واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: شنبه ۳۰ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۸
«حمله روسیه به اوکراین اگر چه کشورهای دموکراتیک غربی را دستکم در محکومیت قاطع این اقدام متحد کرد، اما فراتر از آن میتوان تنوع در پاسخهای دیگر کشورهای جهان به این اقدام را دید. این تنوع حکایت از تنشی بزرگ در زندگی بینالمللی قرن 21 دارد: تنش میان هنجارهای جهانی و منافع ملی.» به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، فرید زکریا، خبرنگار سرشناس آمریکایی در روزنامه واشنگتن پست در تحلیلی درباره پاسخ کشورهای جهان به بحران اوکراین مینویسد: « پاسخ هند که پرجمعیتترین کشور دموکراتیک جهان است را به بحران اوکراین در نظر بگیریم. دهلینو طی رخدادهای ماه فوریه و اوایل ماه مارس عمدتا سکوت اختیار کرد. این کشور از حمایت از هرگونه تحریم علیه روسیه سر باز زد و مشاور امنیت ملی دولت آن عنوان کرد که روسیه در اوکراین منافعی مشروع دارد. همه این اقدامات منجر به تشکر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه طی یک تماس تلفنی با نخستوزیر هند شد. واکنش هند به مساله اوکراین را میتوان با روابط عمیق این کشور با روسیه توضیح داد. از سال 2009 تا 2013، 38 درصد از صادرات تسلیحات روسیه به هند رفته است. هند بیشترین میزان واردات سلاح از روسیه را داشته است. صادرات سلاح روسیه به هند سه برابر بیشتر از صادرات 12 درصدی سلاح به چین است. همچنین 75 درصد از واردات تسلیحات هند از روسیه انجام شده و در مقام مقایسه هفت درصد از این واردات از آمریکا انجام شده است. طی این مدت روسیه یک ناو هواپیمابر و یک زیردریایی هستهای به هند داده است و صادرات این دسته سلاحها برای اولین بار در جهان و از روسیه به هند رخ داده است. علاوه بر آن آمریکا در حال خارج ساختن نیروهای خود از افغانستان است و هند میداند که پاکستان تلاش خواهد کرد تا با استفاده از شبه نظامیان طالبان و دیگر گروههایی که در اقدامات تروریستی علیه شهروندان هندی دست داشتهاند، این خلاء را پر کند. در این بازی بزرگ در جنوب غرب آسیا، روسیه به لحاظ تاریخی همواره در کنار هند و چین و آمریکا در کنار پاکستان قرار داشته است. با این وجود مسائل اکنون متفاوت شده است. آمریکا در حال حاضر دشمن قسم خورده طالبان است و با پاکستان در زمینه مسائل مربوط به تروریسم بارها جدال پیدا کرده است اما عادتهای قدیمی به سختی از بین میرود. عجیبتر از همه واکنش اسرائیل به عنوان بزرگترین حامی آمریکا در جهان به بحران اوکراین است. اسرائیل که معمولا عادت دارد از همه مسائل سیاست خارجه آمریکا حمایت کند مصمم بوده تا در زمینه اوکراین این کار را انجام ندهد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل به طرزی غیرمنتظره محافظهکار عمل کرد. آویگدور لیبرمن، وزیر امور خارجه اسرائیل صراحت بیشتری داشت و اظهار داشت: ما با آمریکاییها و روسها روابط خوب و مبتنی بر اعتماد داشتهایم و با هر دو طرف تجربه ما مثبت بوده است بنابراین من دلیلی نمیبینم که اسرائیل در این بحران درگیر شود. از طرف دیگر نتانیاهو نیز گفت: من امیدوارم که مساله اوکراین به صورت دوستانه و سریع حل و فصل شود. به طور خصوصی مقامات اسرائیل عنوان کردند که نمیخواهند روسیه را از خود منزجر کنند زیرا برای تعامل با برخی تهدیدات به ویژه مساله ایران و همچنین تهدیدهای جنگ داخلی سوریه به مسکو احتیاج دارند. برخی معتقدند که اسرائیل میتواند به واسطه روابط میان این رژیم با صدها هزار یهودی روسی که به اسرائیل مهاجرت کردهاند و در حال به دست آوردن نفوذ سیاسی هستند روابط ویژهای با مسکو برقرار کند. لیبرمن اظهار داشت که در آیندهای نزدیک نخستوزیر اسرائیل روسزبان خواهد بود. خود لیبرمن هنگامی که با ولادیمیر پوتین، نخستوزیر روسیه و سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه دیدار کرد با آنها به زبان روسی صحبت کرد زیرا این زبان، زبان نخست اوست. از طرف دیگر، چین با شگفتی کمتر در صدد محکوم کردن روسیه و یا تحریم آن برنیامد اما این کشور موضعی ظریف اتخاذ کرده و در عین حال قبول نکرده تا اقدامات روسیه را تایید کند و بر حمایت خود از استقلال، حاکمیت و تمامیت ارضی اوکراین تاکید کرده است. ممکن است کسی بگوید که در این سه مورد کشورها قرائت اشتباهی از آنچه که منافعی ملی آنها است، داشتهاند. چین مرز بسیار بلندی با روسیه دارد و نباید از مسکو در تلاش برای تغییر نظم مرزها با زور حمایت کند. از طرف دیگر این احمقانه است که اسرائیل روابط خود را با آمریکا به عنوان نزدیکترین همپیمانش با توهم ائتلاف با مسکو به خطر بیاندازد. این حقیقت که لیبرمن به زبان روسی صحبت میکند جلوی مسکو را از فروش سلاح به ایران، سوریه و حزبالله نگرفته است. هند نیز باید به دنبال برقراری روابطی نزدیکتر با واشنگتن در جریان تلاش برای مقابله با ظهور چین در همسایگی خود باشد. اما فراتر از این ملاحظات اندک یک ملاحظه بزرگ وجود دارد: آیا این کشورها میخواهند در جهانی زندگی کنند که در آن برخورد منافع ملی کاملا حکمفرما باشد؟ از سال 1945 تاکنون تلاشهای زیادی انجام شده تا هنجارهای جهانی کلیتر برقرار شود. به عنوان مسائل تلاش شده تا با الحاق مناطق با زور به کشورها مقابله شود. این هنجارها همواره رعایت نشدند اما در مقام مقایسه با گذشته، آنها کمک کردند تا جهانی موفقتر و صلحآمیزتر داشته باشیم. طی یک دهه آینده مشروط به اینکه قدرتهای نوظهور جدید چطور رفتار کنند این هنجارها ممکن است تقویت یا ضعیف شوند و این حقیقت تفاوت میان جنگ و صلح را در قرن 21 نشان خواهد داد.» انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]