محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843699175
ماجرای کافه خان سالار،تذکر به خاتمی و ارتباط با احمدی نژاد
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
مظفر در برنامه «شناسنامه» مطرح کرد ماجرای کافه خان سالار،تذکر به خاتمی و ارتباط با احمدی نژاد نماینده مردم تهران در مجلس گفت: با توجه به فضایی که پیش آمد و ارزشها زیر سوال رفت، تصمیم گرفتم سال ۸۰ به آقای خاتمی رای ندهم. شاید تنها کسی که در هیات وزیران مسائلی را تذکر میداد، من و آقای لاریجانی(رئیس وقت صدا و سیما) بودیم.
به گزارش فارس، حسین مظفر نماینده وزیر دولت اصلاحات در برنامه این هفته «شناسنامه» اظهار داشت: سال 56 به زندان رفتم اما این موضوع زیاد طول نکشید و مصادف شد با ایام اربعین که بحث آزادی فضای سیاسی مطرح شده بود و از طرف دیگر معلمان منطقه به دلیل دستگیری من اعتصاب کرده بودند و به همین دلیل هم مجبور شدند زود مرا آزاد کنند. وی افزود: سال 54 بود در پاکدشت زندگی می کردیم. یک شب که به مسجد رفته بودم دیدم یک جوان خوش سیما به مسجد اضافه شده و بعد از مدتی با او دوست شدم. وقتی با او آشنا شدم متوجه شدم که نیاز مالی دارد و همراه زن و بچه اش در منزل محقری در پاکدشت زندگی می کند. بعد از چند وقت که با هم ارتباط داشتیم، یک شب پای محمد و محمود بروجردی در آنجا باز شد و بحث های کار تشکیلاتی برای ما باز شد. مظفر گفت: یک بار بحث انفجار کافه خان سالار مطرح بود. آمریکایی ها آن زمان خیلی در امور ایران دخالت داشتند و به همین دلیل بچه ها خیلی عصبانی بودند و می خواستند از طریق انفجار کافه خان سالار ضربه محکمی به آمریکایی ها بزنند. اتفاقاً شهید بروجردی من را برای این کار انتخاب کرد و آموزش های لازم را به من داد. آن موقع ورود به کافه خان سالار مستلزم این بود که ریش نداشته باشید، و با کراوات، کیف سامسونت و همراه یک خانم بی حجاب ورود پیدا کنید. این نماینده مجلس افزود: ریش زدن و کراوات زدن زیاد برایم سخت نبود اما حضور با یک خانم نامحرم و بی حجاب برای تبدیل به یک دغدغه شده بود. در نهایت گفتم من زیر بار نمی روم مگر اینکه امام(ره) یا نماینده امام مجوز این کار را صادر کند. گفتند ما به امام دسترسی نداریم اما فردی به نام آقای خامنه ای در مشهد هستند که نماینده امام هستند و می توانید از ایشان اجازه بگیرید. من هم بلافاصله به مشهد رفتم و اولین دیدار من با آقا آن روز رقم خورد. وی ادامه داد: وقتی به مشهد رفتم دیدم جمعیت زیادی آمده تا ایشان را که تازه از تبعید بازگشته بودند ملاقات کنند. گفتم بروید و به ایشان پیغام دهید فردی از طرف محمود آمده، وقتی به حضور آقا رسیدم گفتم ما برای بچه های انقلابی دغدغه داریم که به پاسگاه ها حمله می کنند تا اسلحه به دست بیاورند که در این حمله ها یا بچه ها شهید می شوند و یا یک سرباز از بین می رود. آقا این مساله را به شدت نهی کردند. نکته بعدی که با ایشان مطرح کردم همان مساله انفجار کافه بود که ایشان فرمودند هدف وسیله را توجیه نمی کند و شما نباید خلاف شرع کنید. حسین مظفر در ادامه مصاحبه تلویزیونی خود در پاسخ به این سوال رنجبران که پرسید روز پیروزی انقلاب کجا بودید، گفت: وقتی حضرت امام(ره) تشریف آوردند مجموعه گروه های مسلح در منزل یکی از آقایان جمع شدند و کارها بین افراد تقسیم شد و تیم حفاظت امام در مراحل مختلف مشخص شدند و من هم در گروه افرادی قرار گرفتم که در مسیر فرودگاه تا بهشت زهرا (س) از امام حفاظت می کردند. وی افزود: من وقتی از زندان آزاد شدم، شهید رجایی و شهید باهنر هم جزو آزاد شدگان بودند و به ایشان رسیده بود که فردی به نام مظفر که معلم است دستگیر شده و... قبل از پیروزی انقلاب یک روز که در مدرسه بودم پیکی به مدرسه آمد و گفت آقایی به نام رجایی با شما کار دارد و اینطور شد که با شهید رجایی آشنا شدم.شهید رجایی در این دیدار در مورد تشکیل انجمن اسلامی معلمان ایران و همچنین کمیته استقبال امام با من صحبت کردند. مظفر افزود: وقتی موضوع استقبال از امام پایان یافت، برای بازجویی به زندان قصر و اوین رفتم و کمک کردم اما شهید رجایی دوباره من را خواست و از من درخواست کرد در وزارت آموزش پرورش فعالیت داشته باش و این شد که به عنوان اولین مسولیتم، مدیر مدرسه معمار قصری خیابان خاوران شدم. بعد از مدتی رئیس منطقه ای شدم که شهید رجایی در آنجا معلم بود.یک مدتی هم برای آموزش و پرورش ورامین ماموریت گرفتم. زمانی که شهید رجایی رئیس جمهور بودند هم من مدیر کل آموزش و پرورش تهران بودم. وی همچنین گفت: زمانی که برای اولین بار به جبهه رفتم هم رئیس آموزش و پرورش میدان قیام بودم. اولین اقداماتی که برای بازگشت شهدا به ایران انجام شد، دیگر نتوانستم نظام اداری را تحمل کنم و مرتب بین تهران و جبهه در رفت و آمد بودم. ماه اول حضورم در جبهه و در جریان آزاد سازی آبادان بود که روی مین رفتم و مجروح شدم و بعد از شانزده بار عمل پایم سرجایش قرار ماند. حسین مظفر در بخش دیگری از صحبت هایش گفت: در عملیات مرصاد همه خانواده ما در جبهه بودند و فقط مادرمان در خانه ماند. بچه ها زودتر رفتند و من تا مرخصی رد کردم یک گام از آن ها عقب افتادم و پشت برادرهایم قرار گرفتم. در همین عملیات بود که سه برادرم شهید شدند و مسیر بهشت را میانبر رفتند. وی افزود: من جزو مسئولانی بودم که نمی توانستم توجیه کنم چون مسوولم به جبهه نروم. در ایام جنگ هم هر زمان حس می کردم باید به جبهه بروم، می رفتم. پایان جنگ معاون بنیاد شهید بودم و بعد از جنگ هم بحث وزارت آموزش پرورش مطرح شد. فضای انقلاب و دوران جنگ خیلی عجیب بود و جامعه ما باید آرزو کند که فرهنگ آن روزها دوباره بازگردد، راز و رمز عزت و سربلندی ما هم همان فرهنگ بوده که هرچقدر آن را ادامه دهیم عزتمان بیشتر می شود. این نماینده مجلس تصریح کرد: طبیعی بود که بعد از جنگ آن فضا وجود نداشته باشد. همه به شهرها آمدند و با توجیه خستگی مردم وافسردگی جامعه از جنگ بحث فضای باز فرهنگی مطرح شد که همین هم چون کنترل شده انجام نشد، آسیب های فرهنگی زیادی را بر کشور وارد کرد. وزیر دولت اصلاحات در پاسخ به این سوال که دوم خرداد 76 به چه کسی رای دادید گفت: من به آقای خاتمی رای دادم.بنده شناخت دقیقی از ایشان نداشتم اما تحلیلم این بود که ایشان فردی است که می تواند خوب کار کند و به همین دلیل هم به ایشان رای دادم. البته نمی توان گفت من در آن زمان جزو گروه های چپ بودم. من جزو نیروهای منتصب به خط امام بودم که تجلی امام و خط امام را در شخص مقام معظم رهبری می دیدم. وی افزود: مدت ها بود که در آموزش و پرورش فعالیت داشتم و از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسمم بعد از نام شهید رجایی برای وزارت آموزش و پرورش مطرح بود اما در مقاطع مختلف این