واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
دولت روحانی دچار سوءتفاهم شده است! مردم می فهمند،این واقعا شعار نیست، مردم حالا خوب تفاوت عوام فریبی با صداقت را می فهمند، کاش رئیس جمهور شجاعانه و صریح، با مردم سخن بگوید و واقعیات را بگوید، بزرگان آبرو و اعتبار خودشان را مانند انتخابات 92 در طبق اخلاص بگذارند و صریح بگویند ادامه این وضع به نفع کشور نیست.
هدفمندی یارانه ها، یا آنطور که مبلغان و حامیانش در سالهای 89-88 می گفتند؛ˈ جراحی بزرگ اقتصاد ایرانˈ، حالا کارش به پیوند دوباره همان عضو جراحی شده به بدن نحیف و بیمار اقتصاد ایران رسیده است، دلیل بسیار ساده است: پولی وجود ندارد که بخواهد تبدیل به یارانه شود و همین پول ها بود که نقدینگی 700 هزار میلیارد تومانی و تورم 40 درصدی را به ارمغان آورد.
در محافل سیاسی این نکته مهم بارها شنیده شده است که ˈیارانه ها، مسکن مهر و مصوبات فله ای سفرهای استانیˈ سه بمب ساعتی محمود احمدی نژاد برای دولت بعد خود بود.
حالا زمانه جدال بر سر خنثی شدن یا انفجار این اولین بمب ساعتی است، مردم،رسانه ها،دولت، نخبگان، رقبا و مخالفان حسن روحانی، همه و همه درگیر این بازی هستند، رقبای عاقل حسن روحانی ترجیح می دهند دولت این بمب را خنثی کند، چون به خوبی از ˈواقعیت هایˈ اقتصاد و شرایط کشور مطلع هستند، نمونه این افراد در جریان اصولگرا، علی لاریجانی، رئیس مجلس و محمدحسن ابوترابی نایب رئیس مجلس هستند.
این طیف -هرچند با احتیاط و محافظه کاری - از دولت در این راه حمایت می کنند و حتی ابایی ندارند به گوشه و کنار کشور سفر کنند و مستقیم با مردم سخن بگویند.
طیف دیگر اصولگرایان اما جراحی یارانه ها را فرصتی برای تسویه حساب 24 خرداد 92 با روحانی می دانند،گویی که اگر روحانی در این مسیر ˈزمینˈ بخورد، مردم کرسی ریاست جمهوری دو دستی را تقدیم ˈسعید جلیلی، غلامعلی حدادعادل، باقر قالیباف و علیرضا زاکانیˈ می کنند! گو اینکه شواهد بسیاری وجود دارد که ˈهرˈ دولتی بر سر کارمی آمد، مسیر فعلی، مسیری بود که لاجرم و بی تردید باید آن را می پیمود.
اما به نظر می رسد دولت حسن روحانی در میانه این عملیات خنثی سازی، دچار یک ˈسوءتفاهمˈ و سوءبرداشت خطرناک در ارتباط با افکار عمومی در موضوع یارانه ها شده است.
آشنایان بسیار مبتدی سیاست و رسانه می دانند، هر تصمیم ناخوشایند و تلخی(مثل قطع یارانه ها) را باید دفعی و ناگهانی اجرا و اعمال کرد(دقیقا مانند شروع پروسه هدفمندی یارانه ها توسط دولت سابق) و دقیقا برعکس، تصمیمات و اخبار خوشایند مثل افزایش حقوق و ...را تدریجی و به کرات (به طوری که شیرینی روانی اش در کام مخاطبان ته نشین شود!) اعلام و اعلان کرد.
آنچه که این روزها شاهد آن هستیم، معکوس شدن این معادله است، اشباع خبرها و رسانه ها از خبر ناخوشایند قطع یارانه ها و حواشی ثبت نام و...انبوه زیرنویس های کلافه کننده و کلیشه ای تلویزیونی در مذمت دریافت یارانه، آش آنقدر شور شده است که این یارانه ها ماهیتی تراژدیک-کمدی پیدا کرد و سوژه روز طنز و البته گلایه مردم شده است.
با این اوصاف می توان گفت تیم رسانه ای دولت احمدی نژاد هوشمندتر از تیم رسانه ای دولت روحانی عمل کرد.
اما چرا دولت روحانی دچار این سوءتفاهم ارتباطی شده است؟
شکی نیست که فضای مجازی و شبکه های اجتماعی یکی از عوامل اصلی پیروزی حسن روحانی در انتخابات خرداد 92 بود، اما این واقعیت نباید باعث شود که فکر کنیم می توان با مهندسی معکوس(!) از طریق فضای مجازی و رویکردهای رسانه ای مینی مالیستی-سانتی مانتالی چون ˈکمپین نه به یارانه نقدیˈ و ˈزیرنویس درمانیˈ بر توده های مردم اثر گذاشت، آنها را قانع کرد که از گرفتن یارانه (که تا همین شش ماه قبل پول امام زمان(عج) و حق مسلم آنان نامیده می شد) صرف نظر کنند.
این میدان خطرناک است و رویکرد غلط و معکوس، نه تنها مشکلی را حل نمی کند که اژدهای پوپولیسم را بیدار می کند و بمب ساعتی کارگذاشته را زودتر منفجر!
مردم می فهمند،این واقعا شعار نیست، مردم حالا خوب تفاوت عوام فریبی با صداقت می فهمند، کاش رئیس جمهور شجاعانه و صریح، با مردم سخن بگوید و واقعیات را بگوید، بزرگان آبرو و اعتبار خودشان را مانند انتخابات 92 در طبق اخلاص بگذارند و صریح بگویند ادامه این وضع به نفع کشور نیست، مردم قانع می شوند و نخبگان فضای مجازی وشبکه های اجتماعی هم این اقدام را خواهند ستود.
منبع : سایت پارسینه
اول**1104
انتهای پیام /*
Contact the editor:
[email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]