واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارش فارس
سورپرایز پایتخت ۳؛ آیا «پلنگ» و «یوزپلنگ» فرقی ندارد؟
سریال پایتخت ۳ نوروز امسال به اصطلاح بازیگرانش، سورپرایزی برای مردم داشت آن هم اینکه نجات دهنده «پلنگ مازندران» در مراسم رونمایی از پیراهن تیم ملی که منقش به تصویر «یوزپلنگ» است، مورد تقدیر قرار گرفت اما آیا پلنگ مازندران و یوزپلنگ مناطق بیابانی تفاوتی ندارد؟
به گزارش خبرنگار جامعه فارس، سریال نورزی پایتخت 3 امسال به موضوع روز زیست محیطی یعنی نقش بستن تصویر یوزپلنگ ایرانی بر روی لباس تیم ملی فوتبالیستهای ایرانی در جام جهانی پرداخت که از سویی مورد استقبال رئیس سازمان محیط زیست قرار گرفت و از سویی برخی دوستداران محیط زیست را دل آزرده و مأیوس کرد. در این سریال پرمخاطب «بهبود فریبا» نقشی بین محیط بان و جنگلبان داشت که بالاخره شغل آن که هر کدام وظایف ویژه ای دارند مشخص نشد و نکته مهمتر اینکه در سراسر سریال «فریبا» نجات دهنده پلنگ مازندران لقب گرفته بود و تلاش شده بود بالاخره به موضوع پیراهن تیم ملی در بازیهای جام جهانی ربطی پیدا کند اما غافل از اینکه نقش پیراهن تیم ملی «یوزپلنگ» است نه «پلنگ»! پلنگ مازندران، در نواحی جنگلی و مرطوب زندگی می کند و یوزپلنگ خاستگاهی در بیابان دارد. یوزپلنگ که اصطلاحاً به «یوز» شهره است در ایران تنها چند ده قلاده از آن موجود است و در لیست گونههای جانوری در معرض انقراض کشور قرار دارد. بسیاری از مردم یوزپلنگ را با پلنگ اشتباه میگیرند اما تفاوت بارز این دو حیوان در شکل خالهاست . در یوزها خالها تو پر و گرد بوده در حالی که در پلنگ خالهای بدن درشت و تو خالی و به شکل گل است. یکی دیگر از ویژگی های بارز ظاهری یوز وجود نوار سیاه رنگی است که در ناحیه صورت از گوشه چشم به گوشه دهان امتداد پیدا کرده است که به آن خط اشکی می گویند و پلنگها این خط اشک را ندارند و فرق دیگر آنها این است که پلنگ سری بزرگ و پوزه ای کشیده دارد که در یوزپلنگ این چنین نیست. محمدعلی اینانلو، از دوستداران محیط زیست در مطلبی درباره سریال پایتخت 3 اینچنین آورده است که «بازیگران و هنرمندان سریال پایتخت بازی هنرمندانهای را در هتک حیثیت نام محیط بان ارائه دادند که حضور مقامات رده بالای سازمان حفاظت محیط زیست نیز در این بازی هنرمندانه نقش پررنگی داشت. پیام ریاست محترم سازمان خوانده شد و معاون محترم محیط طبیعی سازمان نیز در تمام مدت مراسم بازی هنرمندانهای ارائه داد. طبق داستان این سریال محیط بان آدمی است لاف زن که از خودش داستان جعل میکند که نجات دهنده پلنگ مازندران لقب گیرد و طی ماجرایی مشکوک تیر میخورد آن هم از کجا؟ از پشت و باسن! یعنی که به هر صورت رو به شکارچی خلافکار نبوده و به وسیله «ساچمه» زخمی میشود که به درد شکار پرندگان میخورد. یعنی که داستان نجات پلنگ میتواند از بیخ دروغ باشد و پس از زخمی شدن نیز مدتها دمر میخوابد و زنش دائم برایش آب پرتقال میگیرد و موقع نشستن نیز روی مبل باد شده نرم مینشیند. طبق این داستان محیط بان مربوطه موجودی است بسیار ترسو که حتی از آمپول هم به شدت میترسد. در ضمن از بهره هوشی بالایی هم برخوردار نیست و به راحتی میتوان به او دروغ گفت و سرش کلاه گذاشت. واقعا با این اوصاف جواب «آنادُردی» محیط بان گلستان را چه میشود داد که تیر از فاصله سه متری مستقیما به سینهاش خالی شده و یا «سعیدی» محیط بان شاهرود را و یا محیط بانان دیگر را که کمترین آمپولشان نیش زهرآلود گرزه مار است و یا انتخاب نام «فریبا» برای محیط بان که پس از این در جوامع روستایی چه شوخیها که با محیط بانان خواهد شد. و اوج داستان زمانی است که اصولا اصل موضوع لوث میشود. عدهای زحمت کشیده و تا مرحله نقش یوز روی پیراهن تیم ملی پیش رفتهاند که فرهنگسازی کنند که بگویند یوز ایرانی حیوانی است دشتزی که به دلیل برهم خوردن اکوسیستم در حال انقراض است. آنگاه داستان، محیط بانی را از جنگلهای مازندران به مراسم میآورد که از پلنگ دفاع کرده است و رئیس سازمان هم پیام میدهد و معاون سازمان هم با حضور در کل مراسم و بازی در فیلم و کف زدنهای مداوم آن را تایید میکند، آیا باید این چنین برداشت کنیم که روسا و معاونین و مشاورین اندرونی پردیسان علاوه بر اینکه فرق میان محیط بان و جنگلبان را نمیدانند، اصولا فرق میان یوز ایرانی و پلنگ را هم نمیدانند؟ فیلم که اینگونه میگوید.» انتهای پیام/
93/01/16 - 11:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]