اتفاق نیفتاد تا اینکه به دوم خرداد رسیدیم. نمی خواهم اغراق کنم اما تقریباً فضای عمومی آموزش و پرورش کسی جز من را برای معرفی نداشت و به همین دلیل الزاماً به سراغ من آمدند. مظفر یادآور شد: یک روز در منزل مادر بودم که تلفن زنگ خورد و از ستاد آقای خاتمی گفتند برنامه خود را برای وزارت ارائه کنید. من هم برنامه ای نوشتم و آن را ارائه کردم و در نهایت بعد از مذاکراتی که با آقای خاتمی داشتیم به وزارت آموزش و پرورش رفتم. مظفر ادامه داد:وی (آقای خاتمی) گفت من خودم شما را انتخاب کردم و شخص دیگری روی حضور شما اصرار نداشته است. ایشان چند توصیه به من داشتند و خواستند که این توصیه ها را در زمان وزارت رعایت کنم که من به نوعی به این توصیه ها پاسخ دادم. آقای خاتمی بعد از شنیدن پاسخ هایم مکث کرد و من هم بلافاصله گفتم که الان بهترین زمان است که شما از انتخاب من منصرف شوید و به سراغ شخص دیگری بروید اما در نهایت من را به عنوان وزیر آموزش و پرورش انتخاب کرد. وی همچنین گفت: وقتی من وزارت را تحویل گرفتم، فضای اقتصادی به دلیل کاهش قیمت نفت چندان مطلوب نبود. زمانی که من به وزارت رسیدم آنقدر فضای اقتصادی در تنگنا بود که قبل از حضور من در وزارت سرانه مدرسه سالی 150 هزار میلیارد بود اما وقتی من وزارت را تحویل گرفتم فقط 25 میلیارد تومان به من اختصاص دادند اما به یاری خدا کار را پیش بردیم. مظفر در پاسخ به این سوال که آیا سال 80 هم به آقای خاتمی رای دادید اظهار داشت: نه، آقای خاتمی یک سری ویژگی هایی داشت و مجموعه ای که دولت را تحت فشار قرار می دادند ویژگی های دیگری داشت. من برای شخص آقای خاتمی احترام زیادی قائلم، انسان مودب و فرهخیته ای است. زمانی که در دولت وی بودم هم سعی داشتم با تمام وجود خدمت کنم. دغدغه ای که من داشتم و منجر به اختلافاتی شد، دغدغه های مربوط به ارزش های اسلامی و انقلاب بود که من خودم را به تعهد به این اصول و ارزش ها ملزم می دانستم. البته بقیه دوستان در دولت هم به این ارزش ها معتقد بودند اما در نوع برداشت ها و تحلیل ها تفاوت وجود داشت. طبیعی بود که هیچ یک از اعضای دولت ضد نظام و انقلاب نبودند و همگی در زمره دلسوزان انقلاب و نظام قرار داشتند. وی افزود: ساده اندیشی در تحلیل و غفلت می تواند پاشنه آشیل دولت ها باشد. من در مجموع و با توجه به فضایی که پیش آمد، مسائلی که در روزنامه ها مطرح شد و ارزش ها زیر سوال رفت و در مورد اصل ولایت فقیه نقدهایی به میان آمد تصمیم گرفتم سال 80 به آقای خاتمی رای ندهم. شاید تنها کسی که در هیات وزیران مسائلی را تذکر می داد من و آقای لاریجانی (رئیس وقت صدا و سیما) بود. من بارها به آقای خاتمی گفتم که صحبت هایم از روی دلسوزی است و سر مخالفت ندارم، همه دولت در یک کشتی نشسته است، اگر ما مطبوعات را به بهانه آزادی بیان رها کنیم فاجعه به بار خواهد آمد. مظفرهمچنین گفت: من همیشه می گفتم که توسعه سیاسی مطلب خوبی است اما به شرطی که قواعد و ضوابط لازم خودش را داشته باشد. من می گفتم اگر فضای بسته را به یکباره باز کنیم اتفاقات خوبی نمی افتد و همیشه نظرم این بود که افراط گری سیاسی در نهابت منجر به انزوای سیاسی خواهد شد. چون من برخی از دلسوزی هایم را مطرح می کردم دیگران می گفتند وی (مظفر) با دولت همراه نیست. جرم من این بود که مسائلی را که با مجموعه نظام در تعارض است را بیان می کردم. وی گفت: مثلاً وقتی مساله 18 تیر اتفاق افتاد من اعتراض کردم و گفتم باید موضع گیری کنیم. آقای خاتمی هم انصافاً خیلی از مواقع در موارد مختلف موضع گیری داشت و خطاب به آقای مهاجرانی فریاد می زد که جلوی این کارها را بگیرید اما عده ای در بیرون بودند که رعایت نمی کردند. فکر می کنم اگر دولت یازدهم هم مسائل را رعایت نکند و همه چیز را رها کند دچار مشکل می شود. رسانه و قلم می تواند عالی و رشد دهنده باشد و می تواند زهر آلود باشد و همه چیز را از ریشه نابود نماید. به همین دلیل فرهنگ باید مدیریت شود. وی افزود: آن زمان همیشه به خاتمی می گفتم که اجازه ندهید تعصب دینی مردم تحریک شود و دولت شما را لائیک تلقی کنند، فضایی که مطبوعات طی می کند دولت را به این سمت و سو سوق می دهد. گاهی مهاجرانی عصبانی می شد و می گفت آقای مظفر اگر از من ناراحت است برود از من شکایت کند. همانطور که گفتم آقای خاتمی در بسیاری از موارد موضع گیری می کرد، من به خاتمی می گفتم که بهتر است در فضای بیرونی هم موضع های خود را منعکس کنید تا مردم بدانند شما مخالف این ها هستید اما عده ای اجازه نمی دادند این صحبت ها از سوی آقای خاتمی بیان شود و می گفتند در حالت عادی که طیف راست شما را قبول ندارد، اگر این موضع گیری ها را هم انجام دید، طیف چپ نیز دیگر شما را قبول نخواهد داشت. مظفر در بخش دیگری از «شناسنامه» اظهار داشت: من هیچ وقت عضو تشکیلاتی چپ نبودم و عضو تشکیلاتی راست هم نیستم. من عهد کرده ام تا روز آخر آرمان امام را که در رهبر انقلاب خلاصه می شود را حفظ کنم. روزی که وزیر شدم هم بعد از مراسم رای اعتماد مستقیم به مزار شهدا رفتم و با آن ها پیمان بستم که تا آخر عمر برای نظام کار کنم و از ارزش ها دفاع کنم. وی در پاسخ به این سوال که سال 84 تصور می کردید آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود هم اینطور پاسخ داد: نه. یک سری فضای افراط گری دولت گذشته باعث شد آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شود. اصلاحات مساله بدی نیست اما هر مفهومی که در رابطه با انقلاب به کار می بریم بار خاص خودش را دارد. ما نمی توانیم شعار اصلاحات دهیم اما روش تخریبی را پیش بگیریم. بسیاری از اشتباهاتی که در دوران اصلاحات اتفاق افتاد همین بود که به نام اصلاحات، تخریب می کردند. وی ادامه داد: در اصلاحات درگیری های خشونت آمیز و شعارهای ساختار شکن معنایی ندارد. متاسفانه عده ای مفاهیم را اشتباه کردند و در ظاهر شعار اصلاحات سر دادند اما در عمل فضایی به وجود آوردند که منجر به تحصن در مجلس، استعفای بسیاری از مدیران و... شد. آقای خاتمی هم با خیلی از این موارد مخالف بودند اما فضا طوری رقم خورده بود که این اتفاقات می افتاد. مردم خسته شده بودند و حس می کردند نیاز به یک فضای آرام دارند و در این میدان آقای احمدی نژاد وارد شد و رای آورد. مظفر همچنین در مورد نوع رابطه اش با احمدی نژاد اظهار داشت: من ارتباطی با احمدی نژاد نداشتم. البته فضای عمومی انتظار داشت که چون من فردی ارزش گرا هستم در دولت وی حضور داشته باشم اما این اتفاق نیفتاد. یکی دو بار صحبت هایی مطرح شد اما شاید صحبت هایی که با هم داشتیم منجر شد احمدی نژاد از من دعوت به همکاری نکند. من مشی خودم را با ایشان مطرح کردم و گفتم من نظرات خودم را می گفتم و از ارزش ها و ولایت فقیه دفاع می کردم و جرمم هم همین بود! به ایشان گفتم روحیه ام این است و اگر مسولیتی بگیرم، نمی توانم ساکت باشم. در هر صورت برای دولت نهم صحبت هایی داشتیم و از من خواستند فرم هم پرم کنم اما من از روی بی اعتنایی فرم را پر کردم و در نهایت هم گفتم بهتر است از کسانی استفاده کنید که با شما همراه هستند. وی در مورد حضور در شورای نظارت بر صدا و سیما از سوی آقای احمدی نژاد گفت: من اولین بار از طرف مجلس در این شورا عضو شدم. بعد از آن با حکم آیت الله شاهرودی در این شورا به کارم ادامه دادم و بعد از مدتی رئیس محترم قوه قضاییه تشخیص دادند شخص دیگری این کار را انجام دهد. وقتی در مکه بودم در شرایطی که خبر نداشتم، دوباره و این بار از طرف آقای احمدی نژاد برای حضور در شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما منصوب شدم. این درحالی بود که من نه آقای رئیس جمهور را دیده بودم و نه جلسه ای با نمایندگان ایشان در این خصوص داشتم و از طریق سایت ها متوجه شدم حکم من صادر شده، حس می کنم بعضی ها به ایشان منعکس کرده بودند که بد نیست از تجربیات مظفر استفاده شود و ایشان هم این کار را انجام دادند. مظفر در بخش دیگری از «شناسنامه» در مورد چگونگی نظارت این شورا بر صدا و سیما گفت: این شورا تشریفاتی عمل نمی کند بلکه اشکال ساختاری دارد. اولین اشکال این است که این مجموعه شوراست و به همین دلیل چون نظرات متفاوت است تصمیم گیری به صورت رای گیری شکل می گیرد. دلیل دیگر ناکارآمدی این شورا این است که هر سه قوه نماینده دارند و هر کدام از آنها هم به دنبال جا باز کردن برای قوه خود در صدا و سیما هستند و به دنبال مسائل کلان نیستند. وی ادامه داد: نکته مهم دیگر ابهام در قانون شورای نظارت بر صدا و سیما است که اختیارات آن به صورت شفاف مشخص نشده است. نکته دیگر این است که وقتی کسی نظارت می کند، صحبتش باید ضمانت اجرایی داشته باشد که این اتفاق نمی افتاد . به نظر می رسد این مشکلات ساختاری باید حل شود. رئیس شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما گفت: من آقای ضرغامی را مدیر موفقی می دانم. مدیریت صدا و سیما کار آسانی نیست و وی با تمام دلسوزی و به عنوان فردی که عضو نظام است در حال تلاش است. یک مدیران کلان بیشتر با مدیرانش ارتباط دارد و با کسی که در خط مقدم در حال برنامه ریزی است ارتباط کمتری دارد و همین موضوع هم باعث بروز مشکل می شود. در صدا و سیما هم این اشکال وجود دارد و باید حل شود و فاصله ای که در این میان وجود دارد باید مرتفع شود. مدیر صدا و سیما باید به نحوی عمل کند که روی خط مقدم برنامه ریزی اشراف داشته باشد. نکته مهم دیگر نظارت درون سازمانی است که باید انجام شود. همچنین در موضوع فیلمنامه نویسی هم باید بیشتر کار کنیم. وی در مورد حضور در ستاد ائتلاف پیشرفت در انتخابات 92 گفت: یک ایده ای بین این سه نفر (حداد عادل، ولایتی و قالیباف) مطرح شده بود که به جای اینکه تشکل ها بیایند و انسجام به وجود بیاورند، بین افراد و شخصیت های تاثیرگذار هماهنگی ایجاد شود. این ایده از سوی آقای ولایتی مطرح شد و بعد از اینکه این موضوع را با آقای قالیباف در میان گذاشتند، این دو نفر ایده را به اطلاع آقای حداد عادل رساندند. یک مدتی هم این ائتلاف در حال فعالیت بود تا اینکه در یکی از جلسات من را صدا زدند و گفتند ما تصمیم داریم این کار را انجام دهیم و از من خواستند به عنوان سخنگوی ائتلاف حضور داشته باشم. من به این شرط این مسئولیت را قبول کردم که حتماً به وعده ای که داده اند عمل کنند و در نهایت یکی از این سه نفر کاندید شود. این ائتلاف به خوبی داشت پیش می رفت اما متاسفانه اعتماد مردم خدشه دار شد. مظفر افزود: حامیان خصوصی هر یک از این سه نامزد در بروز اختلاف در این ائتلاف بی تاثیر نبود. حامیان هر کدام از این سه نفر می گفتند ما نظر سنجی کرده ایم و تو رای بیشتری داری، اشکال این بود که متاسفانه مرکز نظر سنجی که این سه نفر انتخاب کرده بودند مورد پذیرش قرار نگرفت و در نهایت ائتلاف دچار مشکل شد. وی در پاسخ به این سوال که آیا صحبت آقای ناطق را قبول دارید که گفتند آقای ولایتی در پازل ما حرکت کرد، اظهار داشت: نتیجه کار این بود که رقیب برنده شد. نمی دانم این کار برنامه ریزی شده بود یا خیر اما بعید می دانم برنامه ریزی در این زمینه وجود داشته باشد اما نتیجه آن پیروزی رقیب بود. رئیس ستاد انتخاباتی قالیباف گفت: سه نفری که ائتلاف ایجاد کردند نتوانستند کار را تا انتها پیش ببرند. از طرف دیگر گروه های دیگر اصولگرا هم واگرا شدند و هرکدام حرف خودشان را زدند و متحد نشدند و از طرف دیگر رقیب را هم جدی نگرفتند. من یقین داشتم تحلیلی که در مورد رای آقای ولایتی وجود دارد اشتباه است و طبق نظر سنجی ها می دانستم که آقای قالیباف رای بیشتری دارد و به همین دلیل هم به ستاد وی رفتم. البته ما تقریباً آخرین روزها می دانستیم که آقای روحانی رای می آورد چون مجموعه آن طرف متحد شدند اما اصولگرایان متفرق بودند. وی در مورد انتصاب فرزند خود در شهرداری تهران هم گفت: واقعاً توصیه می کنم مطبوعات و اصحاب رسانه قبل از اینکه از مساله ای مطلع نیستند، ننویسند. پسر من هشت ماه قبل از حضورم در ستاد قالیباف منصوب شد. ضمن اینکه او قبل از این معاون سازمان فرهنگی هنری شهرداری و همچنین قائم مقام شهرداری منطقه بوده است. واقعاً اعطای لقب آقازاده به ایشان (پسرم) توهین و گناه بود. مظفر در مورد وصلت پسرش با خانواده آقای کوچک زاده هم گفت: او یک سلیقه ای دارد و آقای کوچک زاده هم سلیقه خاص خودش را دارد. زمانی که ما داشتیم به خواستگاری می رفتیم نمی دانستیم خواستگاری چه کسی می رفتیم. داستان این آشنایی از اعتکاف مسجد دانشگاه اتفاق افتاد که خانم و دخترم این دخترخانم را می بینند و از آنجا جذب او می شوند. خانم ما هم تصمیم گرفت برای صحبت کردن پا پیش بگذارد. وقتی جلو رفتیم متوجه شدیم ایشان دختر آقای کوچک زاده است. وی افزود:خوشبختانه در بحث های خانوادگی بحثی نداریم و هرکدام موضع خودمان را داریم. حسین مظفر همچنین در بخش پایانی مصاحبه خود در مورد اسامی زیر بیان کرد: شهید رجایی: اسطوره ی ایثار و اخلاص شهید باهنر:تدبیر و عقلانیت آیت الله هاشمی رفسنجانی: مرد سیاست علی لاریجانی: فیلسوف حکیم سید عزت الله ضرغامی: بچه حزب الهی نازی آبادی عطاء الله مهاجرانی:خیلی از او تنفر دارم. نادم و برگشته از انقلاب. محمدباقر قالیباف: مرد جهاد، فداکاری، شهادت و کار محسن رضایی: اسوه ی مقاومت،جهاد و ایثار در دوران دفاع مقدس غلامعلی حدادعادل: مرد فرهنگ و ادب
جمعه 29 فروردین 1393 16:31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 50]
صفحات پیشنهادی
مهمترین اخبار امروز رسانههای مجازی و مکتوب کشور گلایههای خاتمی از روحانی/ فرصت ۷۰۰ میلیارد دلاری که احمدین
