تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 9 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):دانايى، ريشه همه خوبى‏ها و نادانى ريشه همه بدى‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798555720




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روزی که امیر گریه کرد !


واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت


داستان,داستان کوتاه,داستانک
کودکی امیر وقتی خواهر ها و برادرهایش همه توی این حیاط با بچه های فامیل بازی می کردند ، وقتی روزهای تابستان کوتاه تر از روزهای گرم این سال ها بود وقتی پاییزهایش با آن درخت انار کهنسال بیشتر از آن که اضطراب مشق های ننوشته باشد روزهای باران پیاپی بود ، در خواب گذشت . خوابی که سی سال طول کشید .

امیر پنج ساله یک روز اردی بهشت ماه وقتی آب نو به حوض فیروزه ای انداخته بودند ، خلاف سنت اهل این خانه لباس هایش را درآورد و پرید وسط آب . آن روز پنج شنبه بود و ساعت دوزاده ظهر و هنوز خواهر برادرهای بزرگ تر از مدرسه برنگشته بودند . توی خانه  امیر بود و ماماجانش و دو تا خواهر کوچک ترش .

سمانه و سمیرا که دو قلو بودند و سه سالگی شان تازه تمام شده بود .

ماماجان امیر که آمد توی حیاط دید که پسر توی آب حوض است و خواهر های دوقلو هم جیغ و داد می کنند . هر چه به امیر گفت که حالا وقت آب تنی نیست باید صبر کند تابستان بشود و الان هنوز هوا گرم نشده و اصلا با این کاری که امیر می کند برادرهایش بدعادت می شوند و آن ها درس دارند ، گوش نکرد .

برادرهای امیر -  محسن و صمد می رفتند   دنبال عاطفه و او را از مدرسه می آوردند . آن روز وقتی هر سه نفر با هم از مدرسه برگشتند ، دیدند امیر توی آب است و انگار کسی هم جلویش را نگرفته و خوششان آمد و برادرهای هم کیف های مدرسه را کنار حوض ول دادند و لباس کندند و پریدند توی آب.

پدرشان برای ناهار می آمد خانه . دکان آهنگری را می بست و می آمد ناهارش را می خورد و چرتی می زد و دوباره برمی گشت دکان را باز می کرد و تا غروب کار می کرد .

آن روز اردی بهشت ماه وقتی دید که رسم آب تنی را به هم زدند شاکی شد و کتک مفصلی به هر سه یشان زد . امیر را هم حبس کرد توی انباری و درش را قفل کرد و رفت . ناهار هم نماند . ماماجان بیچاره هر چند وقت می رفت و امیرجانش را صدا می کرد . خیالش راحت می شد و بر می گشت به کارها می رسید . غروب شد و شب شد و پدر بر نگشت . ماماجان دم در انباری نشسته بود و بچه ها هم کنارش  بودند که پدر آمد . از دم غروب به این طرف ماماجان هر چه امیر را صدا کرده بود جوابی نشنید و همین بود که بسط نشسته بود کنار انباری و بچه ها یکی آمده بودند ور دل ماماجانشان .

در را باز کرد و همه دیدند که امیر آرام خوابیده است . پدر امیر را بغل کرد و آورد توی رخت خوابش دراز کرد . امیر ناهار نخورده بود و شام هم نخورد .

هیچ کس جرئت نکرد چیزی به پدر بگوید و هر کس به دم پختک از ناهار مانده نوک نوکی کرد و رفتند که بخوابند .

از آن روز به بعد امیر از خواب بیدار نشد که نشد . هر چند وقت یک بار دکتر می آوردند بالای سر امیر و دکتر می گفت که این حال حال آدم بیهوش نیست . حال آدم توی اغما و به اصطلاح پزشکی توی کما رفته نیست . این فقط یک خواب طولانی است .

کسی یادش نمی آید از آن به بعد ماماجان و پدر بیشتر از چند کلمه با هم حرف زده باشند . بیا غذا بخور . سمانه سرما خورده . فامیل از شهرستان فردا می آیند و پول را گذاشتم روی پیش بخاری و از همین حرف ها .

سی سال گذشت و همه ی بچه ها رفتند سر خانه و زندگی شان و ماماجان مانده بود و امیر و پدرش.

امیر حالا یک پسر سی و پنج ساله بود و حالا چند تار موی سفید هم روی شقیقه اش آمده بود . پدر پیر شده بود و ناتوان و هر روز می آمد توی اتاق امیر و فقط نگاهش می کرد.

تا این که یک روز خبر آوردند که سکته کرده توی همان دکان آهنگری . چند روزی بیمارستان بود و بعد آمد خانه و توی رخت خواب اسیر شد و از زبان افتاد تا این که پیمانه اش تمام شد .

چهل روز بعد امیر بیدار شد . ماماجان و امیر باهم کلی حرف زدند . رفتار امیر مثل یک مرد سی و پنج ساله بود . همه چیز را بلد و بود می فهمید . انگار نه انگار که از سی سال پیش به این طرف خواب بوده .

ماماجانش لباس های عیدی که هر سال برای امیر می خریده را نشانش داد . لباس هایی که امیر همه را پوشیده بود .

امیر لباس ها را جمع کرد و آورد وسط حیاط . به حوض نگاهی کرد . دلش آب تنی می خواست . همه ی لباس ها را ریخ وسط حوض . لباس ها خیس می شدند و سنگین می شدند و یکی یکی می رفتند ته آب . امیر غصه دار پدرش بود که خیال می کرده امیر او را نبخشیده . لباس پنج سالگی اش آخرین لباسی بود که رفت ته آب . امیر توی این سی سال گریه نکرده بود . حالا می خواست یک دل سیر به حال خیلی ها به غیر از خودش گریه کند .

 منبع:tebyan.net
 مرتبط با سرگرمی 70 تا ضرب المثل ایرانی ریشه تاریخی ضرب‌المثل ایراد بنی اسرائیلی ریشه ضرب‌المثل - برعكس نهند نام زنگی كافور زن در ضرب‌المثلهاي ملل ضرب المثل ازاین ستون به آن ستون فرج است ضرب‌المثل‌های زیبا و خواندنی جهان چراعاقل کند کاری که بازآرد پشیمانی چند ضرب المثل زيبا!





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: بیتوته]
[مشاهده در: www.beytoote.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی
uyt


پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن