محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843339422
فاز دوم هدفمندی را اجرا نکنید
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
فاز دوم هدفمندی را اجرا نکنید اقتصاد > اقتصاد سیاسی - محسن رنانی
شاخصهای زیادی هشداردهندۀ این است که در مرز انعطافناپذیری و کنترلناپذیری و به واقع پیشبینیناپذیری اقتصاد ایران هستیم. بنابراین اقتصاد ایران در اواخر دولت دهم نشانه های ورود به مرحله «افق رویداد» را از خود بروز داد که اگر همان روند ادامه می یافت نهایتا به «تکینگی» می رسید که پایانی جز فروپاشی و تورمهای چهارنعل و ورشکستگی های گسترده در اقتصاد و امواج بیکاری و شورش کارگران و فرار مدیران و نظایر اینها نداشت. اما خوشبختانه با انتخابات ریاستجموری یازدهم، پدیدهای به نام «رویدادگی» در ایران رخ داد. «رویدادگی» را برای واژۀ catastrophe گذاشتهام. اگر بخواهیم مفهوم «رویدادگی» را روشن کنیم، می توان از تمثیل پرواز یک سنجاقک استفاده کرد که ظاهرا دارد در مسیری پرواز میکند اما در یک لحظه، یا مسیرش را به سطحی بالاتر پایین تر جهش میدهد یا در یک لحظه به عقب بر میگردد، مسیر پرواز سنجاقک، حالت «رویدادگی» دارد. یعنی دستکم در کوتاه مدت قابل پیشبینی نیست. در انتخابات خرداد 92، رفتار «رویدادگی » در مردم ایران رخ داد و به طور کلی رفتار مردم ایران بهخاطر تحولاتی که در این سالهای اخیر رخ داده است و به علت بیثباتی های بلندمدت همراه با افزایش بی اعتمادی عمومی، وارد فاز «رویدادگی» شده است. در ماههای پیش از انتخابات یازدهم، مردم ایران، در شرایط ناامیدی و دلزدگی از اوضاع سیاسی و اقتصادی بهسر میبردند، در عین حال، تحولات کشورهای عربی، نظیر سوریه، عراق، لیبی و مصر آنها را نگران کرده بود، تحریمها و افزایش تهدیدها نیز موجب نگرانیشان برای آینده شده بود، بنابراین در عین اینکه نوعی قهر و ناامیدی و دلزدگی از شرایط موجود اقتصادی و سیاسی کشور داشتند و آمادگی حضور در فعالیتهای سیاسی را نداشتند، نگران آینده هم بودند. این بود که خبر آمدن هاشمی به انتخابات، شوقی را ایجاد کرد که بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی میتوانست یکباره به سمت یاس برود. با حمایت دو بزرگوار از آقای روحانی، مردم احساس کردند که پنجرهای گشوده شده و می توانند یک بار دیگر شانس خودشان را امتحان کنند، شاید بتوانند کشور را از درغلتیدن به شرایط بحرانی و جنگ و درهم ریزی نجات دهند. این بود که در لحظههای آخر که احساس کردند آمدن به عرصه، ممکن است آیندۀ کشور را عوض کند، برای رایدادن هجوم آوردند. این که کسی نتوانست پیشبینی کند که رفتار مردم ایران در انتخابات چه خواهد بود، به همین خاطر بود که مردم ایران وارد فاز «رویدادگی» شده بود. اول بین یاس از وضع موجود و ترس از آینده ای وحشتناک، توازن وجود داشت. با یک حرکت کوچک، یک مرتبه توازن به ترس از آینده ای وحشتناک به هم خود و به چنین شد که برای فرار از این آینده و به امید به این که شاید این بار با انتخابات بتوانند آینده کشور را تغییر دهند، تصمیم گرفتند به صندوق ها هجوم ببرند. این «رویدادگی» همان ضربهای بود که به فضای