تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 8 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):کم گویی ، حکمت بزرگی است ، بر شما باد به خموشی که آسایش نیکو و سبکباری و سبب تخفی...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819070414




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

8 خرداد به روایت تاریخ


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
8 خرداد به روایت تاریخ
روز مبارزه با سلاح‌‏های شیمیایی و تولد جیمز رابینسون مورخ و فیلسوف امریکایی، آغاز جنگ دوم بالکان بین کشورهای اروپایی از جمله وقایع تاریخی است که در 8 خرداد در تاریخ روی داده است.

خبرگزاری فارس: 8 خرداد به روایت تاریخ



به گزارش خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس امروز 8 تیر برابر با روز مبارزه با سلاح‌‏های شیمیایی و میکروبی هشتم تیرهر سال، به مناسبت بمباران شیمیایی شهر سردشت، روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی نام گذاری شده است. در سال 1366 درزمان جنگ ایران و عراق، نیروهای عراقی پس از اینکه در خوزستان و مناطق مرزی سرپل ذهاب، کردستان و قصر شیرین شکست‌هایی خوردند، به کاربرد گازهای سمی اقدام کردند و با استفاده از گاز اعصاب ازنوع "تابون" تلفات زیادی را به نیروهای ایرانی در "جزایر مجنون" تحمیل کردند. بمیاران شهر سردشت در 8 تیر 1366 یکی از جنایات جنگی مهم عراق علیه نیروهای ایرانی و غیر نظامیان بود. * قتل مبارز مشروطه‏ خواه "حاج میرزا ابراهیم آقا تبریزی" در تهران (1287 ش) حاج میرزا ابراهیم آقا تبریزی در حدود سال 1254 شمسی (1293 قمری) در تبریز به دنیا آمد و تحصیلات خود را در زادگاهش آغاز کرد. وی ظرف مدت کوتاهی، ادبیات عرب، فقه، اصول، کلام و درایه را به خوبی فرا گرفت و پس از آن که از شانزده سالگی تدریس معانی و بیان و منطق را آغاز کرد، در شمار مدرسان تبریز واقع شد. میرزا ابراهیم، ناطقی زبردست و آشنا به مقتضیات جدید بود و بر اثر ایراد سخنرانی‏‌هایی با مطالب تازه، در بین مردم تبریز محبوبیت پیدا کرد. پس از صدور فرمان مشروطیت، اصناف تبریز او را به اتفاق آرا به نمایندگی خود برگزیدند. شیخ ابراهیم تبریزی در نخستین روزهای ورود به مجلس شورای ملی، چهره‏ای وطن‏‌خواه، مبارز، بی‏باک و طرفدار مشروطه از خود نشان داد و چندین نطق تند علیه محمدعلی شاه در مجلس ایراد کرد. وی در خارج از مجلس انجمن تندرویی با نام انجمن غیرت تشکیل داد و همه شب با سخنرانی‌‏های تند علیه مظالم حکومت قیام می‌‏نمود. او همچنین در مجلس برای تصویب متمم قانون اساسی، نطق‏‌‎های تندی ایراد کرد تا سرانجام آن را به تصویب رسانید. میرزا ابراهیم در روز بمباران مجلس توسط قزاقان، در مجلس بود تا این که به همراه علما و وکلا به پارک امین الدوله پناه برد. نیروی قزاق وقتی از محل اختفا مشروطه‌‏خواهان و وکلای مجلس مطلع شد، پارک امین الدوله را محاصره نمود و سپس برای دستگیری آنان وارد باغ گردیدند. شیخ ابراهیم در این درگیری‏‌ها هدف چند گلوله قرار گرفت و چند روز بعد کشته شد. وی به هنگام مرگ، سی و سه سال داشت. *تولد استاد سید محمد احصایی ، هنرمند گرافیک و خوشنویس (1318 ش ) سید محمد احصایی متولد سال ۱۳۱۸ از هنرمندان معاصر در عرصه خوشنویسی، گرافیک و نقاشی است. او فارغ التحصیل دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است و سالها در همین دانشکده و دانشکده هنر دانشگاه الزهرا تدریس کرده‌است.احصایی بیش از ۵۰ سال است که در حوزه خوشنویسی، نقاشی و گرافیک فعالیت می‌کند. او پایه‌گذار نقاشی خط در ایران است و با مجموعه نقاشی خط‍‌های خود اعتباری جهانی یافته‌است. * توقیف‌ نشریه‌‌های ستاره‌ ،امیر ،آزاد ،نامه‌ آزاد (1321 ش ) * انتشار روزنامه‌ وظیفه‌ (1323 ش ) * ایران مقادیری وسائل کشاورزی از رومانی خریداری کرد. (1349 ش) *روادید ورود اتباع بحرینی به ایران لغو شد. اعلامیه مشترک پایان مذاکرات ایران و رومانی در تهران و بخارست انتشار یافت. (1349 ش) * شهادت "محمد کچویی" رئیس زندان اوین به دست منافقین (1360 ش) شهید محمد کچویی در سال 1329 شمسی در یک خانواده روستایی دیده به جهان گشود. او پس از طی سنین کودکی و جوانی با نزدیک شدن وقایع 15 خرداد وارد مبارزات سیاسی - مذهبی شد. شهید کچویی با عضویت در هیأت‌‏های مؤتلفه اسلامی به فعالیت‏‌ها و مبارزات خویش ادامه داد تا اینکه در سال 50 و 51 تحت تعقیب ساواک قرار گرفت. او پس از بازداشت، محکوم به زندان شد و پس از آزادی دوباره به علت مبارزات علیه رژیم مجدداً در سال 53 دستگیر و به حبس ابد محکوم شد. شهید کچویی در جریان اوج‏گیری انقلاب اسلامی، از زندان آزاد شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، اداره زندان اوین را به عهده گرفت. سرانجام این مبارز انقلابی در 8 تیر 1360 توسط یکی از منافقین به شهادت رسید و به لقاءاللَّه دست یافت. *شهادت شهید موسی‌الرضا خراسانی (1366 ش) شهید موسی‌الرضا خراسانی، اولین فرزند غلامعلی و خدیجه خراسانی، یکم دی‌ماه ۱۳۴۲شمسی در خانواده‌ای مذهبی و کشاورز، در روستای قلی‌آباد شهرستان گرگان چشم به جهان هستی گشود. پدرش کشاورز بود و زندگی را به‌سختی می‌گذراندند. موسی‌الرضا پس از سپری کردن دوران طفولیت، در کنار پدر و مادرش به کشاورزی می‌پرداخت تا سهمی در برطرف کردن فقر و محرومیت خانواده داشته باشد. در این ایام، روز‌ها در یک کارگاه نجاری کار می‌کرد و شب‌ها درس می‌خواند. دوران نوجوانی وی با اوج‌گیری مبارزات مردمی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران مصادف بود. در راهپیمایی‌ها و تظاهرات علیه رژیم طاغوتی شاه شرکت داشت. با شروع جنگ تحمیلی، او که معتقد بود جهاد در راه خدا از وظایف است، عزمش را جزم کرد و برای گذراندن دوره آموزش نظامی، روانه مرکز آموزش شد و دوشادوش پدربزرگ مادری خود - ابراهیم خراسانی - (که بعد‌ها به‌عنوان امدادگر در جبهه‌ها حضور داشت) مراحل آموزشی را پشت سر گذاشت. مادرش می‌گوید، روزی آمد و گفت: «... می‌خواهم ازدواج کنم، دختر یکی از اقوام به‌نام خانم هاجر محمدی را در سال ۱۳۶۲ به عقدش درآوردیم. از اعتبار رزمندگی در حل مشکلات زندگی استفاده نمی‌کرد. از خصوصیات بارزش صبر در برابر مشکلات زندگی بود. وقتی می‌خواستند با عقدنامه، وسائلی در اختیارش قرار دهند، گفت: من همه چیز دارم. سرانجام با اصرار، یک دستگاه یخچال به او دادند. همیشه می‌گفت: برای رضای خدا به جبهه می‌روم نه این‌که وسیله جمع کنم. بعد از عروسی، نُه روز بیش‌تر در منزل نماند و دوباره به جبهه بازگشت. در سال ۱۳۶۳ اولین فرزند او به‌نام رقیه به‌دنیا آمد. همسر شهید، هاجر محمدی نیز می‌گوید: «بعد از تولد رقیه، موسی‌الرضا در منطقه ماووت مجروح شیمیایی شد. بر اثر عوارض شیمیایی هنگامی که فرزند دوم ما، کاظم در سال ۱۳۶۵ متولد شد، به بیماری سرطان خون مبتلا بود که مدت‌ها در بیمارستان‌های مختلف بستری بود تا این‌که بعد از شش ماه فوت کرد.» از خصوصیات اخلاقی شهید خراسانی، شوخ‌طبعی وی بود. اگر اندوه یا ناراحتی به او می‌رسید با گشاده‌رویی سعی می‌کرد به دیگران انتقالش ندهد. همسرش می‌گوید: «همیشه با احترام و گشاده‌رویی ما را ترک می‌کرد و به جبهه می‌رفت. با ما بسیار عاطفی برخورد می‌کرد. به پدر و مادرش احترام فوق‌العاده‌ای می‌گذاشت و لحظه‌ای از آنان غافل نبود. افراد خانواده و دوستان را به نماز اول وقت توصیه می‌کرد. از درآمد ماهیانه خود درصدی به فقرا و درماندگان اختصاص می‌داد. در اوقات فراغت مطالعه می‌کرد. گاهی به ورزش می‌پرداخت و یا به زیارت اماکن مقدسه می‌رفت. هیچ‌گاه اوقاتش را بیهوده تلف نمی‌کرد.» مادر شهید می‌گوید: «وقتی سؤال کردیم در جبهه چه مسئولیتی داری؟ گفت: در آشپزخانه پیاز پوست می‌کنم. وقتی زخمی شد، اظهار درد و ناراحتی نمی‌کرد و تا می‌توانست عضو آسیب‌دیده را از دید دیگران مخفی می‌کرد.» شهید خراسانی با الهام از پیام‌های امام (ره)، با گروهک‌های ضدانقلاب آشتی‌ناپذیر بود و آن‌ها را خوارج می‌دانست. پس از هر مرخصی یکی از برادران خود - مسلم یا عقیل - را با خود به جبهه می‌برد. حتی پدر پیرش نیز سه مرتبه در خط مقدم حضور پیدا کرد. موسی‌الرضا نسبت به حفظ بیت‌المال حساس بود. مادرش می‌گوید: «یک‌بار که مجروح شده می‌خواست از بیمارستان به منزل بیاید. خواستند او را با آمبولانس بیاورند که اجازه نداد و با وانت‌بار به خانه آمد... در یکی از عملیات‌ها در منطقه ماووت وقتی با موتور مهمات می‌برد با ماشینی تصادف کرد و سر و دستش شکست. وقتی او را دیدیم تمام بدنش زخمی و پر از شن و ماسه بود و با تیمم نماز می‌خواند. اثرات این زخم‌ها در صورتش باقی بود که دوباره به جبهه رفت.» موسی‌الرضا خراسانی، سرانجام بعد از شش سال