واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۲۵ فروردين ۱۳۹۳ (۱۰:۲۸ق.ظ)
حمايت: کاخ آرزوها يا واحد چهل متري هم کف!
به گزارش خبرگزاري موج، حمايت نوشت: تا همين چند سال قبل که همه چيز سر جاي خودش بود، جوانان براي ازدواج عين بچه آدم، دختر مورد نظرشان را از بين دختران اقوام يا در و همسايه انتخاب ميکردند و به مادرشان ندا ميدادند «نو عروسي يافتم بس خوب فر » خانواده نيز بعد از مدتي پليس بازي و کارآگاه بازي و تحقيقات از در و همسايه، مادر را به همراه عمه خانم، خاله خانباجي يا يکي از بزرگان محل به منزل دختر خانم مي فرستادند و پس از رايزني و مذکرات اوليه 1+2 پيش نويس تفاهم نامه را امضا ميکردند و مقدمات خواستگاري رسمي را کليد ميزدند و باقي ماجرا .
بعد از ازدواج هم با دار و ندار يکديگر ميساختند تا زندگيشان قوام بگيرد و روي پاي خودشان بايستند.
اما الان دوره و زمانه به کلي تغيير کرده است و ملت سوراخ دعا را گم کردهاند. به قول شاعر «اي قطار، راهت را بگير و برو ... »با مالچ پاشي هاي انجام شده و زيتون کاري رو دامنه کوه، [ديگر نه کوه توان ريزش دارد و نه ريز علي پيراهن اضافه؛ ديگر هيچ چيز مثل سابق نيست!]
اين دوره زمانه کلمه نامزد به مخاطب خاص يا به عبارتي مخاطبان خاص تغيير پيدا کرده است. در اين وادي عده اي سر رشته و آدرس کاخ آرزوهايشان را در وي چت و وايبر و فيسبوک و ساير سايتهاي همسر يابي ميجويند. تا اينجاي داستان هم به ظاهر مشکلي نيست؛ ولي وقتي شب خواستگاري مخاطب خاص که در تمام تصاوير فيسبوک يا پروفايلش با عينک دودي بوده، رخسار مينمايد، کاخ آرزوهاي جوان مردم تبديل ميشود به يک واحد 40 متري همکف و به قولي «حجاب چهره جان را بذار سر جاش؛ جان مادرت!»
مراحل تحقيقات و پرس و جو از آشنايان و در و همسايه هم بالکل تغيير کرده و عده اي از عقلاي نسل جديد در شناخت وفاداري افراد بر اين باورند «عشقت را رها کن، اگر بازگشت از آن توست و اگر برنگشت از ابتدا نيز از آن تو نبوده است!» آخه لاکردار. اين چه راهکاري است که به جوان مردم نشان ميدهي!؟ مگر قرار است کبوتر بازي کند! صحبت از يک عمر زندگي است.
طول دوستيهاي خياباني و مجازي هم از عرضشان کمتر شده است و به قولي اين روزها پر طرفدارترين بازي در بين آدمها بازي با احساسات است.
بعد هم طرف به جاي دقت در انتخاب دوست و يا درد دل با بزرگتري، برادري، خواهري؛ باز هم به فيسبوک پناه ميبرد تا تنهايياش را علاج کند. «سهراب قايقت جا دارد!؟»
اخيراً هم که مد شده به سلامتي خواستگاري را در کافيشاپ برگزار ميکنند، بال مگس و شاخ آهو و مرجان دريايي را به عنوان مهريه در نظر ميگيرند، به جاي ماشين عروس، عروس بايد سوار درشکه شود (البته اين يکي بد نيست، در کنترل آلودگي هوا موثر است!) با کوچکترين بگو مگو «ما با هم تفاهم نداريم» و «چمدان بستن» علاج کار ميشود، بعد از طلاق هم روم به ديوار، عصاره افسنطين به روتون جشن طلاق برگزار ميکنند و هزار جور ادا و اصول ديگر که هيچکدام نه در تحکيم زندگي تأثير دارند و نه در ساخت زندگي جديد.
هر چند بخشي از اين گرفتاريها به استفاده نامناسب از اينترنت، گسترش شبکه هاي ماهواره اي و پخش فيلمها و سريالهاي خاک بر سري مربوط ميشود ولي بپذيريم ما نيز براي تقويت فرهنگ غني خودمان و ارزش گذاري آنها زياد تلاش نکرديم. بپذيريم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]