تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هر كس از مكّه بر گردد و تصميم داشته باشد كه سال بعد هم به حجّ برود، بر عمرش افزو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828682178




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خرید مغازه با دستفروشی در مترو


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: «شهر پر از دستفروش شده. آدم تو ماشین خودش هم آسایش نداره. انگار یه نوار ضبط‌شده میاد و جلوی گوش آدم می‌خونه. کم مونده ماشین لباسشویی و یخچال بیارن بفروشن». این را مسافر زن میانسال داخل مترو می‌گوید. اما گوش دستفروش‌ها به حرف‌هایش بدهکار نیست. جام جم سرا: هر کدام کار خودشان را می‌کنند. وقتی نگاهشان می‌کنی خستگی از سرورویشان می‌بارد اما همچنان ادامه می‌دهند و جوابشان تنها یک کلمه است. «مجبوریم»
به نقل از شرق، بلندگوی مترو به مسافران هشدار می‌دهد برای حفظ آرامش خودشان هم که شده از دستفروشان خرید نکنند. ناگهان در مترو باز می‌شود و فروشنده‌ها همراه مسافرها وارد می‌شوند و کیسه‌ها و کیف‌های بزرگ و کوچکشان را باز می‌کنند. هر که زودتر شروع کند و صدایش بلندتر باشد موفق‌تر است. یکی مسواک و آدامس‌هایش را به مسافران نشان می‌دهد و دیگری جالباسی‌های آویزی‌اش را به دستگیره‌های بالایی مترو آویزان می‌کند. قیمت اجناس داخل مترو بین هزارتا 10هزارتومان است. انگار وارد صحنه تئاتری شده‌ای که مسافران حکم تماشاچی و فروشنده‌ها بازیگرانش هستند.
هر از گاهی یکی با دست اشاره می‌کند تا کالای مورد نیازش را بخرد. هر کدام به شیوه خودشان بازاریابی می‌کنند. بعضی‌ها بازارشان گرم‌تر از بقیه است. تعدادی برای بازارگرمی از قدرت طنز استفاده می‌کنند و مشتری‌ها را سرگرم می‌کنند تا جنس‌هایشان را بفروشند. میان آن همه جمعیت دختری کلاه‌گیس‌های رنگ‌و‌وارنگش را روی سرش امتحان می‌کند و درباره قابلیت‌های بالای شست‌وشوی آنها می‌گوید. یکی برای بازاریابی مشتری‌ها را دعا می‌کند و دیگری از عمل قلب بچه‌اش می‌گوید. شاید به این وسیله کسی دلش درد بیاید و جوراب‌هایش را بخرد. فروشنده‌ها سن‌وسال‌های مختلفی دارند. از پیرزن و پیرمرد گرفته تا دختربچه‌ها و پسربچه‌های 6یا 7 ساله. کم‌کم مترو شلوغ‌تر می‌شود و جا برای نفس‌کشیدن نمی‌ماند. مامورهای قطار جلو در ایستاده‌اند و اجناس فروشندگان را جمع می‌کنند. یکی‌یکی خودشان را لای جمعیت گم می‌کنند و جنس‌هایشان را میان جمعیت پخش می‌کنند. مسافران مترو کمک می‌کنند تا مامورها نتوانند پیدایشان کنند.
یکی از مامورها در قطار را باز گذاشته و تا وقتی زن دستفروش از واگن بیرون نرفته اجازه حرکت را نمی‌دهد. همه اعتراض می‌کنند بالاخره قطار راه می‌افتد. زن دوباره جنس‌هایش را پس می‌گیرد و دوباره شروع می‌کند.
زن میانسالی که خودش را خانم تهرانی معرفی می‌کند، نسبت به بقیه بازار گرم‌تری دارد. بساطش انواع دستمال‌های آشپزخانه و دمکنی است آنها را به قیمت شش‌هزارتومان می‌فروشد. وقتی به او می‌گویم می‌خواهم به‌عنوان تازه کار وارد شوم به کوله‌پشتی‌ام اشاره می‌کند و می‌گوید: تو جوان هستی و می‌توانی. این کوله‌پشتی‌ات را باید پر از جنس کنی و هر روز از صبح تا شب توی مترو بچرخی. بچه‌هایی هستند که از صبح تا شب صدهزارتومان هم درآمد داشته‌اند. موفقیت در این است که صبور باشی و با بدرفتاری‌های مردم کنار بیایی. تعداد زیادی از بچه‌ها بودند که بعد از یک یا دوسال دستفروشی در مترو الان در گلشهر کرج مغازه‌دار شده‌اند و خودشان به صورت عمده‌فروش مشغول کار هستند.
اگر چند ماه خوب کار کنی درآمدت به ماهی یک‌میلیون‌تومان هم می‌رسد او درباره قیمت خرید و فروش جنس‌هایش می‌گوید: من هر دو، سه‌روز درمیان می‌روم مولوی و جنس‌هایم را از بازار آنجا تهیه می‌کنم. هر دستمال آشپزخانه را چهارهزارو400تومان می‌خرم و شش‌هزارتومان می‌فروشم. البته آنجا فروشنده‌هایی هستند که یکسری از جنس‌هایشان را برای فروشنده‌های مترو کنار می‌گذارند. قیمت‌ها را هم خودشان می‌دهند. بچه‌های مترو دستمال‌ها را هزارتومان می‌فروشند که کمتر کسی می‌خرد. اما من خیلی توان ندارم. ارزان‌تر می‌دهم تا زودتر تمام شود.
بعضی از آنها هم دستمال‌های سه‌قسمتی را تکی به قیمت سه‌هزارتومان می‌فروشند. تعداد زیادی از بچه‌ها بودند که بعد از یک یا دوسال دستفروشی در مترو الان در گلشهر کرج مغازه‌دار شده‌اند و خودشان به صورت عمده‌فروش مشغول کار هستند.
اگر چند ماه خوب کار کنی درآمدت به ماهی یک‌میلیون‌تومان هم می‌رسد. باید بدانی چه جنسی را مردم بیشتر نیاز دارند. سرتاسر مترو از فروشنده‌های لوازم آرایش پر شده. اینها دیگر فروش‌شان خیلی خوب نیست مگر اینکه خوب بتوانی مشتری را به قول معروف جوگیر کنی. قدرت بیانت خیلی مهم است. مشتری باید تصور کند اگر جنست را نخرد ضرر کرده. او درباره تفاوت درآمد دو یا سه‌سال پیش با امروز می‌گوید: خیلی کمتر شده.
چون مردم دیگر اشباع شده‌اند و حوصله خرید ندارند. اوایل برایشان خیلی جذاب بود که جنس‌هایشان را از مترو بخرند. او درباره خودش می‌گوید: من در کرج 15سال معلم قرآن بودم اما دیگر جواب هزینه‌های زندگی‌ام را نمی‌داد. وقتی وارد شدم به هیچ‌کدام از فامیل و خانواده‌ام نگفتم. اما کم‌کم من را توی مترو دیدند و شناختند. ما فروشنده‌های قدیمی داخل مترو هوای همدیگر را داریم و وقتی چندتایی باهم داخل یک واگن می‌شویم سعی می‌کنیم به نوبت جنس‌هایمان را تبلیغ کنیم. گاهی با هم رفت‌وآمد خانوادگی هم پیدا می‌کنیم شاگردهایم اول خیال می‌کردند اشتباه دیده‌اند اما وقتی که با آنها سلام‌وعلیک می‌کردم، می‌شناختند. کم‌کم وقتی زمان گذشت خودشان می‌گفتند چه خوب که‌داری کار می‌کنی.
من فقط عصرها از ساعت چهار تا 10شب کار می‌کنم و درآمدم 400 تا 500هزارتومان است. او پیشنهاد می‌کند برای درآمد بهتر از 10صبح تا 10شب را به مترو بیایم و کار کنم. معمولا ما فروشنده‌های قدیمی داخل مترو هوای همدیگر را داریم و وقتی چندتایی باهم داخل یک واگن می‌شویم سعی می‌کنیم به نوبت جنس‌هایمان را تبلیغ کنیم. گاهی با هم رفت‌وآمد خانوادگی هم پیدا می‌کنیم و دوستان چندین و چندساله می‌شویم. دیگری جوراب‌ها و کلیپس‌هایش را به نخ آویزان کرده و فریاد می‌زند. او یکی از دلایل کم‌شدن تعداد مشتری‌ها را هشدارهای لحظه به‌لحظه مسوولان مترو می‌داند.
با زیادشدن تعداد فروشنده‌ها در واگن رقابت سنگین شده و همه سعی می‌کنند بازار را به دست آورند. او درباره درآمدش می‌گوید: این همه بدو بدو به درآمدش نمی‌ارزد. از صبح تا شب باید این همه بار را با خودت جابه‌جا کنی و از ترس مامورها از این واگن به آن واگن پناه بیاوری آن وقت هنوز معلوم نیست درآمد معقولی داشته باشی یا نه!
فریاد می‌زند و با صدای تودماغی، شال‌های قرمز و رنگی‌اش را که یک سویش براق و سوی دیگرش مات است به مسافرها نشان می‌دهد. شال‌های دانه‌ای 10هزارتومانی را هفت‌هزارتومان از بازار خریده است. می‌گوید هر چه رنگش جیغ‌تر و جدیدتر باشد، قیمتش بالاتر است. ساعت نزدیک به 10شب است و مترو کم‌کم خلوت می‌شود.
دختر جوانی کیسه لاک‌هایش را به مسافران خسته‌تر از خودش نشان می‌دهد. یکی، دوتا از مسافرها لاک‌ها را روی انگشتان‌شان امتحان می‌کنند. می‌گوید: امروز صبح زود به بازار رفته‌ام و صدتا لاک با یک مارک خریدم. از صبح یک‌سوم آنها را فروخته‌ام. لاک‌ها را دانه‌ای هزارو500تومان می‌خرم و سه‌هزارتومان می‌فروشم. مشتری‌های خسته چانه می‌زنند تا لاک‌ها را به قیمت دوهزارتومان بفروشد اما زیربار نمی‌رود. لاک‌ها دست‌به‌دست می‌چرخد و دوباره وارد کیسه دخترک می‌شود. می‌گوید نزدیک به یک‌میلیون‌تومان درآمد دارم اما از صبح تا شب می‌دوم هزینه شهریه دانشگاهم را هم درمی‌آورم. زندگی در تهران خیلی ‌گران است. شهرستانی‌ها خیلی ارزان‌تر و راحت‌تر زندگی می‌کنند.
با اینکه مسوولان شهرداری بازارهایی را برای فروشندگان مترو در نظر گرفته‌اند تا کالاهای خود را در آنجا عرضه کنند اما نه‌تنها از تعداد دستفروشان مترو کم نشده که روزبه‌روز به تعدادشان اضافه می‌شوند. آنها معتقد هستند هیچ بازاری نمی‌تواند مانند مترو این همه مشتری را یک‌جا برایشان داشته باشد.|هدیه کیمیایی








٢۴ فروردین ١٣٩٣ ساعت ١٢:٢٧





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن