واضح آرشیو وب فارسی:سیری در ایران: ابرکوه (نیز: ابرقو) شهری است در استان یزد ایران. این شهر مرکز شهرستان ابرکوه است و در بخش مرکزی این شهرستان قرار گرفته است. ابرکوه یکی از قدیمیترین شهرهای ایران است که در مرکز ایران و در محدوده استان یزد واقع میباشد. در مورد تاریخ این شهر حکایتها و روایتهای بسیاری نقل میشود. آنچه مسلم است اینکه این شهر که هم اکنون تقریباً از رونق چندانی برخوردار نیست روزگاری از جمله مراکز پرآوازه و مشهور بودهاست. آثار باستانی و تاریخی زیادی از روزگاران گذشته در این مکان بجای ماندهاست که نشان از تاریخ کهن منطقه دارد. از آن جمله است درخت سرو کهن سال و بلند است که بر پایه ارزیابی متخصصین (از جمله یک دانشمند روسی) عمر آن به بیش از ۴۰۰۰ سال بالغ میشود. این درخت که در مرکز شهر قرار دارد دارای ارتفاعی بالغ بر ۲۸ متر میباشد. جمعیت
بنابر سرشماری مرکز آمار ایران، جمعیت شهر ابرکوه در سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۸۱۸ نفر بوده است. گنبد عالی ابرکوه به دست عمیدالدین شمس الدوله دیلمی از طایفه هزاراسبیان اشکور یکی از آثار منحصر به فرد ابرکوه میباشد. وجه تسمیه ابرکوه
از آنجا که این شهر ابتدا در پای کوه ساخته شده، آنرا «برِکوه» می گفتند (کنار کوه) که در گویش مردم به «ابرکوه» تبدیل شد و پس از ورود اسلام این نام نیز مانند بعضی نامهای دیگر در گویش عربی ،کاف به قاف تبدیل و «ابرقو» خوانده شده است. نهایتا در سال ۱۳۵۰ این شهربه صورت رسمی «ابرکوه» نامیده شد. نام آن در منابع قدیم و جدید به صورت «ابرقو» «ابرکویه» «ابرقویه» «برقوه» و «درکوه» آمده است. «ابر» در فرهنگ دکتر معین چنین تعریف شده :۱- بر-به ۲-زبر-بالاروی-سر ۳-با ۴- برسر-در پیشینه تاریخی
درباره بوجود آمدن و قدمت ابرکوه افسانهها و داستانهایی نقل می شود که اغلب سند و مرجع علمی مقبولی ندارند ولی با توجه به آثار و ابنیه باقیمانده می توان پی به قدمت زیاد ابرکوه پی برد .ولی تاریخ دقیق آنرامی بایست در نوشته های پراکنده جستجو کرد.در کتاب «شناخت ابرکوه و قدمت آن» از قول احمدبن حسین بن علی کاتب مولف کتاب تاریخ جدید یزد آمده زمانی که اسکندر کثه(یزد کنونی)به عنوان زندان قرار داد(یعنی زمانی که تازه یزد را بنیان نهاد)نایبی برای خود در «ری» تعیین نمود که از ایالات ابرقو-اصفهان-اصطخر-قم خراج به نزد وی می فرستاد. در صورت صحت این گفته قدمت ابرکوه نه تنها از یزد بیشتر است بلکه در آن زمان هم سنگ و هم رده ایالت اصفهان و اصطخر قلمداد می شده.درباره ابرکوه در نگاشته های قدیم سخن فراوان رفته از آنجمله :« مسالک الممالک» اصطخری، «حدود العالم من المشرق الی المغرب» ،«فارسنامه»ابن بلخی، طمعجم البلدان» یاقوت حموی، «المسالک و الممالک» ابن خرداذبه، «اقلیم پارس»ایرج افشار ،«نزهه القلوب»حمدالله مستوفی ،«ٍسیاحت نامه جنوب ایران»،«فارس نامه ناصری» حاج میرزا حسن فسایی،«کتاب اثار ایران»آندره گدار ،«اقلیم پارس»محمد نقی مصطفوی،«تاریخ و جغرافیای شهرستان آباده»عبدالرحیم شریف،«لغت نامه دهخدا»،«فرهنگ فارسی معین»
در کتاب آثار ایران درباره موقعیت جغرافیایی ابرکوه آمده:
ابرقو تقریبا در وسط راه استخر به یزد واقع است. بنابر روایت حمدالله مستوفی در ابتدا در پایان کوهی ساخته بوده اند و برکوه می گفتندش و بعد از آن بر صحرایی که اکنون هست این شهر کرده اند. شهری کوچک است. کسی که از راه سورمق یا دهبید بیاید هنوز هم در دامن کوهی سنگی، که در صحرا جامانده است آثار شهر قدیم،و در کنار خرابه های عتیق، شهر جدید را که مستوفی اشاره می کند می بیند. ابرقویی که در دشت واقع است از حیث آبادی شباهتی به ابرقوی عهد مغول ندارد بلکه در حقیقت میان آبادی کنونی او و ویرانه های اطرافش تفاوتی نیست، بنابر بعضی اقوال که بسیار متحمل هم است این شهر در حمله افغانها خراب شده است(۱۱۳۵ هجری). ولی علت حقیقی ویرانیش سابق بر هجوم افغانهاست. این شهر هم مثل بلاد بسیاری که پیش از این آباد و سر سبز بوده اند، بدرود حیات گفته یا بحال نزع افتاده است زیراکه تنها علت عمران این بلاد وقوع در سر راه تجارتی بوده و با انحراف تجارت رشته حیات آنها منقطع شده است، راه معروف کاروانی عهد مغول که از خلیج فارس تا دریای سیاه کشیده بود از هرز شروع و پس از عبور کرمان و یزد و سلطانیه و تبریز به سواحل دریای سیاه می رسید و ادویه چین و هند و نیل سوده و مشک و صمغ و اجناس ابریشمی و بنه کرمان و یزد و شیراز و سنگهای قیمتی را که شیراز و هرمز و سلطانیه بازار عمده آن محسوب می شد به اروپا می رسانید.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیری در ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]