واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
مرجع تقلیدم جواب گرفتم، خوب است تبریز - ایرنا - برای کاری که مدت ها بود در آرزوی انجام آن بودم به دفتر مرجع تقلیدم در قم نامه نوشته و پاسخی که دریافت کردم، مرا در انجام این کار مصمم تر کرد ...
این همسر جانباز قطع نخاع گردن که به خبرنگار ایرنا از خواسته و آرزوهایش می گوید: 12 سال است که با حاج عوض ازدواج کرده و این آرزویی بود که سال ها به خاطر آن صبر کرده بود.
جمیله ادامه می دهد: از زمانی که زمزمه های ازدواج من در خانه پیچید و خواستگارانی به خانه مان آمدند، در آرزوی این بودم که یکی از جانبازان این مرز و بوم برای خواستگاری به منزلمان بیاید.
وی اظهار کرد: سال ها گذشت و من با آرزوی اینکه بتوانم دین خود را نسبت به رهنمودهای رهبر کبیر انقلاب ادا کنم ازدواج نکردم، تا اینکه خوابی دیدم و بعد از آن به دفتر مرجع تقلیدم نامه نوشتم.
وی افزود: در این نامه سوال کردم آیا گناه است من برای ازدواج با یک جانباز خود اقدام کنم و درخواست دهم؟ که پاسخ آمد نه تنها گناه نیست، بلکه خوب است ...
این همسر جانباز 70 درصدی گفت: با دایی ام که از کارمندان اداره کل بنیاد شهید در تبریز است، تماس گرفتم و خواسته ام را اعلام کردم.
وی افزود: پس از آن مرا از طریق بنیاد شهید به همسرم معرفی کردند و خانواده وی برای خواستگاری آمدند و قرار شد من و همسرم با هم دیدار کنیم و وی قبل از اینکه به دیدنم بیاید تلفنی با من صحبت کرد.
جمیله اظهار کرد: او همه چیز را صادقانه پشت تلفن به من گفت تمام سختی هایی که باید متحمل شوم و هر چه لازم بود بدانم را بدون کم و کاست توضیح داد و از من خواست عاقلانه فکر کنم و تصمیم بگیرم.
وی ادامه داد: به خاطر عشقی که به رهبری داشتم، فرمایشات امام از کودکی در دل و جانم زنده بود، من با علم به سختی های این راه وقتی که همسرم برای خواستگاری به دیدنم آمد با قاطعیت گفتم آماده خدمت به مدافع اسلام و میهن هستم.
این همسر جانباز 70 درصدی اضافه کرد: با وجود اینکه همسرم در ابتدا این هشدار را به من داده بود که ممکن است بچه دار نشویم ولی هم اکنون صاحب دو فرزند به نام های محمد و مهدی هستیم.
از سختی های زندگیش پرسیدم و گفت: تمام افراد در زندگی شان دچار سختی و مشکل می شوند، ولی در زندگی ما حاج عوض بیشتر از هر کس دیگری سختی می کشد و بار سنگینی بر دوش من و خانواده اش ندارد.
از جمیله خواستم برای جوانان نصیحتی کند، گفت: جوانان ایران اسلامی آگاهتر از آن هستند که دشمن تصور می کند و خانواده شهدا و جانبازان تنها خواسته ای که از جوانان این مرز و بوم دارند این است که با هشیاری تمام و حفظ حجاب و عمل به رهنمودهای رهبری نگذارند خون شهدا پایمال شود.
عوض صادق زاده جانباز 70 درصد قطع نخاعی و عضو تیم ملی تنیس روی میز جانبازان جمهوری اسلامی است، او با وجود مشکلات جسمی، امور شخصی، خانواده و رانندگی را به تنهایی انجام می دهد.
از وی در خصوص مصدومیتش می پرسم، می گوید: در سال 69 برای انجام خدمت سربازی عازم ارومیه شدم که پس از سپری شدن مدت آموزشی به لشکر حسن عسگرزاده شهرستان مریوان اعزام شدم.
وی ادامه داد: عضو گروه ضربت بودم که برای محافظت از مرز و بوم ایران اسلامی از دست اشرار و منافقان کار شناسایی منطقه بر عهده گروه 15 نفره ما بود.
این جانباز 70 درصدی افزود: در آذر ماه سال 70 بود که در یکی از عملیات مبارزه با منافقان موج انفجار مرا از بلندی های مریوان به ته دره پرتاب کرد و بعد از آن چیزی به خاطر ندارم تا اینکه چشمم را در بیمارستان امام خمینی (ره) سنندج گشودم.
