واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
حمله داعش به عراق و مواضع کردها
طی چند سال اخیر، کردها همپیمانان جدی و راسخ گروههای شیعه بوده و با ایران نیز روابط خوب و حسنهای داشتهاند و شاید از این منظر بتوان برخی از گلایههای سران اقلیم را نیز چنین تحلیل کرد که تهران برای حل معضلات اربیل ـ بغداد، از همه توان خود استفاده نکرده است.
حمله گروه افراطی داعش به موصل و اشغال این شهر بزرگ، طی مدتی بسیار کوتاه را میتوان یکی از مهمترین تحولات عراق در سالیان پس از سقوط رژیم بعث بهشمار آورد. داعشیها همچون گذشته، با ابزار ایجاد وحشت و رعب و استفاده از ظرفیتهای رسانهای و روانی خشونت، یکبار دیگر نام خود را بر سر زبانها انداختند و کسی نمیتوانست باور کند نیروهای نظامی و امنیتی عراق، جامه نظامی و پوتینهای خود را بر روی جاده و خیابانهای عراق رها کرده و از موصل گریختهاند. تحلیل شرایط ویژه ارتش عراق و بیدفاع ماندن موصل و ارتباط آن با مسائل سیاسی، دفاعی و اقتصادی عراق، وظیفه این نوشتار کوتاه نیست و نگارنده میخواهد به بررسی مواضع و رویکردهای کردهای عراق در قبال تحولات اخیر بپردازد. کردها در کنار گروههای شیعه و سنی، یکی از سه ضلع مثلث عراق را تشکیل میدهند و با اینکه از حیث جمعیتی ضلع سوم بهشمار میروند، شرایط ویژه نظامی، امنیتی و اقتصادی باعث شده نقش آنان و ساختار سیاسی نیمهمستقل «اقلیم کردستان عراق» برجستهتر از موضوع جمعیت به نظر برسد. براساس آمارهایی که از سوی خود مقامات اقلیم منتشر شده، شمار نیروهای پیشمرگ کُرد، بیش از شصت هزار نفر است که حقوق آنان از محل اعتبارات ارسالشده از سوی بغداد پرداخت میشود. طی چند ماه اخیر، چالش و تنش سیاسی ـ اقتصادی فروش خودسرانه نفت و انعقاد قرارداد نفتی بین اربیل و آنکارا، موجب شده دولت مرکزی عراق از پرداخت حقوق ماهیانه نیروهای پیشمرگ و دیگر نیروهای حقوقبگیر اقلیم خودداری کند و این مسئله مشکلاتی را برای اربیل بهوجود آورده است. با وجود این، عدم پرداخت حقوق و دیگر مشکلات موجود باعث نشد نیروهای پیشمرگ، پس از رویداد موصل، بهسرعت وارد میدان نشوند. آنان در شرایط بحرانی عراق به دو اقدام مهم دست زدند: نخست، اعزام بخشی از نیروها به حد فاصل موصل و مناطق اقلیم کردستان عراق و تشکیل دیوار دفاعی برای ممانعت از گسترده شدن حملات داعشیها بهسوی اقلیم؛ و دوم، اعزام نیرو به کرکوک و مناطق محل مناقشه نظیر کرکوک. کردها از دیرباز، کرکوک را بهعنوان «قدس کردستان» میشناسند و در شرایط کنونی فرصتی دست داد تا نیروهای پیشمرگ، بهسرعت و بدون هیچ مانع و مشکلی، کرکوک را در دست بگیرند. ارشد صالحی، رهبر ترکمانهای عراقی، در همان ساعات نخست به این موضوع واکنش نشان داده و اعلام کرد: فتح کرکوک توسط نیروهای پیشمرگ، نشاندهنده توافق پنهانی بین اربیل و بغداد، برای تضعیف ترکمانهاست. اما در غوغا و هرجومرج حمله داعشیها، کسی به این اظهارات توجهی نکرد و در کمال تعجب، این مقامات کُرد بودند که بارها درمورد کرکوک اظهارنظر نموده و اعلام کردند که به هیچ قیمتی حاضر نیستند کرکوک را ترک کنند و برای همیشه در آنجا میمانند. مسئله کرکوک، اجرایی نشدن ماده 140 قانون اساسی، تنشهای نفتی ـ بودجهای، آرایش دفاعی نیروهای پیشمرگ و ابهام در خصوص قلمرو مرزهای استانهای کردنشین، ازجمله مسائلی است که طی سالیان اخیر همواره بهعنوان چالش مهمی بین اربیل و بغداد از آن یاد شده و کردها، نوری المالکی، نخستوزیر عراق را به این متهم کردهاند که از اجرای ماده 140 طفره میرود و با رویکردهای تمامیتخواهانه خود، هر دو ضلع کردها و سنیها را به حاشیه میراند. حملات داعش، فضایی را بهوجود آورد که نیروهای پیشمرگ، بدون شلیک گلوله، بر کرکوک استیلا پیدا کنند و این درحالی بود که کردها حاضر بودند هزینههای گزافی برای رسیدن به این رؤیای دیرینه پرداخت کنند. در حال حاضر، اقلیم کردستان عراق، از سوی بغداد به این متهم شده که پیش از اشغال موصل، از برنامه داعشیها اطلاع داشته و حتی برخی از سران بغداد بر این باورند که کردها با داعش توافقات پنهانی دارند و این مسئله در کنار فرار نظامیان، از ارکان خیانت و مصداق ضربه زدن به تمامیت ارضی عراق است. اقلیم کردستان عراق، اتهامات را رد میکند و معتقد است بانی همه مشکلات، خود نوری المالکی و سیاستهای یکجانبه او در اداره کشور است و چند ماه پیش از بروز وقایع موصل، مسعود بارزانی در مقام رئیس اقلیم کردستان عراق، شخصاً با المالکی صحبت کرده و به او هشدار داده که اگر خواستهها و مطالبات سنیهای نینوا، الانبار و دیگر مناطق سنینشین برآورده نشود، عراق با معضلات سیاسی و امنیتی بزرگی مواجه خواهد شد. هماکنون درمورد رویکرد و موضع اصلی کردها در اقلیم کردستان عراق در قبال رویدادهای موصل، چند نکته مهم وجود دارد که میتوان این نکات را چنین دستهبندی کرد: 1. موضوع اطلاع مقامات اقلیم از احتمال اشغال موصل توسط داعش و احتمال توافق پنهانی آنان با این گروه تکفیری، اتهام سنگینی است که اگر اثبات شود، هزینههای سنگینی برای کردها به دنبال میآورد و این مسئله موجب میشود جایگاه کردها در منطقه بهطور جدی لطمه بخورد و در معادلات سیاسی آینده، محل اعتماد نباشند. 2. اگر در موصل و برخی از شهرهای اطراف آن، یک ساختار سیاسی غیررسمی سُنیمحور بهوجود بیاید و عراق در عمل و در شرایط عینی، به کشور سهتکهشدهای تبدیل شود، کردها عملاً با گروهی هسمایه میشوند که از طیف بعثیها و داعشیها گرفته تا سران عشایر طرفدار عزت الدوری، قدرت آن را در دست خواهند داشت و همسایگی و مجاورت با چنین نهاد خطرناکی برای کردها کمهزینه نیست. این موضوع تبعات مختلفی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: الف) گروه افراطی داعش با استفاده از ظرفیتهای داخلی برخی از گروههای سلفی و اسلامی داخل اقلیم و همچنین با بهکارگیری برخی از کادرهای کُردزبان خود تلاش میکند آرا و نظرات افراطی خود را در اقلیم نیز اشاعه دهد و تنها امتیاز اقلیم کردستان یعنی فاکتور امنیت، از دست خواهد رفت. ب) بعثیها، نقشبندیهای وابسته به عزت الدوری و دیگر گروهها و عشایر متعصب عرب، همپیمانی و ائتلاف کردها با گروههای شیعه و آمریکاییها در روند براندازی رژیم صدام را فراموش نکردهاند و این کینه و خصومت تاریخی در