واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
راهکار پیشنهادی برای خروج ناشران تعلیقی از بن بست حضور در فروشگاه کتاب وبلاگ > تاجگر، رضا - پیشنهاد می شود در خصوص این مهم که؛ "آن دسته از ناشران که بیش از سه سال متوالی، در نمایشگاه کتاب، شرکت نکرده اند، می توانند با یک ناشر فعال، غرفه ی مشترک داشته باشند"، اتخاذ تصمیم شود.
نگارنده، یادداشت زیر را با تأکید بر دو باور بسیار مهم و قابل تأمل، نگاشته است: یکی این که؛ مادام که ما محلی در شأن ناشران و اهالی فرهنگ و کتاب، نداشته باشیم و هر ساله، (اینجا) تأسف بخوریم که مجبوریم نمایشگاه کتاب را در محل مصلی تهران برگزار کنیم، به ناچار، بایستی نام "فروشگاه کتاب" را بر این ابزار فرهنگی نامید. هرچند که برگزارنکردن یا با تأخیر برگزارکردنِ چنین فعالیت هایی در مقام اجرا، چه بسا بهتر باشد؛ همچون نمایشگاه مطبوعات. (اینجا)، (اینجا) و (اینجا) و آن دیگر، این که؛ ناشر تعلیقی، (اینجا) یعنی چه!؟ آیا ما در پیشینه ی تمدن خود، حتی بی آنکه نگاهی جامع به جوامع مدنی داشته باشیم، چنین رویکردهایی را می پسندیم!؟ آیا اگر دانش آموزی، در مدرسه ای، خبط و خطا کرد، ما مدرسه را تعطیل می کنیم؟ آیا اگر غذاکده ای، فقط و فقط یکبار، آنهم ناخواسته، با عرضه ی غذای مسموم، یک نفر را راهی بیمارستان کرد، ما درِ آن رستوران را تخته می کنیم؟ آیا اگر رستورانی، حتی برای همیشه، غذاهای مسموم، عرضه نماید ولیکن روی منو و فهرست غذاهای روزانه اش، دقیق و مشخص، مثلاً با گنجاندنِ علامت مرگ! (اسکلت جمجمه ی آدم) قید شده باشد که فلان غذا و بهمان غذایش، مسموم کننده و کُشنده است، ما، اجازه ی فروشِ دیگر غذاهایش را به چنین رستورانی نمی دهیم!؟ اگر چنین است؛ پس، چرا داروخانه ها که باید درمانگر باشند و عرضه کننده ی داروهای درمانی و لوازم بهداشتی استاندارد، قرص و دارو و مواد کُشنده و مسموم کننده نیز دارند و برخی از آن مواد، همچون مرگ موش، برای همگان قابل فروش است. اساساً چرا دارویی که جامعه ی پزشکی، اقرار دارد و در بروشور دارو، قید شده است که این دارو، عوارض جانبی خاصی دارد و برای بعضی افراد، خوب نیست و توصیه نمی شود، به فروش گذارده می شود و یا این عبارت که "فروش بدون نسخه پزشک ممنوع!"؛ چه کاربردی دارد؟ چگونه توجیه دارد این که ما، کتاب کودک را "الف"، "ب"، "ج" و "د" فقط منتشر می کنیم و دنبال نمی کنیم که به چه کسی و برای کدام مخاطبِ خاص، می فروشیم!؟ آیا ناشر، باید خریدار را دنبال کند و برایش مسجل و یقین شود که کتابِ گروه "ج" را عضو زیرگروه "ج" می خوانَد؟ آیا پافشاری بر چنین رویکردی، با اصل رعایت حقوق شهروندی، منافات ندارد؟ البته که حرف، بسیار است در این خصوص؛ اما از حوصله ی این یادداشتِ کوتاه که به قصد ارائه پیشنهاد، تنظیم شده، خارج است. حتماً برای شما هم اتفاق افتاده است که گاهی، بلیت قطار یا اتوبوس یا هواپیما تهیه می کنید تا به یک سفر کاری یا تفریحی یا زیارتی بروید؛ اما برایتان، مهم است که چه شخصی و با چه خصوصیات اخلاقی و ویژگی های رفتاری ممکن است ناخواسته، همسفرِ شما شود که به یقین، شما در انتخاب همسفرِ خود، کمترین نقشی ندارید. حتی چه بسا، درخواست و توصیه و سفارشی هم برای صادرکننده ی بلیت یا شماره صندلی و موقعیتِ استقرار شما در وسیله ی مورد انتخاب تان برای سفر، داشته باشید ولی غالباً کارساز نبوده و آنچه نباید، اتفاق میفتد و کاری از شما برنمی آید جز صبوری و تعامل و همکاری در طول سفر با همسفرِ ناخواسته تان! حال، به طور مشخص، پیشنهاد این است؛ "آن دسته از ناشران که بیش از سه سال متوالی، در نمایشگاه کتاب، شرکت نکرده اند، می توانند با یک ناشر فعال، غرفه ی مشترک داشته باشند." ناگفته نماند که تطبیق این پیشنهاد با مقررات جاری و مغایر نبودنِ آن با مفاد قوانین، یک ضرورت است اما اجرایی نمودن چنین پیشنهادی، در روزی که نمایشگاه کتاب، بازگشایی شده است، (اینجا) سهل و ممتنع است؛ هرچند که تا پایان برگزاری نمایشگاه کتاب، فرصتِ کافی داریم؛ و چه بسا، ضرورت یابد که وقت نمایشگاه، تمدید شود تا اقتصاد نشر، نفس تازه کند!
سه شنبه 9 اردیبهشت 1393 - 15:38:45
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]