اقتصادی زده شداین «رویدادگی» و تحول عظیم، حرکتی بود که فضای سیاسی و اقتصادی ایران را دگرگون کرد. پس از انتخابات، به مدت سه چهار ماه فضا تبدیل به فضای نشاط شد، اما پس از آن مردم وارد فاز ارزیابی و نظاره شدند. پیش بینی این است که در یک فاصلۀ نهچندان طولانی، از نظاره و ارزیابی خارج میشوند و وارد فاز کنش خواهند شد. اینکه کنش مردم ایران، مثبت باشد یا منفی، بستگی به تحولاتی دارد که رخ خواهد شد. یعنی بستگی دارد به رفتار خود دولت و رفتار سایر بخش های نظام با دولت. اگر این رفتارها، تنش آمیز و غیرهمکارانه باشد مردم از اصلاح پذیری اوضاع و از توان دولت یازدهم برای بهبود اوضاع ناامید می شوند که در این صورت وارد مرحله «کنش منفی» خواهند شد. اگر وارد مرحله کنش منفی شوند، یعنی دیگر این صبوری و انتظار و ثبات کنونی را رها می کنند. در این صورت نقدینگیها راه میافتند. انتظارات تورمی روشن میشود و ما وارد فاز بیثباتی اقتصادی همراه با تورم شتابان خواهیم شد. اگر ارزیابی مردم از همکاری قوا و توانایی دولت در تسلط بر اوضاع و تغییر شرایط، مثبت باشد، پیش بینی آنها این خواهد بود که اوضاع خواهد شد بنابراین وارد فاز «کنش مثبت» خواهند شد یعنی صبوری خود را ادامه می دهند و با امیدواری به سوی فعالیتهای مولد می روند و همین باعث می شود اوضاع به تدریج به سمت بهبود برود. بنابراین یا دستکم ثبات کنونی باقی میماند یا به سمت رونق خواهیم رفت. امروز، رونق و رکود در اقتصاد ایران، اقتصادی نیست. عامل رکود، سیاسی و اجتماعی است. یعنی رکود با عوامل اقتصادی شروع شده است اما اکنون تداوم آن بیشتر عامل سیاسی دارد تا اقتصادی. در ادامه بحث خواهم کرد که در بعد اقتصادی، کجا ایستاده ایم و دورنمای اقتصادی دولت آقای روحانی چه خواهد بود. در بعد اقتصادی، به همان علت که ما قبلا در مرحله ورود به تکینگی بوده ایم یعنی همه چیز برای سقوط یک بهمن آماده بوده است، ابزارهای مدیریت اقتصادی دولت ناکارآمد شده است. خطر آن بهمن هنوز از بین نرفته است فقط به یک مانع برخورد کرده است و فعلا متوقف شده است. به همین علت اکنون مساله این است که با سیاستهای مرسوم اقتصادی، امکان تحرک اقتصادی ایران وجود ندارد؛ یعنی نمیدانم چرا همچنان، مشاوران اقتصادی دولت آقای روحانی، تلاش دارند که از طریق ابزارهای اقتصادی مرسوم وضعیت رکود کنونی را مدیریت کنند. سیاستهای مرسوم اقتصادی مربوط به شرایط سیاسی و اجتماعی نرمال وطبیعی است و مربوط به شرایطی است که رفتارهای اجتماعی، عقلانی است نه احساسی و عصبی و اعتماد در جامعه در حد طبیعی وجود داد. همان گونه که اعمال قواعد معمول ترافیکی در شرایطی که خیابانهای شهر را سیل گرفته، بی معنی است، اجرای سیاست های معمول اقتصادی هم در شرایطی که رفتارهای اجتماعی مردم از روی شهود رخ می دهد نه از روی عقلانیت و با بی اعتمادی همراه است، جواب نمی دهد. نمیدانم چرا هنوز گمان میکنند که با جمعکردن نقدینگی میتوانند تورم را کنترل کنند. در شرایط عادی، اگر نقدینگی را جمع کنیم، میتواند تورم را کنترل کند، اکنون ما در شرایط عادی نیستیم که بخواهید با جمعآوری نقدینگی تورم را کنترل کنیم، بنابراین نخست این که نقدینگی قابل جمعآوری نیست و دوم این که اگر نقدینگی هم جمع آوری شود، نه تنها الزاما تورم را کنترل نمی کند بلکه قطعا به رکود دامن می زند. دو، اگر هم نقدینگی جمعآوری شود، تورم الزاما کنترل نمیشود، زیرا در سالهای اخیر، سوخت عظیمی زیر دیگ تورم قرار داده شده که به علت نرسیدن اکسیژن کافی، این سوخت هنوز شعلهور نشده است. آن سوخت هفت برابر شدن نقدینگی (از حدود70 هزار میلیارد تومان به حدود 500 هزار میلیارد تومان) در هشت سال اخیر است که هنوز تورم و فشار تورمی آن خارج نشده است. زمانی که نقدینگی تزریق میشود، به دور روش اثرش بروز می کند، یا باید تولید، متناسب با نقدینگی بالا رود که در این هشت سال، تولید نه تنها هفت برابر نشده افزایش پیدا نکرده بلکه رشدش منفی هم بوده است. یا باید تورمی به همین مقدار ایجاد شود که باز تورم هم 600-700 درصد ایجاد نشده است، پس انرژی آن هیمه نقدینگی که زیر دیگ اقتصاد ایران گذاشته شده، هنوز آزاد نشده است. به همین علت است که می گویم اکنون دست دولت روحانی در مدیریت اقتصادی تورم بسته است و در این وضعیت خاص تورم را باید از طریق ابزارهای دیگری مثل اعتماد بخشی و به هم نزدن ثبات موجود، کنترل کرد. در واقعی کنترلی درکار نیست باید بکوشیم موتور این تورم را دوباره روشن نکنیم. مسالۀ دیگر تورم رکودی است. اکنون با عمیقترین دوران تورم رکودی تاریخمان روبهرو هستیم. جز یک سال، در دولت مهندس موسوی، چهل سال است که در ایران تورم دو رقمی داریم. در زمان آقای خاتمی هم یک سال حدود 9 و نیم بود که 10 محسوب میشود. در کل 40 سال گذشته، از سال 52 تاکنون، تورم در ایران دو رقمی بوده است. ایران تنها کشور دنیا است که 40 سال تورم دو رقمی داشته است. کینز میگوید اگر میخواهید ملتی را نابود کنید، بهترین و خاموشترین و کمهزینهترین ابزار، کاهش بلندمدت ارزش پول ملی آنهاست یعنی تولید مداوم تورم است. همۀ بنیانهای اجتماعی و اقتصادی آنها را میتوانید از این طریق نابود کنید. اگر ما به مرز تکینگی رسیده ایم، ریشههای تاریخی دارد. منتها مدیریت نامناسب سالهای اخیر، این وضعیت را تشدید کرده است، بنابراین دولت آقای روحانی، به نوعی در حوزۀ اقتصاد آچمز است. نقدینگی قابل جمعکردن نیست و اگر بشود هم، تورم را کنترل نمیکند. با کسری بودجه روبهروست، اگر بخواهد پول قرض کند یا منتشر کند، تورم را شعله ور میکند. نظام بانکی نمیتواند کمکش کند یعنی موجودی ندارد که کمکش کند. خود نظام بانکی، بدهکار و ورشکسته است. وام خارجی نمیتواند بگیرد. سرمایۀ خارجی نمیآید. ممکن است در چند نقطه که خارج از حوزه سرزمینی است مثلا در پارس جنوبی با گرفتن امتیازهای کلان، بعضی شرکتهای نفتی بیایند سرمایهگذاری کنند، ولی در داخل سرزمین یعنی بیایند در بخشهای مختلف اقتصادی در داخل سرمایهگذاری کنند، سرمایهگذار خارجی نمیآید. در عین حال، انتظارات اجتماعی بالاست. از آن طرف، اگر فاز دوم هدفمندسازی اجرا شود آن هیمۀ نقدینگی که زیر اقتصاد ایران است و فعلا انرژی آن خارج نشده، موتورش روشن میشود. اخیرا در یک نشست با برخی مسئولان دولتی به دوستان توصیه کردم که اصلا سراغ اجرای فاز دوم هدفمندسازی نروند، زیرا هدفمندسازی یک پروژۀ حاکمیتی است، نه یک پروژۀ دولتی. برای اینکه هدفمندسازی موفق شود، حکومت باید همت کند نه دولت. اصلا بحث پرداخت یارانهها، امروز در توان دولت روحانی نیست. در مسولیتاش هم قاعدتا نیست، برای اینکه این سیاست در دولت دهم و با اجماع کلیۀ قوا شروع شده و حالا که به نقطۀ ناتوانی رسیده، باید کل قوا همت کنند تا یارانههای پرداخت شود. اگر قرار است مردم توجیه شوند،کل قوا باید توجیهشان کنند. دولت روحانی برای تامین کسری یارانهها، یا باید موتور تورم را دوباره روشن کند، از طریق افزایش قیمت حاملها، یا پول چاپ کند که باز تورم روشن میشود، بنابراین اقتصاد ایران را در گردابی تازه و در یک مارپیچ تازه تورمی وارد میکند. دولت باید برای تامین کسری یارانهها وارد تعامل با حکومت بشود. بالاخره نهادهایی که توانایی آن را دارند، رانتهایی بردهاند، یارانهها را یکی دوسال برعهده بگیریند تا ارزش اسمی یارانهها با تورم کم شود. با تورم موجود ارزش یارانهها دو سال دیگر نصف خواهد شد. دولت روحانی باید از پروژه یارانهها که یک سیاست توزیعی است عبور کند. مسالۀ افزایش قیمت حاملها، یک سیاست مستقل تخصیصی است. گرهزدن یک سیاست توزیعی به یک سیاست تخصیصی که زمانبندی و شیوههای اجرایی متفاوتی لازم دارد یک خطای نابخشودنی است. مساله این است که موفقیت فاز دوم هدفمندسازی بستگی به یک اجتماع در حکومت دارد، به نظر میرسد که این اجماع وجود ندارد. بخشهایی از قوا آماده هستند تا روحانی فاز دوم را شروع کند و به محض مشخصشدن پیامدهای منفی آن، حملههای تخریبی خود را آغاز کنند. طلیعههایش از همین بحث سبد کالا شروع شده است که نشان میدهد که اجماعی وجود ندارد. در حالی که در زمان آقای احمدی نژاد تمام قوا همت کردند تا اجرا شود و کسی مخالفت نکند و پیامدهای منفی آن را مخفی کردند. اکنون جامعه ما ما با چند ابهام در سطح سیاسی و اجتماعیمان روبهرو است. تا زمانی که این سه ابهام حل نشود، ورود به فاز دوم هدفمندی یارانهها، خطای استراتژیک است. یک ابهام در دولت روحانی است. دولت روحانی، تکلیفش با سایر قوا و با جامعه روشن نیست. خیلی در سایه حرکت میکند. استراتژی روشنی نه در تعامل با جامعه و نه با نهادهای مدنی دارد. رایی که به دولت روحانی داده شد، رای ایدئولوژیک نیست، رای حزبی هم نیست، رای سلبی است، دوام رای سلبی کوتاه است. رای دهندگان ایدئولوژیک و حزبی معمولا صبورند و تلاش می کنند وقتی حزبشان پیروز شد ناتوانی ها یا شکست های آن را نبینند یا لاپوشانی کنند. اما رای دهنگان سلبی به محض این که یکی دو خطا دیدند، تعلق خاطرشان را به منتخبشان از دست می دهند. بنابراین دولت روحانی نباید کاری کند که این رای دهندگان سلبی از او ناامید شوند. تکلیف دولت روحانی روشن نیست که موتور هدایت و مدیریت اجتماعی آن به چه قدرتی تکیه دارد. در حالی که در دولت هاشمی، بر بوروکراسی و تکنوکراتها، در دولت خاتمی بر نخبگان اجتماعی و نهادهای مدنی و در دولت احمدینژاد به تودههای محروم متکی بود. ولی دولت روحانی هنوز هیچ موتوری برای هدایت اجتماعی ندارد. ابهام دیگر، در سطح مردم است، مردم از فاز ناامیدی پیش از انتخابات به نشاط بعد از انتخابات و اکنون از نشاط به فاز نظاره و ارزیابی منتقل شدهاند. اکنون در فاز نظاره و ارزیابی هستند، اگر این دو ابهام رفع نشود، به زودی هم در سطح حکومت و هم در سطح دولت، مردم به فاز کنش منفی میروند. به همین علت است که می گویم اقتصاد ایران، رکود کنونیاش رکود سیاسی است نه اقتصادی. امروز، اقتصاد ایران در عدم اطمینان است و دولت روحانی هم نمیتواند آن را از عدم اطیمنان خارج کند. کل نظام سیاسی باید به این جمعبندی برسد که اقتصاد ایران را از عدم اطمینان خارج کند. بیثباتی قانونی، یکی از عوامل اصلی عدم اطمینان است. عدم پایبندی به قانون، عامل دیگر اصلی است. اقتصاد ایران امروز مملو از عدم اطمینان است. تا از این خارج نشود، فضا مه کامل است و با ابزارهای مرسوم اقتصادی نمیتوانیم فعالین اقتصادی را مجاب کنیم که وارد کنش مثبت شوند. رفع عدم اطمینان، در دست دولت روحانی نیست. عدم اطمینان دو دسته عامل دارد. عوامل تصادفی و عوامل سیستماتیک. عوامل تصادفی اگر کم باشند، مشکلی نیست. مشکل برای عدم اطمینان سیستماتیک است. اقتصاد ما، امروز با تعداد زیادی موتور تولید عدم اطمینان روبهروست. در شرایط عدم اطمینان سیستماتیک، مردم دیگر نمی توانند عقلانی تصمیم بگیرند. چون همه چیز هر روز در تغییر است و پی در پی شوک های اجتماعی و سیاسی به آنها وارد می شود بنابراین آنها دیگر به فردا هم اعتماد ندارند. تا زمانی که این شرایط بهبود نیابد هیچ برنامه و سیاست اقتصادی به موفقیت نخواهد رسید. جمعبندی مجموعه دولت این شده است که فاز دوم اجرا شود. امیدوارم که از اجرا منصرف شوند و اگر هم منصرف نمی شوند با یک سری ملاحظات اجرا شود. مثلا یکی از ملاحظات این است که بین بنزین و گازوئیل با بقیه کالاها باید تفاوت قائل شد. بنزین و گازوئیل در ایران تبدیل به کالای معیار شدهاند. بنزین در ایران مانند طلا و ارز به کالای معیار تبدیل شده است؛ یعنی در ذهن مردم جای شاخص تورم که بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام میکنند، نشستهاند. وقتی مردم به آمارهای رسمی اعتماد نداشته باشند می کوشند برای خودشان شاخص های اقتصادی پیدا کنند. جامعه ایران اکنون تحولات قیمت طلا و ارز و بنزین را به عنوان شاخص جایگزین تورم می بیند. یعنی اگر قیمت بنزین 100 درصد بالا رود، براورد مردم این است که تورم 100 درصد خواهد بود. بنابراین اجرای فاز دوم این خطر را دارد که انتظارات تورمی مردم که حالا حالت خفته دارد، بیدار شود و بعد یکباره با یک جهش عظیم تورمی روبه رو شویم. سیلی که اگر بیاید این بار همه را خواهد برد. به همین خاطر است که می گویم در شرایط کنونی، چنین سیاستی برای آقای روحانی یک سیاست انتحاری محسوب می شود. بخشی از این انتحاری بودن بر می گردد به موقعیت آقای روحانی در میان مردم. آقای روحانی، امروز سرمایۀ سیاسی است؛ یعنی قبلا یک شخصیت سیاسی بود که در انتخابات ریاست جمهوری، با انتخابشان تبدیل به «سرمایۀ سیاسی» شدند، اما هنوز به «سرمایۀ نمادین» تبدیل نشدهاند، بنابراین اگر در اولین سیاست مهم دوران ریاست جمهوری شان شکست بخورند، دیگر نمیتوانند سیاستهای جدی دیگری را اجرا کند. اگر در فاز دوم هدفمندی، موتور تورم روشن شود و این سیاست موفق نشود، دو حرکت رخ خواهد داد: یک، نیروهای مخالف و معارض شروع به تخریب دولت میکنند؛ دو، جامعه اعتماد خود را به توانایی روحانی از دست می دهد و به فاز کنش منفی میرود. در این صورت یک قیچی شکل می گیرد که مخالفین سیاسی دولت از یک سو و جامعه از سوی دیگر تیغه های این قیچی را شکل می دهند و دولت روحانی را به نقطه تسلیم می برند. نمیگویم با اجرای فاز دوم هدفمندی، پایان سال ۹۳، پایان دولت روحانی است، اما پیامدهای اجرای این سیاست میتواند کارامدی دولت روحانی را از بین ببرد، به گونهای که تا پایان دوره مجبور شود دست به عصا راه برود. خطر بعدی خطری است که در تئوری دارون عجم اغلو، اقتصاددان ترکیه بیان شده. اگر تورم بعدی در ایران رخ دهد، تخریب طبقۀ متوسط تشدید میشود. اکنون آمارها نشان میدهد که در سالهای اخیر وضع فقرا بدتر نشده است، اما با هدفمندی، وضعیت طبقۀ متوسط به سمت فقرا رفته است یعنی طبقه متوسط هم به فقرا پیوسته اند. یعنی جامعه ما دارد به سوی یک جامعه دو قطبی فقیر و غنی می رود. با اجرای فاز دوم و یک موج تورمی دیگر، این طبقه دوباره تضعیف خواهد شد. بنابراین ما با یک جامعۀ دوپاره و با یک شکاف عظیم اجتماعی روبهرو هستیم. بخش بزرگی، بزرگ بهطور نسبی، ثروتمند و بخش بزرگی فقیر شدهاند اقتصاددان 3535
یکشنبه 3 فروردین 1393 - 15:30:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]
صفحات پیشنهادی
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/ 8 لازمه اجرای فاز دوم هدفمندی کنترل تورم است/درآمد جدید صرف تولید شود
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها 8لازمه اجرای فاز دوم هدفمندی کنترل تورم است درآمد جدید صرف تولید شودعضو کمیسیون برنامه و بودجه گفت اگر دولت درآمد حاصل از اجرای هدفمندی یارانهها در فاز دوم را به سمت تولید هدایت کند میتواند به صورت اثرمند حرکت کند و یک تحول اقتصادی مناسب ایجالزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/۴ «تولید» اولویت اجرای مرحله دوم هدفمندی باشد/ تسریع در رفع موانع کسب و کار
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها ۴ تولید اولویت اجرای مرحله دوم هدفمندی باشد تسریع در رفع موانع کسب و کارعضو کمیسیون برنامه و بودجه تصریح کرد حمایت از تولیدکنندگان کالاهای ضروری در دستور کار دولت قرار گیرد سعی شود هزینه انرژی برای تولیدکنندگان خیلی افزایش نیابد و همچنین سرعدولت آثار تورمی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را مدیریت می کند
دولت آثار تورمی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را مدیریت می کند قم ـ ایرنا ـ مدیرکل دفتر برنامه ریزی اقتصادی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی رییس جمهوری گفت دولت با توجه به سیاست های کلان اقتصادی آثار تورمی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها را به خوبی کنترل و مدیریت می کند دالزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/9 4 پیشنیاز اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها 94 پیشنیاز اجرای فاز دوم هدفمندی یارانههانایب رئیس اول کمیسیون اقتصادی گفت تعیین نرخ ارز تعیین سیاستهای پولی حمایتهای غیرمستقیم از اجرای هدفمندی مانند توجه به بهداشت و درمان و حمایت از تولید 4 پیشنیاز مورد توجه دولت برای اجرای فاز دوم هدفبا اجراي مناسب فاز دوم هدفمندي، شاهد رضايت و بهبود وضعيت مردم هستيم
۲۸ اسفند ۱۳۹۲ ۱۰ ۵۸ق ظ معاون اول رييس جمهوري با اجراي مناسب فاز دوم هدفمندي شاهد رضايت و بهبود وضعيت مردم هستيم جهانگيري اظهار اميدواري کرد با اجراي مناسب اين مرحله شاهد رضايت و بهبود وضعيت مردم در بخشهاي مختلف باشيم به گزارش خبرگزاري موج اسحاق جهانگيري شامگاه سهشنبه درنشانه های آغاز اجرای فاز دوم هدفمندی نمایان شد
نشانه های آغاز اجرای فاز دوم هدفمندی نمایان شد همزمان با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال و درخواست مجلس شورای اسلامی از دولت برای اجرای فاز دوم هدفمندی و اقدامات صورت گرفته در بخش های مختلف نشانه های اجرای این فاز در اقتصاد کشور روز به روز نمایان تر می شود به گزارش ایرنا هرچند هدر مرکز پژوهشها برگزار شد: نشست بررسی اصلاح قانون هدفمندی یارانهها برای اجرای فاز دوم
در مرکز پژوهشها برگزار شد نشست بررسی اصلاح قانون هدفمندی یارانهها برای اجرای فاز دوم اقتصاد > اقتصاد کلان - ایسنا نوشت نشست بررسی اصلاح قانون هدفمندی یارانهها برای اجرای فاز دوم با حضور جمعی از نمایندگان مردم در مجلس و کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی در مرکزالزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/6 تبعات اجرای فاز دوم هدفمندی در شرایط رکود تورمی بررسی شود
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها 6تبعات اجرای فاز دوم هدفمندی در شرایط رکود تورمی بررسی شوداستاد اقتصاد دانشگاه الزهرا گفت در شرایط رکود تورمی اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها بدون شناسایی عوارض آن بسیار برای کشور پرهزینه خواهد بود به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس حسین رانماینده کارگران در شورای عالی کار مطرح کرد نگرانی از افزایش تورم با اجرای فاز دوم هدفمندی/ افزایش قانونی دستمز
نماینده کارگران در شورای عالی کار مطرح کردنگرانی از افزایش تورم با اجرای فاز دوم هدفمندی افزایش قانونی دستمزد تورم را افزایش نمیدهدعضو شورای اسلامی کار تهران با اشاره به احتمال افزایش تورم با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها گفت با توجه به سهم حدود ۱۳ درصدی مزد در قیمت تمام شدهاجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها باعث افزایش قیمت آب و برق نخواهد شد
وزیر نیرو در گفتگو با باشگاه خبرنگاران اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها باعث افزایش قیمت آب و برق نخواهد شد چیت چیان امروز در برنامه امضای قراردادهای سرمایه گذاری در بخش آب و فاضلاب گفت با اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها افزایش قیمت در آب و برق نخواهیم داشت وزیر نیرو صبح امروالزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/ 7 دولت بدون فراهم کردن زیرساختها توقع همکاری مردم در اجرای هدفمندی را دارد
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها 7دولت بدون فراهم کردن زیرساختها توقع همکاری مردم در اجرای هدفمندی را داردعضو کمیسیون اقتصادی مجلس گفت دولت بودن فراهم کردن زیرساختها از جمله تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی در آستانه ورود به فاز دوم هدفمندی یارانههاست و از مردم توقع همکاری داردجلسه شبانه ستاد هدفمندی به ریاست جهانگیری/ آخرین هماهنگیها برای اجرای ناگهانی فاز دوم هدفمندی
اقتصادی اقتصاد کلان دولت بسته جامع هدفمندی را تدوین کرد جلسه شبانه ستاد هدفمندی به ریاست جهانگیری آخرین هماهنگیها برای اجرای ناگهانی فاز دوم هدفمندی معاون اول رئیس جمهور با تاکید بر اهتمام جدی دولت برای اجرای طرح هدفمند سازی یارانه ها گفت مصمم هستیم هرچه زودتر سازوکارها واجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها تأثیری بر قیمت خودرو ندارد
وزیر صنعت معدن و تجارت اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها تأثیری بر قیمت خودرو ندارد وزیر صنعت معدن و تجارت با اشاره به گران شدن خودروی پراید گفت افزایش قیمت حاملهای انرژی و موادی که مشمول فاز دوم هدفمندی یارانههاست منجر به افزایش قیمت خودرو در سال آینده نخواهد شد به گزارش خنامشخص بودن نحوه حمایت از اقشار ضعیف در فاز دوم هدفمندی
شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹ ۳۶ یک کارشناس حوزه کار معتقد است با توجه به رکود حاکم بر بنگاههای اقتصادی عدم آمادگی سیستم بانکی و بدهی دولت به پیمانکاران سال آینده زمان مناسبی برای اجرای فاز دوم هدفمندی یارانهها نیست حمید حاج اسماعیلی به خبرنگار تعاون و اشتغال ایسنا گفت طبیعتا بالیلاز: اجرای ناقص فاز اول هدفمندی اقتصاد ایران را به زیمباوه رساند
لیلاز اجرای ناقص فاز اول هدفمندی اقتصاد ایران را به زیمباوه رساند کد خبر ۳۸۶۸۲۰ تاریخ انتشار ۲۴ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۶ ۲۰ - 15 March 2014 در میان انتقادهای زیادی که به دولت پیشین بر سر نحوه اجرای فاز نخست قانون هدفمند کردن یارانه ها وارد می شود برخی نیز معتقد هستند که این قانون در فالزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها/ 5 سهم سلامت، تولید و بیمه بیکاری در مرحله دوم هدفمندی پرداخت شود
الزامات فاز دوم هدفمندی یارانهها 5سهم سلامت تولید و بیمه بیکاری در مرحله دوم هدفمندی پرداخت شودعضو کمیسیون برنامه و بودجه گفت دغدغه اصلی قانونگذار رعایت قانون توسط دولت برای سهمبری سلامت تولید و بیمهبیکاری است که در قانون پیشبینی شده است اسماعیل جلیلی عضو کمیسیون برناماختصاص ۱۰هزار میلیارد تومان به تولید در فاز دوم هدفمندی
اختصاص ۱۰هزار میلیارد تومان به تولید در فاز دوم هدفمندیتاریخ انتشار دوشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۱ ۳۷ معاون برنامه ریزی و نظارت راهبردی ریاست جمهوری از اختصاص ۱۰ هزار میلیارد تومان به تولید در فاز دوم اجرای قانون هدفمندی یارانه ها خبر داد و گفت در فاز دوم اجرای این قانون به جهت-
اقتصادی
پربازدیدترینها