برخی حوزههای عملی و امنیتی، زمینه بروز پیدا خواهد کرد. 3. قضاوت درمورد رویکرد کردها در تحولات اخیر نمیتواند صرفاً برمبنای اصول اخلاقی باشد و محکوم نمودن کردها به شکل یکجانبه، کمکی به اتخاذ یک استراتژی همهجانبه و منصفانه نخواهد کرد و در بحث پیرامون این موضوع، باید شرایط واقعی و عینی کردها، موقعیت جغرافیایی اقلیم و همچنین برخی رویکردهای غلط دولت مرکزی عراق را نیز در نظر گرفت. واقعیت این است که دولت عراق در چند سال گذشته، تفاهم و تعامل چندانی با اربیل نداشته و در مسائل مختلف همواره تنش و چالش جدی بین کردها و بغداد وجود داشته و دولت مرکزی برای حل این معضل به اندازه کافی تلاش نکرده و همواره راه تعلل و کمتوجهی را در پیش گرفته است؛ زیرا اگر بغداد در رفتار سیاسی و اجرایی خود به شکل سنجیده و واقعبینانه از توان و ظرفیت کردها و سُنیها استفاده میکرد، عملاً پتانسیل تجزیه و اشغال از میان میرفت. 4. طی چند سال اخیر، کردها همپیمانان جدی و راسخ گروههای شیعه بوده و با ایران نیز روابط خوب و حسنهای داشتهاند و شاید از این منظر بتوان برخی از گلایههای سران اقلیم را نیز چنین تحلیل کرد که تهران برای حل معضلات اربیل ـ بغداد، از همه توان خود استفاده نکرده است. 5. اگر در گذشته سیاستمدرا منعطف و آرامی همچون جلال طالبانی، در کشاکش تنازعات و تنشهای سیاسی، موازنه قوا و تعامل بین گروهها را حفظ میکرد و این مسئله برای کردها نیز اعتبار سیاسی بهدنبال میآورد، امروزه کسی بهعنوان سردمدار جریان سیاسی کردها قدرت را در نظر گرفته که خود و خاندان او بهعنوان پیشگامان و هدایتکنندگان ناسیونالیسم کُردی بهشمار میآیند و مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق، در یک سخنرانی معنیدار در سال 2012، آشکارا اعلام کرد که حاضر نیست برای هدفی جز رسیدن به استقلال کردستان، اجازه دهد که خون جوانان کرد ریخته شود. 6. اقلیم کردستان عراق از دو گزینه امنیت و رفاه نسبی اقتصادی برخوردار است و درآمدهای نفتی و معاملات غیرقانونی اربیل و آنکارا موجب شده است توسعه اقتصادی اقلیم نمایان شود. همچنین بهخاطر امنیت موجود، چند هزار شرکت بزرگ غربی، ترکیهای، ایرانی، عربی، چینی و ژاپنی در این منطقه مشغول فعالیت شدهاند و اتخاذ استراتژی نامناسب، نسنجیده و نامتوازن، بهراحتی این سفره پربرکت را جمع میکند. البته باید این واقعیت را نیز در نظر داشت که همه مردم کرد اقلیم کردستان عراق از این برکت متنعم نمیشوند و رانتهای بهوجودآمده و تأکید بر مفهوم مصرفگرایی، مشکلات پیدا و پنهان دیگری بهوجود آورده که در این نوشتار نمیتوان به آن پرداخت. 7. باید دید آیا سران اقلیم کردستان عراق، درنهایت و در مرحله حساس پایانی تعیین استراتژی خود، تن به این میدهند که ظهور ساختار غیررسمی سنی را براساس تحمیل داعش پذیرا شوند و در قبال کوتاه آمدن در برابر داعشیها صاحب کرکوک شده و در مسیر استقلال گام بردارند، یا اینکه در شرایط اضطراری، حاضر به بازگشت از مسیر کنونی خود خواهند بود. منبع : موسسه ابرار معاصر تهران
93/04/03 - 05:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]