واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
عراق نقطه تلاقی دو خط موازی (ایران و آمریکا) تهران- ایرنا - در مناسبات بین الملل گفته می شود که دوستی و دشمنی دائمی بی معنا است، ولی منافع ملی دائمی است. هرکجا منافع ملی اقتضا کند، دشمنِ دیروز به دوست امروز و دوست امروز به دشمن فردا تبدیل می شود. اگر چه این اقتضا، به خاطر نگاه ابزاری اش به مفاهیم، با اصول اخلاقی سازگاری ندارد، ولی روابط بین الملل بر اصول عینی و تئوریهای واقع گرا مبتنی است.
«محمدعلی وکیلی» در ادامه سرمقاله روز شنبه روزنامه ابتکار نوشت:اصل موازنه و چرخش قدرتها بر اساس دائمی بودن منافع ملی و مقطعی بودن دوستی ها و دشمنی هاست. با این حال ما در آموزه های دینی خود ملاک خوبی را برای دوستی و دشمنی داریم.
امیرالمومنین علی (ع) در نهج البلاغه حکمت 295 می فرماید: (اصدقاؤک ثلاثه و اعداوک ثلاثه ) دوستان تو سه کس اند و دشمنان تو نیز سه کس؛ فاصد قاؤک:صدیقک و صدیق صدیقک وعدو عدوک ؛ دوستان تو عبارتند از: دوست خودت و دوست دوستت و دشمن دشمنت.
واعداؤک:عدوک و عدو صدیقک و صدیق عدوک؛ دشمنان تو عبارتند از: دشمن خودت و دشمن دوستت و دوست دشمنت. بر اساس این ملاک دوست منحصر به دوستی مستقیم نیست و دشمن در دشمنی خودت خلاصه نمی شود، بلکه دشمن دشمنت نیز در دایره ی دوستان به حساب می آید. در گزاره ی دشمنِ دشمنت، قیدِ قصدِ کمک به تو ذکر نشده است، یعنی اینگونه نیست که دشمنی با دشمن تو، مشروط به قصد تقویت شما، دوست به حساب آید. بلکه تضعیف دشمنت به عنوان ملاک دوستی کفایت می کند. با این ملاک معلوم می شود که کنش و واکنش ها در نظام بین الملل قادرند بر فراز نیت ها، جبهه ی دوست و دشمن را ایجاد و تعریف کنند. به عبارتی لازم نیست که کشوری به نیت تقویت کشور A اقدام به تضعیف کشورB نماید تا دوست Aبه حساب آید. با این فرض پاسخ این روزهای محافل داخلی در خصوص روابط ایران و آمریکا در مواضع مشترک روشن می شود. این روزها در نتیجه ی حمله ی تروریستهای آدمکش به عراق، نگاهها به مواضع مشترک ایران و آمریکا جلب شده است. دو کشوری که بیش از سه دهه است در نتیجه ی تفاوت نگاه و تعارض رویکرد در مقابل همدیگر قرار دارند و دشمن یکدیگر محسوب می شوند.
اما ظرف ده سال گذشته این چندمین مورد است که دو کشور منافع مشترکی داشته اند. آمریکا درسال 2003 خود پیشقدم شد و مهمترین دشمن ایران را (که روزی جنگ نیابتی را به نمایندگی از آمریکا و غرب علیه ایران فرماندهی می کرد) از صحنه روزگار حذف کرد و زمینه را برای انتخاباتی فراهم آورد که در نهایت ایران برنده آن شد. آمریکا (دشمن ایران) در افغانستان فرماندهی سرنگونی رژیم طالبان را، که دشمن ایران به حساب می آمد، بر عهده گرفت. ایران و آمریکا با مساعی همدیگر زمینه تقویت دولتهای پس از طالبان و صدام را در افغانستان و عراق فراهم آوردند و حالا یک بار دیگر دوخط موازی ایران و آمریکا در نقطه ای به نام عراق به هم برخورد کرده اند و به منافع مشترک رسیده اند. دولت کنونی عراق دستی را به طرف ایران و دست دیگرش را به سوی آمریکا دراز کرده و طلب کمک میکند. هر دو دولتِ آمریکا و ایران نیز با لحنی مشابه نسبت به عواقب سرکشی، طغیان و آدمکشی گروه تروریستی داعش هشدار داده و اعلام آمادگی کرده اند؛ به عبارتی، یک بار دیگر آمریکا حاضر شده دشمنی اش را با دشمن ایران (گروههای تروریستی ) نشان دهد. هر دو کشور برغم اختلافات بنیادی، در مقابل دشمن مشترک صف آرایی کرده اند. حالا پرسش این است که آیا این موضع مشترک برای اطلاق رابطه ی دوستی ایران و آمریکا کافی است یا نه؟
برخی با این استدلال که چون گروههای تروریستی دست پرورده ی خود آمریکایی ها هستند، پس نباید این موضع مشترک را به عنوان ملاک دوستی به حساب آوریم. برخی نیز معتقدند که این گروهها یک پوشش به حساب می آیند و کار، کار خود آمریکایی هاست و بنا دارند با این گروه و با دست ایران بی کفایتی مالکی را در تأمین امنیت ثابت کنند و در یک کلام، آمریکایی ها تغییر دولت عراق را در دستور کار خود قرار داده اند. اما بسیاری هم مدعی اند که سیاست بین الملل میدان سیالی است که دوستی و دشمنی در آن شناور است. دوستی و دشمنی بهانه می خواهد و همین مقدار منافع مشترک برای اطلاق عنوان دوستی، کفایت می کند؛ نکته ی مهم این است که جهان چشم انتظار اقدامی عاجل برای رام کردن این گروه تروریستی است و توقع دارد این ماشین آدمکشی متوقف شود. اگر این اتفاق با مساعی مشترک ایران و آمریکا حاصل آید، نباید درنگ کرد. درعرف بین الملل نام این اقدام مشترک هر چه باشد مهم نیست؛ ولی در عرف انسانی، توقف ماشین آدمکشی تروریستها یک اقدام انسانی، اخلاقی و تاریخی خواهد بود که خواست و مطلوب همه ی جهان است.
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
31/03/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]