واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حکایات3
علاقه به علما علمای اهل ظاهر نفرین زنان چرا انسان زنش را بزند توی فکر آیا نماز میخوانده دوسال قرآن نخواندم محبت امیرالمومنین تصرف در چشم دکتر به سیرت انسان اثر وضعی اعمال علاقه به علماء در تشییع جنازه آیت الله اراکی بر اثر هجوم و فشار توی صحن حضرت معصومه قم چند نفر فوت کردند. این خبر را به استاد رساندند.ایشان فرمودند: این مسائل فقط در ایران است، مردم ایران در مراسم تشییع جنازه و علاقه به علماء عجیب هستند. علمای اهل ظاهر ! تأسف اهل معنی بر اهل دانش اینست: که چرا اکتفا به ظواهر و اصطلاحات می کنند، و چیزهایی که وجدان نمی کنند و نمی چشند با اهلش در مقام رد و تکفیر می افتند ... استاد می فرمودند:آنقدر جو حوزه علمیه نجف نسبت به اخلاقیون تند بود که اگر در مدرسه مثلا" کتاب معراج السعاده را کسی داشت مورد تنفر قرار می گرفت. یکی از اساتید بنده می گفت: من مرحوم سید علی آقا قاضی را دوست می دارم، و پول برای فاتحه او می دهم ولی خودم ( از ترس علمای ظاهر) شرکت نمی کنم!! ( بواسطه) شنیده شد که استاد فرمودند: بعضی اهل دانش که به ظاهر بسنده می کردند، سر قبر عارف کامل و واصل سید بحرالعلوم ( م 1212) نمی رفتند و دلیل شان این روایت بود که « هر کس ادعا دیدن امام زمان کرد او را تکذیب کنید» ( من ادعی الرویه فکذبوه) و سید بحرالعلوم ادعای دیدن امام زمان ( عج) را کرده و به بعضی همانند میرزای قمی ملاقات خود را گفته است!!! نفرین زنان اوایلی که استاد از نجف به قم مهاجرت کردند، بعضی از علاقمندان ایشان، عرضه داشتند که کسی هست که مدعی عرفان و سلوک بوده، و ما گاهی پیش ایشان می رویم، بنظر شما چطور است؟! استاد بدون اینکه آن شخص را اصلا" دیده باشد، فرمودند:نفرین زنان پشت سر آن شخص می باشد!!سالهای بعد کلام استاد ظاهر شد که آن شخص در ازدواج و طلاق زنان و افراط و تفریط به زوجات، به بلاهائی مختلف دچار شد و افت بسیار کرد، و مصائب دردناک گرفتار شد تا جائیکه مریدان درجه یک او هم از او بریدند و ... چرا انسان زنش را بزند دو جوان اهل دانش عرب، به منزل استاد آمدند . یکی واسطه بود و دیگری عرض سؤال داشت و گفت: زنم را زدم و در حال خشم حرف ناروائی هم زدم و زنم از خانه فرار کرده است و نمی دانم در این شهر غریب قم، به کجا رفته و به اشتباه خودم پی بردم...استاد فرمودند: این چه کاری است که انسان زنش را بزند و کارش به این جا ختم شود؛ آنهم از کسی که درس دین خوانده است.!! بعد فرمودند: منزل دوستان یا اقوام رفته است و پیدا می شود. توی فکر یکی از شاگردان ، پدر خود را برای ملاقات آورده بود. ساعتی نشست و حرفی نمی زد. بعدا" از استاد سؤال کرد: پدر مرا چطور دیدید؟فرمود: همش توی فکر بود.آن تلمیذ عرض کرد: درست است؛ ایشان هم مشکل خانواده گی و هم به امراضی جسمانی دچار است، برای همین دائما" در فکر است. آیا نماز می خوانده! اهل علمی بعد از وفات استاد نقل کرد که من این کسالت بسیار ناراحت کننده را داشتم و دارم. نزد مرحوم جعفر آقا مجتهدی رفتم؛ و حضور آیت الله کشمیری رسیدم و کسالت را به این دو بزرگوار گفتم. اما آنان نتوانستند برای من کاری کنند. این قضیه گذشت و تا یکسال بعد آن شخص اینجانب ( راوی ماجرا ) را دید و سؤالاتی کرد و از جمله گفت: می گویند آقای کشمیری نماز نمی خوانده آیا شما نماز خواندن او را دیدید؟!! گفتم: عجب از شما کسی که از خانواده مرجعیت و عرفان و سیادت است و مجتهد مسلم می باشد؛ و بسیاری از مردم بنحو عام و خاص بوسیله ایشان هدایت یافتند؛ حال خودش نماز نمی خوانده.!! یک مرتبه به ذهنم آمد که چرا، در حیات مرحوم جعفر آقا مجتهدی و جناب استاد، توجهی به مرض او نکردند که الان این سؤال را می کند! گوهر پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هر سنگ و گلی لولو و مرجان نشود دو سال قرآن نخواندم استاد می فرمودند:در خانه قبلی ( کوچه آبشار قم) یک نفر از کسانی که تدریس علوم دینی می کرد نزدم آمد. او گرفتاری داشت و از زنش خیلی ناراحت بود. از من دوائی برای رفع این گرفتاری خواست. گفتم: شما قرآن بخوانید قضیه حل می شود.آن اهل دانش گفت: دو سال است لای قرآن را باز نکردم.!! محبت امیرالمؤمنین علیه السلام مرحوم جعفر آقای مجتهدی درباره استاد می فرمودند:اینقدر قلب این سید مملو با محبت امیرالمؤمنین است که هر وقت ایشان به منزل ما می آیند، گنبد بارگاه حضرت امیرالمؤمنین نیز همراه ایشان می آید.تصرف در چشم آقای تاکی گفت :شبی از شبها ئر نجف اشرف در حالی که سه چهار ساعت از شب گذشته بود، از صحن حرم حضرت امیرالمؤمنین - ع - رد می شدم. در این هنگام دیدم آیت الله کشمیری در کنار صحن تنها نشسته اند، با دیدن ایشان مردد شدم که اگر خدمت ایشان بروم وقت می گذرد، و اگر نروم شاید اسائه ادب باشد.در این فکر بودم، لحظه ای نگذشت، چون دوباره نگاه کردم کسی را ندیدم و گویی اصلا" آنجا نبوده است. یکی از تلامذه از استاد در این باره سوال کرد که کیفیت این قضیه چطور بوده است؟ ایشان فرمودند: از کنار ضریح امام به صحن آمدم و قبض بر من غالب بود و حال کسی را نداشتم. ایشان را دیدم، توجهی کردم تا از جلو چشم او محو شوم، او برای بار دوم مرا ندید. دکتر به سیرت انسان اوایل که استاد از نجف به قم آمدند، دارای حالات و کرامات بسیار بودند، درب مکاشفات برایشان مفتوح بوده و مفسر معاینات بودند. روزی فرمودند: جمعی از اطباء را به مکاشفه دیدم که سیرت برزخی خوبی نداشتند فقط یک نفر از آنان به نام دکتر سید محمد ... بود در آن میان، تسبیح بدست سیرت انسانی داشت، و از ایشان تعریف کردند.آن دکتر از سادات به شمار می روند یکی از اوصاف او اینست: هر روز به عدد مهدی « عج» 59 تومان صدقه به نیت امام زمان « عج» صدقه می دادند. نوعا" حرم حضرت معصومه مشرف می شوند، اهل ذکر و توسل و روضه خوانی هستند. اثر وضعی اعمال نقل شده : مرحوم سید هاشم رضوی هندی که سالها آقا قاضی را درک و در سن 94 سالگی به سال 1370 وفات یافت و در قم مدفون شدند، بارها فرمودند:چون مردم عراق و نجف ، حرمت امیرالمؤمنین علیه السلام و اولیای الهی همانند آقای قاضی را نداشتند به بلاهایی از قبیل اخراج از عراق و حکومت بعثی دچار شدند و اینها اثر وضعی اعمال آنها بوده است ...منبع: پایگاه صالحینتهیه و تنظیم: محمد حسین امین ـ گروه حوزه علمیه تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]