واضح آرشیو وب فارسی:الف: 7 هفته بدون سرنخ/ هواپیمای مالزیایی کجاست؟
تاریخ انتشار : سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۱
نزدیک به هفت هفته از مفقودشدن بویینگ ۷۷۷ مالزیایی میگذرد در حالیکه هنوز هیچ سرنخی از سرنوشت پرواز ۳۷۰ مالزی پیدا نشده است. هنوز نمیدانیم چرا فرستنده هواپیما خاموش شد؟ چرا هواپیما به هیچیک از پیامهای ارسالی، پس از ۱:۳۰ بامداد پاسخ نگفت و چرا هفتساعت پس از قطع ارتباط، دوباره بر صفحه رادار نظامی خودش را نشان داد؟ پس از نزدیک به دو ماه، با تمامشدن باتری سیستم ضبط دادههای پروازی و مکالمات داخل کابین (یا اصطلاحا جعبه سیاه)، دیگر امیدی به گرفتن سیگنال ارسالی از آن وجود ندارد. به این ترتیب یافتن نشانی از هواپیما ممکن است ماهها یا حتی چندین سال به طول بینجامد. مشکل اینجاست که هیچکس نمیداند هفتساعت پس از قطع ارتباطات پرواز مالزیایی و آخرین دستدهی سیستم ارتباط اتوماتیک هواپیما (که جایی روی اقیانوس هند بوده)، هواپیما به کدام سو پرواز کرده است. اما چرا با تمام پیشرفتهای امروزی، یافتن نشانی از هواپیما اینقدر پیچیده است؟ دامنه رادار کنترل ترافیک هوایی کشورها، نهایتا چیزی حدود ۱۶۰ تا ۲۵۰ کیلومتری سواحلشان را پوشش میدهد. پس از آن، خصوصا زمانی که هواپیما روی آبهای آزاد پرواز میکند، دیگر تقریبا از دید رادارهای کنترل ترافیک هوایی خارج میشود. به این ترتیب خلبان یا کمکخلبان هواپیما در بازههای زمانی مشخص ارتفاع و سرعت پرواز خود را به کنترل ترافیک هوایی گزارش میدهند. ضمن آنکه هواپیما نیز بهصورت خودکار این اطلاعات را روی کانال رادیویی استاندارد ارسال میکند. در حال حاضر بیشتر هواپیماهای مسافربری از ارتباط ماهوارهای همزمان برای ارسال اطلاعات پرواز خود استفاده نمیکنند. البته سیستمهای ماهوارهای مثل ACARS یا سیستم آدرسدهی و گزارش ارتباطات هواپیما برای ارسال اطلاعات پرواز در بازههای زمانی مشخص، مثلا هر نیم تا یکساعت وجود دارد، همانطور که در پرواز مالزیایی نیز وجود داشت. اما این دقیقا یک سیستم رهگیری پرواز به شمار نمیرود. ضمن آنکه سیستم مکاننمای جهانی یا جیپیاس (GPS) نیز تنها یک گیرنده است که موقعیت فعلی خود را دریافت میکند، در نتیجه وقتی هواپیما ارتباطش را با مرکز ترافیک هوایی قطع کرد، پیداکردن آن رفتهرفته به کابوس بدل شد. اگر هواپیما روی خشکی گم شده بود، یافتن آن بهمراتب سادهتر بود. شرایط کنونی مثل این میماند که شما روی قله کوهی ایستاده باشید و تلاش کنید تا از آن بالا، کیف دستیتان را که در پای کوه گم شده است، پیدا کنید. منطقهای که در حال حاضر جستوجو در آن جریان دارد، ۵۰هزار کیلومترمربع وسعت دارد، ضمن آنکه عمق آب در این منطقه بین سههزارو۵۰۰ تا پنجهزارمتر متغیر است. در عین حال، جریانهای آبی کف اقیانوس نیز میتواند در جابهجاشدن بقایای هواپیما موثر باشد. جالب اینکه اگر با شانس فراوان هواپیما در این منطقه یا اطراف آن پیدا شود، بیرونکشیدن آن برای یافتن علت حادثه نیز چالشی مهم خواهد بود. کافی است به یاد آورید که وقتی تایتانیک با کوه یخی برخورد کرد، ۷۰ سال طول کشید تا بقایای آن را در کف اقیانوس پیدا کنیم. یا در موردی مشابه، وقتی پنجسال پیش ایرباس ۳۳۰ ایرفرانس روی اقیانوس آرام گم شد، پیداکردن جعبه سیاه و باقی بدنه هواپیما دو سال طول کشید. حتی آن زمان نیز گروه جستوجو تنها موفق به بیرونکشیدن ۱۵۴ جسد از زیر آبها شدند در حالیکه ۷۴ نفر دیگر در کف اقیانوس برای همیشه مدفون ماندند. ازاینرو طولانیترشدن مدت جستوجو برای هواپیما در این منطقه غریب نخواهد بود. در این میان رفتار دولت مالزی در اعلام قطرهچکانی آخرین اخبار نقش مهمی در هرچه پیچیدهترشدن معمای هواپیمای مفقودشده دارد. معمایی که با گذشت هر روز در طول دوماه گذشته، ابعاد و دامنه بیشتری گرفت. مشخصا تا زمان یافتن جعبه سیاه هواپیما، تمامی علل مطرحشده برای این حادثه تنها حدسهایی گنگ و شاید احمقانه به نظر بیایند. از ربودهشدن هواپیما توسط خلبان گرفته تا بروز آتشسوزی در سیستم الکترونیک هواپیما، خفهشدن سرنشینان در اثر هیپوکسی یا کمبود اکسیژن، انفجار هواپیما در آسمان، همگی علل مطرحی هستند که هیچکدام به خودی خود دلیلی قانعکننده برای تمامی سوالات مطرحشده ارایه نمیکنند. حقیقت آن است که حادثه ناگوار هواپیمای مالزیایی نشان از نقطه ضعفی عمیق در سیستم امنیت هوایی و کنترل پروازهای بینالمللی دارد که پیش از این نیز قابل پیشبینی بود.منبع: شرق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]