واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > دیدگاه ها - باید واقعیتها را گفت و تلخیها را منتقل کرد اما از تلخی تلخیها نکاست. دکتر عماد افروغ*: چندی پیش یکی از کارشناسان آسیبهای اجتماعی در مصاحبهای از رسانهها خواسته بود با تمرکز نکردن بر خشونتهای خانوادگی، جلوی ترویج و توجیه این خشونتها گرفته شود. سؤالی که در این موارد مطرح میشود این است که رسانه چه چیزی را باید نشان بدهد و چه چیزی را نشان ندهد؟ واقعاً باید مرزی برای بازنمایی تصویر جامعه در رسانه تعریف شود که از سویی متهم به سیاهنمایی نشود و از سوی دیگر در وظیفه رسانهای کوتاهی نکرده باشد؟ بعضی وقتها اشاره به این آسیبها بازدارنده است. یعنی عدهای به فکر میافتند و تمهیداتی میاندشیند. اما همواره باید در نظر داشت که این آسیبها، آسیب هستند. پس در کنار انعکاس این واقعیتها، به وجه آسیبیشان هم اشاره کرد. یعنی به عنوان واقعنمایی، تطهیر نشود. این را خود شما اصحاب رسانه بهتر میتوانند در نظر بگیرند و چگونگیاش را تعریف کنند. فیلمهای هالیوودی هم با وجودی که ظاهراً مضمونی منفی و غیراخلاقی دارد، در نهایت یک پیام اخلاقی دارد و غایت مثبتی برای شخصیت منفی نشان نمیدهد. باید دقت کنیم که زشتیها و پلشتیها در قالب آسیب به مخاطب وانمایی شود تا از آنها بدش بیاید و مشمئز شود. نظر من این است که اگر داریم فقر و اعتیاد و معضلات اخلاقی و اجتماعی را به تصویر میکشیم، نهایتاً باید به مخاطب بگوییم که اینها آسیب هستند. ولی این را باید با لطافت و ظرافت منتقل کرد. با دستورالعمل و توصیههای فرمایشی نمیتوان این کار را کرد. چه در القای ارزشهای مثبت و چه در مواجهه با ضدارزشها همواره باید به وجه معنایی و مفهومی آن توجه کرد. من بعضیوقتها میبینم مثلاً یک فیلم سینمایی نماز را به تصویر کشیده اما پیام آن بر ضد عبودیت است. پس باید ضمن بهتصویرکشیدن آسیبها، این را به بیننده منتقل کرد که با یک آسیب مواجه است؛ نه با یک واقعیت صرف بیرونی. اما در پاسخ به اینکه مرز سیاهنمایی و واقعنمایی کجاست، باید گفت: اولاً شما حق ندارید در واقعیتها دست ببرید. باید آنها را منعکس بکنید؛ حتی اگر تلخ باشد. اما نباید فراموش کنید که تلخی آن واقعیتها را جلوه بدهید. مبادا آنها را توجیه کنید و طبیعی جلوه بدهید. قرار نیست اینطور باشد. به نظرم جامعهای موفق است که مدام القا نکند که همهچیز خوب است و سر جایش است. این غلط است. باید واقعیتها را گفت و تلخیها را منتقل کرد اما از تلخی تلخیها نکاست. در عوض باید راهحل به دست داد و افکار عمومی را نسبت به این زشتیها تحریک کرد و متنبه کرد و مسئولان را متوجه مسئولیتها و کاستیهایشان کرد. این جزء وظایف جوهری یک روزنامهنگار است که به هدایت جامعه و آگاهیبخشی به جامعه کمک کند. اصلا من شأن روشنفکری برای روزنامهنگار قائلام. هر شأنی که روشنفکر دارد، روزنامهنگار هم دارد. انبیا چه نقشی دارند؟ روشنفکر و روزنامهنگار هم همان نقش را دارد. بیتفاوت نیست. نمیتواند بگوید شأن من کار دانشگاهی است و کاری به کار مشکلات روزمره جامعه ندارم. یک خبرنگار حتما آرمان دارد اما این نباید باعث شود برخی اخبار را ببیند و برخی را نبیند. *جامعهشناس و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]