مهمترین اخبار امروز رسانههای مجازی و مکتوب کشورگلایههای خاتمی از روحانی فرصت ۷۰۰ میلیارد دلاری که احمدینژاد از آن استفاده نکرد قرآنهای تحریف شده توسط سازمان منافقین سندتکذیب مطلب روزنامه ایران توسط آلن ایر بهترین هنرمندان کشور از نگاه پایتخت نشینان و انسانهایی که سازمانعلیخانی: احمدی نژاد به تاریخ پیوسته است
علیخانی احمدی نژاد به تاریخ پیوسته است کد خبر ۳۹۲۲۸۰ تاریخ انتشار ۲۳ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۰ ۵۴ - 12 April 2014 قدرت الله علیخانی نماینده ادوارششم هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی که این روزها در کسوت مشاور پارلمانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خانه ملت حضور دارد را اگر نخستین نمایعلیخانی: احمدی نژاد یک مهره سوخته است
علیخانی احمدی نژاد یک مهره سوخته است قدرت الله علیخانی نماینده ادوارششم هفتم و هشتم مجلس شورای اسلامی که این روزها در کسوت مشاور پارلمانی رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در خانه ملت حضور دارد را اگر نخستین نماینده منتقد به رفتارهای رییس دولت قبل محمود احمدی نژاد ندانیم بدون شکوزیر کشور دولت خاتمی: انتظار تکرار ادبیات «احمدینژاد» را از زبان «روحانی» نداشتیم
وزیر کشور دولت خاتمی انتظار تکرار ادبیات احمدینژاد را از زبان روحانی نداشتیم وزیر کشور دولت خاتمی با بیان اینکه انتظار تکرار ادبیات احمدینژاد از زبان روحانی را نداشتیم گفت اینکه مردم در سفرهای استانی پشت سر آقای روحانی بدوند خیلی قابل قبول نبود به گزارش جام نیوزخانه اهدایی احمدینژاد به ریچارد فرای چهشد؟
خانه اهدایی احمدینژاد به ریچارد فرای چهشد اما سرنوشت خانه تمیزی این که همین یک ماه قبل خانه به شخصی فروخته شد تا تبدیل به یک هتل سنتی شود و بدین ترتیب عاقبت بخیر شد که بر سر در کاروانسرایی تا آخر به گزارش نامه نیوز رسول جعفریان در بخش وبلاگ خبرآنلاین نوشت آنچه دسقای بیریا:ما ارتباطی با احمدینژاد و تصمیمات وی نداریم/جانشین آیتالله خوشوقت در شورای فقاهتی جبهه پایداری ا
سقای بیریا ما ارتباطی با احمدینژاد و تصمیمات وی نداریم جانشین آیتالله خوشوقت در شورای فقاهتی جبهه پایداری انتخاب شد سخنگوی جبهه پایداری از انتخاب جانشین آیتخوشوقت در شورای فقهای جبهه متبوعش خبر داد به گزارش نامه نیوز حجتالاسلام ناصر سقای بیریا سخنگوی جبهه پایداری امروز درروایت جدید مصلحی از ماجرای قهر یازده روزه احمدینژاد
روایت جدید مصلحی از ماجرای قهر یازده روزه احمدینژاد ماجراي جدال وزيراطلاعات سابق با محمود احمدي نژاد آنقدر مهم بود که رييس جمهور وقت را يازده روز خانه نشين کرد به گزارش آريا از آن ماجراي قهر يازده روز هزار و يک روايت وجود دارد از حرف هاي آيت الله جنتي به محمود احمدي نژاد تا پاز ارتباط جبهه پایداری با احمدی نژاد و جلیلی تا مذاکرات هسته ای و انتخابات مجلس دهم
مشروح نشست خبری سخنگوی جبهه پایداری از ارتباط جبهه پایداری با احمدی نژاد و جلیلی تا مذاکرات هسته ای و انتخابات مجلس دهم خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام سقای بیریا درباره فعالیتهای جبهه پایداری در انتخابات مجلس دهم گفت نباید به انتخابات زودهنگام دامن بزنیم چرا که انتخابات ملزوماتیفارس چگونه فارس شد؟(5) از اعلام اصول حاکم بر تا روایت مرعشی از بیعرضگی تیم خاتمی و نانبری احمدینژاد!
فارس چگونه فارس شد 5 از اعلام اصول حاکم بر خبرگزاری فارس تا روایت مرعشی از بیعرضگی تیم خاتمی و نانبری احمدینژاد نخستین مدیرعامل خبرگزاری فارس از اصول حاکم بر خبرگزاری فارس میگوید و خاطراتی از جمله روایت مرعشی از بی عرضگی تیم خاتمی و نانبری احمدی نژاد را مرور کرده است خبرگزخانهای که احمدینژاد به ریچارد فرای داد چه شد؟
خانهای که احمدینژاد به ریچارد فرای داد چه شد اخیرا پس از درگذشت آقای فرای دیدم که یکی از سایت ها آن خبر را به عنوان خبر تحقق یافته و قطعی انعکاس داده است در سایت بیست که نمی دانم متعلق به کیست شرح حالی و عکسی از فرای بود و بعد هم این جمله کد خبر ۳۹۰۰۱۵ تاریخ انتشار ۱۴ ف«سهشنبههای وبلاگی» ماجرای روحانی و «آوار» احمدینژاد/ راز زمان و مکان شهادت شهدای ناهی ا
سهشنبههای وبلاگیماجرای روحانی و آوار احمدینژاد راز زمان و مکان شهادت شهدای ناهی از منکر برنامههای جدید دولت برای تکریم ایرانیان تنهایی یک شهید عکساز سخنان رئیس جمهور در خصوص دولت نهم و دهم تا تفاوتهای جشن ملی فنآوری هستهای امسال با سالهای گذشته و قارچ ویلاهای عجیب درخانهای که احمدینژاد به فرای داد چه شد؟
خانهای که احمدینژاد به فرای داد چه شد یکی از این اخبار داستان اهدای یک باب خانه قدیمی در اصفهان به ریچارد فرای ایرانشناس تازه گذشته بود رسول جعفریان نوشت آنچه در پی می آید حاصل جستجوی اندک بنده است بنابرین اگر دوستی یا مرکزی یا موسسه ای خبر یا اخبار دیگری در این باره دارپایداری: احمدینژاد هیچ ارتباطی با ما ندارد
پایداری احمدینژاد هیچ ارتباطی با ما ندارد سخنگوی جبهه پایداری در پاسخ به سؤالی مبنی بر فعالیتهای انتخاباتی احمدینژاد تصریح کرد ما هیچ ارتباطی با وی و تصمیمگیریهای او نداریم و آنها خودشان باید پاسخگوی اعمالشان باشند هر مسئولی در یک برههای وظیفه خود را انجام میدهد و ما بخانه ای که احمدی نژاد در اصفهان به ریچارد فرای داد چه شد؟
خانه ای که احمدی نژاد در اصفهان به ریچارد فرای داد چه شد وبلاگ > جعفریان رسول - آنچه در پی می آید حاصل جستجوی اندک بنده است بنابرین اگر دوستی یا مرکزی یا موسسه خبر یا اخبار دیگری در این باره دارد بهتر است به صورت کامنت یا به هر صورت دوست دارد جایی درج کند تا بر اطآشتیکنان خارج از پاستور احمدینژاد با وزیری که بخاطرش 11 روز خانه نشین شد/مصلحی: با احمدی نژاد قبل عید دیدار
آشتیکنان خارج از پاستور احمدینژاد با وزیری که بخاطرش 11 روز خانه نشین شد مصلحی با احمدی نژاد قبل عید دیدار داشتم رابطه ما دوستانه است آقای مصلحی توضیح دادند که رابطه ما با آقای احمدینژاد از قدیم دوستانه بوده است و مسائل کاری پیش آمد که بنده چون طبق تکلیف عمل کرده بودم از تغیبحران دارو، خانم وزیر و احمدینژاد در گفتگو با باقر لاریجانی: گفته بودند برکنارش کنید تا ارز بدهیم
بحران دارو خانم وزیر و احمدینژاد در گفتگو با باقر لاریجانی گفته بودند برکنارش کنید تا ارز بدهیم جامعه > سلامت - قائممقام وزیر بهداشت در دولت دهم میگوید که از سال ۸۸ توصیهها و فشارهایی برای برکناریاش از سوی ریاستجمهوری وجود داشت اما این فشارها در دیماه ۹۱ بهروایت شاکی احمدینژاد از روز حادثه
روایت شاکی احمدینژاد از روز حادثه آقای احمدینژاد باید جواب دهد چرا این کار را کرد کسی که نمیتواند امنیت مردم را تامین کند چرا سفر میکند مردم مهم هستند یا سخنرانی او اگر ما نباشیم او برای چه کسی سخنرانی میکند کد خبر ۳۹۳۰۶۵ تاریخ انتشار ۲۵ فروردين ۱۳۹۳ - ۲۰ ۳۴ - 14 April-
گوناگون
پربازدیدترینها