وی اظهار کرد: برای مداوا به بیمارستان امام خمینی (ره) تبریز انتقال یافتم و پس از مدتی مورد عمل جراحی قرار گرفته و پلاتین جایگزین مهره های ستون فقراتم شد و دیگر مادم العمر ویلچرنشین شدم.
وی با بیان اینکه مدت شش ماه در آسایشگاه اسد آبادی تبریز بستری بودم، خاطرنشان شد: برای ادامه زندگی باید روحیه داشته باشی و من در این مدت خود را برای ویلچرنشینی آماده کردم.
این جانباز قطع نخاعی ادامه داد: سال 79 بود که از سوی بنیاد شهید اعلام شد مسابقات تنیس روی میز برای معلولان گردنی در مشهد برگزار خواهد شد و منی که تا آن روز راکت به دست نگرفته بودم به عشق زیارت آقا امام رضا (ع) خود را برای حضور در این مسابقات آماده کردم.
وی اظهارکرد: از آن سال به بعد به طور حرفه ای ورزش تنیس را ادامه دادم و عناوین مختلف کشور را کسب کردم و هم اکنون عضو تیم ملی تنیس جانبازان هستم.
از سختی های زندگیش می پرسم و با لبخندی که از ابتدای گفت و گو بر لب داشت، سکوت معناداری می کند، انگار در عالم خود سفری به گذشته کرده و باز می گردد و پاسخ می دهد: از اینکه قسمتی از تن خاکیم را در راه دفاع از خاک و جان و ناموس کشور فدا کرده ام نه تنها ناراحت نیستم بلکه به آن افتخار می کنم و این تمامی سختی های زندگی را برایم شیرین می کند.
صادق زاده با تاکید بر اینکه مردم همیشه در صحنه ایران اسلامی لبیک گوی فرامین رهبر معظم انقلاب هستند، خاطرنشان کرد: دشمنان نظام از ایمان و ولایت مداری امت ایران اسلامی ترس دارند، می دانند که اگر دوباره گزینه جنگی را مطرح کنند تمام ملت اعم از پیر و جوان برای حفظ ارزش ها و آرمان هایشان به میدان جنگ خواهند آمد.
مادر این جانباز 70 درصد نیز به خبرنگار ایرنا می گوید: چند روزی بود که دل تو دلم نبود، همش ترس داشتم و واهمه از اتفاق ناگواری که قرار است بیافتد، من این حس را سال ها پیش وقتی که همسرم را از دست دادم تجربه کرده بودم.
هاجر علی پور با بیان اینکه آن زمان در خانه تلفن نداشتیم و عوض از طریق تلفن همسایه با ما ارتباط برقرار می کرد، ادامه داد: او در بیمارستان فقط با تکان دادن پلک هایش توانسته بود شماره تلفن همسایمان را به پرستار دهد و او با ما تماس می گیرد.
وی افزود: فرزندم حتی نمی توانست صحبت کند دو ماه در بیمارستان تبریز بستری بود و در این مدت سه بار به اتاق عمل رفت ولی بدون انجام عمل جراحی برگشت پزشک معالج گفته بود تا حرکت به اندامش نیاید عمل جراحی بی فایده است.
وی با بیان اینکه لطف خدا شامل حال ما بود، اظهار کرد: پس از روزها بستری در بیمارستان انگشت پای راستش را حرکت داده بود و آن روز انگار تمام دنیا مال من شد، پسر بزرگم به شکرانه آن گوسفندی قربانی کرد.
این مادر جانباز 70 درصدی ادامه داد: پزشک جراح پس از عمل جراحی گفته بود اگر سرفه کند نشانه این است که عمل با موفقیت انجام شده و بعد از این خواهد توانست تکلم کند که به لطف الهی این اتفاق رخ داد و او اکنون می تواند صحبت کند و دستانش را حرکت دهد.
وی می گوید: همسر عوض زن بسیار مومن و مهربانی است، او با وجود تمام مشکلات به فرزندم عشق می ورزد و از او حمایت و نگهداری می کند، او حتی بیش از فرزندانم به من محبت می کند.
او با اشاره به فرزندان پسر جانبازش گفت: آنها شور و شوق را به زندگی ما بازگرداندن و می دانم که آنها نیز ادامه رو راه پدرشان در حفظ و صیانت از نظام و انقلاب خواهند بود.
6120/587/ 1495
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
03/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]