تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن را بر مؤمن، هفت حق است. واجب ترين آنها اين است كه آدمى تنها حق را بگويد، هر ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816423350




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تفکر ناب


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تفکر ناب
تفکر ناب نويسنده: استاد علي صفائي حائري انسان براى رسيدن به تفکر ناب به چند اصل نياز دارد: 1- احتمال اين كه در هر حادثه مى تواند درسى باشد و در هر تصادف نظمى. كسى كه با اين شناخت يا با اين احتمال همراه است و احتمال مى دهد كه در اين خاك ها گوهري نهفته و انگشترى گم شده از آن سطحى نمى گذرد، بلكه درنگ مى كند و در آن مى كاود و آن را زير و رو مى كند و تدبر مى نمايد.2- نگرش و عينكى (1) كه حادثه را دريك لحظه محبوس نكند.- گل قالى و استكان چاى را در بند يك لحظه و در زمان حالش نگذارد؛ چون هر حادثه ارتباطى باگذشته دارد و جريانى در آينده. و كسى كه ديروز و امروز و آينده را يكجا مى بيند حركت ها را بيشتر حس مى كند و ركود را بهتر مى يابد و از دست دادن را عميق تر احساس مى نمايد و اين است كه بيشتر و بهتر بهره برمى دارد.3- فراغت و خلوتى كه حادثه ها را در خود بگيرد و آن ها را هضم كند. ذهن خسته و فكر مشغول، برداشتى نخواهد داشت. ذهن انسان حادثه ها را بر اساس اهميت آن ها و علاقه و عشق به آن ها دسته بندي مى كند. ذهن هنگامى كه در همان موضوع با اهميت و مورد علاقه اش جريان مى گيرد، نفوذ بيشتر و قدرت زيادترى خواهد داشت و در نتيجه از اعماق، ره آورد مهم ترى خواهد آورد. هنگامى كه مى خواهى از يك موضوع برداشت بيشتري داشته باشى نبايد به خودت فشار بياورى و بى حاصل فكرت را خسته كنى. هنگامى كه ضرورت حادثه و اهميت آن مشخص شد ناچار فكر به آن معطوف مى شود و به آن رو مى آورد. اهميت حادثه را با ميزان و ترازوى عقل هم مى توان سنجيد.كسانى كه ذهنشان به يك مساله مشغول است و در مسائل ديگري مى كاوند به جايى نخواهند رسيد.فراغت و خلوت به وسعت برداشت ها كمك مى كند. ذهن خسته و مشغول و شلوغ برداشتى ندارد و اين است كه راه رفته ها در هر ماه و هفته و روز، حتى در هر ساعت و در هر لحظه، ذهن خود را و درون خود را مراقبت مى كردند و با محاسبه ها، اهميت ها را در نظر مى گرفتند و با مراقبت ها از پارازيت ها جلوگيري مى نمودند و در نتيجه ى فراغت و خلوت درون، حتى با بلبشوي بيرون برداشت ها داشتند و نتيجه گيري ها.4- نمونه ها و مثال هايي كه در فصل تدبر از آن ياد مى كنيم، طرز برداشت را به ما مى آموزد كه چگونه از لرزش موج و ريزش ابر و زمزمه ي نسيم و حركت ماهى ها و رقص برگ ها و ازگل بى رنگ قالى ها و استكان كثيف چاى درس بگيريم.با اين نمونه ها و با آن فراغت و خلوت و با آن نگرش و عينك و توجه به گذشته و حال و آينده و با آن احتمال و با آن شناخت، برداشت ها زياد مى شود.آن هاكه به نظم هستى و نظام عليتى آن پى برده اند و هماهنگى و ارتباط آن را يافته اند، از هيچ حادثه اى، از هيچ تصادفى سطحى نمى گذرند. بگذر از آن كه تذكرها و يادآورى ها، حادثه هاى از دست رفته و درس هاى فراموش شده را به ياد مى آورند.(2)پی نوشتها:1- در افسانه اى خواندم پسركى مى خواست به نويسندگى دست بيابد. مى خواست نويسنده بشود. راه افتاد. به پيري رسيد. شايد جادوگري بود. مطلب خود را با او در ميان گذاشت. پيرمرد روى سنگى نشسته بود و گيلاس مى خورد. از كوله بار خود عينكى درآورد و به چشم پسرك نهاد. همين كه عينك بر روى چشم او نشست، ديد صحنه طور ديگرى است. مى ديد هسته ها به دمى و دم ها به شاخه اي و شاخه ها به درختى و درخت در زمين و آب همراه باغبانى و زمين و آب در دست آفتابى و... وقتى به درخت گيلاس كه بالاى سر پيرمرد بود نگاه مى كرد فقط گيلاس نمى ديد، هسته اى را مى ديد كه مردى در زمين كاشت و زمين را ديد كه هسته را روياند و شاخ و برگ و شكوفه و ميوه داد و دستى را ديد كه ميوه ها را مى چيد و پسرك خيلى صحنه در اطراف خودش مى ديد. سخت مشغول بود، كه دست پيرمرد عينك را از چشم او برداشت و او را از حال خود بيرون آورد. باز پسرك فقط درختى مى ديد و فقط هسته هاي گيلاس را كه از دهان پير بيرون مى آمدند.در اين لحظه پير توضيح داد كه اگر مى خواهى نويسنده باشى بايد اين گونه ببيني و با اين عينک نگاه كنى.2- در سوره ي عصر براى رهايى از خسارتي سرمايه ها، به دو عامل اشاره مى شود: يكى عامل ايمان و عشق كه كار و همكار و استقامت مى آفريند و ديگري عامل تواصى و سفارش كه حادثه ها و سودهاى از دست رفته را بدست مى آورد.منبع: کتاب مسئوليت وسازندگي/خ
#اجتماعی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 183]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن