تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835020037




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تبیین و نقد اندیشه دینی هگل


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تبیین و نقد اندیشه دینی هگل
به‌رغم تحول و تطور در اندیشه دینی هگل از دوره توبینگن تا یِنا، و نیز حرکت وی از دین یونانی به‌سمت دین طبیعی و قومی، در مجموع اندیشه واحدی را دنبال می‌کند و می‌توان او را مدافع حضور دین در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی جامعه دانست.

خبرگزاری فارس: تبیین و نقد اندیشه دینی هگل


بخش اول چکیده یکی از مهم‌ترین بحث‌ها بین هگلیان جوان و شارحان هگل این است که دین در نظام فکری و فلسفی هگل چه جایگاهی دارد و آیا او در طول حیات فکری خود رویکرد واحدی به مقوله دین داشته است. در این نوشتار تبیین می‌شود که: اولاً دین در نظام فکری ـ فلسفی هگل جایگاه ویژه‌ای دارد و از ضروریات حیات اجتماعی بشر بشمار می‌رود؛ ثانیاً نمی‌توان به‌سادگی او را فیلسوفی ملحد و خداناباور قلمداد کرد؛ ثالثاً، اگرچه ایجابیت دین یهود و مسیحیت، موجبات انحراف فکری عمیقی را در پیروان آنها فراهم آورده است، نباید ادیان الهی و وحیانی، به‌ویژه دین مبین اسلام را نیز دینی ایجابی، عقل‌ستیز و معارض با آزادی و حقوق شهروندی دانست. واژگان کلیدی دین متعین، دین قومی، ایجابیت، اسلام، مسیحیت، هگل. طرح مسئله یکی از مهم‌ترین مسائلی که همواره محل اختلاف هگلی‌های راست و چپ و دیگر شارحان هگل بوده است، رویکرد او به مقوله دین است. در این زمینه دو پرسش اساسی مطرح است: یکی اینکه، آیا اندیشه دینی هگل و موضع او در مقابل دین از دوره جوانی تا دوره کمال فکری وی تعارض داشته یا اینکه او در مجموع رویکرد واحدی نسبت به دین داشته است؟ دیگر اینکه، آیا می‌توان با بررسی دقیق آثار دینی و فلسفی هگل در مجموع وی را فیلسوف مدافع دین در نظر گرفت یا اینکه باید او را در زمره فیلسوفان خداناباور و غیردیندار قلمداد کرد؟ ازاین‌رو در این مقاله به تبیین جایگاه و نقش دین در نظام فکری هگل خواهیم پرداخت. برای این منظور، ابتدا نگاهی گذرا به آثار اولیه هگل جوان در باب دین ضروری می‌نماید. سپس به اندیشه دینی متأخر هگل در دوره اقامت وی در یِنا پرداخته می‌شود و در پایان، ضمن بررسی سیر تطور مفهوم دین در اندیشه وی، به تحلیل دیدگاه او پرداخته خواهد شد. هگل در دوره جوانی به‌همراه هولدرلین و شلینگ در مدرسه دینی توبینگن به تحصیل اشتغال داشت. شارحان وی حیات هگل جوان را در این زمان به چهار دوره مجزا  تقسیم کرده و بر این باورند که در هریک از دوره‌های بعدی، مسائل و معضلات مراحل قبلی تکامل و بسط یافته‌اند و شکل کامل این ایده‌ها در فلسفه متأخر هگل پدیدار شده است. نکته مهمی که باید در بررسی آثار وی بدان توجه داشت، این است که اصطلاح دین در آثار الهیاتی هگلِ جوان دست‌کم در سه معنای متفاوت به‌کار رفته است. او در رساله توبینگن  در مقابل «دین ایجابی»  یا شریعت مسیح که اصطلاحاً «دین مُنزل»  نامیده می‌شود، از واژه «دین طبیعی» استفاده می‌کند و مراد او دینِ مبتنی بر عقل، آزادی، استقلال و طبیعت فکری انسان است. حال آنکه دین ایجابی از نظر وی عبارت است از دستگاهی از اصول و عادات مذهبی که مدعی هدایت اندیشه و عمل آدمی با استناد به مرجعیتی بیرون از عقل و برپایه اعتقاد و تعبد دینی است. هگل در آغاز دوره برن ـ به‌تأثیر از کانت ـ به‌تدریج از نظریه دین طبیعی عدول کرده، رؤیای تحقق یک «دین قومی»  و آشتی میان عقل و دین را در سر می‌پروراند؛ اما از دوره فرانکفورت به بعد و تا زمان درس‌گفتارهای فلسفه دین در برلین از آرا گذشته خود عدول کرد و از یک «دین فلسفی» سخن به میان می‌آورد. آثار دینی و الهیاتی هگل جوان الف) دوره توبینگن و دین طبیعی نخستین اثر فلسفی هگل پس از فراغت وی از تحصیل در مدرسه دینی توبینگن،  رساله توبینگن است که به چند نکته اساسی اشاره دارد: نیاز به دینی سرزنده و پویا، اهمیت دین قومی، اهمیت دولت شهرهای یونانی و ناکارآمدی و عدم کفایت مسیحیت. ازاین‌رو مقولات متعدد مطرح‌شده در این رساله، مانند دین سوبژکتیو، دین ابژکتیو و تمایز میان آنها، دین خصوصی  و دین عمومی  و نیز دین قومی در همین زمینه معنا می‌یابند. (Hegel, 1997: 44 - 45) رساله توبینگن درمجموع برخوردی انتقادی با دین رایج اروپایی است؛ زیرا مسیحیت فاقد نیروی حیات‌بخش (لازمه یک دین سرزنده و پویا) است. ازاین‌رو هگل در جستجوی دینی بود که بتواند افزون بر حیات خصوصی افراد، در حیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی آنان نیز تأثیرگذار باشد. آرمان دینی او در این زمینه، دین قومی یونان باستان بود. (Hegel, 1997: 2 - 3) او در این رساله همچنین میان دین ابژکتیو و سوبژکتیو تمایز می‌نهد و بر این باور است که دین ابژکتیو در درجه نخست ایمانی است که فرد به آن باور  دارد و می‌توان آن را به نظم درآورد، درباره آن مطلب نوشت و به‌صورت سخنرانی ارائه کرد. درنتیجه دین ابژکتیو، دنیای اسارت آدمی است و می‌توان آن را یک دین کلی و انتزاعی و سرد و بی‌روح نامید. در مقابل دین سوبژکتیو، در احساسات و اعمال تجلی و بروز می‌یابد و در قلب فرد دیندار، ظهور و حضوری فعال و سرزنده دارد. (Hegel, 1997: 43) این دین به مفهوم عام، همان دین آزادی است. ب) دوره بِِِِِِِِِرن او در این دوران، سه اثر معروف قطعات برن،  زندگانی مسیح  و استقرار شریعت در مذهب مسیح  را به رشته تحریر درآورد. این دوران دارای ویژگی‌هایی متفاوت از دوره توبینگن است و درون‌مایه فکری تازه‌ای در نوشته‌های او یافت می‌شود که حاصل مطالعات جدید وی در آثار کانت است. در رساله قطعات برن، بُعد اجتماعی دین مسیح و توانایی آن در تبدیل شدن به یک دین عمومی مورد انتقاد قرار می‌گیرد. در زندگانی مسیح  تصویری کاملاً بشری و متفاوت از عیسی مسیح ارائه شده است و او را نه یک پیامبری الهی، بلکه به‌منزله معلم اخلاق معرفی می‌کند. او در این رساله به اصل خدایی مسیح، کمترین اشاره‌ای ندارد و تفسیر الهیاتی شخص مسیح را رد می‌کند. رساله استقرار شریعت در دین مسیح  حاوی دو موضوعِ محوری است: 1. انتقاد به نهادهای مسیحیت ـ به‌ویژه کلیسا ‌ـ و ارتباط آن با دولت؛ 2. مقایسه مسیحیت با دین یونانی و اخلاق کانتی. به‌نظر هگل، اخلاق مسیحیت به‌هیچ‌وجه بر اصل خودمختاری اراده انسان بنا نهاده نشده است و به بررسی این مسئله می‌پردازد که آیا دین امری عقلی است یا تاریخی و به‌بیان دیگر، آیا تشریعی یا مستقر  بودن تاریخ یک دین به ذات آن بازمی‌گردد. او بر این باور است که مسیحیت در طول تاریخ رفته‌رفته به دینی مستقر تبدیل شده است. ازاین‌رو کلیسای کاتولیک را به‌دلیل دخالت در امور دولتی و فقدان آزادی در آن به چالش می‌کشد. (هگل، 1386: 83 ـ 77) ج) دوره فرانکفورت مهم‌ترین نوشته‌های هگل در این دوران، رساله عشق و روح مسیحیت و سرنوشت آن است. البته اختلاف میان دوره فرانکفورت و بِرن، کمتر از اختلاف میان دوره‌های برن و توبینگن نیست. همان‌گونه که در دوره برن، پیرو مطالعات هگل در باب کانت، بحث دین قومی در مقابل دین طبیعی و نیز آشتی میان عقل و دین به میان می‌آید، در دوره فرانکفورت نیز مفهوم تاریخ به میان می‌آید و شاهد حضور پررنگ‌تر تاریخیت همراه با عناصر غیرعقلانی در تفکر هگل هستیم. این رساله منعکس‌کننده ارتباط میان متناهی و نامتناهی است که در این سال‌ها مسئله محوریِ اندیشه هگل بوده است. (هیپولیت، 1386: 62) وی در این اثر همچنین به بررسی پیشینه مسیحیت یا روح یهودیت می‌پردازد و بر این عقیده است که موسی× اگرچه رهایی‌بخش قوم بنی‌اسرائیل بود، با قانون‌گذاری خود یهودیان را به بند کشید. آزادی بنی‌اسرائیل آزادی بنده‌وار بود، نه اینکه این آزادی نتیجه تلاش قهرمانانه خود آنان باشد. موسی در عین رهایی‌بخشی و باز کردن یوغ بندگی و اسارت از گردن قوم یهود، یوغ دیگری بر گردن آنان نهاد. اعطای نعمت ازسوی خداوند به بنی‌اسرائیل در قبال قول به عبودیت و بندگی و سلب آزادی و به اسارت رفتن بنی‌اسرائیل بود. بدین‌ترتیب رابطه میان انسان و خدا، رابطه خدایگان و بنده شد و این رابطه، روح قوم یهود را شکل می‌داد. (Hegel, 1948: 185 - 187) د) دوره ینا و هایدلبرگ هگل در دوره ینا، فلسفه را در جهت بیان معنای زندگی انسان در تاریخ آگاهی، ابزاری بهتر از دین می‌یابد. (هیپولیت، 1386: 20) او همچنین «قوم» را جایگاه تحقق عقل و تنها مقصد فرد می‌داند و معتقد است اخلاقیات در آن تحقق می‌یابد. به‌باور وی، تاریخ جهان به‌صورت قوم و بشریت به‌صورت اقوام گوناگون تحقق یافته‌اند. توجه او به دین نیز در این دوره از آن جهت است که دین را یکی از دقایق ذاتی روح و قوم می‌داند. وی در این دوره به ساختار درونی فلسفه دین اشاره کرده، سه شکل دین را ـ که در تاریخ جهان ظاهر شده‌اند و در تطابق با دقایق  منطقی این‌همانی،  تمایز  و وساطت  می‌باشند ـ از هم بازمی‌شناسد. دین در آثار متأخر هگل هگل از سال 1801 به بعد که دوره اقامت او در دانشگاه ینا بود، در مورد موضوعات مختلفی مطلب نوشته و سخنرانی کرده است؛  اما پس از گذشت 20 سال نخستین‌بار در ترم تابستانه سال 1821 در دانشگاه برلین به ارائه سخنرانی در باب فلسفه دین پرداخت؛ درس‌گفتارهایی که سه‌بار دیگر در خلال سال‌های 1824، 1827، و 1831 آن را تکرار نمود و هیچ‌گاه خود به انتشار آن مبادرت نورزید. وی در این درس‌گفتارها خداوند را نه یک موجود فراحسی و «عالی»  که شرط غایی امکان یک تجربه دینی در نظر می‌گیرد. البته مراد از فراحسی بودن خدا، غیر واقعی بودن او نیست؛ بلکه خدا در نظر وی «واقعیت مطلق»  و موجودی در خود و برای خود  است. درعین‌حال، تنها از طریق واقعیت این عالم و در آن قابل درک است. (Goldstein, 1988: 11 - 12) شاکله کلی درس‌گفتارهای فلسفه دین هگل به روش دیالکتیکی چنین است: در بخش نخست این درس‌گفتارها هگل به تعریف و بررسی واژه «مفهوم»، در ترکیب اضافی «مفهوم دین» می‌پردازد. (Ibid: 16) در بخش دوم (دین متعین)، مفهوم دین از منظر قطعی و متعین آن بررسی می‌شود و هدف آن به تصویر کشیدن اشکال مختلف آگاهی است که ایده مطلق آن را مفروض می‌شود و از طریق تاریخ ادیان به‌دست می‌آید. در بخش سوم (دین کامل یا مُنزل)  هگل به همان مباحثی می‌پردازد که پیش‌تر در فصل هفتم پدیدارشناسی روح (C) تحت عنوان «دین وحی»  و نیز در بخش سوم دائرة‌المعارف علوم فلسفی (B3) با نام «دین وحیانی»  به‌عنوان یک مبنای ثابت از آن بحث نموده بود. (Hegel, 1984 A: 60) الف) اقسام دین متعین 1. دین طبیعی هگل بر این باور است که اولین شکل دین متعین، «دین طبیعت»  یا دین بی‌میانجی است. مراد وی از دین طبیعت چیزی است که انتظار می‌رود آدمی از طریق عقل خود یا نور طبیعی عقل  قادر به ادراک آن در مورد خداوند باشد. از این منظر، دین طبیعی در مقابل «دین مُنزل» قرار دارد و عقل آن را عرضه می‌کند. مرحله دوم، «دین متعالی» یا تعالی امر روحانی به فراتر از امر طبیعی در یونان و دین یهود است. مرحله سوم نیز «دین اقتضایی» یا «قصدی»  یا زمانی است که خداوند دارای قصد و غرضی باشد؛ هرچند مراد هگل بیشتر یک هدف بیرونی است تا هدفی صرفاً روحانی. (Hegel, 1984 A: 209) بنابراین او از ادیان شرقی (دین طبیعت)، به دین یهود یا دین جمالی یونان و سپس به روم و مسیحیت که ادیان اقتضایی هستند، گذر می‌کند. به‌نظر هگل، پیروان دین طبیعت هنوز هیچ ادراک درستی از خدا و جهان پس از مرگ و جاودانگی نداشته‌اند و معتقد بودند افراد و اموری وجود دارند که بر طبیعت فرمان می‌رانند. به‌نظر هگل، برخلاف اشکال سه‌گانه ادیان جادویی (دین بودا، دائو و هندوئیزم)، در «دین نور» در ایران باستان با کلیت محض و بسیط و خدایی مواجه هستیم که به‌مثابه امری در خود و برای خود شناخته می‌شود؛ خدایی که در درون خود، متعین و خیر است. 2. دین متعالی به‌باور هگل، دین متعالی که در آن امر روحانی به فراتر از حد طبیعت گذر می‌کند و به‌گونه‌ای از آزادی دست می‌یابد، دارای دو مرحله است: یکی دین یونانیان (دین جمالی) که دین نامتناهی و انسانیت است؛ زیرا در خدایان یونانی، خدا نخست در عینیت خود و سپس در آیین‌های دینی متجلی می‌شود. دیگری دین یهود (دین جلالی) است که به‌اعتقاد هگل، فقط دین مُنزلی نیست که در رقابت با مسیحیت و برخلاف دین عقلانی باشد؛ بلکه همچون دین مسیح در عقلانیت تاریخ ایفای نقش نموده و همراه با ادیان اولیه (دین طبیعی) در رشد و تعالی عقلانی جامعه و استقرار آزادی تأثیرگذار بوده است. هگل بر این باور است که خدا در دین یهود حکمت است و این حکمت در آغاز هنوز انتزاعی و درونی است و به‌همین دلیل در این مرحله، دستورات خداوند و آنچه وضع یا مشخص می‌کند، به‌صورت بی‌واسطه است. خدا در این دین چیزی است که از پیش فرض می‌شود و نفسانیتی است که با خویش مرتبط است. (Hegel, 1984 A: 371) البته وی رویکرد دین یهود نسبت‌به خدا را تام و تمام ندانسته و معتقد است در این دین، آدمی هنوز آزاد نیست؛ زیرا خدای یهود یک خدای صرفاً قومی است که خودش را وقف این قوم و ملت خاص نموده و این نوع آگاهی از خدا، آگاهی از یک خدای قومی و محدود است. 3. دین روم (دین اقتضایی) چنان‌که ملاحظه شد، هگل «دین طبیعی» را نخستین شکل دین متعین معرفی کرد؛ دومین قالب دین متعین، «دین روحانی» بود که شامل دین جمالی (یونان) و دین جلالی (یهود) می‌شد؛ او سومین شکل دین متعین را «دین اقتضایی» (روم) یا دین مبتنی بر سودمندی و غرض می‌داند که درحقیقت وضع مجامع دین جمالی و جلالی است. در این دین، اهداف شخصی و جزئی، ذیل یک هدف کلی و بیرونی که در اصطلاح همان دین فهم  است، جمع می‌شوند و حکومت یا سازمان و سرنوشت سیاسی مردمان مبتنی بر دین است. (Hegel, 1984 A: 379) ب) دین کامل چنان‌که اشاره شد، هگل در بخش نخست درس‌گفتارهای فلسفه دین به مفهوم دین به‌طور عام اشاره دارد و در بخش دوم ذیل عنوان «دین متعین» به بررسی دین در حالت جزئی و خاص آن روی می‌آورد و «دین اقتضایی» آخرین بخش از بخش‌های سه‌گانه دین متعین بود؛ اما در بخش سوم این درس‌گفتارها به «دین کامل»  می‌پردازد.  در این مرحله، خودِ مفهومْ متعلَّق خودش قرار می‌گیرد و به‌عبارتی دین کامل یعنی «خودآگاهی خدا». ازاین‌رو موضوع مورد بحث در بخش سوم دوباره «دین مُنزل» یا مفهوم دین، آن‌هم زمانی است که برای خود باشد. به‌نظر هگل، «دین کامل» یا دین مطلق یک «دین وحیانی»  است؛ اما این دین را همچنین می‌توان «دین مُنزل» نامید. به‌اعتقاد وی، چنین ایمانی که فاقد هرگونه بصیرت و اندیشه و اقناع است و به کاری جز مطالعه صرف کتاب مقدس توجه نمی‌کند، مرحله نازلی از ایمان و تدین است. او همچنین پیش‌داوری‌ها را عناصر دائمی تفسیر می‌داند که در شرح و تفسیر متون دینی تأثیرگذار هستند. ج) تعارض یا تطور در اندیشه دینی هگل با بررسی دقیق آرا و اندیشه‌های فلسفی و دینی هگل درمی‌یابیم همان‌گونه که فاکنهایم نیز توجه داده است، درس‌گفتارهای فلسفه دین، برخلاف نوشته‌های الهیاتی اولیه، دیگر حجیت و اقتدار بیرونی در یک دین ناب را ـ که پیش‌تر به‌شدت با آن مخالف بود ـ رد نمی‌کند. (Fackenheim, 1967: 156)  به بیان روشن‌تر، هگل در دوره جوانی خود، دین را به‌دلیل ایجابیت آن، عامل اصلی سلب آزادی بیرونی و عینی افراد در جامعه می‌دانست و نسبت‌به دو مقوله دین و دولت به‌مثابه دو نهاد اجتماعی موجود و مستقل (کلیسا و دولت)، نگاهی بیرونی داشت و معتقد بود دین به‌هیچ‌وجه نباید در امر حکومت و دولت مداخله نماید؛ حال آنکه در درس‌گفتارهای فلسفه دین، افزون بر اینکه نسبت‌های درونی و بنیادی دین ـ و دولت ‌ـ و معانی فلسفی آن را مدنظر قرار می‌دهد، نگاه او به مقوله دین ـ به‌ویژه پروتستانتیسم ـ حالت دشمنی و ستیزه‌جویانه گذشته را ندارد؛ علاوه بر اینکه، در تحقق یک دولت مقتدرِ عقلانیِ فراگیر، برای دین نیز جایگاهی قائل است و اعتقاد دارد «دین سوبژکتیو» می‌تواند در این زمینه دولت را یاری کند و با نهادینه ساختن اخلاق در جامعه، به‌منزله ابزاری در خدمت دولت، مقدمات تحقق عینی آن را فراهم آورد. د) نقد یا دفاع هگل از دین هگل هم در آثار دوره جوانی و هم در آثار دوره سالخوردگی خود به‌انحای گوناگون به نقد دین، به‌ویژه مسیحیت می‌پردازد و بحث «خداباوری» و دینداری یا «الحاد» و عدم باور هگل به خدا یکی از مهم‌ترین مسائلی بود که شکاف میان هگلیان راست و چپ را به‌وجود آورد.  باید توجه داشت که نقد هگل از دین را نباید در زمره انتقاداتی بشمار آورد که ـ مثلاً ـ هیوم در کتاب گفتار در باب دین طبیعی مطرح می‌کند: تأکید بیش از اندازه هگل بر ادیان ایجابی در فلسفه تاریخ بَعدی هگل نباید ما را به نتیجه‌گیری شتاب‌زده درباره باورهای دینی خود او بکشاند؛ اگرچه بی‌گمان این نکته درست است که هگلِ پیر برای دین، نقش بسیار مهم‌تری قائل است تا هگل جوان. برخورد او با دین همیشه دوپهلو و حتی تناقض‌آمیز بوده است. (لوکاچ، 1386: 572) چنان‌که بایزر توجه داده است: هگل اگرچه در دوره اقامت در توبینگن و برن به‌دلیل تأثیرپذیری از آموزه ایمان اخلاقی کانت علاقه چندانی به دین و مسیحیت نداشت، اما او ضد الهیات نبود و درواقع آن را بین‌الهلالین می‌نهاد. علاقه دینی او را می‌توان از تفکیک وی میان دین سوبژکتیو و دین ابژکتیو دریافت. (Beiser, 2005: 127) همچنین لوکاچ در یکی از مقالات خود در این زمینه می‌نویسد: رویکرد هگل نسبت‌به مسیحیت و نقد وی از آن هیچ‌گاه به‌معنای خداناباوری ماده‌گرایانه نیست؛ بلکه او اصطلاحاً منتقد «ایجابیت» دین مسیح بود و به‌همین دلیل درصدد احیای آن و بازگرداندن این دین به یک «دین آزاد» بود. (Lukacs, 1975: 16) نقد اولیه هگل از مسیحیت، هم دارای معنای ایجابی است و هم دربردارنده معنای سلبی و منفی و چنان‌که هایدگر با ریشه‌شناسی واژه «نقد» در زبان یونانی (ọίνείνχ) یا (ςοχọίτίχ) نشان داده است،  این اصطلاح در زبان یونانی به‌معنای «سامان دادن و چیدن»  یا «خارج کردن یک امر ویژه و غیر معمول»  است.  برپایه این تعریف، واژه «انتقاد» در نظام فکری هگل، دیگر به‌معنای یافتن کاستی‌ها و نقاط ضعف دین و نمایاندن آن یا انکار دین نیست؛ بلکه دقیقاً به‌معنای یونانی این واژه، هشداری ازسوی هگل به خداباوران و خداناباوران، یا هشداری برای دینداران و غیر دینداران می‌باشد که دین فراتر از آن صورتی است که تصور شده است. ازاین‌رو نقد هگل از دین، نقد دینی است که ادراکی تصویری و خیالی از حقیقت دارد و تنها به‌صورت و قالب دین توجه دارد، نه مضمون و محتوای عقلانی آن. (Stern, 1998: 506) حاصل آنکه، تنها گزینه پیشِ روی خداباوری «الحاد» نیست و اگر چنین بیندیشیم، معنای نقد هگلی از دین را درنیافته‌ایم. پس آنچه هگل در این درس‌گفتارها و نیز پیش‌تر از آن در آثار الهیاتی دوره جوانی در نقد دین، به‌ویژه مسیحیت می‌گوید، نه مسیحیت، که شکل و قالب یا «مفهوم مسیحیت» (مسیحیت ایجابی) است؛ زیرا تناسبی با «مضمون و محتوای» این دین، یعنی «حقیقت» ندارد. افزون بر این، آنچه او به دفاع از آن می‌پردازد، نه مسیحیت، که مضمون و محتوای مسیحیتی است که او آن را حقیقت فلسفی در نظر می‌گیرد. درنتیجه نه می‌توان هگل را فردی دیندار و خداباور به‌معنای معمول و عرفی آن دانست و نه می‌توان خداناباور و غیرمعتقد به دین پنداشت؛ بلکه او فقط فیلسوفی است که درصدد عرضه یک دین عقلانی و قومی است که به‌گمان وی فاقد عنصر ایجابیت می‌باشد و می‌توان آن را «حقیقت دین» یا «دین حقیقی» نامید. منابع و مآخذ 1. ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی، 1374، تحف العقول عن آل الرسول(ص) ، تصحیح و تعلیق علی‌اکبر غفاری، قم، مؤسسة النشر الاسلامی. 2. لوکاچ، گئورگ، 1386، هگل جوان، پژوهشی در رابطه دیالکتیک و اقتصاد، ترجمه محسن حکیمی، تهران، نشر مرکز. 3. هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش، 1369، استقرار شریعت در مذهب مسیح، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر آگاه. 4. هگل، گئورگ ویلهلم فریدریش، 1387، حجیت و آزادی، ترجمه دکتر علی مرادخانی، مندرج در کتاب فیلسوف فرهنگ، جشن‌نامه دکتر رضا داوری اردکانی، به‌کوشش دکتر حسین کلباسی اشتری، مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، تهران. 5. هیپولیت، ژان، 1386، مقدمه بر فلسفه تاریخ هگل، ترجمه باقر پرهام، تهران، نشر آگاه. 6. Beiser, R. Frederick, 2005, Hegel, NewYork and London: Routledge and Taylor & Francis Group. 7. Fackenheim, Emil. L, 1967, The Religious Dimension in Hegel(ص) s thought, university of Chicago Press. 8. Goldstein, Y. D, 1989, Hegel(ص) s Lectures on the Philosophy of Religion, One - Volume Edition, The Lectures of 1827, Trans by: R. F. Brown, P. C. Hodgson, and J. M. Stewart with the assistance of H. S. Harris, University of California press. 9. Goldstein, Y. D, 2006, Hegel(ص) s Idea of Good Life, from Virtue to Freedom, Early Writings and Mature Political Philosophy, Netherlands: Springer. 10. Hegel, G. W. F, 1948, Early Theological Writings. Trans. T. M. Knox; with an introduction and fragments translated by Richard Kroner. Philadelphia: University of Pensylvania. 11. ____________ , 1984 A , Hegel(ص) s Lectures on the Philosophy of Religion - Volume 1, Introduction and the Concept of Religion, University of California Press. 12. ____________ , 1984 b, Three Essays, 1793 - 1795: The Tübingen Essay, Berne Fragments, and The Life of Jesus. Eds. and Trans. Peter Fuss and John Dobbins. Notre Dame, Indiana: University of Notre Dame Press. 13. ____________ , 1988, Hegel(ص) s Lectures on the Philosophy of Religion, One - Volume Edition, The Lectures of 1827, Trans by: R. F. Brown, P. C. Hodgson, and J. M. Stewart with the assistance of H. S. Harris, University of California press. 14. ____________ , 1997, Religion is one of our greatest Concerns in Life, Ed. By Peter C. Hodyson. 15. Hodgson, peter, 2005, Hegel and Christian Theology, A reading of the Lectures of Religion, Oxford University Press. 16. Heidegger, M, 1967, What is thing? Trans, W. B. Barton & V. Deutsch, Indiana: Gateway Editions Ltd. 17. Hodgson, Peter. C, 1997, G. W. F. Hegel: Theologian of the Spirit. Minneapolis: Fortress Press. 18. Inwood, Michael, 1985, Hegel, New York: Oxford University Press. 19. Lukacs, G, 1975, The Young Hegel, trans. R. Livingstone, London: Merlin press. 20. Stern, Robert, 1998, Critical Assessments, volume II, London & NewYork. 21. Yerkes, James, 1983, The Christology of Hegel, State University of NewYork Press. 22. Yovel, Yirmiyahu, 1998, Dark Riddle, Hegel, Nietzsche, and the Jews, Polity Press. منبع: فصلنامه اندیشه نوین - شماره 29 ادامه دارد ...

93/01/26 - 00:05





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن