واضح آرشیو وب فارسی:الف: عمو پورنگ: همه میگویند دلت خوش است! ما نان شب نداریم آن وقت میگویی بیا کتاب بخوان!
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۳۲
عموپورنگ را نه فقط بچه ها که بزرگتر ها هم خوب می شناسند، سالهاست در سطح اول تلویزیون برای بچه ها برنامه اجرا می کند و حالا نیز برنامه ای دارد با عنوان کتابخانه که ظاهرا قرار است خانواده ها و بچه ها را بیشتر متوجه کتابوکتابخوانی کند. ایبنا گفتگویی با او ترتیب داده که بخش های مهم آن از نظر شما می گذرد:****چه کنیم تا فاصله کودکانمان را با فرهنگ کتاب و کتابخوانی، کم کنیم؟اول، فاصله خودمان را کم کنیم بعد از بچه ها انتظار داشته باشیم.با فاصله خودمان چه کنیم؟باید با خیلی از چیزهای غیرضروری زندگی مثل تجملات خداحافظی کنیم و به جای آن تعلق خاطر و دلبستگیمان به کتاب را افزایش دهیم. این مهم با شعار صورت نمی پذیرد و باید عملی وارد میدان شد. یکی از بهترین راه های مأنوس شدن با کتاب و جا افتادن فرهنگ آن این است که اجازه دهیم کتاب های متنوع با موضوعات مختلف به بازار نشر راه پیدا کنند. در این صورت هرکس با هر سلیقه و ذائقه ای به سمت خواندن می رود.عموپورنگ چه طور از تازه های کتاب باخبر می شود؟گردش فرهنگی در فضای سایتها. این روزها فضای مجازی حرف اول را می زند.ترجیح میدهید کتاب را کاغذی ورق بزنید یا به صورت آنلاین و از طریق گوشی و اینترنت؟کتاب آنلاین دارد مرسوم میشود. فضای مجازی یکی از پدیدههای علم امروز است و باید تسلیم این قضیه شویم. اما کتابخوانی سنتی، آدم را به نویسنده نزدیک میکند. اصلا وقتی کتاب را ورق میزنی انگار زندگی جریان دارد. مطالعه از طریق مانیتور رایانه، ماشینی است ولی زمانی که کتابی را دست می گیری و یا برای تهیه اش به کتابخانه یا کتابفروشی میروی، حس خوشایندی به سراغت میآید. متاسفانه این روزها آدم های پشت ویترین کتابفروشی های انقلاب، خیلی کم شده اند.در گرانی بازار کتاب، چه طور پدر و مادرها را تشویق کنیم تا برای فرزندانشان کتاب بخرند؟در وهله اول، خود بزرگترها باید تشویق شوند. چون وقتی ما به کتاب و کتابخوانی پایبند شویم این مهم، خود به خود در وجود کودک نهادینه میشود. پدر و مادرها آن قدر که برای فست فود و اسباب بازی بچهها دغدغه دارند به کتاب توجه ندارند! در برنامه کتابخانه، به والدین میگفتیم؛ بچه ها را با کتابِ کودک به استودیو بفرستند. می خواستیم از این طریق آمار بگیریم که خانواده ها تا چه حد به خرید کتاب برای فرزندانشان اهمیت میدهند. جالب است بدانید در این ۱۵۰ برنامه ای که اجرا کردم، تنها ۱۰، ۱۲ مرتبه، بچه ها را کتاب به دست دیدم که بیشتر اوقات هم این کتاب ها مناسب سن شان نبود در حالی که کیف این کودکان پر بود از شکلات و پفک و آب معدنی! اما نقطه عکس این قضیه را در سفرهای خارجیام زیاد میبینم، در سالن ترانزیت فرودگاه ها، پدر و مادرها مشغول خواندن کتاب هستند و بچهها به پیروی از آنها این کار را انجام میدهند. البته مسائل مادی هم حرف اول را میزند. وقتی خانوادهها مشکل اقتصادی دارند چه طور میتوانند به فکر خرید کتاب برای فرزندانشان باشند. براي همين به نظرم مسئولین هر چه زودتر بايد فکری به حال این معضل بکنند.وقتی چشمتان به قیمت پشت جلد کتابها روشن میشود، دست و دلتان نمیلرزد؟گران بودن کتاب به بُعد اقتصادیاش باز میگردد. دولت باید یارانه و امتیازاتی قائل شود تا کتاب، ارزانتر به دست مردم برسد. الان همه میگویند دلت خوش است! ما نان شب نداریم آن وقت میگویی بیا کتاب بخوان. اما من در جواب این عزیزان می گویم وقتی خرید ۲، ۳ کیلو میوه، ۵۰۰۰۰ تومان میشود، چرا نمیخواهیم حاصل تراوشات ذهنی یک نویسنده را حداقل به قیمت همان ۲ کیلو میوه بخریم؟ متاسفانه مردم ما می خواهند برای اقلام فرهنگی، هزینه ای نپردازند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]