واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
یکی از چهرههایی که در دوران مشروطه فعالیت موثری داشت و البته کمتر از او یاد میشود، میرزاطاهر تنکابنی است.میرزاطاهر تنکابنی فرزند میرزافرجاللهخان فقیهنصیری چهارشنبه بیست و چهارم تیر 1242 مصادف با بیست و هشتم محرم سال1280 در کردیچالکلاردشت دیده به جهانگشود. پدرش نایب حکومتی کلارستاق بود. برادران بزرگش محمدخان (ملقب به میرزا محمدخان سرتیپ کلارستاقی) و عبدالعلی (ملقب به معتضدالسلطان) از مجاهدان شجاع انقلاب مشروطه از محال ثلاث بودند و در ماجرای این قیام رشادتهایی از خود نشان دادند. یرزا دوران کودکی و تحصیلات مقدماتی را تا یازده سالگی در وطن خویش گذراند، تا نوزده سالگی در بلوک لنگای تنکابن تحصیل کرد و بعد از آن به تهران رفت.ورود وی به تهران مقارن با پیریزی مدرسه سپهسالار جدید بود. لذا برای تحصیل علوم، نخست در مدارس «کاظمیه»، «قنبر علیخان» و «حاجحسن» مسکن گزید و چون کار بنای مدرسه سپهسالار پایان یافت در آنجا اقامت کرد. وی در صفحه آخر شرح قیصری بر فصوصالحکم ابن عربی (چاپ سنگی) که به خودش تعلق داشته و اکنون در کتابخانه مجلس شورای اسلامی قرار دارد، چنین نگاشته است: «در 1299هـ .ق این بنده برای تحصیل علوم دینیه رسمیه به تهران آمدهام و ورودم در مدرسه معروف به کاظمیه بوده و در ششم محرم سنه مذکور به منزل پسر عمویم مرحوم شیخ عنایتالله ابن آقا نصرالله (عنایتاللهخان پسر نصراللهخان فقیه نصیری) ـ رحمتالله علیهما ـ که در سال قبل از آن به تهران آمده بود و در آن مدرسه منزل داشت وارد شدم.» او در تهران در محضر درس معروفترین استادان چون آقاعلی مدرستهرانی، آقا محمدرضا قمشهای، میرزا ابوالحسن جلوهزوارهای، حاج شیخ علی نوروزی، میرزاعبدالله حاج میزا ابوالفضل تهرانی و حاج میرزا محمدحسن آشتیانی به کسب علم پرداخت. فعالیتهای سیاسی میرزا در سه دوره اول، سوم و چهارم نماینده مجلس شورای ملی شد. در دوره اول مجلس شواری ملی، علما و طلاب تهران او را بهعنوان نماینده تهران انتخاب کردند و چون در تحولات جنبش مشروطیت، در صف آزادیخواهان و طرفدار آزادی بود، این وکالت را قبول کرد و تا به توپ بستن مجلس نماینده تهران بود. هر چند در این مدت نیز تعلیم و تعلم را رها نکرده و بهترین اوقاتش را به مطالعه میگذراند. در دوره سوم مجلس شورا، دوباره نماینده تهران شد و در مجلس به حزب دموکرات پیوست. در همان سال بر اثر اوضاع بینالمللی و وقوع جنگ جهانی اول که به مهاجرت آزادیخواهان انجامید، همراه عدهای از نمایندگان مجلس و مشروطه طلبان به قم و کرمانشاه و از آنجا همراه چند نفر از جمله سیدحسن مدرس، حسین استرآبادی، محمدتقی شاهرودی و ملکالشعرای بهار ... به عراق مهاجرت کرد و مدت چهار سال را در شهرهای کربلا، کاظمین، موصل و بغداد ماند. در روزهایی که او در تهران نبود و در عراق به سر میبرد، مردم تهران، بار دیگر او را به وکالت دوره چهارم مجلس انتخاب کردند. وی با استقبال پر شور مردم وارد این شهر شد، اما اندکی پس از آن یعنی در کودتای سوم اسفند در اسفند 1299 هجری شمسی، به دستور سید ضیاءالدین طباطبایی دستگیر و زندانی شد. پس از آزادی (سی مرداد / 1300 تا 1302 ش) برای آخرین بار وکیل مجلس بود و همزمان از سال 1301 در مدرسه سیاسی تدریس میکرد. به دستور علیاکبر داور، وزیر وقت دادگستری مدتها رئیس دادگاههای شهرستان بود و در نهم اردیبهشت 1306 با رتبه قضایی به سمت ریاست کل استیناف مرکز تعیین شد و تا سال 1309 مستشاری دیوان عالی کشور را به عهده داشت و از قضات دیوان عالی شد. در زمان ورود به دستگاه قضایی با تغییر لباس خودخواسته از کسوت روحانیت بیرون آمد. در سال 1310 هجری شمسی به بعد و پس از دستگیری بزرگان فامیل فقیه نصیری بهدلیل مبارزات آنان در مشروطه از قبیل میرزا عبدالغنی فقیه نصیری و میرزا عبدالعلی فقیه نصیری برادرش (معتضدالسلطان) او نیز دستگیر و مدت دو ماه در زندان قصر زندانی و سپس یک سال به کاشان و از آنجا به فارس تبعید شد. ولی بعد با وساطت فروغی آزاد و به تهران آمد و دوباره در مدرسه عالی سپهسالارمشغول تدریس شد. براساس نامه محرنامه رضا شاه به شماره 905 مورخ 14/6/1314 به ریاست وزرا مبنی بر اخراج فامیل فقیه از ادارات دولتی و ابلاغ به مدرسه عالی سپهسالار در تاریخ 17/6/1314 طی نامه شماره 777 به کار وی در مدرسه عالی سپهسالار خاتمه داده میشود. (نیابت تولیت مدرسه عالی سپهسالار آقای محمدطاهر تنکابنی! حسب الامر از این تاریخ به کار شما در مدرسه عالی سپهسالار خاتمه داده میشود: رئیس امور اداری مدرسه عالی سپهسالار) اما میرزا طاهر در حجرههای صحن مدرسه شاگردان علاقهمند را جمع کرد به درس خود در مدرسه عالی سپهسالار ادامه داد تا اینکه ورود ایشان را نیز به مدرسه ممنوع میکنند. در این زمان او کلاس خود را در حجرههای بیرون مدرسه دایر میکرد. او حدود 50 سال در این مرکز علمی و آموزشی به تحصیل و سپس به تدریس مشغول بود. زندگی میرزا از سال1310 هجری شمسی تا زمان وفاتش بسیار سخت بود. از سال 1318 بشدت بیمار شد. مرحوم میرزا طاهر تنکابنی پس از تحمل تبعید خانواده، مصادره اموال و اخراج از دستگاه قضایی و مدرسه عالی سپهسالار در اواخر عمر با تنگدستی روزگار میگذراند و در اواخر عمر با فروش بخشی از کتابهای خود به کتابخانه مجلس زندگی میکرد. اواخر آبانماه بیماری وی شدت یافت و در بیمارستان نجمیه تهران (موقوفه خانم نجمالسلطنه مادر مرحوم دکتر مصدق) بستری شد. این فیلسوف بزرگ ساعت 8 صبح چهاردهم آذر 1320 در بیمارستان نجمیه بر اثر شدت بیماری در هفتاد و هشت سالگی دیده از جهان فرو بست. محسن پورفولادچی
5 فروردین 1393 ساعت 12:06
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]