تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خداوند متعال، به بنده‏اش در هر روز نصيحتى عرضه مى‏كند، كه اگر بپذيرد، خوشبخت و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843533695




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب +عکس


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب +عکس عموم مردم تعداد زیادی از بازیگران را به واسطه حضورشان در سریال‌ها تلویزیونی و فیلم‌های سینمایی می‌شناسند و چهره آنها به دلیل بازی‌هایی که در قاب تصویر یا پرده سینما داشتند برای آنها ماندگار شده است.


شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب
این در حالی‌ است که اکثر این بازیگران پس از سال‌ها درخشش در تئاتر بنا به دلائل مختلف از روی سن به پشت دوربین کوچ کردند و کافیست پای حرف‌هایشان بنشینی تا متوجه عشق و علاقه و دلتنگی‌شان به صحنه تئاتر شوی. در همین راستا و در یک بعد از ظهر بهاری میزبان شهره لرستانی، کارگردان و بازیگر شناخته و مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون بودیم و با او درباره مسائل مختلفی گپ زدیم.  آنچه در ادامه می‌خوانید ماحصل گفت‌وگوی ما با این هنرمند ارزنده کشورمان است:
شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب
- شما از جمله بازیگرانی هستید که طی این سال‌ها حضور موفقی در زمینه بازیگری در سه مدیوم تئاتر، سینما و تلویزیون داشتید و با مسائلی مانند مشکلات مالی تئاتر، ورشکستی سینما و تاثیر کوتاه مدت تلویزیون‌و... آشنا هستید. با توجه به اینکه فرض محال، محال نیست. اگر در یک شرایط استثنایی سه پیشنهاد از تئاتر، سینما و تلویزیون داشته باشید که هر سه‌تای آنها از همه نظر برای شما ایده‎آل باشد، اما فقط مجبور باشید که یکی از آنها را انتخاب کنید، کدام پیشنهاد را انتخاب خواهید کرد؟لرستانی: من سینما را انتخاب می‌کردم، به این دلیل که هم علاقه‎ بیشتری به سینما دارم و هم معتقدم که سینما هنر ماندگارتری است. تلاشی که شما در سینما می‌کنید به قول معروف به باد فنا نخواهد رفت اما در تئاتر هر چه شما تلاش کنید در نهایت مثل نقاشی کردن روی آب، مضمحل شده و از بین می‌رود.- این موضوع قاعده‎ای کلی برای سینما و تئاتر است یا کار شما در سینما و تئاتر ایران شما را به چنین نتیجه‌‏ای رسانده است؟لرستانی: بله متاسفانه، تئاتر در ایران همه چیز را گم می‎کند.- پس می‏‌توانیم نتیجه بگیریم که از جایی به بعد شما انتخاب کردید که کمتر تئاتر کار کنید؟لرستانی: بله به نوعی انتخاب کردم. واقعیت این است که در تئاتر به من بی‎وفایی شد. مدت‌ها متن‎هایی را ارائه کردم که هیچ کدام مجوز نگرفتند، حمایتی هم وجود نداشت و در نهایت به این نتیجه رسیدم که این قدر شرایط کار در تئاتر دشوار است و آن‌قدر  معضلاتش زیاد است که گویی باید برای خلق یک اثر از هفت خوان رستم گذشت و با این حال در نهایت حاصل این زحمات نمی‎ماند. تا امروز من 17 تئاتر حرفه‏ای کارگردانی کرده‌ام و در میان این آثار تنها فیلم چند کار را دارم. باز در نهایت خود تئاتر برای هنرمند باقی نمی‎ماند بلکه فیلم و عکس باقی می‌ماند.- با این حال این عدم ماندگاری، خلق شدن در لحظه و هم‌نفسی با تماشاگر جزو ویژگی‎های تئاتر است.لرستانی: بله این‏ها جزو ویژگی‌‏های تئاتر هستند ولی واقعیت این است که من به لحاظ شخصی چیزی را دوست دارم که بتوانم در دست بگیرم.- شما با رپرتوار می‌‏توانید این کار را بکنید. رپرتوار عملا به نوعی این مسئله را جبران نمی‏‌کند؟لرستانی: درست است ولی باز در نهایت از آن هم چیزی نمی‎ماند. تئاتر مثل رقص، هنری فراری است ولی در سینما هنر ثبت می‌‏شود و اگر اجازه نمایش هم نگیرد در یک قوطی فیلم یا یک CD وجود دارد.- یعنی می‌‏ترسید آن را از دست بدهید؟لرستانی: بله، از نظر روانشناسی هم من همیشه ترس از دست دادن دارم حتی نسبت به نزدیکانم نیز این موضوع را همیشه احساس می‌کنم. شاید این ترس از همان‌جا ناشی می‌شود که من چیزهایی که می‎توانم نگه دارم را بیشتر دوست دارم.- پس چه شد که همه چیز از تئاتر شروع شد. از طرفی شما در همان سال‌های نخست دانشگاه بود که 17 کار تئاتر کردید.لرستانی: بله من از همان زمان ورود به دانشکده تئاتر، کارم را آغاز کردم. تئاتر را دوست دارم و وقتی می‌گویم نمی‌خواهم آن را ادامه بدهم به این معنا نیست که دوستش ندارم. تئاتر به عشقی قدیمی می‎ماند که هرگاه سراغ او بروید گرم و دوست‏‌داشتنی است اما شما نمی‌توانید با او زندگی کنید. فقط یک عشق است و با زندگی واقعی فرق دارد.- آخرین باری که متنی ارائه کردید و رد شد، کی بود؟لرستانی: من در تمام این سال‏‌ها هم پیشنهاد بازی داشتم و هم هر سال متن ارائه کردم. حتی همین اواخر دو متن به تئاتر شهر ارائه دادم یکی "میراندولینا" اثر کارلو گولدونی و دیگری اثری است که از "جاناتان مرغ دریایی" ریچارد باخ اقتباس کردم. اما هیچ‌وقت جواب درستی به هنرمند داده نمی‌شود، از طرف دیگر همیشه باندبازی نیز در این کار دخیل است و در نهایت هنرمند عطای این کار را به لقایش خواهد بخشید. این همه تلاش برای رسیدن به چیزی که در نهایت در دست نمی‌ماند، نمی‌ارزد.
شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب
- در همه این سال‎ها، اگر نگوییم کارگردانی را به بازیگری ارجح دانسته‎اید اما این دو را همپای هم پیش برده‏‌اید. در حال حاضر هم تصمیم دارید یک اثر سینمایی را کارگردانی کنید. این تفکیک علاقه میان بازیگری و کارگردانی هم به همان موضوع ماندگاری یا عدم ماندگاری مربوط است؟    لرستانی: شما وقتی کارگردانی می‎کنید به کل یک اثر احاطه دارید و وقتی بازیگری می‏‌کنید جزیی از یک اثر هستید که تابع کل است و همواره باید ببینید که کل از شما چه می‎خواهد. اینکه کلیت یک اثر را بتوانید هدایت کنید همیشه بیشتر مورد نظر من بوده است، شاید کمی در این مورد دیکتاتور مابانه نگاه می‎کنم.- کمی به عقب برگریدم، در دوران دانشجویی کارتان را با کدام کار شروع کردید؟لرستانی: تئاتر حرفه‎ای را با کاری به اسم "آدم برفی" شروع کردم که آقای پرستار کارگردان آن بود. اما بعد از آن به صورت فشرده در کارهای زیادی حضور داشتم و گاهی حتی همزمان در دو سالن اجرا داشتم. به خاطر دارم آن زمان خبرنگاری از من پرسید که چرا این قدر پرکار هستید؟ گفتم پرکار بودن که سوال ندارد اگر کم‌کار بودم باید سوال می‌‏شد چرا کم‌‏کار هستید. علاقه‌‏ام به فضای تئاتر زیاد بود که از صبح تا شب فقط به تئاتر مشغول بودم و شب که به خان می‌‏رسیدم می‏‌خوابیدم تا فردا که دوباره همین برنامه را ادامه دهم. خودم اسم آن دوران را می‏‌گذارم عشق، یک عشق قدیمی.- این فشردگی بازی در نقش‌‏های مختلف در تئاتر چه تاثیری بر بازیگری شما داشت؟لرستانی: تئاتر همیشه کوله‎بار یک بازیگر را پر می‎کند. بازیگر تئاتر همیشه پر از حس‏‌های جدید و تجربه نشده است. سال‎ها بعد در سینما هنوز داشتم تجربه‎ها و تمرین‌ تئاتر را به شیوه دیگری تکرار می‎کردم. همیشه آبشخور سینما، تئاتر است و بازیگر هنگام کار در سینما مجبور است به چمدان انباشته‏‌هایش از تئاتر مراجعه کند.- بیشترین چیزی که از تئاتر آموختید چه بود؟لرستانی: صبر و منظم‎بودن دو درسی بود که من از تئاتر آموختم و با خودم به سینما و تلویزیون بردم و همیشه همراه دارم.- بد نیست به سال‎های قبل از فعالیت‌تان در تئاتر بازگردیم. اگر اشتباه نکنم پدر شما قاضی و مادرتان معلم بودند، زمانی‌که می‌‏خواستید نمایش را انتخاب کنید، با توجه به اینکه پدرتان قاضی بود و در سال‎های دهه 60 فضا چندان باز نبود، خانواده با انتخاب بازیگری از سوی شما مخالفتی نداشتند؟لرستانی: اوایل چندان مطلوب‌شان نبود اما بعدها که من وارد شدم و تجربه‌‏های مرا دیدند خودشان مرا تشویق می‌کردند. الان هم  پیگیر هستند و مدام می‌‏پرسند که چرا کار تازه‌ای در تئاتر نمی‎کنی. مادر و پدر من همیشه تئاتر می‎رفتند و کارهای من یا تئاترهای دیگر را می‏‌دیدند. الان به تبع من دیگر سراغ تئاتر نمی‏‌روند و کمی هم از اینکه دیگر تئاتر نمی‌رویم شکایت دارند.- در مورد کار شما این موضوع جالب است که همیشه نسبت نمایش‌های آیینی علاقه‏ خاصی داشتید و تجربه‏‌هایتان در این موضوع بیشتر بوده است. زمانی که سراغ تصویر آمدید هم در زمینه کارهای طنز موفق بودید. این رویکرد از کجا می‌‏آید؟لرستانی: خوب این مسئله نیز به علاق شخصی من بازمی‌‏گردد. من به تئاترهای ایرانی به خصوص سیاه‏‌بازی خیلی اعتقاد دارم و یک بار هم به عنوان نخستین کارگردان زن سیاه بازی در ایران جایزه گرفتم که البته از همان روز نیز به مدت دو سال ممنوع‌‏الکار شدم. تئاتر همیشه برای من مثل یک عشق ممنوع بوده است. یا نمایش "متوری" که تز دانشگاه من بود 9 شب اجرا رفت. اوایلش حرف از اعزام به فرانسه بود اما بعد از 9 شب اجرا را به دلایلی مثل داشتن رقص تعطیل کردند. نمایش‎های من به دلیل اینکه همیشه عنصر مخالفت‏‌زایی داشته، تعطیل شده اما از طرف دیگر کارهایم همیشه با مخاطب فراوانی مواجه شده و از آن استقبال شده است.- دل‌تان برای آن روزها و آن تصاویر تنگ نشده است؟لرستانی: چرا، گفتم تئاتر همیشه برای من مثل یک عشق قدیمی بوده است منتهی عشقی که همیشه به جای خوشی با آن رنج کشیده‎ام.- اگر بخواهید به تئاتر بازگردید دوست دارید دست کم به بازیگری بپردازد؟لرستانی: در شروع نه، چون مدتی است که کمی چاق شده‏‌ام. معتقدم که بدن بازیگر اصلی‌‏ترین ابزار بازیگر برای کار است و ابزار من الان آسیب دیده است و نمی‏‌توانم تحرک لازم را روی صحنه تئاتر داشته باشم. مگر اینکه چند سالی کار کرده و خودم را آماده کنم تا بعد دوباره به بازیگری تئاتر روی آورم.- در مجموع شهره لرستانی، دوست دارد شهره لرستانی بازیگر شناخته شود یا کارگردان؟لرستانی: بر اساس علاقه شخصی‎ام کارگردان را انتخاب می‌کنم. به طور کلی همیشه به شخصیتی که در کار تاثیرگذارتر بوده و تصمیم گیرنده است علاقه بیشتری داشته‎ام. البته در کارنامه‎ام بازیگری بیشتر است چون از یک سو امکان بازیگری بیشتر است و از سوی دیگر شما برای بازیگری هیچ کاری لازم نیست انجام دهید؛ پیشنهادی به شما ارائه می‎شود و شما خیلی راحت می‌توانید آن را انتخاب کنید.
 شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب
- اینکه کارگردانی دشوارتر است آیا به تبعیض جنسیتی نیز ربط دارد؟ یعنی می‏‌توان گفت به نحوی کارگردانی در ایران برای خانم‎ها سخت‎تر است؟لرستانی: نه، کارگردانی کار حساسی است و به نظر من خانم‎ها کارهای حساس را بهتر انجام می‎دهند.- در حال حاضر پروژه‎ای برای کارگردانی در سینما دارید؟لرستانی: بله، در حال تدارک نخستین تجربه‌ام در کارگردانی سینما هستم. این کار فعلا "کمد" نام دارد و قصه آن را خودم نوشته‎ام و تهیه کنندگی آن را محمدرضا شریفی نیا بر عهده دارد. از نظر ژانر نیز به نوعی کمدی دلهره‎آور محسوب می‏شود.- چرا برای نخستین تجربه کارگردانی در سینما سراغ فضایی رفتید که در سینمای ما کمتر به آن پرداخته شده است؟لرستانی: قصه‎های زیادی در شروع داشتم اما این قصه از نظر ساخت ارزان است و به نظرم از آنجا که سینما بیشتر صنعت است تا هنر باید به این موضوع مسائل مالی برای ساخت بیشتر توجه کرد. البته در حال حاضر نوشتن فیلمنامه تمام شده است اما هنوز پروانه نگرفته‎ایم.- شما همشه به طنز دلبسته بودید و در کارنامه شما این نکته به خوبی پیداست با این حال در همین کارنامه ما به آثاری مثل "نیاز" برمی‎خوریم که کاملا جدی هستند.لرستانی: من کارم را در سینما با "نیاز" شروع کردم. برای آن فیلم به کسی نیاز بود که بتواند با لهجه محلی صحبت کند و آقای داوودنژاد مرا برای آن نقش برگزید. در آن فیلم احساس خیلی خوبی داشتم و سال بعد نیز دو فیلم کار کردم یکی از آنها "آذرخش" بود که هم دستیار کارگردان و هم بازیگر بودم و دیگری هم "ماموریت آقای شادی" بود که نویسنده و بازیگر بودم. با این حال این تجربه‎ها مثل فیلم "نیاز" نبودند، متوجه شدم سینما عرصه وسیعی است و به آسانی نمی‌‏توان به فیلمی مثل "نیاز" رسید. در دوران دانشجویی برای ساخت فیلمی نزد دکتر بهشتی رفتم او به من گفت بهتر است زمانی شروع کنم که دیگر متوقف نشوم. این حرف برایم بسیار ارزشمند بود الان انبوهی از نوشته دارم که برای یک عمر ساختن فیلم و تئاتر کافی است. در واقع دوری از ساختن اثر باعث شد من مدام تولیدات ذهنی داشته باشم و الان کاغذهای زیادی هستند که منتظرند به فیلم تبدیل شوند.- فضای کلی این نوشته‎ها در چه قالبی است؟لرستانی: مثل تئاترهایم همه نوع فضایی در این آثار نیز وجود دارد اما به طور کلی بحث تنهایی انسان در این فضا عمده است. حتی در تله فیلم‏‌هایی که ساخته‌ام همین موضوع تنهایی انسان و اینکه چطور یکنفر باید خودش را با شرایط اطراف وفق دهد مطرح می‌‏شود.- از این منظر به نمایشنامه‌نویس یا داستان نویسی علاقه دارید؟لرستانی: به شکسپیر علاقه ویژه‎ای دارم و در میان متاخرین نیز به آثار ایبسن و سارتر علاقه مندم.- با این انبوه نوشته‎ها، فکر نمی‌کنید کار در تئاتر آسان‎تر باشد؟لرستانی: نه اتفاقا کار در تئاتر خیلی دشوارتر است. همه دعوت به کار می‌‏کنند اما عملا تنها عده خاصی می‎توانند در تئاتر کار کنند.- فکر می‌کنید دلیل این موضوع چیست؟ کمبود امکانات موجب این موضوع شده یا در نوشته‎های شما مواردی وجود دارد که مورد ممیزی قرار می‎گیرد؟لرستانی: به خاطر دارم که زمانی می‏‌خواستم "کرگدن" یونسکو را کار کنم، مرا در اداره تئاتر به جایی رساندند که فکر کردم باید خودم "کرگدن" شوم تا بگویم کرگدن نشوید. در واقع از نیمه راه خودم استعفا دادم، آن قدر دخالت و تغییر و تحریف در اثر پدید می‎آید که هنرمند از ادامه کار منصرف می‌شود.- در همه این سال‌ها تئاترها را دنبال کرده‏‌اید؟لرستانی: نه، بعضی تئاترهای کسانی که بازی‌شان را دوست داشته‎ام مثل خانم نونهالی، خانم تیموریان یا آقای کیانیان را دیده‎ام. در واقع بازیگرهای خاصی را دنبال کرده‌‏ام.- در این مدت وضعیت بازیگری تئاتر را چطور دیده‎اید؟لرستانی: به هرحال الان فضا خیلی باز است و هنرمندان بسیاری مشغول کار هستند به همین دلیل برای دو تئاتر اقدام کرده‎ام و منتظر جواب هستم.- اگر هر دو این‎ها مجوز بگیرد و پروانه ساخت فیلم‌تان هم تایید شود کدام را انتخاب می‏‌کنید؟لرستانی: تئاترها را بلافاصله شروع خواهم کرد، گفتم تئاتر عشق قدیمی من است و هیچ‌گاه نمی‌‏توان از آن گذشت.- شما تجربه فیلم کوتاه هم داشته‎اید، کارگردانی سینما دشوارتر است یا تئاتر ؟لرستانی: شما وقتی تئاتری را کارگردانی می‏‌کنید اگر گروهی همراه داشته باشید و فضایی یکدست در اختیارتان باشد کار بسیار لذت‎بخش خواهد بود. در سینما همه چیز ضابطه خودش را دارد و هیچ کس آن قدر به کارگردان نزدیک نمی‏‌شود. در تئاتر همه با هم چیزی را شکل می‎دهد اما در سینما در خدمت پروژه هستند و همه چیز تعریف شده است. گاهی این تعریف‌شدگی به نظرم خیلی بهتر است چون همه کارشان را می‎کنند و می‏‌روند و در نهایت باز اثر متعلق به کارگردان خواهد بود.- شما گویندگی و ساخت فیلم مستند را هم تجربه کرده‎اید. این گستردگی فعالیت به دلیل کسب تجربه بوده یا انگیزه مالی؟ در مجموع بازیگری توانسته است نیازهای مالی زندگی شما را رفع کند؟لرستانی: بله، به همین دلیل است که من سال‎ها در تلویزیون کار کرده‎ام چون از این طریق زندگی‎ام را می‎گذرانم. اما آنچه عشق من بوده تجربه کردن است به همین دلیل سراغ تئاتر، فیلم مستند، دوبله یا خواندن نریشن برای بعضی برنامه‌‏ها رفته‎ام. در نهایت آنچه هنوز برای من جذاب است و مرا به سوی خود می‏‌کشد کارگردانی فیلم بلند است چیزی که از کودکی هم آرزوی آن را داشته‎ام.- در همه این سال‎ها حتما اتفاقات زیادی در فضای کاری برای شما رخ داد است. در میان همه آنها کدام اتفاقات هستند که وقتی نام تئاتر، سینما یا تلویزیون را می‎شنوید آن خاطره دوباره برای شما زنده شود؟لرستانی: نمی‎توانم بگویم که یک رویداد بوده است. فضای کار ما سرشار از فراز و نشیب است. داستان‏‌های کوچک بسیاری هستند که مثل موج‎هایی کنار این دریا می‌‏آیند اما هیچوقت هیچ مد بزرگی نبوده است.- به تجربه‎گری اشاره کردید اخیرا روی مستندی در مورد محیط زیست هم گویندگی کرده‌‏اید...لرستانی: بله، مدتی است در حال ساخت مستندی برای سازمان ملل هستم. این کار تجربه ساخت مستندی در روستاهای بسیار دور ایران از سیستان گرفته تا کرمانشاه و یزد است و در مورد تدریس برای بچه‎هاست. طرح این اثر توسط دوستم خانم دکتر ضیایی است او طرح داد که به روستاهای مختلف برویم و به بچه‌‏ها آموزش‏هایی درباره حیونات وحشی و حقظ محیط زیست بدهیم. در این سفرها البته چیزهای بسیار عجیبی دیدم، خانه‌‏ای دیدم که هنوز یخچال نفتی داشت و مدرسه‎ای که یک کانکس و پنج دانش آموز بیشتر نبود. این‏ها مرا از نظر داستان نویسی هم غنی می‏‌کند. البته یکی دیگر از کارهایی که انجام می‌‏دهم نوشتن داستان کوتاه است که هنوز فرصتی برای چاپ آنها پیش نیامده است.
 شهره لرستانی و عشق قدیمی اش! گفتگویی جالب
- پس کلا به محیط زیست هم گویا علاقه دارید؟لرستانی: بله، پانزده سال قبل که تازه با خانم ضیایی آشنا شده بودم از همه موجودات زنده می‌‏ترسیدم اما پس از دوستی با ایشان و آشنایی بیشتر با محیط زیست و طبیعت الان می‌‏توانم یک مار پیتون را بدون آنکه بترسم در دست بگیرم.- در حال حاضر تدریس هم می‏‌کنید؟لرستانی:  سه سال است که تدریس نمی‌‏کنم. یکی به این دلیل که در مراکز آموزشی خصوصی بچه‏‌ها فکر می‏‌کنند چون پول می‎دهند باید بازیگر بشوند. متاسفانه بچه‎ها میل به فراگیری ندارند و صبور نیستند و بیشتر می‎خواهند خودشان ارائه کنند در حالیکه هنوز طبل توخالی بیشتر نیستند. دیگر اینکه فضای تدریس خیلی وقت‎گیر است و به مطالعه و پژوهش نیاز دارد و مرا از تولید باز می‏‌دارد و من هنوز به تولید اثر و تجربه بیشتر علاقه دارم.- در کارهای تلویزیونی‌تان کدام کار را بیشتر دوست دارید؟ به نظرتان کدام کار بیشتر در ذهن‎ها مانده است؟لرستانی:  بهتر است راجع به اینکه کدام کار در ذهن‎ها مانده صحبت نکنیم چون کاری نبوده که من دوست داشتم. خودم کار با آقای لطیفی را در سریال "فرار بزرگ" خیلی دوست داشتم.- در حال حاضر کار جدیدی برای تلویزیون دارید؟لرستانی:  کاری که به تازگی به پایان رسید و سه بار هم از تلویزیون پخش شد "باور آرامش" نام دارد. در این کار هم کارگردانی را برعهده داشتم و هم بازی کردم و این نخستین تجربه همزمان بازیگری و کارگردانی برای من بود.- اخیرا فضایی در تئاتر پیش آمده است که خیلی از کارهای موفق قدیمی رپرتوار می‏‌شود و خوشبختانه جریان رپرتوار احیا شده است. در این شرایط شما دوست دارید کدام یک از تئاترهای قدیمی‌‏تان را رپرتوار کنید؟لرستانی: تز دانشگاهی‌ام که "متوری" نام داشت بسیار مهجور ماند و دوست دارم دوباره اجرا شود. البته من دوست ندارم خودم را تکرار کنم. من هنوز توانایی ارائه کارهای تازه را دارم و ترجیح می‌دهم آثار جدید خلق کنم.- در سال‎های اخیر پیشنهاد بازی تئاتر داشته‎اید؟لرستانی:  چرا اتفاقا هر سال دو یا سه پیشنهاد بازی در تئاتر دارم و برایم عجیب است که چطور پس از 15 سال دوری از تئاتر یاد دیگران مانده است که زمانی در تئاتر بازی می‎کرده‎ام.- با اینکه گفتید بدن ابزار اصلی بازیگر تئاتر است اما الان بازیگرهای با اضافه وزن هم داریم که پرکار هم هستند، واقعا فکر می‎کنید این موضوع برای بازیگر مانع است؟لرستانی:  من در سینما و تلویزبون کارم را انجام می‏دهم چون مثل تئاتر نیاز نیست چابک باشید. اما من چون در تئاترهایی کار کردم که خیلی چابک بودم نیاز دارم سبک‌تر باشم. به نظرم نشستن و دیالوگ گفتن اصلا تئاتر نیست، تئاتر خونی دارد و سراسر آن تحرک است.- اگر کارهای دانشجویی را کنار بگذاریم، کدام یکی از کارهایی را که در آن روی صحنه آمدید بیشتر دوست دارید؟لرستانی: ما زمانی مشغول کار روی تئاتری به کارگردانی دکتر صادقی بودیم که "سرود مترسک پرتقالی" بود که متاسفانه به دلیل حضورم در یک پروژه سینمایی ناتمام ماند.- شما گروه تئاتری داشتید به نام ئاگر، این گروه هنوز فعال است؟لرستانی: گروه هنوز هست هرچند هر کدام از بچه‎ها به سویی پراکنده شده‎اند اما من همیشه سعی می‏‌کنم در فیلم‏‌هایم از آنها استفاده کنم و در تیتراژ همه کارهایم از این گروه تشکر کرده‎ام.- شما تجربه حضور در سریال‎های مختارنامه و امام علی(ع) را نیز داشته‎اید. تجربه کار در آثار مدهبی چطور بوده است؟لرستانی:  به خاطر کار کردن با آقای میرباقری کار خوب بود. به طور کلی فضای کارهای تاریخی به خصوص با کسی که این فضا را می‌‏شناسد خیلی زیباست.- شما که به ماندگاری اثر علاقه دارید حتما ماندگاری در ذهن مردم نیز اهمیت می‏‌دهید. اما این طبیعی است که مردم نقش‎هایی را بیشتر به یاد دارند که مثلا در ژانر طنز کار شده‎اند.لرستانی:  مردم یک کلیت از یک آدم در ذهن‌شان می‎ماند. مثلا آدمی را در حالی به خاطر دارند که گریه کرده، خندیده یا خشمگین بوده است و.... در حقیقت مردم به دلیل اینکه همه این فضاها را در او دیده‎اند دوستش دارند و برایشان جذاب است. در مورد خودم مردم بیشتر با فضاهای شاد مرا به خاطر می‎آورند با آثاری مثل "لیلی با من است"، "درخت هلو"، "به رنگ صدف"و...- تغییر و تحولاتی در مدیریت کشور به ویژه پس از انتخابات پدید آمده است. دولتی که سال گذشته بر سر کار آمد شعارهای ویژه‎ای هم داشت و بسیاری از اهالی فرهنگ در این مدت از امید حرف زده‎اند. برای شما نیز این امید وجود دارد؟لرستانی:  بله، به دلیل وجود همین امید است که امسال دو تئاتر را به اداره نمایش ارائه دادم. برای من هم خیلی پررنگ است که احتمال شدنش امسال هست. در حال حاضر تا یک هفته دیگر باید تئاتر شهر به این دو درخواست پاسخ دهد.- مدیریت تئاتر شهر برای نخستین بار امسال به یک خانم سپرده شده است. با توجه به اینکه معتقدید خانم‎ها امور دقیق را بهتر انجام می‌دهند نظرتان در مورد این موضوع چیست؟لرستانی:  بسیار خوشحالم که یک خانم مدیریت مجموعه تئاتر شهر را برعهده گرفته است. البته من فمینیست نیستم اما باید نمونه کارهای ایشان را ببینیم و هنرمندان بیشتری راضی باشند.- تئاترها در این سال‎ها به سمت خصوصی شدن رفته است و تالارهایی مثل ایرانشهر، ایوان شمس و... امکانی برای کار گروه‎های تئاتری به شکل خصوصی را پدید آورده است. قصد ندارید همزمان کاری را برای اجرا در این سالن‌ها در نظر بگیرید؟ یا تعصب خاصی روی تئاتر شهر دارید؟لرستانی:  تئاتر شهر همیشه برای من مرکزیت داشته و من آن را به عنوان قبله‎گاه تئاتر دانشجویی می‌شناسم و هنوز هم همین احساس را نسبت آن دارم به همین دلیل ترجیح می‎دهم کارهایم را در آنجا اجرا کنم.- در نهایت اگر حرفی باقی مانده است به ویژه درباره تئاتر و سختی‏‌های آن بفرمایید.لرستانی: من فقط به آن امیدی که شما از آن صحبت کردید حرکت کردم و دو کار ارائه کردم. امیدوارم که این بار حمایتم کنند و سرخورده نشوم. هرچند یک گروه تئاتری نمی‌‏تواند به یک کار اکتفا کند و تنها وقتی زنده می‌‏ماند که بتواند مدام کار کند که اگر نتواند تبدیل به رهگذر تئاتر خواهد شد.هنر آنلاین

دوشنبه 29 اردیبهشت 1393 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن