واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
وزن پارلمان اروپا چقدر است ؟ - یوسف مولایی بعد از صدور قطعنامه پارلمان اروپا در قبال ایران واکنش های مختلفی در محافل سیاسی ایران صورت گرفت. اما به نظر می آید بسیاری از کسانی که این قطعنامه را به مثابه یک خطر بزرگ معرفی کرده اند، شناخت روشنی از جایگاه این نهاد اروپایی، همین طور وزن و تأثیر تصمیمات آن ندارند.
موضوع صدور قطعنامه از سوی پارلمان اروپا در قبال ایران امری روتین و معمولی است که سال های گذشته نیز با شدت و حدت جریان داشته است.
علاوه بر این پارلمان اروپا این اقدام را- صدور قطعنامه های حقوق بشری- درخصوص سایر کشورها نیز دنبال می کند بنابراین، این نتیجه گیری که پارلمان اروپا این بار عزم مقابله با مذاکرات هسته ای ایران و غرب را کرده امری اشتباه و ناشی از نبود شناخت نسبت به اسلوب کار این نهاد است.
با نگاه به سوابق مصوبات پارلمان اروپا به روشنی می توان دریافت که قطعنامه هایی از این دست بر مبنای روال عادی برنامه ها و آیین نامه های این سازمان اروپایی همواره جریان داشته است.
نماد اصلی قدرت و حاکمیت اروپا همانا اتحادیه اروپا است که در آن سران دولت ها حضور دارند.
برخلاف اتحادیه اروپا که اجتماعی از همه مقام های اقتصادی، سیاسی و امنیتی این نهاد است پارلمان اروپا ترکیبی از نمایندگانی است که با دیدگاه ها و نظرات متفاوت و حتی متضاد انتخاب می شوند به همین دلیل در این دور از پارلمان اروپا گروه های نژادپرست و راستگرا حضور پررنگ دارند و شماری از آنان آشکارا از ضرورت پاکسازی نژادی این قاره و اخراج همه مهاجران سخن می گویند یا به چیزی کمتر از نابودی نظام های سیاسی رقیب اروپا راضی نیستند. فراموش نکنیم که هنگام راهیابی همین گروه از نمایندگان مهاجرستیز به پارلمان، بسیاری از سران اتحادیه اروپا نسبت به ظهور خطر فاشیسم جدید هشدار دادند.
بزرگ ترین خطای سیاسی در نگاه محافل داخلی ما آنجا بروز می کند که بسیاری از معترضان به قطعنامه پارلمان اروپا تصویر روشنی از موقعیت و اختیارات این نهاد در ذهن ندارند تا جایی که در موارد زیادی پارلمان اروپا معادل شورای اروپا یا کل اتحادیه اروپا انگاشته می شود. طبیعی است که این عده به جای نقد حقوقی قطعنامه پارلمان اروپا، نسخه بستن دفاتر اروپایی را تجویز کنند.
قدرت اصلی مجموعه اروپا در دست نهاد اتحادیه اروپا و شورای رهبران سیاسی آن است و دیگر بخش های این اتحادیه مثل پارلمان اروپا از نفوذ و اقتدار چندانی برخوردار نیستند.
بر همین اساس قطعنامه هایی هم که از سوی این نهاد صادر می شود، جنبه نمادین داشته و از منظر حقوقی ضمانت اجرایی لازم را ندارد.
به طور مثال در قضیه برخورد اروپا با ایران در سال های گذشته می توان دریافت که همه تصمیمات مربوط به تحریم و مجازات علیه تهران را شورای رهبران و وزیران خارجه این اتحادیه اتخاذ می کرد و هیچ گاه دیده نشده که مذاکرات یا قطعنامه پارلمان اروپا به تصمیمات عملی مانند تحریم علیه یک کشور، منجر گردد.
حداکثر تأثیری که قطعنامه های پارلمان اروپا برجای می گذارد، «تلطیف یا تشدید» فضای سیاسی در روابط این مجموعه با کشورهای هدف است.
کما این که طیفی از اعضای تندرو پارلمان اروپا تلاش می کنند همانند تندروهای کنگره امریکا بر فضای روابط این اتحادیه با ایران بویژه در دوره مذاکرات هسته ای گروه 1+5 تأثیر بگذارند.
نمایندگان پارلمان اروپا می توانند همانند بسیاری از محافل تندرو در کشورهای جهان فضای سیاسی را تنش آلود کنند و جنجال به راه اندازند اما قدرت لازم را برای تأثیرگذاری بر روند گفت وگوهای هسته ای که مسیر آن را رهبران اروپا ریل گذاری کرده اند، ندارند.
از این رو سؤال جدی این است که این همه اعتراض و اظهار نگرانی درباره قطعنامه های سمبلیک پارلمان اروپا بر چه اساسی انجام می گیرد.
منطق حقوقی اقتضا می کند که واکنش نیروها و محافل داخلی به تصمیمات یا قطعنامه های خارجی متناسب با جایگاه تصمیم گیرندگان و میزان اختیارات آنها اتخاذ شود وگرنه صف آرایی و گروکشی در قبال تصمیمات نهادی که در سیاست خارجی اروپا نقش چندانی ندارد، مصداقی از رفتارهای بی هدف و بی بنیان است.
*استاد حقوق بین الملل
* یادداشت اول دفتر روزنامه ایران
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]