تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر جوان مؤمنى كه در جوانى قرآن تلاوت كند، قرآن با گوشت و خونش مى آميزد و خداوند ع...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836245606




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نادان ترین مردم دنیا کجا زندگی می کنند؟


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



نادان ترین مردم دنیا کجا زندگی می کنند؟




به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس کودک جام نیوز، در زمان‌های قدیم، دو روستای کوچک در فاصله نه‌چندان دور از هم قرار داشتند. یکی از روستاها این طرف رودخانه بود و روستای دیگر آن طرف رودخانه. اسم یکی از روستاها «پایین‌رود» بود و اسم دیگری «بالارود». در روستای پایین‌رود، مردمی نادان زندگی می‌کردند. حال و روز خوبی نداشتند و به جز خانه‌های روستایی، ساختمان به‌دردبخوری در آن‌جا دیده نمی‌شد.   مردم روستای بالارود، وضع مالی‌شان بهتر بود و از کشت و کارشان فایده بیشتری می‌بردند. مهم‌تر از همه این‌که در روستای بالارود، یک منار هم وجود داشت. منار روستای بالارود، در اصل کوره‌ای بود که برای آجرپزی راه انداخته بودند. در آن روستا مردم علاوه بر کشاورزی، آجر هم درست می‌کردند. به همین دلیل، خانه‌هایشان آجری بود و شکل و قیافه بهتری داشت. مردم پایین‌رود خیلی دلشان می‌خواست که وضع بهتری داشته باشند، دلشان می‌خواست خانه‌های آن‌ها هم آجری باشد، نه خشت و گلی. اما خودشان نمی‌توانستند کوره‌ای به آن بلندی بسازند و آجر بپزند. ساکنان روستای پایین‌رود، هر وقت فرصتی پیدا می‌کردند، دور هم جمع می‌شدند و با حسرت از وضع زندگی ساکنان روستای بالارود حرف می‌زدند.  

  این گفت‌وگوها ادامه پیدا کرد تا این‌که یک روز همه به این نتیجه رسیدند که اگر آن‌ها هم یک منار بزرگ داشتند و آجر درست می‌کردند، هم وضع مالی‌شان خوب می‌شد و هم می‌توانستند خانه‌هایشان را با آجر بسازند. مردم روستای پایین‌رود، جمع شدند و برای به‌دست‌آوردن یک منار آجرپزی فکرهایشان را روی هم ریختند و در آخر به این نتیجه رسیدند که در یک شب تاریک، به روستای بالارود بروند و منار روستا را بدزدند و به روستای خودشان بیاورند! شبی تاریک و بی‌مهتاب، پنجاه نفر از جوانان قوی و زورمند پایین‌رود، بیست رأس الاغ چاق و چله برداشتند و به طرف بالارود حرکت کردند.   از روی پل رودخانه گذشتند و رفتند و رفتند تا به کوره آجرپزی رسیدند. در ده بالارود، همه بی‌خبر از نقشه و برنامه پایین‌رودی‌ها، در خانه‌های خود خوابیده بودند. پایین‌رودی‌ها وقتی مطمئن شدند که کسی آن‌ها را ندیده، طناب‌هایشان را حاضر کردند و چند رشته طناب به دور منار بالارودی‌ها بستند. بعد هم همه با هم زور زدند و طناب‌ها را کشیدند تا مناره را از سر جایش تکان بدهند. آن‌ها الاغ‌هاشان را زیر منار به صف کرده بودند تا وقتی منار افتاد، به پشت الاغ‌ها بیفتد. پیرمردی که در کوره آجرپزی کار می‌کرد و همان‌جا هم زندگی می‌کرد، سر و صدای پایین‌رودی‌ها را شنید. از تاریکی شب استفاده کرد و پاورچین پاورچین خودش را نزدیک آن‌ها رساند و حرف‌هایشان را شنید و فهمید که قضیه از چه قرار است.   در دلش به نادانی پایین‌رودی‌ها خندید و گفت: «منار را که نمی‌شود از جا کند و دزدید. این‌ها چقدر نادان هستند.» مردان قوی طناب‌ها را با زور می‌کشیدند و عرق از سر و رویشان می‌ریخت؛ اما هرچه تلاش می‌کردند کمتر به‌نتیجه می‌رسیدند. پیرمرد دلش به حال مردم ساده‌دل سوخت. سرفه‌ای کرد. یکی با عجله به طرف او رفت تا دهانش را ببندد.   اما پیرمرد گفت: من هم خسته شده‌ام، دوست دارم با این منار به روستای شما بیایم، اما این منار نصفش زیرزمین است. شما که می‌خواهید منار را بدزدید فکر پنهان‌کردن آن را هم کرده‌اید یا نه؟ یکی گفت: چه فکری باید می‌کردیم؟ پیرمرد گفت: اول باید یک چاهی با عمق دو برابر منار می‌کندید و بعد به فکر دزدیدن منار می‌افتادید؛ چون باید منار را پنهان کنید تا آب‌ها از آسیاب بیفتد. مردم پایین‌رود گفتند: پیرمرد راست می‌گوید، ما باید اول چاه خیلی عمیقی بکنیم و بعد برای دزدی منار بیاییم. پایین رودی‌ها برگشتند، اما هرگز نتوانستند چاهی را که برای دزدیدن منار لازم بود بکنند. به کسی که مقدمات یک کار بزرگ را فراهم نکرده باشد، می‌گویند: «اول چاه را بکن، بعد منارش را بدزد!»   مجله افق حوزه/ 2006




۱۳۹۳/۱/۲۸ - ۲۳:۴۰




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن