واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
چرا بسياري از مردان از نظر احساسي ضعيف هستند؟
خوب اين تقصير مغزمردانه است. دكتر ديويد پاول، رييس مركز بينالمللي مطالعات سلامت ميگويد: « سيمكشي مغز مردان متفاوت است.» او توضيح ميدهد كه ارتباط بين نيمكره چپ مغز، جايگاه منطق، و نيمكره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قويتر است: «ارتباط بين دو نيمكره در زنان شبيه يك بزرگراه است، بنابراين ميتوانند به راحتي بين دو نيمكره حركت كنند. اما در مردان اين ارتباط مانند يك كوره راه باريك است كه باعث ميشود دسترسي به احساسات براي ما مردها چندان آسان نباشد.»اين ميتواند توضيحي براي نتايج 125 مورد مطالعه در فرهنگهاي مختلف باشد: در اين بررسيها مشاهده شد كه مردها و پسرها همواره در تفسير پيامهاي غيركلامي نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت كمتري دارند.همچنين واكنش مردان نسبت به احساسات ضعيفتر است و زودتر هم آنها را فراموش مي كنند. در آزمايشي كه در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عكسهايي از صحنههاي تكاندهنده يا ناراحتكننده باعث تحريك بخش گستردهتري در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقايسه با مردان جزييات بيشتري از اين تصاوير را به خاطر داشتند. به همين صورت محققان گمان ميكنند كه يك زن ممكن است به خاطر بگو مگو يا بياعتتنايي كوچكي كه شوهرش مدتهاست فراموش كرده همچنان ناراحت و عصباني باشد.پسرها در سن يك سالگي در مقايسه با دختران ارتباط چشمي كمتري برقرار ميكنند و به اشياي متحرك مثل ماشين توجه بيشتري نشان ميدهند تا چهره انسانها. هم پدرها و هم مادرها با پسرانشان كمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت ميكنند (به جز خشم)، و دايره لغات ذهن پسرها شامل تعداد كمتري از واژههاي مربوط به احساسات ميشود.در زمين بازي- اگر نه در خانه- پسرها ياد ميگيرند كه جلوي اشكشان را بگيرند و ترسي از خود نشان ندهند. چهره آنها، كه زماني به اندازه دختران نشان دهنده احساسشان بود، با رسيدن به سنين دبستان جدي تر ميشود.در سنين بزرگسالي مردان از كلمات كمتري استفاده ميكنند و صحبت كردن را حداقل در جمع ابزاري براي بالا بردن موقعيت خود ميدانند، برعكس خانمها كه براي نزديكي به ديگران با آنها وارد صحبت ميشوند. مردان حتي هنگام صحبت با دوستانشان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خريد ، ورزش، ماشين يا كامپيوتر هستند. چرا مردان منفجر ميشوند؟اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصباني ميشوند ، اما خشم همچنان يك ويژگي مردانه به حساب ميآيد. دكتر كنث ديليو كريستين، روانشناس و نويسنده ميگويد: «خشم به اين علت به وجود ميآيد كه شخص به علت سركوب كردن احساسات خودش دچار سرخوردگي شديد ميشود با اين وجود اين كاري است كه مردان انجام ميدهند، چون ميترسند كه اگر كمي به احساساتشان بها بدهند ديگر كنترل آن از دستشان خارج ميشود. اگر شما همه ابعاد وجودتان را رشد ندهيد اگر ياد نگرفته باشيد كه چهطور با احساساتتان كنار بياييد، تبديل به سايهاي ميشويد كه فقط بخش كوچكي از شخصيتتان را نشان ميدهد و طولي نميكشد كه اين بناي سستي كه از خود ساختهايد فرو ميريزد.»در مقاله ي بعد حتما با ما باشيد تا راهكارهايي ارائه دهيم كه يك مرد در كنار مردانگي اش ،احساساتش را هم بروز دهد.و همين طور يك زن بتواند به همسرش براي ابراز احساسات آسان تر كمك كند.براي آنكه احساسات بيشتر در زندگي آقايان وارد شود ، رعايت اين نكات توصيه مي گردد:آقايان اينها را امتحان كنيد!«مرداني كه بيش از همه احساساتشان را پنهان ميكنند احتمالا حساسترين مردها هستند!» با اين حال شما آقايان ميتوانيد بدون گريه و زاري راه انداختن، احساساتتان را ابراز كنيد.خوب، چرا شروع نميكنيد:يك خروجي خلاقانه براي خودتان ايجاد كنيد.سرگرميهايي مثل نقاشي يا هر هنر مورد علاقه تان ، ميتواند ابزار خوبي براي غلبه احساسات يك مرد باشد. يادتان باشد كه بسياري از آثار برجسته هنري و ادبي جهان توسط جنسي خلق شدهاند كه گفته ميشود احساس ندارد!استرس و خشم خود را از طريق ورزش تخليه كنيد.وستوور ميگويد: « وقتي به جايي ميرسيد كه فقط ميخواهيد سرتان را به ديوار بكوييد ، يك وقفه 10دقيقهاي براي آرام كردن شما كافي است.»مي توانيد مواقعي كه دچار احساسات شديد ميشويد ، جايي پيدا كنيد و روي زمين شروع به شنا زدن كنيد.سعي كنيد « يك كمي » از احساساتتان را بروز دهيد.
