واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
ایران، نماینده خود را در سازمان ملل تغییر دهد
امروز باید بپذیریم که مقر سازمان ملل در نیویورک قرار دارد؛ آمریکا نیز خود را زخم خورده بحران سفارت آمریکا در ایران میداند.
مهدی مطهرنیا:کشورها در چارچوب رفتارهای سیاسی برخاسته از نگرشهای هستیشناسانه و معرفتشناسانه خود عمل میکنند و وارد اقدام میشوند. آنچه که در غرب اتمسفر گفتمانی حاکم بر رفتارها را میسازد ارزشهای برخاسته از نگرشهای منفعتمحورانه لیبرالیستی است؛ که از یک سو با مفاهیم تعریف شده در مکتب لیبرالیسم یعنی آزادی، برابری، برادری و دموکراسی سر و کار دارد و از سوی دیگر برآن است که بیشترین منافع را در چارچوب مکتب اصالت نفع از آن خود سازد. از این منظر تمام تلاش خود را به خرج میدهد که در عین تکیه بر ارزشهای لیبرالیستی، از این ارزشها به عنوان پلی در جهت مسیریابی منفعتی بهره ببرد. بنابراین در عین حالی که گامی به سوی حل و فصل پرونده هستهای برمیدارد، گامی هم در مسیر مطرح کردن مسائل حقوق بشری در ایران به پیش میگذارد.
در نگرش غرب و کنشهای ناشی از آن حل و فصل یک موضوع دلیلی بر ایجاد فضای افراطی در خوش و بشهای سیاسی نیست. در نگرشها و فضای گفتمانی شرقی ورود به منطق جنگ یا صلح سویه گیریهای افراطی را برمیانگیزد. در حالی که غربیان در تجربه تاریخی خود آموختهاند که با ورود به منطق صلح زمینههای طرح مسائل چالش برانگیز را بیشتر آماده سازند. لذا میبینیم که اتحادیه اروپا یا آمریکا در عین حالی که بر مبنای توافق ژنو ۳ وارد عمل شده و در پی حل وفصل چالشهای موجود در این زمینه هستند و اراده قوی را نیز در این زمینه به نمایش میگذارند؛ اما در همان حال بر مواضع حقوق بشری و منافع خود با صراحت بیشتری نیز پای میفشرند. این منطق رفتاری برخاسته از تجربه کشورهای غربی در سدههای اخیر در حوزه تعاملات و تقابلات سیاسی درون غربی و فراغربی است. در اتمسفر گفتمانی ادبیات سیاسی کشوری مانند ایران حل و فصل پرونده هستهای این برداشت را حتی در بین سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی گسترش میدهد که با موفقیت در حلو فصل پرونده هستهای همه چیز حل خواهد شد. چرا که نگاه، نگاه «هیچ یا همه چیز» است. این در حالی است که در نگرشهای دقیق سیاسی این امر طبیعی قلمداد میشود و متخصصان درس آموخته در دانشکدههای سیاسی به خوبی بر این نکته واقفند که در سیاست «هیچ و همه چیز» در سویه گیریهای مطلق انگارانه و کلاممحورانه جایی ندارد. در هر برههای بر اساس امنیت ملی باید وارد عمل شد و رفتارها و کنشهایی از خود بروز داد که بتواند با کمترین هزینه، بیشترین منفعت را به وجود بیاورد.
سیاستمداران در عین حالی که در چارچوب ظروف مرتبطه قرار دارند و در تاثیر و تاثر متقابل رویدادها و روندها قرار میگیرند باید آن اندازه ورزیده، توانمند و به روز باشند که در هر مقطعی از زمان اَوَلییتها و اولویتها را تشخیص دهند. لذا امروز منفعت ملی ما اقتضا میکند که ماجرای قطعنامه مکرر تجربه شده پارلمان اروپا را که ضمانت اجرایی نیز پشت آن نیست با پرونده هستهای مرتبط نکنیم. از سوی دیگر باید به این فهم نائل آییم که حتی رسیدن به یک تعهدنامه نهایی در ماجرای هستهای، بازی را به اتمام نمیرساند بلکه دورهای از دورههای مکرر بازی است که به یک نتیجه نسبی وارد میشود. لذا به نظر میرسد مسائلی چون سفیر ایران در سازمان ملل و قطعنامه اروپا را نباید در پیوند با پرونده هستهای دید. بارها روی داده است که نمایندگانی از سوی کشور مبدا معرفی شدهاند و کشور مقصد به آنها پذیرش نداده است.
امروز باید بپذیریم که مقر سازمان ملل در نیویورک قرار دارد؛ آمریکا نیز خود را زخم خورده بحران سفارت آمریکا در ایران میداند. فلذا با توجه به حساسیت افکارعمومی و سوءاستفاده نئوکانها علیه اوباما، حتی اگر آمریکاییها این حقیقت را بپذیرند که این دیپلمات برجسته و متبحر ما در آن زمان تنها به عنوان مترجم در میان دانشجویان پیروان خط امام حضور داشته، میتواند فضا سازی منفی را علیه دولت اوباما از سوی نئوکانهای آمریکا به وجود بیاورد. از این سو با توجه به عملکرد اوباما در مقاومت در برابر کنگره در جریان اعلام وتوی احتمالی علیه هرگونه تحریم علیه ایران، ایران میتواند امروز با تغییر سفیر پیشنهادی خود جواب مثبتی به دولت اوباما عرضه کند و چالشی را که نمایندگان تندروی سنای میخواهند فراروی دولت آمریکا و دولت ایران قرار دهند از یک تهدید عملیاتی به یک فرصت عملیاتی برای ایجاد فضای مساعد تبدیل کند. تا همانگونه که اوباما به این درک عملیاتی رسیده که باید در برابر تحرکات مثبت دولت ایران در جهت تعامل سازنده در برابر تندروهای آمریکایی از خود مقاومت نشان دهد، ایران هم تندروهای آمریکایی را در این زمینه با چالشی جدی روبه رو سازد. ایران از دیپلماتهای برجسته تهی نیست. در وزارت امور خارجه ایران دیپلماتهای برجستهای وجود دارند که به سان آقای ابوطالبی دارای تبحر و جایگاه تعریف شده هستند. این تحرک باید به گونهای صورت پذیرد که دنیا متوجه شود ایران استوار از حقوق خود دفاع میکند و در همان حال در تمام وجوه به جای تقابل به تعامل میاندیشد.
منبع: قانون
1393/1/24
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 91]