محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844646738
ملت به روایت ملت/2 مردی برای تمام فصول+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ملت به روایت ملت/2
مردی برای تمام فصول+عکس
در میان اساتیدی که شناسایی کردم تا در محضر درسشان حاضر بشوم یکی امام [خمینی] بودند که در آن ایام ایشان رابیشتر به نام حاج آقا روحالله میشناختند. (بنابراین) به سراغ درس ایشان رفتم.
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، هفتم تیر ماه ، برابر است با سالگرد «فاجعه جنایتبار انفجارِ دفتر حزبِ جمهوری اسلامی» و شهادت 72 نفر از سربازان بی ادعای انقلاب اسلامی و فرزندان معنوی «امام خمینی». در صدرِ فهرست نامِ شهدای این جنایت هولناک، نام «سید محمد حسینی بهشتی»، رییس «دیوانِ عالی کشور» و دبیر کل «حزب جمهوری اسلامی» می درخشد. مردی که با حیات پربار و صبورانه اش، انقلاب اسلامی ایران و نظامِ نوپای برخاسته از آن، به ثبات و استقراری مثال زدنی رسید و با شهادت مظلومانه اش، فصل جدیدی در تاریخ «جمهوری اسلامی» رقم خورد که در تعیین ِ مقدراتِ آینده این نظام، نقشی تعیین کننده داشت. دانشمندی که حضوری آن چنان پرثمر در متن نهضت اسلامی داشت که پیشوا و فرمانده کل نهضت، او را این گونه توصیف کرد: «بهشتی یک ملت بود برای ملت ما». در سی و سومین سال گرد شهادت آن دولتمردِ فرزانه، بخش دوم از زندگی او را مروری خواهیم کرد به روایت شیرین خودش:
*ورود به قم و پیدا کردن امام در سال 1325 به قم آمدم و در «مدرسه حجتیه» اقامت کردم. حدود شش ماه در قم بقیه سطح، مکاسب و کفایه را تکمیل کردم. البته وقتی برای ادامه تحصیل در علوم اسلامی از اصفهان به قم آمدم، به دنبال مدرسی بودم که بخش باقی مانده از کتاب «کفایه» را نزد او فرا بگیرم. با پرس و جویی که انجام دادم، در میان اساتیدی که شناسایی کردم تا در محضر درسشان حاضر بشوم یکی امام [خمینی] بودند که در آن ایام ایشان رابیشتر به نام حاج آقا روحالله میشناختند. (بنابراین) به سراغ درس ایشان رفتم. *همه اساتید من از اول سال 1326 درس خارج را شروع کردم. درس خارج فقه و اصول را نزد استاد عزیزمان، مرحوم آیت الله محقق داماد؛ هم چنین درس استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی و بعد درس مرحوم آیتالله بروجردی، مقداری هم درس مرحوم آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری و مقدار خیلی کمی هم درس مرحوم آیتالله حجت کوه کمری میرفتیم. در آن شش ماهی که بقیه سطح را میخواندم کفایه را هم مقداری پیش آیتالله حاج شیخ مرتضی حائری یزدی خواندم و مکاسب و مقداری از کفایه را که پیش ایتالله داماد خواندم و همان را به درس خارج تبدیل کردیم. در اصفهان نیز منظومه منطق و کلام را خوانده بودم و در قم ادامه این قطع شد؛ چون استاد فلسفه در آن موقع کم بود، یک سره بیشتر به فقه و اصول و مطالعات گوناگون میپرداختم و گاهی هم تدریس میکردم. * تدریس هم می کردم معمولا در حوزهها طلبههایی که بتوانند تدریس کنند؛ هم تحصیل میکردند و هم تدریس. لذا من هم در اصفهان و قم در کنار تحصیل، تدریس هم میکردم. *حضور در مدرسه حجتیه «مدرسه حجتیه»، مدرسهای بود که مرحوم «آیتالله حجت» تازه بنیانگذاری کرده بودند. از سال 1325 در قم بودم و این درسها را میخواندم. در آن سال هایی بود که استادمان آیتالله طباطبایی از تبریز به قم آمده بودند. *ورود به دانشکده معقول و منقول در سال 1327 به فکر افتادم که تحصیلات جدید را هم ادامه دهم. بنابراین با گرفتن دیپلم ادبی به صورت متفرقه و آمدن به «دانشکده معقول و منقول» آن موقع که حالا «الهیات و معارف اسلامی» نام دارد؛ دوره لیسانس را آن جا گذراندم. لذا در فاصله سالهای 1327 تا 1329 که سال سوم دانکشده بودم به تهران رفت و آمد میکردم و سال آخر دانشکده را هم برای این که بیشتر از درسهای جدید استفاده کنم و هم زبان انگلیسی را این جا کاملتر کنم و نیز با یک استاد خارجی که مسلط تر باشد یک مقداری پیش ببرم، در تهران ماندم. *از لحاظ مادی خودکفا بودم [همان طور که گفتم] سال 1329 و 1330 در مدتی که در تهران بودم، برای تامین هزینهام تدریس هم میکردم لذا تا حدودی از لحاظ مادی خودکفا بودم. خودم کار میکردم و تحصیل هم میکردم. *صحنه تاسف آور در تنها دبیرستان قم سال 1326 بود و من یک سال بود که برای تحصیل به قم آمده بودم. وقتی از همین خیابان ارم (در قم) عبور می کردم با کمال تاسف میدیدم وقتی «دبیرستان حکیم نظامی» که تنها دبیرستان قم بود موقع تعطیل شدن، دانشآموز و معلم از یک سمت خیابان پیادهرو راه میروند و طلبه و روحانی از پیادهرو دیگری و نسل نوجوان و دانشگاه رفته آن قدر خودشان را از عالم و روحانی و کتابهای اسلامی جدا میدانستند که حتما لازم بود یک خیابان بین آن ها فاصله باشد، تاسف میخوردم.
*تدریس زبان انگلیسی سال 1330 لیسانس شدم و برای ادامه تحصیل به قم برگشتم و ضمنا برای تدریس در دبیرستانها، به عنوان دبیر زبان انگلیسی در «دبیرستان حکیم نظامی» قم مشغول تدریس شدم. آن موقعها به طور متوسط روزی سه ساعت کافی بود که صرف تدریس کنیم لذا بقیه وقت را صرف تحصیل میکردم. *زبان هایی که می توانم به آن ها صحبت کنم طبعا من به زبان عربی آشنایی دارم، صحبت میکنم و مینویسم. به زبان انگلیسی هم آشنایی دارم، صحبت میکنم و در مصاحبهها و موارد دیگر معمولا به مترجم نیاز ندارم. زبان آلمانی را هم در سالهای اقامت در آلمان یاد گرفتم و از منابع علمی آلمانی مخصوصا در زمینه اقتصاد و فلسفه استفاده شایان میکنم. زبان فرانسه را دو سال در دبیرستان خواندم، خوب هم میخواندم و علاقه هم داشتم اما بعدا یادم رفت. اواخر به خاطر گسترش مطالعات، فکر کردم مجددا فرانسه را یاد بگیرم که دیگر مشغلهها اجازه نداد. *جلسات شبهای پنجشنبه و جمعه از سال 1330 تا 1335 بیشتر به کار فلسفی پرداختم و به درس استاد علامه طباطبائی. به درس «اسفار» ملاصدرا و «شفاء» ابن سینا میرفتم. هم چنین شبهای پنجشنبه و جمعه با عدهای از برادران، مرحوم استاد مطهری و آیت الله منتظری و عده دیگری، جلسات گرم، پرشور و سازندهای داشتیم که 5 سال طول کشید و ماحصل آن به صورت متن کتاب روش رئالیسم تنظیم و منتشر شد. *تبلیغ در دورترین روستاها در طول تمام این سال ها به همراه دوستانم فعالیتهای تبلیغی و اجتماعی داشتیم. در سال 1326 یعنی یک سال بعد از ورود به قم