واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۴ تير ۱۳۹۳ (۹:۵۸ق.ظ)
اطلاعات اخلاق و سياست
به گزارش خبرگزاري موج، اطلاعات چنين نوشت:
درباره اخلاق و سياست از پيروزي انقلاب اسلامي تا امروز حجم وسيعي از ادبيات توليد شده است كه اگر بخواهيد همه نوشتهها را جمعآوري كنيد، مجموعه آثار بزرگي خواهد شد! اما هنوز، همچون «نهضت سوادآموزي» اين نهضت نيز در كشور ادامه دارد. در هفته ميتوانيد چند نوشته و مصاحبه درباره اخلاق و سياست در رسانهها ببينيد. دو دليل يا علت را ميتوان از اين توليد انبوه نگارش و گفتگو درباره اخلاق و سياست گمانهزني كرد.
1ـ در مجموعه علوم انساني، نظرپردازي درباره اخلاق و سياست سابقه طولاني تاريخي دارد و در ساحت انديشهورزي همواره تئوريپردازي شده است. در همه مكاتب فكري شرح و تفسير درباره اخلاق و سياست وجود دارد. بخصوص فلاسفه به لحاظ اهميت اين مقوله در زندگي فردي و اجتماعي، نظرهاي گوناگون دادهاند و نگاه فلسفي خود را مشخص كردهاند.
2ـ در آستانه پيروزي انقلاب اسلامي كه شور و هيجان انقلابي در جامعه فراگير بود، اينكه نام حكومت بر آمده از انقلاب چه بايد باشد؟ پرسش اصلي و مهم روز بود. برخي پيشنهاد «جمهوري ايران» و گروهي «جمهوري خلق مسلمان» و افرادي «جمهوري دمكراتيك» يا «جمهوري دمكراتيك اسلامي» را داشتند. چند نفري هم كه با اصل واژه «جمهوري» مشكل داشتند، پيشنهاد «حكومت اسلامي» را پيش كشيدند!
براي اين اسامي دلايلي را برميشمردند كه در دايره مفهوم اخلاق و سياست ميچرخيد. امام، كه رهبري انقلاب را به عهده داشت، گفت: «جمهوري اسلامي» نه يك كلمه كمتر نه يك كلمه بيشتر! با اين گفته رهبري انقلاب، الگوي انجام «رفراندم» در كشور مشخص شد. پس از رفراندم نام حكومت «جمهوري اسلامي ايران» شد و مجلس تدوين قانون اساسي نيز تشكيل گرديد. سپس قانون اساسي تدوين و به رأي عمومي گذاشته شد. از همان روزهاي نخست تشكيل جمهوري اسلامي ايران، نقد و نظر درباره ماهيت حكومت ادامه پيدا كرد. برخي نوشتند كه جمهوري با اسلامي دو مقوله جدا از هم هستند و با هم همخواني ندارند. در تعريف «جمهوري»، اخلاق و البته سياست حدود و تعريفي دارد كه متفاوت با اخلاق و سياست در دايره «اسلاميت» است! اين نظرپردازي هنوز هم ادامه دارد تا آنجا كه برخي رأي مردم را تزئيني ميخوانند و در برابر آن، بسياري رأي مردم را موجب مشروعيت و مشروطيت حاكميت ميشمارند.
اگر قبول كنيم كه سياست يعني تدبير امور، در فقه از ديرزمان، تدبير امور ـ سياست ـ مورد نقد و نظر قرار داشته تا آنجا كه يك فقيه برجسته، آيتالله مدرس، گفته است «سياست» ما عين «ديانت» ما است. «اخلاق»كه از آن به «ديانت» ياد ميشود، همسايه ديوار به ديوار سياست در مباحث فقهي، فلسفي و كلامي بوده است.
در گذشته در حوزههاي ديني در كنار دروس فقهي و اصولي، درس «اخلاق» نه تنها رايج بود، بلكه براي رسيدن به مقام اجتهاد در فقه، فراگيري دروس اخلاقي در حوزه ضروري و لازم بود. فقيه به كسي گفته نميشد كه تنها فقه و اصول را آموخته بود، بلكه «مهذب» بودن از طريق تهذيب اخلاقي نيز به عنوان ملاك و معيار اجتهاد با دانستن دانش فقه و اصول همراه بود. نسلي از مجتهدين در حوزههاي علميه، بخصوص در دو حوزه اصلي و مشهور قم و نجف تربيت شدند كه عالمان فقه و اصول و عاملان «اخلاق» بودند. اگر سياست (تدبير امور) را در آموزههاي فقه و اصول جستجو ميكردند، خود را به اخلاق (روش زيست فردي و اجتماعي) نيز آراسته ميساختند. اخلاق و سياست دو بازوي اجتهاد براي هر مجتهد ديني بود.
در دانشگاه نيز چنين بود. استاد دانشگاه بودن عنواني تنها در دانستن علم نبود، بلكه وراي آن، مفهومي از اخلاق داشت. در حوزههاي فلسفه و ادبيات، بزرگاني همچون مرحوم سيدجلالالدين همايي، مرحوم حسينعلي راشد، استاد الهي قمشه اي ،آيتالله فاضل توني، دكتر معين و... و در اين اواخر، شهيد آيتالله مطهري مثالزدني است. كه با دو بازوي اخلاق و سياست، لقب استادي داشتند. در پزشكي يا علوم فني و مهندسي نيز چهرههايي را ميتوان نام برد كه شخصيتهاي شاخص در اخلاقمداري بودند در حالي كه در دانش و يا حرفه علمي خاص نيز تخصص داشتند.
دكتر قريب، مهندس بازرگان، مهندس سحابي و... از اين نسلاند. نسلي كه علم و سياست را در دايره «اخلاق» آموخته بودند و بهكار ميگرفتند. براي همه اينها «سياست عين ديانت» بود.
«اخلاق و سياست» در ايران، هم سابقه نظريهپردازي دارد و هم در عمل شاخصهاي روشن از افراد در مراكز علمي و ديني كشور وجود دارد. اخلاق و سياست در كشور ما روش زندگي و زيستن بود. پرسش نگارنده بر مباحث نظريهپردازي درباره «اخلاق و سياست» متمركز نيست. پرسش اين است، چه شد كه از شاخصهاي عملي همخواني و همسويي اخلاق و سياست، دور شدهايم؟ و در توجيه هر سياست ناپاك، هم اخلاق و هم سياست را آلوده ميسازيم؟
نويسنده:
ابوالقاسم قاسم زاده
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]