واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: خاطره کارآگاهان جنایی؛
ماجرای سرقت سحرگاهی که رنگ خون گرفت/ مرد پولدار به خاطر اسکناس هایش کشته شد
یکی از افسران پلیس آگاهی یکی از ماموریتهای ضمن خدمت خود را به عنوان یک خاطره بازگو کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران؛ در واپسین ساعت های شبی از شب های تابستانی شخصی به نام "غلام" با دو دختر، پسر و همسرش بعد از خروج از خانه پدر خانمش به خانه خودشان در شهرستان دهلران مراجعه و با اعضای خانواده در خانه استراحت میکردند که دم دمای صبح حدود ساعت ٣ یا ٤ بامداد ناگهان صدای شكستن گلدان كنار هال زیر نورگیر خانه همسر مقتول را از خواب می کند.
پس از بیداری مشاهده می کند جوانی لاغر اندام در حالی كه دارای نقاب بر سر و صورت و اسلحه شكاری در دست دارد در گوشه هال
خانه است.
با صدای جیغ بلند وی "غلام" و فرزندانش از خواب بیدار و زمانی مرد خانه به طرفش می آید و ناگهان فرد مذكور اقدام به تیراندازی به سمت مقتول و سینه وی را هدف قرار م یدهد به طوری كه به زمین می افتد.
پس از آن به طرف همسر مقتول رفته و با بستن دست و پای وی، اقدام به سرقت ٢٤ عدد النگو و دو عدد انگشتر و گردنبند وی می کند و در حین بالا رفتن از پله های پشت بام تیر دوم و به اصطلاح تیر خلاص را به سمت مقتول شلیك و فرار می كند.
آن شب به صحنه وحشتناكی برای اعضای خانواده مقتول تبدیل می شود و به دلیل اینکه مقتول آدمی سرشناس و دارای وجه اجتماعی در منطقه بود، قتل وی بازتاب گسترده ای در شهرستان را در پی داشت.
در ادامه تیمی از مأمورین آگاهی استان به محل حادثه اعزام و به صورت ویژه تحقیقات برای شناسایی قاتل آغاز می شود.
به دنبال تحقیقات پلیس تعداد زیادی در این رابطه دستگیر می شوند تا اینكه همسر مقتول شخصیرا به هویت "رضا" كه تقریبا مشخصات وی با مشخصات ظاهری قاتل تشابه داشته شناسایی و از طریق مرجع قضایی روانه زندان و ذهن ها در این چندین سال به سمت فرد مذكور و
حتی همسر مقتول می رود و تحقیقات پلیسی متوقف می شود که به علت عدم دلایل محكمه پسند قسامه در خصوص متهم پرونده در دادگاه و دیوان عالی كشور تحت رسیدگی قرار می گیرد و حكم اعدام فرد مذكور صادر می شود.
در ادامه با توجه به اینکه از زمان قتل خانواده های مقتول و فرد مظنون درگیری زیادی داشته اند و با توجه به پیگیری های مكرر از قتل های كشف نشده اطلاع حاصل شد كه احتمالاً شخصی به هویت "علی اصغر" در قتل نقش دارد و احتمالا فرد مظنون بی گناه
باشد.
از خرداد ماه ١٣٩٠ موضوع كشف واقعیت به صورت جدی در دستور كار رئیس پلیس آگاهی و رئیس اداره جرایم جنایی قرار گرفت و مشخص شد فرد مظنون جدید دارای هشت فقره سابقه اعم از قتل عمد، قتل غیر عمد، انجام فعل حرام، سرقت و ایراد ضرب و جرح عمدی بوده به طوری كه در چند سال گذشته پدر خود را با صحنه سازی به قتل رسانده و سپس رضایت خانواده خود را گرفته است.
در ادامه مشخص شد وی مدت ٦ سالی است كه شهرستان دهلران را به مكان نامعلومی ترك کرده است، به طوری كه هیچگونه ترددی
به شهرستان مذكور نداشته است.
در ادامه نشانی شخص مظنون به نام "علی اصغر" در تهران به دست آمد كه در این راستا گروهی از ماموران به تهران عزیمت و پس از به دست آوردن چندین نشانی از متهم و همكاری تعدادی از بانک ها و شبکه مخابرات و بعد از ٥ شبانه روز تحقیقات گسترده و مراقبت ویژه و شبانه روزی و كرایه نمودن یك دستگاه تاكسی مظنون در حكیمیه در شهرك شهید بهشتی تهران شناسایی در حالی كه از حضور مأمورین مطلع شده بود در یك عملیات غافلگیرانه و طراحی شده در حین فرار با یك دستگاه موتورسیكلت دستگیرشد.
پس از دستگیری و انجام امورات اداری وی به ایلام منتقل شد كه منكر قتل شد اما با توجه به دلایل و مدارك به دست آمده بعد از ٢٤ ساعت لب به اعتراف گشود.
وی در اعترافاتش گفت: مقتول فرد پولداری بود و در همسایگی ما زندگی می كردند من هم تصمیم به سرقت از خانه او گرفتم و ساعت نزدیك ٤ صبح با برداشتن یك قبضه اسلحه شكاری و تعدادی فشنگ برای اینكه اگر صاحب خانه بیدار شود از آن استفاده كنم به خانه آنها رفتم و در حالی كه سر و صورت ام را با نقاب پوشانده بودم از دیوار پشت خانه شان بالا رفته و چون یكی از قاب های شیشه از شیشه های نورگیر خانه شكسته شده بود، از آنجا به پایین پریدم كه به گلدان برخوردم و گلدان شكست و مقتول و اعضای خانواده اش از خواب بیدار
شدند.
سپس مقتول به قصد گرفتن ام به طرف من آمد من هم به طرفش تیراندازی كردم که مرد خانه افتاد و بعد از آن دست و پای همسرش را بستم و طلاجات وی را سرقت و در حین خروج از راه پله های منتهی به پشت بام تیر دوم را به سوی مقتول شلیك كردم و روز بعد با
جمعیت به در خانه مقتول رفتم و هرگز فكر نمی كردم شناسایی شوم.
وی در ادامه اعترافات خود گفت: بعد از انجام چندین خلاف دیگر دهلران را ترك و به تهران آمدم و با هیچكس ارتباط نداشتم و در حال حاضر
حیرانم كه مأمورین چگونه من را شناسایی كرده اند.
سرانجام با اعتراف و بازسازی صحنه قتل و برملا شدن راز قتل بعد از ١٣ سال قاتل با قرار بازداشت موقت روانه زندان و پرونده متشكله پیوست پرونده قبلی كه حاوی ٢٦٣٥ برگ بود شد.
انتهای پیام/
تاریخ انتشار: ۰۸ تير ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]