واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تسبيح اتم ها و ملکول ها از نگاه قرآن و علوم تجربي نويسنده: شهره رياضت چکيده همان گونه که دربسياري از آيات قرآن کريم و روايات ائمه ي اطهار(ع)آمده، همه ي موجودات عالم و به تعبير قرآن، هر آن چه در آسمان ها و زمين است، به تسبيح خداوند مشغول اند. در اين مقاله، حدود دست رسي علوم تجربي را به اين امر و شواهدي را که اين علوم مي توانند در اين امر و در زمينه ي ذرات اتمي و مولکولي ارائه دهند، مورد بررسي اجمالي قرار مي گيرد. 1. تسبيح موجودات و ماهيت آن در قرآن«تسبيح» به معناي منزه داشتن است که با زبان انجام شود و به اين دليل با صيغه ي مضارع تعبير شده است که استمرار را بفهماند؛ از جمله: - «يسبح لله ما في السماوات و ما في الارض المک القدوس العزيز الحکيم » [جمعه /1]. - «و ان من شيء الا يسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبيحهم» [اسراء /44]. برخي از مفسرين بر اين عقيده اند که کلام منحصر در آواز نيست، بلکه هر چه که از مقاصد کشف و بهره برداري کند، کلام است. و چون همه ي موجودات به طور صريح از وحدانيت رب خود در ربوبيت کشف مي کنند و او را از هر نقص و عيبي منزه مي دارند، پس بايد گفت که آسمان و زمين خدا را تسبيح مي کنند [علامه طباطبايي ، تفسير الميزان، جلد 149:13]. برخي ديگر از مفسرين بر اين نظرندکه تسبيح براي تمامي موجودات از قبيل لفظ و صوت است و هر موجودي براي خود لغتي دارد که هر کلمه اش براي معنايي وضع شده است، ولي حواس ما زبان ساير موجودات را درک نمي کند. برخي نيز هر نوع تسبيحي را براي موجودات قائل اند. در حديث آمده است که روزي شخصي از پيامبر اکرم (ص) معجزه اي خواست. حضرت نه دانه ريگ را در دست گرفت و از آن ها خواست تا خداي را تسبيح گويند. آن شخص گفت: ما شنيديم که ريگ ها تسبيح مي گفتند و وقتي ريگ ها را به زمين مي گذاشتند، ساکت مي شدند. و چون در دست آن جناب قرار مي گرفتند، مشغول تسبيح مي شدند[همان، ص 168]. «تسبيحي که گوش ما اجنبي از اوست، نطق است، حرف است، لغت است؛ اما نه به لغت و نطق ما. ادراک است، منتها ادراک به اندازه ي سعه ي وجودي خودش. ما هم از باب اين که ادراک نمي کنيم حقايق اين موجودات را، محجوب هستيم و چون محجوب هستيم، مطلع نيستيم. عالم پر از هياهو است. تمام عالم زنده است. همه هم اسم الله هستند». [امام خميني، تفسير سوره حمد؛ جلد: 25]. 2. امواج و اصواتي که از موجودات منتشر مي شوند: در تاييد نظر اخير بايد گفت: فرکانس هايي که گوش طبيعي قادر به شنيدن آن هاست، بين 20 تا 20 هزار هرتز قرار دارند و اصوات خارج از اين حدود شنوايي، براي انسان سکوت است [دانشفر، فرهنگ علوم تجربي و رياضي: جلد: 59]. اما تعداد چشم گيري از جانوران قادر به شنيدن در محدوده ي فراصوت هستند. در سال 1985، طي پژوهشي مشخص شد، برخي جانوران نه تنها صداهاي فراصوت را مي شنوند، بلکه خود نيز مي توانند چنين صداهايي را ايجاد کنند و از پژواک آن در جهت يابي، شکار، فرار از دشمن و... استفاده کنند. از اين دسته جانوران مي توان خفاش، دلفين، نهنگ و شب پره را نام برد. اگر در يک شب آرام در کنار درياچه ي « لوگان» در شمال ايتاليا، دستگاهي را که صداي فراصوت را براي ما قابل شنيدن مي کند، روشن کنيم، صداهايي به گوش مي رسد، شبيه چند صداي مته و چکش بادي که فريادهاي فراصوت خفاش ها هستند. هم چنين در محيط هاي دريايي آرام، اگر انسان يک ميکروفون زيرآبي را به داخل يک جزيره ي مرجاني فرو برد، ناگهان در جهاني که تا آن زمان خاموش به نظر مي آيد، سر وصداهاي وحشتناکي خواهد شنيد. اما چون پرده ي صماخ گوش انسان قارد نيست، با دامنه هاي نوساني نسبتا کوتاه و پرانرژي صوت منتقله در آب به نوسان درآيد، اين اصوات براي او غيرقابل شنيدن هستند[ويتوس و دروشر،جانوران چگونه مي بينند و... صفحه: 28، 33و34]. حال آيا در تأييد آيات فوق مي توان نتيجه گرفت که ذکر و تسبيح اين موجودات، تسبيح تکويني است که علامه طباطبايي مي فرمايد، از نوع نطق است، منتها در حدود شنوايي ما نيست و حضرت امام خميني (ره) نيز به آن قائل هستند در مورد موجودات بي جان، همان گونه که در مورد تسبيح سنگ ريزه در دست پيامبر اکرم(ص) نقل شده، مطلب جالب تر است. زيرا در علوم ثابت شده است که مولکول ها و اتم ها قادرند، طول موج هاي ويژه اي را در گستره ي طيف موج هاي الکترومغناطيسي جذب و نشر کنند. امروزه با کمک گيرنده هاي ويژه اي مي توان طيف نشري اين ذره ها را بدست آورد. در اين طيف ها، هر طول موج با يک خط روشن در زمينه اي تيره مشاهده مي شود. برخي طول موج هاي نشر شده از اين ذره ها، در گستره ي امواج راديويي قرار داند. براي مثال، اتم هاي هيدروژن امواجي با طول21 سانتي متر برابر با 1430 مگاهرتز از خود منتشر مي کنند و در واقع، اين گونه سخن مي گويند؛ زيرا با يک گيرنده ي امواج راديويي مي توان آن را به صورت قابل شنيدن تبديل کرد. هم چنين عنصر هليم نيز قبل از اين که در زمين يافت شود، در سال 1868 ميلادي از طريق امواجي که از خود منتشر مي سازد، وجود خود را به انسان اعلام کرد[کتاب درسي شيمي سال دوم متوسطه، صفحه: 18]. آيا انتشار امواج توسط تمام ذرات، تسبيح آن ها نيست؟ نتيجه گيري آن چه که مسلم است بنا به آيه ي «تسبح له السموات السبع و الارض و من فيهن و ان من شيء الا يسبح بحمده و لکن لاتفقهون تسبيحهم انه کان حليما غفورا«(1)[اسرا/44]، همه ي موجودات در حال تسبيح خداوند هستند. پس آيا مي توان جمله ي «فضاهاي بين ستاره اي، فضايي پر از امواج است را اين گونه خواند: «فضاهاي بين ستاره اي، فضاهايي پر از تسبيح خداي متعال هستند؟»خداوند توفيق عبادت را به همه ي ما عنايت بفرمايد. ان شاء الله. سبحان الله عما يصفون. پي نوشت ها:1. همه ي آسمان هاي هفت گانه و زمين، و موجوداتي که بين آن ها هستند، همه او را منزه مي دارند و هيچ موجودي نيست، مگر آن که با حسش خداوند را منزه مي دارد؛ ولي شما تسبيح آن ها را نمي فهميد که او همواره بردبار و آموزنده است. منابع1. علامه طباطبايي، ترجمه تفسير الميزان(ج13). 2. امام خميني، روح الله. تفسير سوره ي حمد. 3. دانشفر، حسين. فرهنگ علوم تجربي و رياضي. 4. دروشر، ويتوس. ب. جانوران چگونه مي بينند، مي شنوند و حس مي کنند. انتشارات قدياني. 5. کتاب درسي شيمي سال دوم متوسطه. برگرفته از: مجله ي آموزش قرآن، شماره ي 19./خ
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1366]