واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
یادداشتی بر فیلم ترسناک "مامان" MaMa وبلاگ > زعفرانلو، شهرام - بهرهگیری از دنیای ناشناخته ارواحِ آدمهایی که با مصیبتزدگی از دنیا میروند و همچنان دل در گرو جهان مادی دارند، تم اصلی فیلم "مامان" است. فیلمی در ژانر ترسناک و محصول اسپانیا و کانادا به کارگردانی Andrés Muschietti.
"به طور قطع تنها مساله مطرح قرن حاضر، مساله بدویت و چگونگی امکان مقاومت در برابر فرهیختگی دنیای مدرن است." ژان رنوار بهرهگیری از دنیای ناشناخته ارواحِ آدمهایی که با مصیبتزدگی از دنیا میروند و همچنان دل در گرو جهان مادی دارند، تم اصلی فیلم "مامان" است. فیلمی در ژانر ترسناک و محصول اسپانیا و کانادا به کارگردانی Andrés Muschietti. مادری در عین جنون و روانپریشی، فرزند نوزادش را از دست راهبهای ربوده و از پرتگاهی سقوط میکند و هر دو میمیرند. اما چون جنازه نوزاد به شاخهای گیر میکند، روح مادر سالها در جستجوی او سرگردان است. فیلم مامان به تربیت پنج ساله و بدوی دو دختر بچه در بستر زندگی روح زنی میپردازد که بیش از 120 سال قبل مرده و همچنان به جستجوی کودک خود و یا کودکانی بوده تا فقدان نوزاد از دست رفتهاش را با محبت کردن و مهرورزی به آنها جبران کند. داستان، با گزارشی مرموز از جنایت در شهر و گریز پدری با دو دختر خردسالش در جادهای کوهستانی و پربرف و پناه بردن به کلبهای متروک در جنگل، آغاز میشود، اما شوک ناشی از کشتهشدن نابهنگام پدر که میخواهد آخرین جنایت خود را با کشتن دو دخترش مرتکب شود، بیننده را برای پیگیر جدیتر داستان ترغیب میکند. پس از پنج سال که از آن اتفاق میگذرد، هنوز گروهی با هدایت عموی بچهها، به دنبال نشانهای از دختران، در جنگل سرگردانند. از زمانی که دو دختر پیدا میشوند، انتظار داریم که با وضعیت غریبی که در این پنج سال به آن مبتلا شدهاند و به شکل حیوان رشد یافتهاند، داستان به توصیف و تبیین چرایی و سپس به نحوهی جامعهپذیری آنها در جامعهی متمدن شهری بپردازد. اما موجود مرموز یعنی روح همان مادر فرزند از دست داده، در این مدت بچهها را نزد خود نگهداشته و آنها را با خوراندن گیلاس و حشرات رشد داده است. او به دنبال دخترها وارد زندگی عادی مردم میشود و برای بازی و گذران اوقات با بچهها، هرچند وقت به آنها سری میزند و در این میان هرکس که مزاحم است را از سر راه برمیدارد.
این فیلم از مولفههای معمول و قدیمی ژانر ترسناک بهره میبرد. جنون، بیزاری، شیفتگی نامتعارف، آزار و خشونت در شخصیت مامان متجلی است. در کنار آن استفاده از مکانهای متروک و مخروبه و قتل و جنایت، با تمهیدات فنی اعم از تروکاژ و نورپردازیهای حداقلی و تاریکی هراسآور؛ همگی مرگ و نیستی را به ارمغان میآورد. ترس و وحشت تا وقتی که روح مامان را کامل نمیبینیم، در فیلم جاری است اما از زمانی که کاملا ظاهر میشود و به مقابله با رقبای خود میپردازد، بیشتر منزجرکننده و ترحم برانگیز است تا ترسآور. منطق داستانی فیلم در بسیاری از لحظات دچار اعوجاج میشود و نمیتواند ما را با علل و دلایل کافی قانع کند. مامانِ مورد علاقه کودکان به دلیل ترس از دست دادن دخترها به خصوص دختر کوچکتر که به مامان علاقه بیشتری دارد، دست به کشتار میزند. جنون او در زمان مرگش میتواند ما را در این زمینه قانع کند، اما دلیل مرگ دکتر محقق که به دنبال کشف اوست، در داستان جا نمیافتد. او قادر به سخن گفتن نیست و تنها با اصوات نامعلومی برای دخترها آواز میخواند و حتی اتفاقات گذشتهاش را به صورت خواب برای دختر بزرگتر تعریف میکند، اما دختران از قول دادنهای او میگویند و در پنج سال ناپدید شدنشان هنوز میتوانند مثل بقیه انسانها حرف بزنند. ما هم برای قهرمان (قهرمانان) داستان نگرانیم و هم برای روح مامان دلسوزی میکنیم. زیرا فیلم اجازه نمیدهد تکلیفمان را با دنیای شخصیتها مشخص نماییم. مادر فعلی بچهها (زنعمو) زن دلچسبی نیست و با اینکه از بچهدار شدن گریزان است برای مراقبت از بچهها پافشاری میکند. تماشاگر نیز هر لحظه منتظر نابودی او توسط روح مامان است. اما با وجود برانگیخته شدن ترحم مخاطب نسبت به روح مامان، به دلیل خودخواهی و جنونش، در انتظار نابودی او و یا ترک محیط زندگی سایرین هستیم.
در تعبیری فرامتنی، میتوان فیلم را بازنمودی از سردرگمی و آشفتگی جامعهای دانست که نسبت به مقولهی "مادر" و ارتباط عمیق عاطفیش با "کودک" همچنان بلاتکلیف است. نه مادری ایدهال داریم و نه میتوانیم به درک درستی از هستی عاطفی میان مادر و کودک پی ببریم. کودکان قربانی احساسات و ترس مادران و یا زنان بزرگسال و نه چندان سالم هستند، و مردان آفرینندهی جنایت و برتریهای مردانه برای امیالی خودخواهانه.
سه شنبه 5 فروردین 1393 - 07:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]