حضور در جبهه‌های جنگ، در عملیات نصر ۴ در منطقه ماووت در تاریخ هشتم تیرماه سال ۱۳۶۶ هجری شمسی، در حال حمل مهمات بود که در اثر اصابت خمپاره‌ای به ماشین او، به‌همراه هم‌رزم و نوه عمویش علی‌اصغر محمدی - که در طفولیت پیمان اخوت با وی بسته بود - در سن بیست و چهار سالگی به شهادت رسید. *رحلت فقیه جلیل آیت‎اللَّه (ابوالقاسم دانش آشتیانی) (1380 ش) آیت‎اللَّه حاج شیخ ابوالقاسم دانش آشتیانی، در سال 1290 شمسی (1329 قمری) در آشتیان در بیت علم و فضیلت زاده شد. وی که نواده آخوند ملااحمد آشتیانی بود، پس از طی دوران کودکی، به فراگیری علوم دینی روی آورد و در پانزده سالگی راهی حوزه علمیه قم گردید. آیت‌اللَّه دانش آشتیانی تحت سرپرستی عالم بزرگوار میرزا محمد فیض قمی، دروس حوزوی را ادامه داد تا اینکه در درس خارج فقه و اصول ایشان و نیز شیخ عبدالکریم حائری، سیدمحمد حجت کوه کمره‌‏ای و سید محمد تقی خوانساری حاضر شد و مبانی علمی‏اش را استوار ساخت. وی پس از آن که سالیانی برای تبلیغ دین، به زادگاهش بازگشت، با ورود آیت‌اللَّه بروجردی به قم، یکسره به درس فقه و اصول آن عالم بزرگ حاضر شد و مورد توجه ایشان قرار گرفت تا جایی که سرپرستی کتابخانه مسجد اعظم به او محول شد. آیت اللَّه دانش آشتیانی در زمان تصدی این کتابخانه، آن را در ردیف کتابخانه‌‏های مشهور کشور در آورد و برای آن نشریه‌‏ای راه‌‏اندازی نمود. ایشان در جریان نهضت اسلامی مردم به رهبری حضرت امام خمینی(ره)، در مسیر مبارزات ضد رژیم قرار گرفت و نام وی در ذیل تمام اعلامیه‌‏های اعتراض‌‏آمیز علما و مدرسین حوزه علمیه قم دیده می‌‏شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی حضرت امام خمینی ، به سِمت امام جمعه آشتیان برگزیده شد و تا پایان عمر، منشأ خدماتی به مردم آن سامان بود. برخی از تالیفات ایشان عبارتند از: تقریرات درس فقه آیت اللَّه بروجردی، مجموعه مقالات و ترجمه کتاب سقیفه، رمز نیکبختی و دو سرمایه نفیس. آن عالم خدمتگزار سرانجام در هشتم تیر ماه 1380 شمسی برابر با هفتم ربیع الثانی 1422 قمری در 90 سالگی بدرود حیات گفت و در صحن حرم حضرت معصومه (س) مدفون گردید. رویدادهای مهم این روز در تقویم میلادی (29 ژوئن): *نخستین قرارداد مرزی تاریخ بشر که میان ایران و لیدی بسته شد. (590 پیش از میلاد) طبق آثار و اسناد به دست آمده، 29 ژوئن سال 590 پیش از میلاد (هشتم تیرماه)، میان دولت ایران (حکومت مادها یا Medes به پایتختی همدان) و دولت لیدی (Liadia = Lydia آناتولی غربی - قسمتی از غرب ترکیه امروز) قرارداد تعیین مرز بسته شد که نخستین قرارداد از این دست در تاریخ جهان به شمار می‎رود و نخستین فصل کتاب «تاریخ انعقاد پیمان‌های سیاسی» با آن آغاز شده است. در این قرارداد که یک ماه و یک روز پس از پایان جنگ طرفین و انجام مذاکرات منعقد شد، مسیر رود Halys (قزل ایرماک = رود سرخ) مرز دو کشور تعیین شد و مقرر گردید که علامت گذاری شود و رفت و آمد میان دو کشور بر پایه ضابطه قرار گیرد. جنگ ایران و لیدی که منجر به امضای این قرارداد شد 28 ماه مه سال 590 پیش از میلاد و بیم دو ارتش از ادامه خورشیدگرفتگی آن روز پایان یافته بود. فرماندهی ارتش ایران را در آن جنگ، هوخشتره (کردها «خسرو هووخشتاره» = کیخسرو می‌خوانند) شخصا برعهده داشت. نوزده سال پیش از آن، ارتش های ایران و بابل امپراتوری «آشور» را که به ارتکاب ظلم شهرت داشت و دو قرن بر خاورمیانه مسلط بود برای همیشه از میان برده بودند و دیگر، نینوه (نینوا) مرکز قدرت خاورمیانه نبود. *سالمرگ رامون لول صاحب فرضیه انتخابات (1315م) 29 ژوئن (امروز) سالمرگ رامون لول Ramon Llull (تلفظ آن در برخی زبانها: ریموند لیولی) فیلسوف و اندیشمند نامور اسپانیایی است که در سال 1315میلادی در 83 سالگی از این دنیا رفت. رامون لول، با اینکه در زمان او از دمکراسی و انتخابات، تنها اشاراتی در نوشته‌ها به چشم می خورد و دمکراسی لندن هم هنوز نوزادی بیش نبود، فرضیه انتخابات و «Voting System» را در رساله «انسان رشید» به دست داده و هرگونه «رای دادن و انتخاب کردن» را یک هنر بزرگ انسان خوانده است که انجام دقیق آن به آموزش، مهارت و تعقل نیاز دارد. طبق فرضیه رامون لول، نه تنها حاکم و مدیر باید با رای آزاد مردم تعیین شود بلکه برای جایزه دادن‌ها، برنامه‌های عمومی (پلان ها) و ... نیز باید رای گیری و کسب نظر شود. بنابراین؛ نامزدهای هرمقام و نیز طرّاحان هر برنامه باید متعدد باشند. هفت قرن پیش، رامون لول انتخابات را به عمومی و تخصّصی تقسیم کرده و نوشته است که برنامه های پیچیده (پلان‌ها) و مدیران متخصّص باید توسط اهل همان تخصّص و حرفه و همپایگانشان برگزیده شوند. * تولد "جِیمز رابینسون" مورخ و فیلسوف امریکایی (1863م) جِیمز هاروی رابینسون، فیلسوف و مورخ امریکایى در 29 ژوئن 1863میلادی به دنیا آمد. وی پس از گذراندن دوران تحصیل، از 29 سالگی به عنوان استاد تاریخ دانشگاه کلمبیا مشغول به تدریس شد و 27 سال در این شغل خدمت کرد. رابینسون، تاریخ را وسیله‌‏ای برای درک و فهم مجموع زندگی می‏دانست و تاریخ یک ملت را تنها فصلی از تاریخ و داستان جهان می‏‌شمرد. او ضمن اشاره به گذشته تاریخ بشری و آینده قابل پیش‏‌بینی با توجه به امکانات موجود، مسئله خودبینی و برتری یک ملت را امری سخیف و خنده‌‏دار می‏‌خواند و به طور کلی و به صورت طبیعی، خودبزرگ‏بینی و برتراندیشی فرد را نیز مضحک می‏‌پنداشت. از دیدگاه فلسفی، رابینسون معقتد بود که وحدت قومی سرانجام به وحدت جهانی می‏‌انجامد. به سخن دیگر، قدرت فلسفی او در پیوسته و واحد دیدنِ زندگی تبلور پیدا می‏نمود. از رابینسون آثار متعددی بر جای مانده که مقدمه‌ای بر تاریخ اروپای غربی، بشری کردن دانش و آزمایش تمدن از آن جمله است. جِیمز هراوی رابینسون سرانجام در شانزدهم فوریه 1936میلادی در هفتادوسه سالگی درگذشت. * تشکیل بنیاد نوبل جهت نحوه تقسیم و اعطاء جوایز نوبل (1900 م) آلفرد نوبل، شیمی‏دان و مخترع سوئدی در 21 اکتبر 1833میلادی به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایى را در استکهلم و تعلیمات عالی را در سن‏پطِرِزْبورگ گذرانید و علاوه بر فراگیری رشته‏‎های زبان و شیمی توانست گواهینامه‏‎هایى در زبان سوئدی، روسی، انگلیسی، فرانسوی و آلمانی دریافت نماید. وی پس از سفری به کشورهای اروپایى، در سال 1863میلادی به سوئد بازگشت و سال بعد از آن در پی آزمایش‌‏های مکرر موفق شد تا دینامیت را به عنوان مهیب‏‌ترین مواد منفجره اختراع نماید. این ماده انفجاری گرچه انقلاب بزرگی در کارهای امر کشف معادن، راه‏سازی و حفر تونل به وجود آورد ولی علی‌رغم میل نوبل، در راه تهیه سلاح‌‏های جنگی و کشتار و تخریب نیز به کار گرفته شد. آلفرد نوبل علاوه بر آن در زمینه‏‌های گوناگون موفق به ثبت 355 امتیاز نامه از اختراعات و ابتکارات خود شد و با بهره‌برداری سریع از این اختراعات به ایجاد 90 کارخانه و شرکت در 20 کشور جهان دست زد. کسب درآمدهای فراوان و گسترش سرمایه نوبل از یک طرف و بهره برداری از اختراع اصلی وی، دینامیت، در جنگ و خون‏ریزی باعث شد تا وی در وصیت نامه‏‌ای که به تاریخ 27 نوامبر 1895میلادی تدوین نمود سود ناشی از سرمایه‏‌گذاری دارایى‏‌هایش، به افراد و دانشمندان رشته‏‌های فیزیک، شیمی، پزشکی، ادبیات و صلح اختصاص دهد. این وصیت‏نامه پس از مرگ وی باز شد و پس از حل اختلافات ورّاث و نیز کشورهای محل سرمایه‏‌گذاری نوبل، سرانجام در 29 ژوئن 1900میلادی، پادشاه سوئد تأسیس بنیاد نوبل را اعلام نمود. در نهایت، جایزه نوبل که مبلغ آن، یک میلیون دلار است، از سال 1905میلادی به فیزیک‏دانان، شیمی‏دانان، پزشکان، نویسندگان برجسته و ادیبان و منادیان صلح در سراسر جهان اهداء شد و از کارهای علمی، ادبی و انسان‏دوستانه آنان، بدین وسیله تقدیر به عمل آمده است. هرچند جوایز نوبل در طی یک‏صد سال گذشته، ازبزرگان بسیاری تجلیل به عمل آورده و کارهای علمی و خدمات آنان به عالم بشریت را ستوده است ولی در برخی موارد، آلت دست سیاست‏مداران و گروه‏‌های فشار بین‏‌المللی قرارگرفته و اعتبار آن زیر سؤال رفته است. جایزه نوبل همچنان سالیانه توسط هیأت‏‌ها و کمیته‏‌های تخصصی اهدا می‏‌گردد. * آغاز جنگ دوم بالکان بین کشورهای اروپایی در بالکان (1913 م) در سال 1912میلادی در جنگ اول بالکان، بلغارستان، صربستان، یونان و مونته نگرو که جزو قلمرو عثمانی بودند، علیه این امپراتوری شورش کردند و به علت ضعف عثمانی‏‌ها، موفق به کسب استقلال شدند. به این ترتیب، حدود هشتاد درصد از متصرفات عثمانی در اروپا از کنترل این امپراتوری خارج گردید. اما فاتحین جنگ اول بالکان نتوانستند در مورد تقسیم سرزمین‏‌های به دست آمده، به توافق برسند و به همین دلیل، در 29 ژوئن 1913میلادی جنگ دوم بالکان نیز آغاز شد. در این جنگ، بلغارستان با مجموعه کشورهای صربستان، یونان، مونته نگرو، رومانی و عثمانی وارد جنگ شد و چون خود را تنها دید، پیشنهاد صلح داد. سرانجام پیمان صلح منعقد شد و بر اساس قرارداد صلحِ بخارست، بلغارستان، قسمت‏‌هایی از سرزمین‏‌های عثمانی را که تصرف کرده بود به صربستان، رومانی، یونان و مونته‏‌نگرو واگذار کرد. جنگ‏‌های بالکان در واقع زمینه‏‎ساز جنگ جهانی اول بود که از سال 1914 آغاز شد. * حمله هواپیماهای جمهوری خواهان اسپانیا به ناو آلمانی (1937 م) در 29 مه 1937میلادی در جریان جنگ‌‏های داخلی اسپانیا، هواپیماهای جمهوری خواهان که در حال جنگ با سلطنت‏‌طلبان بودند یک ناو آلمانی را مورد حمله قرار دادند. آلمان‏‌ها نیز متقابلاً با رزم‏ناو خود، مواضع جمهوری‏‌خواهان در بندر آلمریا در جنوب اسپانیا را گلوله‏‌باران کردند. بمباران یک ناو آلمانی توسط هواپیماهای جمهوری خواهان اسپانیا، بهانه خوبی بود تا آلمان نازی به حمایت گسترده مالی و تسلیحاتی از سلطنت طلبان اسپانیا بپردازد. سرانجام در ماه مارس 1939 میلادی، سلطنت طلبان به رهبری ژنرال فرانکو بر جمهوری خواهان پیروز شدند. * استقلال مجمع الجزایر سیشل از انگلستان (1976 م) جمهوری سیشل ( Republic of Seychelles ) مجمع الجزایری است واقع در اقیانوس هند ، شمال شرق ماداگاسکار و شرق تانزانیا . پایتخت سیشل ، شهر ویکتوریا (Victoria) می‌باشد . مساحت سیشل 455 کیلومتر مربع است . سیشل شهر مهمی ندارد ولی از مهمترین جزایر آن می توان به ماهه ( Mahe ) ، پراسلین ( Praslin ) و لا دیگو ( La Digue ) اشاره کرد. سیشل شامل 41 جزیره گرانیتی و 75 جزیره مرجانی است . بلندترین نقطه سیشل قله ی مورنه سیشلویس ( Morne Seychellois ) با 905 متر نام دارد که در جزیره ماهه واقع شده است . جزیره ی سیشل سابقا خالی از جمعیت بوده است تا اینکه در سال 1609 کمپانی هند شرقی بریتانیا وارد جزیره شد و بدین ترتیب پای بریتانیا به این جزیره باز شد . فرانسه در سال 1756 ادعای مالکیت این جزیره را مطرح نمود و هیئتی را به جزیره اعزام نمود ، نام فعلی سیشل نیز از نام فرمانده هیئت اعزامی فرانسه به این جزیره مشتق شده است ، نام این فرمانده ، ویکمته مورئو دس سیشل ( Vicomte Moreau des Sechelles ) بود ، پس از آن این جزیره نیز به نام این فرمانده فرانسوی درآمد . فرانسه به علت واقع شدن سیشل در حوزه مستعمراتی شرق آفریقا و اقیانوس هند و نزدیکی به موریس که در آن زمان از مستعمرات فرانسه بود اصرار زیادی به ضمیمه‌ی سیشل به مناطق تحت سیطره‌ی خود داشت . پس از شکست ناپلئون و معاهده پاریس در سال 1814 کنترل سیشل مجددا به دست بریتانیا افتاد ، پس از آن تغییری در نام جزیره اعمال نشد ، فقط نام سیشل به لهجه انگلیسی تلفظ می‌شد . سیشل در سال 1975 به خودمختاری دست یافت و در 29 ژوئن 1976 رسما از بریتانیا اعلام استقلال کرد ، پس از استقلال ، سیشل همچنان عضو جامعه کشورهای مشترک المنافع باقی ماند . * انحلال شورای همیاری اقتصادی بلوک شرق در پی فروپاشی شوروی (1991 م) شورای همیاری اقتصادی کشورهای بلوک شرق موسوم به کومکون در سال 1949میلادی با هدف یکپارچه کردن اقتصاد کشورهای بلوک شرق، تحت رهبری شوروی تأسیس شده بود. کومکون در دوران فعالیت خود، در رقابت با بازار مشترک اروپا موفقیت چشم‏گیری نداشت و بیشتر به صورت یک دفتر برنامه‏‌ریزی برای اقتصاد کشورهای کمونیستی عمل می‏‌کرد. کشورهای عضو کومکون، لهستان، رومانی، مجارستان، چکسلواکی، بلغارستان، ویتنام، کوبا، مغولستان و شوروی بودند. این شورا سرانجام با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، بیست و نهم ژوئن 1991میلادی در جریان گردهمایی نمایندگان کشورهای عضو این شورا در بوداپست، انحلال خود را اعلام کرد. اعضای کومکون به هنگام اعلام انحلال آن با امضای پروتکلی به اعتبار کلیه اسناد آن خاتمه دادند. * ترور "محمد بوضیاف" رئیس شورای حکومتی الجزایر (1992م) ، سیاست‏مدار الجزایری و چهارمین رئیس جمهور بعد از استقلال این کشور، در 23 ژوئن 1919میلادی در شهر مسیله الجزایر به دنیا آمد. او از سنین جوانی به شبکه‏‌های مخفی مبارزه علیه استعمار فرانسه پیوست و در دهه 1940، مراحل رشد و ترقی را در حزب الشعب الجزایر که یک تشکیلات زیرزمینی ضد فرانسه بود، طی کرد. بوضیاف که در جنگ‏‌های استقلال از سازمان دهندگان نهضت ضد فرانسوی مردم الجزایر بود، پس از پیروزی انقلاب در سال 1962میلادی با همکاری احمدبن بلا، حکومت سوسیالیستی دموکراتیک الجزایر را پایه‏‌ریزی کرد. با وقوع کودتای هواری بومِدیَن علیه ریاست جمهوری احمد بن بلا، بوضیاف در سال 1965 از کشور گریخت و در دولت بومدین، به طور غیابی محکوم به اعدام شد. بوضیاف در نهایت پس از 27 سال دوری از وطن به الجزایر بازگشت و پس از استعفای شاذْلی بن جدید در سال 1992میلادی به ریاست شورای حکومتی رسید. بوضیاف نیز مانند اکثر رهبران بعد از استقلال الجزایر، سرسختانه با افکار اسلامی مردم مخالفت می‏‌کرد. انتصاب وی به ریاست شورای حکومت الجزایر در ژانویه 1992میلادی زمانی صورت گرفت که این کشور در پی استعفای شاذلی بن جدید و قدرت گرفتن نظامیان، دچار موجی از تشنج و ناامنی شده بود. بوضیاف پس از تصدی ریاست شورای حکومت، تشکیلات بنیادگرایان اسلامی را که در انتخابات پارلمانی پیروز شده بودند، منحل کرد و آراء حدود 400 شهر و آبادی را که اسلام‏گرایان در آنها به پیروزی رسیده بودند باطل نمود. این امر دامنه اختلافات بین دولت و اسلام‏گرایان را هر چه بیشتر گسترش داد و زد و خوردهای خیابانی را شدت بخشید. بوضیاف در نهایت پس از کمتر از شش ماه حکومت، در 29 ژوئن 1992میلادی توسط یکی از محافظین خود در 73 سالگی ترور شد و به قتل رسید. انتهای پیام/

93/04/08 - 00:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن