واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
یادداشتی بر فیلم "نجات آقای بنکس" Saving Mr. Banks" وبلاگ > زعفرانلو، شهرام - زندگی امروز گرفتار حوادث دیروز
"نمی توانم بگویم چه چیزی در راه است، اما حس میکنم آنچه در حال رخ دادن است، قبلاً نیز رخ داده است." فیلم "نجات آقای بنکس"، درست در نقطه مقابل این جمله که در ابتدای فیلم بیان میشود، قرار دارد. فیلم ما را وارد یکی از دنیاهای والتدیسنی و مراحل شکلگیری شخصیت "مری پاپینزِ" معروف میکند. اما این قصه و روایت سادهی فیلم نجات آقای بنکس است. در کنار آن ما دو داستان موازی را مشاهده میکنیم. یکی داستان جلب نظر خالق شخصیت مری پاپینز به عنوان نویسنده توسط شرکت والت دیزنی، یعنی خانم پاملا تراورز گاف، برای ساختن فیلمی از روی کتاب او؛ و دیگری، قصهی دوران نوجوانی پاملا و رابطهاش با پدری دائمالخمر.
پاملا با بازی اما تامسون، زنی است میانسال و خیلی جدی، و حامل فرهنگ سختگیرانه و منضبط انگلیسی. او علیرغم دعوت و تمایل والت دیزنی به همکاری در لسآنجلس، راهی این شهر میشود. روحیهی او هیچ سنخیتی با دنیای فانتزی و پر از شخصیتهای کارتونی و عروسکی والت دیزنی ندارد. به همین خاطر سعی میکند شرایط ساخت فیلم را مطابق سلیقه و نظرش بر کمپانی تحمیل کند.
در مسیر همکاری، تنها کسی که به خوبی و صبورانه سعی در درک او دارد و در نهایت پی به رازهای درونی پاملا میبرد، خود شخصیت والت دیزنی با بازی تام هنکس است.
پاملا عاشقانه پدرش را دوست داشت و میانشان محبتی عمیق جاری بود. اما حوادث تلخ روزگار و سختیهای زندگی پدر را به الکل معتاد کرده و باعث مرگ او میشود. دختر که وجود و حضور پدر را حتی در بدترین شرایط پذیراست، دلسوزانه بطری مشروب را در بستر بیماری به او میرساند و ناخواسته به مرگ پدر سرعت میبخشد.
در این میان قبل از رفتن پدر، خالهی پاملا برای نجات خانوادهی خواهرش از راه میرسد، اما دیگر دیر شده و تنها میتواند در سامانبخشی به اوضاع خانه یاری رساند.
شخص خاله اگرچه نمیتواند از مرگ حتمی پدر جلوگیری کند اما در ذهن پاملای بزرگسال تبدیل به شخصیت ایدهآلی میشود که حال باید خانوادهی داستانش یعنی خانوادهی آقای بنکس (اشارهای است به خانوادهی خودش در کودکی و شغل پدرش به عنوان متصدی بانک) را نجات دهد، همان خانوادهای که در کودکی از هم پاشید و با گذشت شصت سال، هیچ قوم و خویشی برای پاملا برجا نگذاشته است.
کشمکش اصلی فیلم، تحقق داستان پاملا در هیبت یک فیلم سینمایی است که هرچند در ذهنیت نویسندهاش کاری عبث و امری تجاری برای کمپانی به حساب میآید، اما در درون برای تبدیل دنیای انتزاعی کتاب، به تصویری سینمایی و امکان بازنمایی فراواقعی زندگی پاملا آنهم با نجات پدر داستان (آقای بنکس)، امری محال تلقی میشود. همین موضوع باعث میشود تا پاملا هالیوود را ترک کرده و به لندن بازگردد؛ اما روحیهی خاص والت دیزنی به دلیل یک عمر فعالیت و تولید برای دنیای خیالی کودکان، او را وادار میکند که برای تصحیح فکر و ذهن پاملا به لندن برود و درک خود را از واقعیت تلخ زندگی گذشته پاملا اعلام کرده و او را به نتایج درخشانتری دعوت نماید.
والت، با بیان خاطرات ناخوشایند زندگی خود و رفتار پدر سختگیر و مستبدش، به پاملا توصیه میکند که نباید اجازه دهیم گذشتهی ناگوار کودکی، زندگی امروزهمان را راهبری کند. او یادآور میشود که مری پاپینز داستان، برای نجات خانواده بنکس نیامده بود، بلکه او برای نجات خود پدر خانواده، آقای بنکس آمد تا از قبل آن خانواده را نجات بخشد.
فیلم در تقابل با این دیدگاه رایج که، آیندهی هر فردی لاجرم در گرو حوادث دوران کودکی اوست؛ تلاش میکند خلاف جهت آن، اذهان نویسنده زن داستان و مخاطبانش را تغییر دهد. ترسیم کسب و کار موفق و ماندگار والت دیزنی، علیرغم دوران بد کودکیاش، نمونهای است بر اثبات چنین باوری که، تلخکامی دوران کودکی که اغلب انسانها وارث آن هستند، همیشه پیروز میدان زندگی نبوده و نخواهد بود.
شنبه 24 اسفند 1392 - 08:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 128]