تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس براى اصلاح خود، خويشتن را به زحمت بيندازد، خوشبخت مى‏شود هر كس خود را در لذت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834739166




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مرگ مرموز در مهمانی 2 نفره


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
داستان پلیسی,قتل,مهمانی
مرگ مرموز در مهمانی 2 نفره در قسمت‌های قبل خواندید فرشاد با سیانور به قتل رسیده و دوستش مسعود که مردی اخاذ است، دستگیر شده است. متهم قتل را انکار می‌کند. در این میان نتایج آزمایش‌ها نشان داده در یکی از دو فنجان کشف شده از خانه مقتول، مقداری قهوه ، شکر وسم و در دیگری قهوه و شیر ​ پیدا شده است. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید:




سرگرد شهاب و دستیارش ستوان ظهوری برای پنجمین بار در سه روز گذشته مسعود را برای بازجویی از بازداشتگاه فراخواندند. مرگ فرشاد به معمایی حل نشدنی تبدیل شده بود. هیچ مدرک محکمی علیه مسعود وجود نداشت و از طرفی نمی شد او را با خوش خیالی تبرئه و آزاد کرد، بویژه آن که متهم با همدستی دختری جوان، مردان ثروتمند را فریب می داد و از آنان باج می گرفت. مسعود این بار برخلاف دفعات قبل خونسرد نبود. سه روز بازداشت عصبی اش کرده و باعث شده بود با تندی صحبت کند. شهاب به او گفت: «اگر واقعا بی گناه هستی و می خواهی آزاد شوی، باید دقیق بگویی آن روز چه اتفاقی افتاد؟ همه چیز را از لحظه ای که فرشاد به تو تلفن زد تا وقتی به بیمارستان رفتید، مو به مو تعریف کن.» مسعود نفس عمیقی کشید و بار دیگر ماجرای چک هفت میلیون تومانی را تعریف کرد: «فرشاد می خواست مطمئن شود عکس و فیلم هایش را برده ام. من هم نشانش دادم. آنها را در یک کیف سامسونت گذاشته و کیف را با زنجیر به دستم بسته بودم. به او گفتم به محض این که چک را بگیرم، کیف و محتویاتش را به او می دهم و می روم و دیگر هیچ وقت با هم برخوردی نخواهیم داشت. همیشه کار من به همین شیوه بود. او قهوه درست کرد. از من پرسید با شیر می خورم یا شکر. شیر معده ام را اذیت می کند. گفتم با شکر و او دو فنجان قهوه آورد. بعد به اتاق خواب رفت تا دسته چک​اش را بیاورد و کار را تمام کند. همان موقع نظرم عوض شد و قهوه با شیر را خوردم. او همین طور که داشت چک را می نوشت، آن یکی فنجان را برداشت و جرعه ای سر کشید، اما یکدفعه تعجب کرد و پرسید تو کدام را خوردی؟ من هم گفتم. یکدفعه رنگش پرید. چک را امضا کرده بود، آن را روی عسلی کنار دستش گذاشت و به سمت دستشویی دوید، اما یکدفعه سرش گیج رفت و زمین خورد بعد هم من او را به بیمارستان رساندم و دکترها گفتند مرده است. همه ماجرا همین بود.» شهاب سری تکان داد و گفت: «فعلا با تو کاری ندارم باید به بازداشتگاه برگردی ولی مطمئن باش حقیقت همین امروز مشخص می شود.» سرگرد و دستیارش سریع به سمت خانه فرشاد راه افتادند. آنها این بار تمام خانه را جستجو و بالاخره بسته ای کوچک را پیدا کردند که ظاهرش نشان می داد حاوی سم سیانور است. حالا ماجرا فاش و مشخص شده بود فرشاد قصد داشته مرد باجگیر را به قتل برساند، اما مسعود در لحظه آخر نادانسته فنجان قهوه را جابه جا کرده و باعث مرگ او شده بود. ستوان گفت: «واقعا شبیه فیلم هاست.» کارآگاه از این که بعد از تحقیقات شبانه روزی توانسته بود گره این پرونده را هم باز کند، خوشحال بود. آنها به اداره برگشتند و سرگرد گزارشی از واقعه نوشت. روز بعد مسعود به دادسرا منتقل و از اتهام قتل تبرئه شد، اما او پرونده دیگری داشت که باید به آن رسیدگی می شد. مشکل آنجا بود که هیچ یک از شاکیان حاضر نبودند آبرویشان را به خطر بیندازند و علیه این مرد شکایت کنند. با این حال پرونده او باز ماند تا مدارک بیشتری علیه وی جمع شود و بازپرس بتواند با دقت درباره آن اظهارنظر کند. مسعود یک هفته بعد در حالی که با قرار وثیقه آزاد شده بود، به اداره آگاهی رفت و وارد اتاق سرگرد شهاب شد. کارآگاه آن روز مرخصی بود، اما ستوان ظهوری با او صحبت کرد. مسعود گفت از کارهایی که در گذشته کرده، پشیمان است و بخش زیادی از پول هایی را که از مردم گرفته، پس داده و کمی از آن را به عنوان فرض و با رضایت خود آنها نگه داشته تا بتواند کاسبی راه بیندازد و بقیه مبالغ را هم پس دهد. ستوان از شنیدن این حرف خوشحال شد، اما روز بعد یادش رفت ماجرا را برای کارآگاه تعریف کند چون آنها درگیر پرونده ای تازه شده بودند./ ضمیمه تپش


پنج شنبه 04 اردیبهشت 1393 7:07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن