واضح آرشیو وب فارسی:فارس: وداع کاشانیها با دو شهید شناسایی شده/3
مادران کاشانی رسم مادری را به جای آوردند
در حالی پیکر دو شهید شناسایی شده کاشانی توسط مردم این شهرستان تشییع شد که بازگشت آنها پس از 26 سال به کاشان، تب و تاب خاصی را در میان خانواده شهدا و مردم دارالمؤمنین پدید آورد.
به گزارش خبرگزاری فارس از کاشان، همین دو روز پیش بود که روزنامه خبر خوش را با تیتر «محمد جعفر برگشت» به حسن زیلوچی عرضه میکنند و در همین هنگام بود که غلامرضا معصومی با لبخند همراه با اشکش کارت دعوت میهمانی ابدی احمدش را به همگان نشان میدهد. آری بالاخره این رمان فراق در تجدید چاپ بیست و ششم متوقف شد و این مستند هجران با پایانبندی وصال همراه گشت تا در نهایت چشمهای همیشه منتظر خانواده این دو مسافر، مجال پلک زدن یابند. دیگر فروردین برای حسن زیلوچی بوی دلتنگی نمیدهد و بهار برای غلامرضا معصومی صدای خشخش پاییز جدایی را تداعی نمیکند چراکه پسران را همان طور که در این ایام به سفر معنوی فرستادهاند از قضای روزگار در همین ایام مجال دیدارشان را یافتهاند. ساعتها پیش بود که قدرشناسان کاشانی نماز عشق بر پیکر این عشقبازان به جای آوردند و از پروردگارشان خواستند تا آنان را قبله زندگیشان قرار دهد تا مبادا با انحراف مقصود آداب رفتاریشان به سمت و سویی غیر از مقصد، آنها را به باطل گراید. کاشانیها آداب تشییع را نیز چه نیکو به جای آوردند و ادب مشایعت مسافران و مجاوران حضرت حق را چه باشکوه نشان دادند، دستهایی که به ارتفاع اخلاص مردمان کویر بالا آمد و دوشهای ارادتی که توفیق نشستن گهواره ابدی دو شهید این خطه را پیدا کرد. اما بگذارید کمی هم از دریچه شهیدان به این بدرقه باشکوه بنگریم...نمیتوان گفت چه حسی نسبت به کاشان امروز دارند شاید خاطرات کودکیشان را در این خطه با هم مرور میکنند اما چیزی که به یقین میدانیم آن است که آنان خوشحال هستند که آمدنشان بهانهای شده تا بعضی از مدیران و مردم روزگار ما باز دفاع مقدس را حتی اگر برای چند ساعتی نیز که شده به یادشان آورند. اما شاید حال «احمد»مان کمی با «محمد جعفر» متفاوت باشد، چراکه در حالی از کوچ 26 ساله برمیگردد که دیگر چشمان کسی که گریههایش آیین ریختن آب بدرقهاش را برگزار میکرد و دستانی که ساک اعزام او را بست را در میان جمعیت نمیبیند؛ مادری که تا آخرین لحظات حیاتش دیدگانش قاب در را نشانه رفته بود تا مگر احمد معصومی با لبخندش در را باز کند و بگوید«مادر! سلام». اما به گمانم احمد دلگیر نیست! چراکه به جای مادری، صاحبان چادر مشکی خطه کویر رسم مادری را برایش به جای آوردند که با گل صلوات و گلاب اشک به استقبالش آمدند. آری امروز دو مزار دیگر بر قبور گلزار شهدای کاشان اضافه شد و دو عکس زیبای دیگر به آلبوم عکس یکهزار و 700 برگی شهدای کاشان افزوده گشت. انتهای پیام/63009/ذ30
93/01/27 - 00:23
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]