كلمن پيشنهاد ميكند: اين روش را با احساساتي آغازكنيد كه ميتوانيد كنترلشان كنيد ، يك گوش شنوا پيدا كنيد و از عبارت « يك كمي» استفاده كنيد گفتن اينكه «يك كمي» ناراحتيد يا «يك كمي» ميترسيد ، بيخطرتر از اين به نظر ميرسد كه بخواهيد آسيبپذيري خود را كاملا بيان كنيد.وقتي به جايي ميرسيد كه فقط ميخواهيد سرتان را به ديوار بكوييد ، يك وقفه 10دقيقهاي براي آرام كردن شما كافي است.به سمت ناراحتيهايتان برويد.بهجاي اينكه از احساساتي كه نميدانيد چهطور با آنها كنار بياييد اجتناب كنيد ، بيشتر به آنها بپردازيد. شما به زمان و تلاش نياز داريد تا ياد بگيريد چگونه احساساتتان را كنترل كنيد ، چرا كه بايد مغزتان دوباره آموزش ببيند. اما نگران نباشيد، به مرور زمان اين كار برايتان آسانتر ميشود.خانمها ، حواستان باشد!در اينجا روشهايي وجود دارد كه شما خانمها ميتوانيد از آنها استفاده كنيد تا همسرتان بتواند با احساساتش راحتتر برخورد كند.براي صحبت كردن در كنار همسرتان باشيد تا او احساس كند در كنار اوهستيد نه در مقابلش.هنگام صحبت با او در كنارش باشيد نه روبهرويش.روانشناسان معتقدند وقتي رودر روي يك مرد قرار ميگيريد باعث ميشويد او احساس رقابت يا مقابله كند ،به جاي اينكه از آن سوي ميز به او خيره شويد ، در يك سمت در كنار شوهرتان بنشينيد.با هم به يك فعاليت فيزيكي بپردازيد. وقتي با شوهرتان پيادهروي ميكنيد ، سد دفاعي او شكسته ميشود. بگذاريد موضوع صحبت خود به خود پيش بيايد هرگز يك مرد را مجبور نكنيد در مورد چيزي حرف بزند.هرگز يك مرد را براي حرف زدن راجع به يك روز بد تحت فشار قرار ندهيد.اگر مرد شما روزي طاقتفرسا را پشت سر گذاشته، شايد بخواهد از رنج و ناراحتي آن رها باشد. چه فايدهاي دارد كه تمام شب را در احساس بدبختي بگذرانيد وقتي اين كار گرهاي از كارتان را باز نميكند؟نشان دهيد ، فقط حرف نزنيد. صحبت كردن شايد براي يك زن محبوبترين شكل عشق ورزيدن باشد ، اما مردان رابطه زناشويي را نوعي وسيله برقراري ارتباط ميدانند. مردان بخش عظيمي از احساسات خود را به صورت فيزيكي ابراز ميكنند. به جاي اينكه مرد را مجبور كنيد احساسش را در قالب كلمات ترجمه كند ، به زبان خودش صحبت كنيد.بگذاريد مردتان بداند كه به چه نوع حمايت عاطفي نياز داريد.مردان نيز مانند زنان ميتوانند از لحاظ عاطفي نسبت به همسرشان حساس و حمايتگر باشند ، اما اغلب وقت آنها كفايت نميكند. مردان به اين مسايل بيتوجه نيستند ، اما شما خانمها بايد به آنها فرصت دهيد تا بدانند چه ميخواهيد و در چه زماني به آن نياز داريد.از همسرتان نظرخواهي كنيد.در يك روز آرام از شوهرتان بپرسيد: آيا من تا به حال كاري كردهام كه فكر كني ديگر مثل روزهاي اول به تو احترام نميگذارم و تحسينت نميكنم؟ به او بگوييد كه چقدر از داشتن او خوشحاليد و اينكه متاسف هستيد كه در اغلب موارد نميگذاريد او اين را بداند. اينجاست كه همسرتان دهانش باز ميماند!!
منبع:http://forum.hammihan.com/خ
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]