضای آب کرد؛ رزمنده چفیه اش را خیس کرد و گذاشت روی لب های علی...
شاید این حق علی بود که لحظه آخر در میان این همه آتش، طعم آب را بچشد.
شهید علی عرب ،شش نوبت به جبهه اعزام شد و در آخرین حضورش در منطقه مهران در دهم تیر سال 65 شب عملیات کربلای یک، دست به این اقدام شجاعانه زد و تا همیشه تاریخ نام او درمیان شهدای جنگ و همرزمانش جاودانه ماند.
در وصیت نامه این شهید آمده است:
«بارها که در عملیات ها شرکت کردم وصیت نامه نوشتم و از خداوند خواستم که عزت عظیم و عظمای شهادت را نصیب من گرداند اما این بار با امید بیشتری پا به میدان جنگ گذاشتم و امیدوارم این آخرین وصیت من باشد، از لحظه ای که پا به جبهه گذاشتم این سرزمین مقدس تاثیر عجیبی روی من گذاشته و حال و هوای دیگری پیدا کردم خصوصا هنگام خواندن دسته جمعی دعای توسل، کمیل و ندبه و زیارت عاشورا و متوجه شدم که باید زیارت عاشورا را بیشتر بخوانم ( انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم ) و هر چه فکر کردم دیدم جز کار برای خدا و خالص شدن در راه او هیچ چیز دیگر در این دنیا فایده ندارد. ˈ
ˈپدرو مادر عزیزم از شما طلب بخشش دارم و از برادران و خواهرم می خواهم که در خط رهبری حرکت کنند و از آن منحرف نشوند که خیر دنیا و آخرت در آن است. ˈ
شهر مرزی مهران در فاصله 85 کیلومتری جنوب غرب ایلام، یکی از آوردگاه های دفاع مقدس است که دهم تیر سال 65 پس از چند بار دست به شدن به دست رزمندگان اسلام آزاد شد.
فردا سه شنبه دهم تیر، بیست و هشتمین سالگرد آزادسازی مهران است.
استان ایلام با 430 کیلومتر دارای طولانی ترین مرز مشترک با کشور عراق است. ک/4
7170/565/640
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
09/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]