واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چطور می ترسیم؟
شب است و در خانه تنها نشسته?ای هیچ صدایی به گوش نمی رسد. اما ناگهان در اتاقت با صدای بلندی باز می شود. احساس می کنی از شدت ترس توانایی هیچ حرکتی را نداری.دست هایت یخ شده اند اما خیلی زود وقتی می فهمی باد شدیدی که بیرون می وزد را باز کرده آرام می گیری.همه ما در طول عمرمان بارها و بارها ترس را تجربه کرده ایم . ترس از اینکه ممکن است زندگیمان را از دست دهیم همواره با ماست.ترس رشته ای از عکس العمل ها در مغز است که با واکنش های عصبی آغاز و با آزاد شدن مواد شیمیایی در بدن که باعث بالا رفتن ضربان قلب و سرعت بالای تنفس می شوند پایان می پذیرد.ترس چیست؟ترس رشته ای از عکس العمل ها در مغز است که با واکنش های عصبی آغاز و با آزاد شدن مواد شیمیایی در بدن که باعث بالا رفتن ضربان قلب و سرعت بالای تنفس می شوند پایان می پذیرد.
مغز یک سیستم بسیار پیچیده است. بیش از صدبیلیون سلول های عصبی در آن وجود دارند که باعث می شوند که ما احساس و فکر و عمل داشته باشیم. بعضی از این رفتارهای عصبی ناخودآگاه بوجود می آیند و ترس و واکنش های آن یکی از آنهاست. در مغز ما بخش های مختلفی وجود دارد که باعث واکنش ما به ترس می شود اما چند بخش مهم که محققان به آنها اشاره می کنند شامل موارد زیر است:تالاموس: تصمیم می گیرد که واکنش ها در کجا ظاهر شوند (چشم ها با دهان و ...)قشر حسی: اطلاعات حسی را تفسیر می کند.هیپوکامپوس: اطلاعات موجود در مغز در رابطه با ترس را دوره می کند.آمیگدالا: احساسات را کشف کرده و احتمال خطر را بررسی می کند. اطلاعات مربوط به ترس را ذخیره می نماید.هیپوتالاموس: عمل و عکس العمل را فعال می نماید.احساس ترس همان هدیه خداوند است که باعث می شود ما مراقب خود باشیم بوجود آمدن ترس: در واقع احساس ترس در دو شکل وجود دارد حالت «راه کوتاه» و «راه بلند» که هر دوی آنان ناخودآگاه هستند در حالت کوتاه همه چیز خیلی سریع و با وجود یک محرک صورت می گیرد اما در راه بلند امکان تحلیل ماجرا وجود دارد.
همان مثال بالا را در نظر بگیرید زمانی که در اتاق شما به طور ناگهانی باز می شود. اینکه شما تصور کنید این اتفاق به خاطر ورود یک دزد به منزلتان صورت گرفته و یا اینکه باد آنرا باز کرده است موجود دارد اما در حالت راه کوتاه شما اولین چیزی را که به مغزتان خطور می کند در نظر می گیرید و هیچ تحلیلی روی آن ندارید. اطلاعات با شنیدن صدا به تالاموس شما منتقل می شود در این لحظه مشخص نیست که سیگنال های دریافتی مربوط به ترس است یا خیر، بنابر این فوراً به آمیگدالا منتقل می گردد.آمیگدالا به هیپوتالاموس دستور می دهد که حالت دفاع و عکس العمل را تولید کند تا شما بتوانید از خود دفاع کنید.در حالت «راه بلند» مسائل کمی متفاوت است. در حالی شما احساس خطر کرده اید مغز شروع به تحلیل می کند و احتمالات را در نظر می گیرد. آیا باز شدن ناگهانی در منزل شما به خاطر ورود یک دزد است و یا اینکه وزش باد مسبب آن بوده است. در این حالت اطلاعات توسط تالاموس به قشر حسی فرستاده می شود تا مورد تحلیل واقع گردد. پس از آن اطلاعات راهی هیپوکامپوس می شوند تا سوالات مخصوص پاسخ داده شود. سوالات از این دسته هستند: آیا من تاکنون با چنین موردی برخورد کرده ام؟ در مورد قبلی این صدا مربوط به چه موضوعی می شده است؟ پس از تحلیل اطلاعات به آمیگدالا فرستاده می شود و آنجاست که آمیگدالا آن را به هیپوتالاموس دستور می دهد که حالت دفاعی را در نظر بگیرد یا خیر. چرا می ترسیم؟اگر ما احساس ترس را نداشته باشیم مطمئنا زمان زیادی را زنده نخواهیم بود. ممکن است مارهای سمی را در دست بگیریم یا اینکه بدون نگاه کردن به اطراف از خیابان بگذریم که هر دو حال ممکن است زنده نمانیم.در قرن 19 میلادی این سوال مطرح شد که چرا زمانی که می ترسیم دهان خود را باز می کنیم و یا اینکه چشم هایمان کاملا باز می شوند. برخی معتقد بودند که این موضوع به خاطر هدیه ایست که خداوند به ما داده است تا بتوانیم ترس خود را نشان دهیم که فرضیه ای درست است در واقع انقباض عضله های ما در هنگام ترس باعث می شود که حالت صورت ما تغییر یابد. در واقع احساس ترس همان هدیه خداوند است که باعث می شود ما مراقب خود باشیم و از هر نوع اتفاقی که ممکن است زندگی ما را به خطر بیندازد دوری کنیم. و این اتفاق کاملا غیرارادی است.ادامه دارد...دوست نوجوانان-المیرا صدیقیگروه کودک و نوجوان سایت تبیانمطالب مرتبطبیایید دنیا را زیباتر ببینیم 7 اشتباه باور نکردنی درباره خواب کار می کنم تا بی نیاز باشم کی ژون و راهب مغرور مهربانی با خود شیوه های کسب شادی و نشاط در زندگیرمز موفقیت در زندگی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]