با مرحوم آقای مطهری و آقای منتظری و عدهای از برادران، حدود هجده نفر، برنامهای تنظیم کردیم که برویم به دورترین روستاها برای تبلیغ و دو سال این برنامه را انجام دادیم. در ماه رمضان که هوا بسیار گرم بود با هزینه خومان میرفتیم برای تبلیغ، البته خودمان پول نداشتیم، مرحوم آیتالله بروجردی توسط امام خمینی که آن موقع با ایشان بودند نفری صد تومان در سال 1326 و نفری صد و پنجاه تومان در سال 1327 به عنوان هزینه سفر به ما دادند. چون قرار بر این بود که به هر روستائی میرویم مجبور نباشیم مزاحم یک روستائی به عنوان مهمان او باشیم و خرج خوراکمان را در آن یک ماه خودمان تهیه کنیم، لذا برای کرایه آمد و رفت و هزینه زندگی یک ماه خرج سفر را با خودمان میّبردیم. فعالیتهای دیگری هم در داخل حوزه داشتیم که مفصل است. *چند نفری که با آن ها ارتباط خیلی نزدیکتری داشتم دوستان نزدیک و همدورهایهای من به هنگام ورودم به قم، مدرسین برجسته فعلی قم هستند. خیلیشان علمای بلاد هستند ولی با چند نفر ارتباط خیلی نزدیکتری داشتم: مرحوم آقای «مطهری»، آقای «منتظری»، آقای «موسی شبیری زنجانی» و «آقا موسی صدر»، که انشاءالله خداوند او را به امت بازگرداند، آقای «مکارم شیرازی»، مرحوم «دکتر مفتح»، آقای «آذری قمی»، آقای «سید مهدی روحانی» هم از دوستان آن دوره نخستین من بودند. بعد، در دورههای بالاتر آقای «مشکینی»، آقای «ربانی شیرازی» و دیگر دوستان، که با توجه به دایره ارتباط در حوزه تعدادشان خیلی زیاد بود و با بسیاری از مدرسین فعلی و بسیاری از علمای بلاد دیگر انس و ارتباط داشتم. *همسرم همه جا همراه من بود اردیبهشت سال 1331 با یکی از بستگانم که او هم از یک خانواده روحانی است ازدواج کردم و ثمره ازدواجمان تا امروز، 29 سال زندگی مشترک با سختیها، آسایشها، تلخیها و شادیها بوده است؛ چون همسر من همه جا همراه من بود، در خارج همینطور، در اینجا همینطور و حاصل ازدواج من چهار فرزند، دو پسر و دو دختر است. * استادم و دلاکی که نماز شب می خواند استادی داشتیم - خدایش رحمت کند - پیرمردی بود، ایشان سرش را با تیغ میتراشید. مرد ملای با فضیلت محترم و مربی بزرگی بود. ایشان میگفت: «سحر به حمام محله رفتم و آن دلاکی که همیشه سر مرا میتراشید نبود، یک دلاک دیگر آمده بود و تا آمد سر مرا به تیغ بزند و بتراشد چند جایش را زخم کرد. خوب بالاخره ما تحمل کردیم و بیرون آمدیم. برای اینکه دفعه دیگر دچار این مسأله نشوم به استاد حمامی گفتم: استاد، این دلاک ما کجا رفته؟گفت: آقا رفته و دیگر به این حمام نمیآید، این دلاک که انشاءالله خوب بود؟ من این دلاک را مخصوص شما گفتم آمده. پرسیدم: آخر چه طور مخصوص من آمده؟ گفت: این دلاک نماز شبش ترک نمیشود؛ هر شب نماز شب میخواند، نافله میخواند. استاد من با این که ملایی بود که خودش هم به نماز شب و عبادت مقید بود، گفت: «به آن استاد حمامی گفتم: من که نماز شب او را نمیخواستم، من میخواستم او بلد باشد خوب سر بتراشد. این دلاکی که آوردهاید، چند جای سر مرا زخم کرد. از این به بعد هم یک استادی بیاور که نمازهای روزانهاش را بخواند ولی سر مرا خوب بتراشد. حالا اگر نماز شب هم نخواند، نخواند.»
*استادی که باعث انصراف من برای رفتن به خارج شد چون علاقه مفرطی به مطالعات فلسفی داشتم، برای یک دوره مطالعات فلسفی تصمیم به عزیمت به خارج گرفتم. [بنابراین] در سال 1330 مقدمات مسافرتم را فراهم کردم و در همان وقت «علامه طباطبایی» در قم کوششی برای بحثهای فلسفی آغاز کرده بودند. اما من از روی دل سردی که داشتم حتی آنقدر انگیزه نداشتم که با ایشان تماس گیرم، زیرا اساتیدی بس معروفتر با عناوینی پرطمطراقتر آمده بودند و من به درس آن ها رفته بودم، اما چیزی که به دلم بنشیند به دستم نیامده بود. یکی از دوستان [شهید مطهری] اصرار کرد که فلانی، بد نیست که یکی دو جلسه با این استاد در تماس باشی. من در آن موقع به بحثهایی که مربوط به بحثهای فلسفی میان شرق و غرب بود و هم چنین بحثهایی مربوط به «ماتریالیسم دیالکتیک» و مطالبی در این زمینه علاقهمند بودم. او گفت: اتفاقا ایشان هم یک بحث اینجوری را آغاز کردهاند و بد نیست که یک تماس بگیری. من به یک جلسه ایشان که درسی غیر فلسفی داشتند به صورت مستمع آزاد رفتم و در کناری نشستم و گوش کردم. در آن بحثی که ایشان در آن روز داشتند، اشکالی به نظرم رسید [به طور] سنتی، سوالاتی مطرح شد ولی من سؤال خود را طرح نکردم. بعد از تمام شدن جلسه با دوستم [شهید مطهری] که به من لطف داشتند، قرار شد به جایی که استاد عازم آن جا بود، برویم. در راه به استاد گفتم: به نظر من این اشکال نسبت به فلان مطلبی که فرمودید رسید. آن اشکال را توضیح دادم. وقتی بیان میکردم این استاد چنان گوش میداد که گویی اصلا مطلب را تا حالا نشنیده، این طور با دقت گوش میداد. صبر کرد تا حرف من تمام شد، بسیار متین و [سپس] در چند جمله پاسخ گفت. دوباره به پاسخ ایشان در نظرم اشکال آمد و آن را مطرح کردم. او مجددا با آرامش و طمأنینه اشکال مرا گوش دادند و بعد از چند لحظه درنگ آن وقت پاسخ دادند. باز در پاسخ ایشان اشکالی را طرح کردم، باز با همان روش بدون این که هیچ تندی، تعصب و خودخواهی از ایشان بروز کند پاسخ گفتند، تا رسیدیم به مقصد و بحثمان قطع شد. اما این برخورد روی من یک اثر گذاشت و آن این بود که با این استاد میشود کار کرد، چون برخلاف دیگران که تا به حال با آن ها برخورد کرده بودم، که اگر من مطلبی را حتی به دلیل خامی با خشونت و صدای بلند مطرح میکردم او خامتر از من صدایش را چند برابر بلندتر میکرد، با این که او استاد و مربی من بود و میبایست مرا از این راه در بیاورد و به راه صحیح بحث و کاوش وارد کند، اما ایشان این کار را نکرد، چنان با حوصله، طمأنینه و متانت فکری و اخلاقی برخورد کرد که این متانت در من اثر گذاشت و سبب شد که عزیمت رفتن به خارج را فسخ کنم و چند سال را با این استاد سر و کله بزنم و از او استفادههای زیادی ببرم. *وقتم را به دو قسمت تقسیم کردم [هنگامی که به قم برگشتم] وقتم را به دو قسمت تقسیم کردم. هفتهای چند ساعت در دبیرستانهای قم انگلیسی تدریس میکردم و بقیه وقت را به تکمیل تحصیلات و تدریس در حوزه علمیه قم اختصاص داده بودم. در آن سال با علامه طباطبایی بحثهای مفصل داشتیم و کتاب روش رئالیسم در دست تهیه بود. شبهای پنج شنبه و جمعه جلساتی داشتیم که به همین منظور بحثهای فلسفی را فعالانه دنبال میکردیم. علاوه بر این به درس اسفار علامه طباطبایی هم رفتم و تا پنج سال بیشتر به تکمیل مطالعات فلسفی خودم میپرداختم. *دبیرستان دین و دانش تاسیس کردم ضمن ادامه مطالعات در زمینه فقه و اصول و تدریس در حوزه، در سال 1333 در قم دبیرستانی را با شیوه جدید به نام دبیرستان دین و دانش تاسیس کردم. در سال 1336 دوره دکتری دانشگاه را گذراندم. در حدود سال 1338 در دبیرستان دین و دانش کلاسهایی برای طلاب فاضل حوزه به وجود آوردیم تا در آن کلاسها به زبانهای انگلیسی، مکالمه عربی، عربی روز و علوم طبیعی در حد یک دیپلمه ادبی آشنا بشوند. عده زیادی از فضلا به این کلاسها آمدند و کلاسهای سازندهای بود. *مدرسه ای که برای ساماندهی حوزه علمیه قم تاسیس کردیم در سال 1339 با جمعی از مدرسین حوزه برای تهیه یک برنامه به منظور سازماندهی حوزه علمیه قم مصمم شدیم. طی جلسات متعدد برنامهای تهیه کردیم که قرار بود به مرحوم آیتالله بروجردی ارائه کنیم و با تصویب ایشان اجرا نماییم. برنامه ما آماده شده بود که در فروردین 1340 آیتالله بروجردی فوت کردند. بعد در شهریور 40 به همراه آیتالله «مشکینی» و آیتالله «ربانی شیرازی»، این برنامه را با همکاری آیتاللهالعظمی «گلپایگانی» در یک مدرسه کنار افتاده در قم به صورت نمونه آغاز کردیم. برای اولین بار بود که در قم مدرسهای با برنامه و نظم، کارش را آغاز میکرد. آن وقت نیمی از آن مدرسه در اختیار ما بود. در سال 1341 تمام آن مدرسه در اختیار ما آمد. در سال 42که «مدرسة حقانی» در اختیار ما قرارگرفت ، برنامه را به صورت کامل تر به «مدرسه حقانی» ، که نام آن در وقف نامه مدرسه منتظریه الشمس است ، منتقل کردیم . همانطوری که میدانید، «مدرسه حقانی» منشأ فعالیتهای بسیاری شد و فضلای مبارز و محققی را تربیت کرد که همه مشغول کار و فعالیت در نقاط مختلف کشور هستند. ادامه دارد... ویژه نامه پاسداشت سی و سومین سالگرد شهادت «سید مظلوم امت»/4 انتهای پیام/ب
93/04/07 - 10:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]
صفحات پیشنهادی
مستندهای سیما در سالگرد ترور مردی که یک ملت بود
مستندهای سیما در سالگرد ترور مردی که یک ملت بود تلویزیون همزمان با سالگرد تروز شهدای هفتم تیر مستندهای مختلفی از جمله سراج بعد از تو گمشده در زمان فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه و عملیات آسمان را پخش می کند به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز به نقل اآیتالله بهشتی؛ مردی که یک ملت بود
روزهای پرحادثه آیتالله بهشتی مردی که یک ملت بود هفتم تیر 1360 یکی از مقاطع بسیار مهم در تاریخ انقلاب اسلامی است اهمیت این مقطع در این عبارت کوتاه مشخص میشود در این روز دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به دست گروهک تروریستی منافقین منفجر شد و طی این عملیات دکتر بهشتی همراه 72ملت به روایت ملت/۱ یک «ملت» در آغازِ راه+عکس
ملت به روایت ملت ۱یک ملت در آغازِ راه عکستحصیلاتم را در سال هزار و سیصد و یازده در یک مکتب خانه و در سن چهار سالهگی آغاز کردم خیلی سریع خواندن و نوشتن و قرائت قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان یک کودک تیزهوش شناخته شدم به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس هفتمدشمن به قصد ضربه زدن به فرهنگ ملت با تمام توان وامکانات به میدان آمده است
امام جمعه کرج دشمن به قصد ضربه زدن به فرهنگ ملت با تمام توان وامکانات به میدان آمده است کرج - ایرنا- نماینده ولی فقیه در استان البرز و امام جمعه کرج با بیان اینکه دشمن امروز با تمام توان امکانات و ابزار و به قصد ضربه زدن به فرهنگ اسلامی مردم به میدان آمده گفت مردم و مسوولان بطرز تهیه املت سبزیجات غذای کودکان
آماده سازی 5 دقیقهپخت 30 دقیقهمواد لازم برای 1 نفر هویج 1 عدد کدو 1 2 عدد کلم بروکلی 50 گرم ماست 3 قاشق غذا خوری تخم مرغ 2 عدد روغن زیتون 1 قاشق غذا خوری نمک به میزان لازم طرز تهیه هویج و کدو و بروکلی را به مدت 20 دقیقه بپزید و سپرهبران ملتها و حمایت از تیمهای ملی کشورشان روحانی، بایدن و مرکل تماشاگران ویژه جام جهانی + تصویر
رهبران ملتها و حمایت از تیمهای ملی کشورشانروحانی بایدن و مرکل تماشاگران ویژه جام جهانی تصویررهبران سیاسی کشورها نیز همانند سایر مردم به تماشای فوتبال و هواداری از تیمهای ملی فوتبال کشورشان پرداختهاند به گزارش خبرگزاری فارس جام جهانی فوتبال سال 2014 در کشور برزیل در حال بآینده عراق با همدلی ملت و مرجعیت روشن است بروجردی: غرب از اقدامات تروریستی داعش در اروپا میترسد
آینده عراق با همدلی ملت و مرجعیت روشن استبروجردی غرب از اقدامات تروریستی داعش در اروپا میترسدرئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس گفت سران کشورهای اروپایی خیلی ترس دارند که اعضای گروهک تروریستی داعش در کشور اروپایی نیز اقدام به عملیات جنایتکارانه بزنند به گزارش خبرگزاریکفاشیان: کیروش برای ماندن دو شرط دارد/ برای جام ملتها از او برنامه گرفتیم
ورزشی جام جهانی گزارش خبرنگار اعزامی مهر از برزیل کفاشیان کیروش برای ماندن دو شرط دارد برای جام ملتها از او برنامه گرفتیم علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال ایران در گفتگویی اعلام کرد گزینه اول کارلوس کی روش ایران است و اگر دولت ما را حمیات کند قرارداد او را تمدید خواهیم کردوزیر دادگستری: منافقین بیشترین شهید را از ملت ایران گرفتهاند
وزیر دادگستری منافقین بیشترین شهید را از ملت ایران گرفتهاندوزیر دادگستری با اشاره به جنایات منافقین گفت منافقین بیشترین شهید را از ملت ایران گرفتهاند به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران حجتالاسلام والمسلمین مصطفی پورمحمدی بعد از ظهر امروز در حاشیه آیین تجدید میثاق رئاستخدام شرکت به پرداخت ملت
استخدام شرکت به پرداخت ملت شرکت به پرداخت ملت دعوت به همکاری می نماید به گزارش گروه بازار باشگاه خبرنگاران عناوین شغلی مورد نیاز به شرح زیر است کارشناس تخصص های مورد نیاز مسلط به زبان انگلیسی مقطع تحصیلی کارشناسی جنسیت مرد محل استخدام تهران کارشناس شبکه تخصلیبرمن:جبهه سوریه ملتهب نخواهد شد
لیبرمن جبهه سوریه ملتهب نخواهد شد وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی می گوید پیش بینی نمی شود که جبهه سوریه ملتهب شود به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران شبکه دو تلویزیون رژیم صهیونیستی اعلام کرد آویگدور لیبرمن وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی امروز در سخنانی گفت من منملت ایران و مردم کردستان پیام صلح دوستی ومحبت را به دنیا ابلاغ کردند
معاون رییس جمهوری ملت ایران و مردم کردستان پیام صلح دوستی ومحبت را به دنیا ابلاغ کردند سنندج - ایرنا - معاون رییس جمهوری و رییس سازمان حفاظت از محیط زیست گفت در حالیکه آتش جنگ در منطقه شعله ور است ملت ایران و مردم کردستان با آتش زدن قفس ها رها سازی پرندگان و شکستن تفنگ های شکاتصاویری جدید از درگیری ملت عراق با تکفیریها/ تصاویر
تصاویری جدید از درگیری ملت عراق با تکفیریها تصاویر عکس رویترز ۰۳ ۰۴ ۱۳۹۳ - ۰۲ ۵۲-
گوناگون
پربازدیدترینها