تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820765881
وبلاگ عبور وقتی جریانی پس از ۱۷ سال در تعریف گفتمانی خود گیر کرده است/ رازهای آشکار اصلاح طلبان
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وبلاگ عبور
وقتی جریانی پس از ۱۷ سال در تعریف گفتمانی خود گیر کرده است/ رازهای آشکار اصلاح طلبان
وقتی جریانی سیاسی، پس از گذشت 17 سال از زادروز خود هنوز در حیرت تعریف گفتمانی به سر می‌برد و در مقابل افکار عمومی، مجبور است درباره ارائه یک تعریف مشخص از خود توضیحاتی را بیان کند؛ این مسئله یعنی انحراف ذاتی آن جریان سیاسی و باری به هر جهت بودن آن.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، مسعود یارضوی نویسنده وبلاگ عبور در آخرین مطلب وبلاگش نوشت: اخیراً در جایی و در نامه ای مکتوب، از سیدمحمد خاتمی خواسته اند که اصلاحات را معنی و برای آن تعریفی ارائه کند. آقای خاتمی هم در پاسخ، این جملات را نوشته است: "اصلاحات و اصلاح طلبی یعنی: آزادیخواهی برای همگان، استقلال طلبی (در همه جهات) و پیشرفت جویی (همه جانبه) بر اساس فرهنگ و هویت تاریخی و ملی" این صحبتها به نظر من در مقطع کنونی نیاز به توضیحاتی تحلیلی دارد تا افکار عمومی و نسل های جدیدتری که وارد فضای فرهنگ و سیاست کشور شده اند، متوجه معنای دقیقتر خط مشی و مواضع و سخنان اصلاح طلبان باشند. نکته اول آنکه امیدوارم هر عقل سلیمی متوجه این مطلب باشد که وقتی جریانی سیاسی، پس از گذشت 17 سال از زادروز خود هنوز در حیرت تعریف گفتمانی به سر می برد و در مقابل افکار عمومی، مجبور است درباره ارائه یک تعریف مشخص از خود توضیحاتی را بیان کند؛ این مسئله یعنی انحراف ذاتی آن جریان سیاسی و باری به هر جهت بودن آن. جریانی هم که از این مختصات برخوردار باشد، می تواند به هر امری ولو فتنه نیز متشبث باشد و لذا جای تعجب ندارد که هرجا خبری از براندازی و ارتباط با منافقین و ضدیت با مبانی نظام و اسلام و کرنشگری در مقابل استعمار و استکبار است، همواره پای اصلاح طلبان نیز در میان است! *** نکته دوم هم تعریف منظورهایی است که آقای خاتمی از بیان سه کلیدواژه اشاره شده در تعریف اصلاح طلبی، اراده کرده است. یکم: معنای "آزادیخواهی" به روایت اصلاح طلبان! عزیزان من، منظور دقیق اصلاح طلبان از "آزادیخواهی"، در وهله اول، اعتراض به ولایت فقیه و اختیارات فراقانونی رهبری نظام است. (دقت کنید که ما معتقدیم اختیارات فراقانونی نیز تبلوری از قانون اساسی ما هستند) و گرنه آنها خودشان هم بهتر می دانند که وقتی ملتی انقلاب می کند و از شرّ دیکتاتوری خلاص می شود، دیگر وقت حراست از آزادی فرا رسیده است نه همچنان منظورمندانه و با رویکردهای تروتیسکیستی! نوای آزادیخواهی سر دادن، آنهم در اشاره به فرایندهای داخلی کشور و اعتراض به مقولاتی که اساساً مردم برای به دست آوردن همانها قیام کردند و خون دلها خوردند و حالا هم آنها را بدست آورده اند. ضمن اینکه دقت داشته باشید که پیدا کردن این جمله در متون اصلاح طلبان که "آزادیخوانی بطور ویژه در برابر استبداد و دیکتاتوری و مطلق العنان بودن حکومت خودکامه! مطرح می شود" کار چندان سختی نیست و آنها به وفور به این مسئله در متون و صحبتهایشان اشاره داشته و دارند. طرفه آنکه "آزادیخواهی"، کلمه حقی است که اصلاح طلبان اراده باطلی از آن دارند. دوم: چرا اصلاح طلبان از عبارت "استقلال طلبی" استفاده می کنند استقلال طلبی شعاری است که اصلاح طلبان همواره به دو دلیل آنرا مطرح می کنند. دلیل اول این است که اساساً هر جریانی که شعار استقلال طلبی ندهد، در همه فرهنگ های سیاسی در دنیا جریانی سرسپرده و خفاش مسلک محسوب می شود. و دلیل دوم هم آنکه اصلاح طلبان برای اینکه همچنان نقاب وطن دوستی و انقلاب یاوری را بر چهره خود حفظ کنند، مجبورند هرازگاهی مطالبات دوران اولترا انقلابی گری خود را مطرح کنند. (اگرچه همه می دانیم که یگانه جریان تعظیم کننده و معذرت خواه در مقابل آمریکا -بعنوان نماد استکبار و استعمار- همین اصلاح طلبان هستند و اساساً همین آقای خاتمی بود که به یکی از رؤسای جمهور سابق آمریکا لقب "شهید" را اعطا کرد! و یا آقای اصغرزاده بود که چند روز قبل اعلام کرد حاضر به عذرخواهی از آمریکا برای مشارکت در تسخیر لانه جاسوسی آنهاست!) پس اساساً اصلاح طلبان از طرح شعار استقلال طلبی معنای خاصی را مورد اراده ندارند و این مسئله بیشتر از سوی آنها بعنوان یک مارک مورد استفاده قرار می گیرد. سوم: "پیشرفت جویی" مورد اشاره اصلاح طلبان چه معنایی دارد؟ عزیزان من، منظور مشخص اصلاح طلبان که بر اساس تدقیق در امور مختلفه آنها و تدبر در اعمال و رفتار و سوابقشان به راحتی به دست می آید، از بیان این کلید واژه برای تعریف شقّ سوم اصلاح طلبی، این نیست که آنها از دستیابی کشور به فناوری هسته ای و خودکفایی در تولید بنزین و ارتقای سطح فرهنگ عمومی و قطع وابستگی و هر پیشرفت دیگری خوشحال می شوند یا اینکه برای رسیدن به این سمبل های پیشرفت دچار دغدغه هستند! آنها به این مقولات در ذیل منافع سیاسی و آرزوهای خود که تماماً برگرفته از مکتب لیبرالیسم است نگاه می کنند و بنابراین انرژی هسته ای تا وقتی خوب است که آمریکا به آن اعتراض نکند و یا خودکفایی در تولید بنزین هنگامی باید مورد تشویق قرار گیرد که به تلاش اصلاح طلبان در روند اضمحلال ایران در "جامعه جهانی"!!! لطمه نزند و ایضاً ارتقای سطح فرهنگی عمومی نیز زمانی خوبی است که مثلاً به انگاره های جامعه شناختی آلوین تافلر شباهت داشته باشد و یا منجر به رأی آوری کاندیدای اصلاح طلبان شود وگرنه همانطور که یکی از وابستگان آنها هم مدتی قبل اشاره کرد، نیمی از مردم ایران هم "ضد قانون" هستند چون مثلاً در فلان دوره به اصلاح طلبان رأی نداده اند و غیر را برگزیده اند! و لذاست که با ذکر این دلایل و با نگاه به اِماره ها و اسناد موجود دیگر باید گفت منظور دقیق اصلاح طلبان از به کار بردن واژه پیشرفت جویی، همان اضمحلال در جامعه جهانی مارشال مک لوهان و کرنشگری در مقابل اشاره های آمارتیاسن و فرانسیس فوکویاما و دیگران مشابه است و نه هیچ چیز دیگر! اصلاح طلبان هیچگاه با دیدگاه اسلامی و انقلابی امام راحل که در منش و ممشای رهبر انقلاب نیز تبلور کامل دارد کنار نیامده و نخواهند آمد! اسلام ناب به این دلیل که دچار جهاد، مقوله صدور انقلاب، استکبار ستیزی واقعی و ولایتمداری است هیچگاه فی الواقع توسط اصلاح طلبان مورد قبول قرار نمی گیرد. و برای همین است که آنها راه حل مشاکل خود در این زمینه را در عبور از این اسلام و ارائه قرائت های مردن (و صد البته غلط) از آن که قابلیت تطبیق با مظاهر عموماً غلط منبعث از تئورهای جهانی سازی دارد، می جویند. و در این راه البته همانند سازمان یونیسف! نیز مشکلی ندارند با اینکه همه این قرائت های ناصحیح، اشارت هایی به فرهنگ و هویت تاریخی مردم هم داشته باشد. یعنی در عین اینکه مثلاً از سنن یک ملت تعریف می شود اما سمت اشاره و هدف، جایی است که آمریکا ایستاده است... راهبردی که اصلاح طلبان در یک کلمه به آن می گویند: پیشرفت جویی! بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/
93/02/03 - 17:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]
-
گوناگون
پربازدیدترینها