محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844932425
ایرانیان 216 سال پیش از کدام راه به حج می رفتند؟
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
ایرانیان 216 سال پیش از کدام راه به حج می رفتند؟ وبلاگ > جعفریان، رسول - یک منزل نامه برای راه حج از سال 1219 که به دست توانایی یک ایرانی فرهیخته نوشته شده و در آن راه حج، شهرها و روستاهای در مسیر و نیز مکه و مدینه را برای ما وصف کرده است.
بسم الله الرحمن الرحیم این متن با عنوان منازل الحج که به طور ویژه در باره راه های حج و منازل آن است، در سال 1219 هجری قمری نوشته شده است. نویسنده آن، بنده علی بن میرزا خیرات علی است و چنان که محتوای این رساله نشان می دهد، فردی ایرانی است که در هند زندگی می کرده است. وی این سفر از هند رفته، هرچند از راه هند به حج یاد نکرده است. به احتمال زیاد از هند به عراق آمده پس از زیارت عتبات از راه جبل عازم حج شده است. او از شخصی به نام حاجی عبدالوهاب که سی و سه بار به عنوان کاروان دار از شهرهای مختلف ایران به حج رفته یاد کرده و گفته است که این بار از هند عزیمت حج کرده و نویسنده ما هم همراه وی رفته است. نویسنده عربی و فارسی را می داند و فارسی را نه هندی بلکه کاملا ایرانی نگاشته است. این که یک بار احد را اهد نوشته اسباب شگفتی است و از این قبیل موارد اندک است، هرچند نام برخی از قبایل و قریه ها را لابد بر اساس آنچه شنیده ضبط کرده و دقیق نیست. به هر حال فرهنگ او ایرانی ـ هندی است و یک جا عمارات شهر مکه را به بنارس تشبیه کرده و نوشته است: « گرمی مکه معظمه مانند هند است، و بلا شباهت عمارت شهر بنارس، شباهت تام به عمارت شهر مکه دارد.» و بعد هم نوشته است: به سیر کعبه و دیریم گاه اینجا و گاه آنجا / مطلب جستجوی اوست خواه اینجا و خواه آنجا. جای دیگری هم شهر هیت را در شام، شبیه یزدخواست اصفهان دانسته و منار حله را به منار جنبان اصفهان تشبیه کرده است. نویسنده تصمیم می گیرد همراه حاجی عبدالوهاب به هند برود اما سرور او از سادات صفوی و کسی که او وی را سلطان بن سلطان بن سلطان نامیده و صاحب کتاب تحفه الشعراء است، به وی دستور داده تا منازل نامه ای برای حج بنویسد، چرا که «جمیع خصوصیات منازل حج را تا ابتدای بنای کعبه، بل از آدم تا این دم که احدی به رشته تحریر و تسطیر در نیاورده، و هیچ یک از سلاطین روی زمین علما و حکماء فضیلت و حکمت آئین باین فکر بکر نرسیده درآورده، آن را کتابی مختصر سازد، و به تفصیل منازل آن پردازد تا قاصدان حجاز را راه نمای و واقفان طریق حقیقت و مجاز را مونس با وفای باشد.» وی این خواسته را پذیرفته و این رساله را نوشته است. وی سخت ارادتمند این ابوالفتح میرزا است و چندین بار از کتاب او اشعاری را نقل کرده است. نوشته حاضر عمدتا! روی راه زبیده یا همان راه جبل و نیز راه شام به سمت مدینه متمرکز است، اما در این ضمن، از راه مصر تا شام نیز سخن گفته و به برخی از راه های فرعی مانند شام به بیت المقدس و نواحی دیگر و حتی راه های آبی خلیج فارس به سمت دریای عمان اشارت بسیار اندک دارد. وصف وی از روستاها و شهرها کوتاه اما بسیار خوب است. طبعا به شهرهای بزرگ مانند، بغداد، کاظمین، کربلا، نجف و سپس حلب و شام و مدینه و مکه با تفصیل بیشتری سخن گفته است. در مجموع هدفش نگارش سفرنامه نبوده، اما آنچه را که دیده یا شنیده نقل کرده است. خودش می گوید که برخی از مطالب را از دیگران تحقیق کرده و نوشته است. تاریخ نگارش این رساله جالب توجه است، یعنی سال 1219 که ما گزارش های بسیار اندکی از این دوره از راه حج داریم. وی راه زبیده را می شناخته و به خصوص در باره شهر حائل و جبل شمر و نجد و ظهور عبدالوهاب نیز اشارات کوتاه اما سودمندی دارد.« و از ام البلاد بصره، ده منزل می رود به درعیه که مقر خلافت عبد العزیز بن سعود بن محمد است، و صبیه شیخ محمد بن عبدالوهاب در نکاح عبدالعزیز است که مجتهد عبدالعزیز فرقه وهابی است». در باره نشان هایی هم که از آبادی های قدیم این راه از زمان زبیده و یا اصلاحات دوره بعدی بوده یاد کرده که آنها هم مغتنم است. به مدینه و مکه که رسیده، اطلاعات بهتری داده اما همه کوتاه است. در باره حج نیز مطالبی گفته که احتمالا باید مورد مداقه بیشتر قرار گیرد، گرچه به جامع عباسی ارجاع داده و شاید مطالب را از همان جا گرفته است. گزارش وی از جمیعت شهرها یکی از بهترین نقاط این کتاب است که بر اساس آن می توان جدولی را بدست آورد. ممکن است وی فردی اداری و یا حتی افسر نظامی بوده و این از برخی از موارد بدست می آید. نسخه رساله از سایت دانشگاه میشگان بدست آمد و از این بابت باید از مسوولان آن سپاسگزار بود که صدها نسخه فارسی و عربی خود را به آسانی در اختیار پژوهشگران گذاشته اند.
رب یسّر و تمم بالخیر بسم الله الرّحمن الرّحیم الحمدلله الذی جعل منازل الحج وسیلة للشّهود، و أکرم الحُجاج من سائر قافلة الوجود الذی أنزل فی شأن الکعبة ومن دخله کان آمنا، ولم یقرّ قطّ بتلک السعادة الکبری الاّ من کان بالصدق مؤمنا، فنعم من کان اهلها لما وصلوا بثمرات البرکات، والرزق الالهی بحکم دعاء ابراهیم الخلیل الفاخر «إِذْ قالَ إِبْراهیمُ رَبِّ اجْعَلْ هذا بَلَداً آمِناً وَ ارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَراتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُمْ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ). [بقره: 126] ویا لها مَن طاب نفسا بدخولها [17] وحصّل من الآخرة والاولی، فطافا حولها، و أذبح و دخل مقام ابراهیم، و صلّی کما قال جلّ وعلی « وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهیمَ مُصَلًّى» [بقره، 125] فسبحانه ما اسری بعباده فی بوادی الشوک والتیهان، وتقبّل من عباده مناسک الحج من الوقوف والطواف والقربان، فمرحباً بالمسرعین الیها علی راحلة الشوق، ولم یکن لهم مانع من ولد ولا زوجة و الآمال عن ذلک الذوق حتی یفوزوا بالسّعی والهرولة بدولة السعی بین الصفا والمروة، ناظرین الی آثار الله، عزّ من قال «ان الصفا والمروة من شعائر الله» فیا أهل المنا، سیروا الی المشعر الحرام و الخیف و المنا وارتحلوا الیها کیف ما کان راحلاً و راحلاً لیصیر [18] انفسکم متسمة باسم العتیق امتثالاً لامره تعالی « وَ أَذِّنْ فِی النَّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِرٍ یَأْتینَ مِنْ کُلِّ فَجٍّ عَمیق». [حج، 27] والصّلوة علی نبیّه البینة بمقامات العرفان الّذی کان زبدة أولاد من بَنی ذاک المکان، واشتاق بعباده الیه حتی صار متقلبا وجهه فی السّماء، لیمتاز دینه عن الیهود التی هم أکلة السحت والحرام، کما قال الله تعالی فی حقه ـ علیه الصلوة والسلام: قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرام [بقره، 144] صاحب قاب قوسین او أدنی، النبیّ المکی الحجازی ذی الخیف المنی .... [یک کلمه ناخوانا] درجات العلی سیّد الوری محمد، المصطفی ـ صلّی الله علیه وآله، عترته [19] و ذریّته و أصحابه ممن اصطفی، خصوصاً علی من تولّد فی الحلّ والحرم، صاحب مقامات الاعظم، الوصیّ المکرّم والهُزَبر المفخّم، الروح المجسّم، اکمل أولاد آدم، قاری آیات اوایل البراءة فی الخیف و المنا و العرفات، ذی لواء الاحمدی، سیّد السادات من عترت المحمّدی، الولیّ الصفی علیّ الوفی ـ علیه التحیه والسّلام و الثناء ـ وعلی باقی أئمة الهدی. حمد بی حد مر خالق ذوالمجد را سزاوار است که به سالکان خود صراط مستقیم منازل معرفت بنمود، و عاشقان خود را بخیر رفاقت توفیق منزل به منزل تا وصول ذات مقدس خود هدایت فرمود. هادی که سلوک مشتاقان حجاز را موقوف بر زاد راحله نداشته [20] و به استطاعت ذاتی شان به تفهیم آیت قدسی در آیت «وعلی النّاس حج البیت من استطاع الیه سبیلا» [آل عمران، 97] علَم امتیاز برافراشته. قادری که به اولیای خود قدرت طی منازل بخشید. و کریمی که به حکم اولیای تخت قبای دوستان خویش را در قباب امکنه شریفه محفوف و محفوظ و محظوظ گردانید. هر که او را شناخت، به جمیع مقام و منزل راه یافت، و هرکه اسب همّت بسوی معرفتش تاخت، عنان انقیاد از اغوای غول نفس لوّامه برتافت. آواز حُدی سائق سالکان راه کمال اوست، و شقشقه رواحل جمال هادی بدیدار جمال او، و درود نامحدود [شاید: نامعدود] بر بانی مبانی وجود که هستی کعبه چه بل وجود همه موجود است [21] به طفیل جود آن مفخر کاینات است، و مقامات اهل شهود به تبعیت نور شریعت آن سر حلقه اهل وجود. صاحب بطحا و حجاز مفترض الطاعه در جمیع امور مثل روزه و نماز. سیّد الکونین ختم المرسلین / فخر آمد بود فخر الاولین آنکه آمد نه فلک معراج او / انبیاء و اولیا محتاج او شد وجودش رحمةٌ للعالمین / مسجد او شد همه روی زمین صلی الله علیه وآله وسلّم. امّا بعد بر ارباب الباب مخفی و محتجب نماناد که درین اوان بهجت نشان که سیّاح بلاد به اصلاح و سداد خیر البلاد که عبارت از ام القری مکه و حجاز و بطحا باشد، اعنی حاجی ناجی کامیاب حملهدار بغداد نیک بنیاد [22]حاجی عبدالوهاب که شصت مرحله از مراحل زندگانی شریفش گذشته بود، و سی و سه بار به دل آگاه به زیارت بیت الله سرفراز گشته، و پیوسته آن بینوا به زمزمه ی حسینی و نوای باعشاق از راه راست به تمنّای معشوق حقیقی منحرف، از طریق آهنگ مخالف بوده، از مقام عراق و اصفهان و نیریز و نیشابور و بیات، از کوچک و بزرگ، از هر شعبه و شش آوازه دلفریب، از گوشه حاجیانی و نوروز عجم و آذربایجان و به زمزمه بیات عجم و ترک و قجر و ماوراء النهر آهنگ نوروز عرب و حجاز داشته، و جمیع منازل و مراحل را به قلم محبت رقم به سینه دل مینگاشت، چون از سوانح زمان به کشور هندوستان [23] رسید و نظر بطالع بلند و بخت ارجمند شریف یاب کورنش و ملازمت بندگان اعلی حضرت قدر قدرت قضا صولت خاقاندارا، دربان سکندر پاسبان سلیمان شان ظل ظلیل حضرت رحمان، دُر دُرج خلافت و جهانداری، اختر برج آسمان سلطنت و شهریاری، واقف اسرار الهی، مظهر کرامات نامتناهی، مرجع سلاطین عظیم الشأن، ملجاء خواقین بلند مکان، ناصب لوای عدل و انصاف، هادم بنیاد جور و اعتساف، شاهین ترازوی دادگستری، قوت بازوی دین پروری، سهی سرو گلزار مصطفوی، نونهال گلشن مرتضوی، گل سر سبد بوستان حسینی، نوگل گلبن گلستان موسوی، [24] برگزیدهی اولاد صفوی، اعنی فخر السلاطین فضیلت آئین، الممدوح بلسان العبد و الحر، معزالسلطنة والخلافة، السلطان بن السلطان بن السلطان، والخاقان بن الخاقان بن الخاقان ابوالفتح سلطان محمد میرزای الصفوی الموسوی الحسینی ـ ادام الله سلطانه ـ گردید، و به این بنده درگاه خلایق امیدگاه بنده علی بن میرزا خیرات علی ارشاد هدایت بنیاد گشت که جمیع خصوصیات منازل حج را تا ابتدای بنای کعبه، بل از آدم تا این دم که احدی به رشته تحریر و تسطیر در نیاورده، و هیچ یک از سلاطین روی زمین علما و حکماء فضیلت و حکمت آئین باین فکر بکر نرسیده درآورده، آن را کتابی مختصر سازد، و به تفصیل منازل آن پردازد تا قاصدان حجاز را راه نمای [25] و واقفان طریق حقیقت و مجاز را مونس با وفای باشد. بحسب الامر اشرف اقدس ارفع اعلی ـ روحی فدا ـ بال کبوتر شوق مقصود به اهتزاز آمده و مطالب منظوره مسطوره صفحههای رنگین را طراز پس کلک حقیقت سلک برداشتم، و منازل حج را چنانچه بود از حاجی ناجی موصوف تحقیق نموده، هو به هو برنگاشتم، و نام نامی کرامی عظامی این صحیفه را منازل الحج گذاشتم و تاریخ اتمام این صحیفه شریفه متبرکه را از الفاظ جاده آخرت یافتم بر علما و حکما و عقلا و فضلا واضح و لایح است که از نوشتن و خواندن این صحیفه شریفه آگاهی دنیوی و توّاب اُخروی است. حق سبحانه تعالی ـ جل شأنه ـ همه را توفیق رفیق کرامت کناد، و به دیدار جمال با کمال بیت الله [26] الحرام مستعد و فایز گرداناد و بحرمت النبی وآله الامجاد. نیست جز گوهر متاعی گر ز دریا یادگار چون قلم اینجا سخن میماند از ما یادگار/ توقع از فضلاست، اگر سهو و خطائی یابند، به قلم عطوفت رقم اصلاح نمایند. العذر عند کرام الناس مقبول. و من الله التوفیق والاستعانه. احوال دریافت مسافت از دارالسلام بغداد الی مکه معظمه ـ الف الف تحیة و الثنا از راه نجف اشرف بدین موجب است: بغداد. دو بغداد است: بغداد نو و بغداد کهنه. اما بغداد کهنه در میان شطّ فرات و دجله بغداد واقع شده، و دجله بغداد جسری دارد که در شطّ بغدادین، شطّ فرات، جسری دارد که جسر مسیّب می گویند [27] که در هفت فرسنگی کربلای معلّی واقع است. بغداد نو به سمت کرمان شاهان است، و احداث آن قلعه رفیعه از شاه طهماسب ماضی صفوی است ـ انار الله برهانه ـ و درین اوقات در دور بغداد کهنه، سلیمان پاشا قلعه ای احداث کرده است، و از کاظمین ـ علیهما السّلام ـ تا بغداد، یک فرسنگ است، و کاظمین دو گنبد است. در یک صحن و در وسط شهر واقع است، و حضرت امام موسی کاظم و امام محمد تقی ـ علیهما السّلام ـ در دو مرقداند. آقا محمد خان قاجار هر دو گنبد متصل را با چهار گلدسته مطلاّ نمود، و ضریح آهن واحد است. و بنای گنبد طلا از ابتدا از شاه طهماسب ماضی بن شاه اسمعیل صفوی ـ انار الله برهانهم ـ است [28] که گنبد حضرت امام رضا ـ علیه التحیة والثنا ـ را که در سناآباد شش فرسنگی شهر طوس واقع است و الحال مشهور به مشهد مقدس است، طلا نمودند، و همچنین ضریح طلا و سرطوق طلا و دروازه مرصّع از جواهر زواهر نیز از آن حضرت یادگار است، و شاه طهماسب ثانی صفوی ـ رحمة الله علیه ـ صحن مبارک مشهد مقدّس را طلا نمودند، و منار طلا از احداث نادر سلطان است، و سلطان شاهرخ بن امیر تیمور کورگان ـ رحمهما الله تعالی ـ مسجدی بزرگ در قرب جوار مزار مشهد رضا وصل به دار السیاده از سنگ و کاشی لاجورد بنا نهاده و بایسنقر میرزا بن شاهرخ کتبه از آیات قرآن به خط رقاع در پیش طاق آن مسجد در نهایت خوش خطی در کاشی نوشته، هر الف آن، به قدّ نیزه ای که حیرت افزای دیده خطاطان و سیّاحان جهان است. و از مشهد مقدس تا نجف اشرف دو ماهه راه است و بقعه ابوحنیفه کوفی در یک فرسنگی بغداد نو است. و مقبره شیخ عبدالقادر جیلانی در اندرون بغداد نو است. و مزار سلمان فارسی ـ علیه الرحمه ـ در چهار فرسنگی بغداد [29] در مداین است، و متصل به طاق کسری است، از سمت مشرق، و قبر خواجه نصیر طوسی قمی ـ علیه الرحمه ـ و سید رضی ـ علیه الرحمه والغفران ـ در کاظمین ـ علیهما السّلام ـ است، و مقابر شیخ معروف کرخی در بغداد کهنه است، و مقابر قنبر و شیخ جنید و شیخ شهاب الدین در بغداد نو است. انوری در وصف بغداد قصیده گفته که این ابیات از تحفة الشعرای ابوالفتح سلطان محمد میرزای الصفوی الموسوی الحسینی ادام الله سلطانه نوشته شده: خوشا نواحی بغداد جای فضل و هنر کسی نشان ندهد در جهان چنان کشور سواد او به مثل چون سپهر مینا رنگ هوای او به صفت چون نسیم جان پرور به خاصیت همه سنگش عقیق لولو بار [30] به منفعت همه خاکش عبیر غالیه بر صبا سرشته به خاکش طراوت طوبی هوا نهفته در آبش حلاوت کوثر کنار دجله ز ترکان سیمتن خلّخ میان رحبه ز خوبان ماه رخ کشمر هزار زورق خورشید شکل بر سر آب بدان صفت که پراکنده بر سپهر شرر به وقت آنکه به برج شرف رسد خورشید بگاه آن که به صحرا صبا کشد لشکر دهان لاکه کند ابر معدن لولو کنار سبزه کند باد مسکن عنبر شبیه باغ شود آسمان به وقت غروب به شکل چرخ شود بوستان بگاه سحر بوقت شام همی این بآن سپارد گل بگاه بام همی آن به این دهد اختر به رنگ عارض خوبان خلّخی در باغ میان سبزه درخشان شود گل احمر [دیوان انوری: قصیده 73] [31] نوای بلبل و قُمری خورش عکّه و سار خجل کنند همی لحنهای خنیاگر و از بغداد کهنه تا کاروان سرای احمد پاشا دو فرسنگ است، و شط به کنار خان احمد پاشا می گذرد؛ و سی خانهوار عرب بیرون خان احمد پاشا مسکن دارند. و از خان احمد پاشا الی خانه زاد دو فرسنگ است، و در پهلوی کاروان سرای خانه زاد، قرب سی و چهل خانه وار عرب مسکن دارند، و زمین جاده صاف است. و از خانه زاد تا کاروان سرای بیرنُص دو فرسنگ است، و راه صاف است، به قدر پنجاه خانهوار عرب در کنار کاروان سرای مسکن دارند، و از بیرنص تا خان حاجی محمد علی مضراقچی دو فرسنگ و جاده صاف است، و در کنار خان چهل خانهوار عرب [32] سکنا دارند و از خان مضراقچی تا مسیّب که قریه است، و مزار پسران مسلم در آنجاست، قرب چهارصد و پنجاه خانهوار عرب در آنجا مسکن دارند، و نخلستان هم دارد، و شطّ فرات کنار مسیّب می گذرد و جسر نیز دارد، و زمین جاده صاف است. و از مسیّب به کربلای معلّی هفت فرسنگ است، و در میانه، تپه است که او را تپه سلام گویند که از آنجا کربلای معلّی نمودار است. و از تپه سلام کشت [و] زرع تا کربلا میشود، و در راه نهرهای کوچک دارد. و صفت شهر کربلای معلّی محتاج به نگارش و گزارش نیست. در قدیم زمین ماریه مینامیدهاند، شهر بند است، و روضه ی مطهّر منوّر حضرت سیّد الشهداء حسین بن علی ـ علیه الصّلوة [33] والسّلام و حضرت عباس علی، و حضرت علی اکبر، و حضرت قاسم، و حضرت علی اصغر که عبارت از هفتاد و دو تن شهداء ـ رضوان الله تعالی علیهم اجمعین ـ باشند در پائین پای آن حضرت آسودهاند. و بارگاه حضرت عباس علی، قدری فاصله به بارگاه حضرت سیدالشهداء دارد، و قبر حرّ شهید در یک فرسنگی کربلای معلّی به سمت شمال است، و ده هزار خانهوار به کربلای معلی ساکناند، و گنبد سید الشهداء را آقا محمد خان خواجه قاجار، با چهار گلدسته طلا نمود، و از کربلای معلّی الی نجف اشرف بدین موجب است که از کربلای معلّی تا شور اوّل چهار فرسنگ است، و راه صاف دارد، و قرب چهل خانهوار عرب در کنار خان ساکناند [34] و از شور اول تا کاروان سرای سید مهدی طباطبائی سه فرسنگ است، و از سرای سید مهدی تا ذوالکفل که از پیغمبران بنی اسرائیل است، و صد خانهوار عرب در آنجا کشتُ زرع می کنند، یک فرسنگ است، و از ذوالکفل تا چاه قنبر دو فرسنگ است، و راه صاف دارد، و از چاه قنبر تا به نجف اشرف دو فرسنگ. و نجف اشرف شهری است که قلعه و توپخانه هم دارد، و قرب پنج هزار خانهوار عرب و عجم ساکناند، و در شهر نجف روضه منوّر مطهّر حضرت علی مرتضی ـ علیه الصلوة والسّلام ـ است. و از نجف اشرف به شهر کوفه یک فرسنگ است، و قرب ده خانهوار عرب در کنار مسجد کوفه ساکناند. و شهر کوفه خراب است، [35] و در کنج احاطه [حیاط] مسجد کوفه، مرقد مسلم بن عقیل، و هانی بن عروه مذحجی است، و دریای خشک نجف اشرف در کنار قلعه واقع است که درّ نجف از آنجا است، و رود شاه که شاه اسماعیل صفوی و دیگر سلاطین جنت مکین صفوی ـ انار الله برهانهم ـ در ایام دولت خود به کوفه و نجف و ذُوالکفل آوردهاند، الحال رود آصفیّه ایرانیه هندیه از فرات تا به دریای نجف رسیده، و در کنار رود اعراب نشیمن دارند، و کشتُ زرع مینمایند. و گنبد نجف اشرف را نادر سلطان افشار، با دو گلدسته و پیش طاق طلا نمود، و اصل بنای گنبد از عضد الدوله دیلمی است، و صحن از کاشی لاجورد است، و در کتُب های نظم و نثر مسطور است که عضد الدوله دیلمی بویهی، در صحرای نجف در شکار اندازی بودی که آهوان بسیاری بر تپّه پناه بردند. غلامان وی هر یک که تیر به طرف شکار میانداختند، تیر بر می گشت. عضدالدوله آن تپّه را طلسم دانسته، حکم کرد که با زمین برابر سازند. چون بفرموده ی او عمل نمودند، سه لوح قبر به نظر آمد: اول قبر آدم صفی الله، دوم قبر نوح نبی الله، سیم قبر علی ولی الله ـ علیهم السلام ـ بود. پس گنبد مذکور را احداث نمود، و تعزیهداری عشره محرم نیز از آن پادشاه دین پناه اسلام یادگار است. و سیّد محمد شیرازی المتخلص به عرفی، قصیده ی بدیهه در مدح بارگاه [36] آن حضرت فرموده، در پیش طاق آن ثبت است، الحق سحر است نه شعر، این پنج بیت از تحفة الشعرای ابوالفتح سلطان محمد میرزای صفوی نوشته شد: این بارگاه کیست که گویند بی هراس کی اوج عرش سطح حضیض تو را مماس گفت آسمان مرا که بگو این چه منظر است کز رفعتش نه وهم نشان داد نه قیاس گفتم که عرش نیست زجاج است و لب گزید گفتا نعوذ بالله ازین طبع دون اساس شرمی بکن چه عرش و چه کرسی که بارها گفتم بصرفه حرف زن ای پایه ناشناس این بارگاه واسطه آفرینش است یعنی علی جهان معانی امام ناس مخفی نماناد که راه بغداد به حلّه، بدین موجب است [37] که از بیرنص تا اسکندریه دو فرسنگ است، قرب سی خانهوار عرب در کنار خان سکونت دارند. از اسکندریه تا خان حاجی سلیمان دو فرسنگ است، و بیست خانهوار عرب سکنا دارند. [در حاشیه: خان به لغت ترکی کاروان سرای را گویند و ایرانیان سردار را خان می نامند و همچنین با واو که نوشته شود به معنی سفره و خواندن آید و شور نیز به معنی کاروان سراست، و فرسنگ عبارت از دو و نیم کروه هند است. مکه را بطحا و مدینه را یثرب نامند و شام را دمشق و دماشقه نیز می گویند] راه صاف است و از خان حاجی سلیمان تا مهاویل دو فرسنگ و در قریه مهاویل سه هزار خانهوار اعراباند، و در دور کاروان سرای مهاویل صد خانهوار عرب سکنا دارند، و در کنار کاروان سرای، رود آب می گذرد. و از سرای مهاویل تا به شهر حلّه چهار فرسنگ است، در میان راه بلندی و پستی و خم و راست بسیار است. و حلّه شهری است، بسیار بزرگ که بفرمان شاه صفی صفوی ـ انار الله برهانه ـ [38] ساخته شده است، و مزار علامه حلّی در وسط شهر است. و از حلّه تا ذوالکفل هفت فرسنگ است که آبادانی ندارد، و زمین جاده صاف است، و از ذوالکفل تا نجف اشرف به قلم درآمده، و از حلّه تا کربلای معلّی هفت فرسنگ است، و آبادی در راه ندارد. در حله بیرون شهر مسجدی است موسوم به مشهد شمس، در آنجا مناری است که چون آن منار را به نام علی مرتضی ـ صلوات الله علیه ـ قسم می دهند، منار به جنبش میآید. در این سخن شبهه نیست و شنیده میشود که در یک فرسنگی اصفهان نیز قریهای است و در آن هم مناری است که بعینه خاصیّت منار حلّه دارد که گذشت. و از کاظمین تا به سرّمن رای دو منزل است: منزل اول دوجیر نام دارد، و فیمابین [39] کاظمین و دوجیر، کاروان سرای است که خلق ندارد. پنج فرسنگ است، و در دوجیر سه صد خانهوار اعراب نشیمن دارند، و نخلستان و باغات انار نیز دارد، و راه صاف است. و در یک فرسنگی دوجیر شطّ بغداد است که جسر دارد، و از جسر گذشته تا سرّ من رای آبادی ندارد، و هفت فرسنگ است، و شهر سر من رای شهربند است، پانصد خانهوار اعراب مجاور ساکناند، و در سماجت و لجاجت طاق، و مشهور آفاقاند، و در یک ضریح دو اماماند: اّول حضرت امام علی النقی، دوم حضرت امام حسن عسکری ـ علیهما السّلام ـ و گنبد سفید است، و در سرّ من رای مسجدی است در صحن، و در زیر مسجد شبستان است، و در کنج [40] شبستان دربچه است، و اندرون دربچه خانه ای است، و در میان خانه، چاهی است که به عقیده فرقه ی امامیه، حضرت صاحب الزمان امام محمد مهدی قایم آل محمد(ع) در چاه، غیب شدهاند، و در بیرون مسجد چاهی است که هر که نظر کند، چون ماه شب چهاردهم در نظر آید. و از نجف اشرف به راه زبیده خاتون که آن راه احداث او است به مکه معظمه، بدین موجب است که نجف اشرف تا رهبه پنج فرسنگ است، و قریه ای است که الحال در آنجا صد خانهوار زراعت می کنند، و راه نشیب فراز دارد. گویند که زبیده خاتون از رهبه تا به بغداد، در هر دو فرسنک، مناره هایی ساخته بود، و چون قافله حجاج، در شب، [41] از منزل رُهبه روانه ی مکه معظمه می شدند، و در منار رهبه فانوس روشن می کردند، و متعینه مردمان مناره های دیگر تا بغداد روشنایی منار گردیده، فانوسها روشن می کردند، و در بغداد بر زبیده خاتون معلوم میشد که در این شب، قافله حاج روانه گشته است. الحال اثر مناره ها جزوی معلوم می شود. و از رهبه تا ام القرون دوازده فرسنگ است که حوض پخته [= یعنی از آجر] دارد، و آبادانی ندارد، و حوضش از آب باران مملو می گردد. و از ام القرون تا برکه دوازده فرسنگ است که آبادی ندارد. و از برکه تا برکه سنگ چقماق که سنگ چقماق دارد، دوازده فرسنگ است. و از برکه سنگ چقماق تا حمام دوازده فرسنگ که زبیده [42] حمام ساخته بود، الحال خراب است، و از حمام تا برکه، دوازده فرسنگ است. باز تا برکه دیگر دوازده فرسنک، باز تا برکه دیگر دوازده فرسنگ است از برکه تا لینه دوازده فرسنگ که سه صد و شصت و شش چاه دارد که آب گاه عرب شمّر است که حضرت سلیمان ساخته است، و تعمیر همگی چاهها از سنگ است. و از لینه تا اوّل ریگستان یک فرسنگ است، و سه منزل ریگستان است، و بیآب و این ریگستان طولش بسیار است. و بعد از سه منزل ریگستان مذکور اوّل آب گاه جبل شمّر است. و از چاه دوازده فرسنگ راه تا به کوه جبل شمر می رسد که از کوه جبل شمر داخل قلعه موسوم به حایل می شود که شش [43] فرسنگ راه است، و قبایل شمّر در آنجا نشیمن دارند. و این شمر که یکی از شهرهای نجد است که در ملک نجد شهرها بسیار است. و اهل قلعه شمر پانزده هزار خانهواراند، و اعراب چهل هزار خانهوار در بیابان آب گاهای آنجااند که شتر و گوسفندان و مادیان دارند، شیخ بهاءالدین محمد عاملی ـ علیه الرحمه ـ می فرماید: بازگو از نجد و از یاران نجد تا در و دیوار را آری به وجد و اسپ نجدی مشهور است. و از قلعه حایل تا غُفار چهار فرسنگ است که پنج هزار خانه اهل غفار در آنجااند. و از غفار تا سه منزل بیابان که آب ندارد که سی و شش فرسنگ است، می رسد به آب گاه که او را غزاله مینامند، و چاه آب است. [44] و از غزاله سه منزل که سی و شش فرسنگ باشد آب ندارد و به چاه می رسد که او را ملح می گویند، و از چاه ملح بیست و چهار فرسنگ است تا داخل طریق سلطانی، و به آب گاه می رسد، و از آب گاه دوازده فرسنگ است تا برکه شریف که مکان احرام است و اوّلِ وادی العقیق است که اولی مینامند که مقام احرام فرقه ناجیه امامیه است. و از مقام برکه شریف که دوازده فرسنگ است تا اوساط که مقام احرام اهل سنّت و جماعت است و اوسط وادی العقیق است، و بدست راست راه طایف که وادی سیل است که شش فرسنگ است که مقام احرام گاه اهل سنت و جماعت و خلق طایف است، و از آنجا یک منزل [45] شهر طایف است، و شهر طایف در وفور میوه جات الوان و لطافت آب و هوا بهشت برین است. و فرقه امامیه در قرن المنازل احرام میبندند، در بالای کوه کراع، و از وادی اوساط تا وادی لیمو دوازده فرسنگ است، و نهر و آب جاری و باغات مرکبات و نخلستان دارد، و هندوانه و خربوزه در آنجا بسیار میشود که ازین قریه به مکه معظمه می برند. و از وادی لیمو از راه برود که کوهستان است تا علمین شش فرسنگ است، و کنایه از علمین، دو منار مربع که از چهار طرف مکه معظمه ساختهاند که اول علمین داخل اول حرم است که صید در آنجا نمیشود. و از علمین تا مکه معظّمه سه فرسنگ است و راه [46] جنگل است و از اینجا راه مدینه منوره متبرکه، بدین موجب است که از غفار تا حاره سبع سه منزل سی و شش فرسنگ است و از حاره سبع تا اصل خیبر یک منزل دوازده فرسنگ است، و در آنجا اعراب انیزه [عنیزه] ساکناند، و بسیاراند، و قلعه مستحکم دارد. و از حاره آبها در غدیر کوه دارد تا مدینه معظمه، و از خیبر سه منزل بیابان و کوه است. سی و شش فرسنگ تا مدینه منوره است. و در قلعه مدینه، قریب پنج هزار خانهوار هستند، و شهر مدینه در بیرون قلعه است. و روضهی منوّره متبرّکه ختم المرسلین رسول رب العالمین در حجره ای است که خود آن حضرت احداث فرموده بودند. و در آن [47] حجره مقابر خلیفه اوّل و ثانی در آنجاست، و ضریح آهن دور خانه است، و مسجد متصل است به دست راست. و گویند قبر خلیفه ثالث در قبرستان یهودان، در بیرون مدینه است. در جایی که مقبره خلیفه ثالث وا مینمایند، گویند آن قبر جناب عثمان نام آن نیز یکی از اصحاب پیغمبر بود. علمایی که از کتب احادیث و تواریخ بهره وافی و ممیزه صافی داشته باشند، بمعنی کلام صدق انجام راقم حروف می رسند که درین مقام شبهه بسیار است، و العهدة علی الراوی. و قطعه ترکی به آب زر در پیش طاق آن حجره مطهر از نابی تخلص افندی رومی است، از زبان گوهر بیان ابوالفتح سلطان محمد میرزای صفوی شنیده نوشته شد: [48] صاقن ترک اد بدن کوی محبوب خدا دُر بُو نظرگاه الهی دُر مقام مصطف دُر بُو بوخاکین پرتو ندن اُلدی دیجور عدم زایل عمادن آچدی موجودات دو چشمه توتیا دُر بُو و بقیع در بیرون دروازه از طرف کوه اُحد که کوه در یک فرسنگی شهر واقع است، و در زیر کوه روضه حمزه شهید است. و در یک بقعه بقیع، در یک صندوق، چهار امام است: اوّل حضرت امام حسن، دوم حضرت امام زین العابدین، و سیوم حضرت امام محمد باقر، و چهارم حضرت امام جعفر صادق ـ علیهم السلام ـ است. و ضریح آهن است. و حضرت عباس عمّ پیغمبر در صندوق دیگر در همان بقعه است، و روضه منورّه حضرت فاطمه زهرا ـ علیها السلام ـ در کنار [49] دیوار قبله بقعه خبر می دهند که قرب چهار امام است، متصل به بیت الحزن است. و در شهر مدینه قرب پنجاه هزار خانهوار با عوالی و مسجد قوا [قبا] میشوند، و از مدینه منوره از راه سلطانی تا بیار [آبار] علی دو فرسنگ است. و مسجد شجره که دو صد خانهوار دارد، و در انجا احرام گاه فرقه ناجیه امامیه است. از بیار [آبار] علی تا شرفا که شهدای ... [شاید: بدر] قدری در آنجا آسودهاند دوازده فرسنگ است، و اعراب نشستهاند. و از شرفا تا نجیف دوازده فرسنگ است. باغات و آب روان دارد، و مشایخ حرب در آنجا ساکناند، و باج از حاج پاشای شام و مصر می گیرند با اینکه زیاده از دو هزار خانه در آنجا [50] نیستند. و در راه از دو طرف کوه است، و از خیف تا به حمرا که آب روان و نخلستان دارد، و کوهستان است، و اول آبادیش حمرا نام دارد، وسطش سفرا نام دارد که اباذر غفاری ـ علیه الرحمه ـ در آنجا آسوده است، و آخر آبادیش بطحا نام دارد. از اوّل آبادیش که حمرا باشد تا به بطحا، شش فرسنگ است. و عرب حرب در آنجا نشیمن دارند، و مذهب زیدیّه دارند. و از بطحا تا به بدر، چار فرسنگ است. باغات و نخلستان و آب روان دارد، و طبقه حرب مینشینند. و حاج مصر و شام درین منزل به یکدیگر ملحق می شوند، راه کوهستان است، و مقام عرب حرب است. و از بدر تا به قع بیابان است، و آب ندارد، ده فرسنگ و جاده صاف است. [51] و از قع تا به رابق، دوازده فرسنگ است، و آب ندارد و راه صاف است، و مکان احرام گاه اهل سنت و جماعت است، و دست راست، دریای عمّان است، به فاصله سه فرسنگ است. و از رابق تا خلیص چهارده فرسنگ است، و بیابان صاف است، و سه فرسنگ به خلیص باقی مانده، گردنه کوه است که عقبه خلیص مینامند. و از نشیب تا به فراز یک فرسنگ است و ریگ بسیار دارد، و آب روان است. و قریهای است. نیز نخلستان دارد، و پانصد خانهوار حرب مینشینند. و از خلیص تا سبیل جوخه چی ده فرسنگ است، و کوهستان سنگ دارد، و جنگل مغیلان است، و از سبیل جوخه چی تا بوادی فاطمه(ع) [52] که حدود مکه معظمه است، کوه و جنگل دارد. و قریهای است که از چشمههای متعدد و مرکبات و سبزیها و خرما، از آنجا به مکه معظمه به مصرف می رسد، شش فرسنگ است. و از وادی فاطمه(ع) تا مکه معظمه پنج فرسنگ است و راه کوه و جنگل است. و از احرام گاه تا مکه معظمه، حجّاج لبیک گویان تا به خانه های کعبه می رسند، و غسل دخول حرم می کنند، و داخل خانه های مکه میشوند. و بعد از غسل دخول مسجدالحرام می کنند و داخل مسجد می شوند. و مسجد در وسط شهر مکه معظمه [= مسجد الحرام و کعبه] است. اوّل به چاه زمزم رسیده، قدری آب بر سر میریزند، بعد برابر حجرالاسود رفته، نیّت طواف عمره تمتع کرده، هفت شوط طواف می کنند، و سنگ حجرالاسود به قدر دو کف دست نمودار [53] و سیاه رنگ است، و دست انسان به او می رسد، و در رکن شامی در دیوار نصب است، متصل به در کعبه. و نظر باستعمال خلق قدری تهی گشته. و بعد هفت شوط طواف، دو رکعت نماز در مقام ابراهیم می گذارند، و شبیه مقام ابراهیم، مانند عمارت هَشتی است، و مکانی است که صندوق هشتی دارد، و دورش ضریح آهن است که حضرت ابراهیم در آنجا نشستهاند. و خانه مکه ی معظمه از سنگ سیاه است، و مربع، و یک دروازه به طرف مقام ابراهیم دارد، پهلوی حطیم که زیر بیت المعمور است که می گویند در آنجا دعا مستجاب است. و دروازهاش از چوب است، و نقره گرفتهاند. و پیراهن مکه معظمه را که سیاه است، یوم دهم ذی الحجّه [54] میپوشانند، و از مصر از طرف پادشاه روم میآید. خانه مکه معظمه، در هر چهار طرف پانزده ذرع در پانزده ذرع میشود، و بلندیش دوازده ذرع، و در هر سال هفت دفعه دروازه باز میشود، و در اندرون سه ستون از چوب دارد که دورش بقدر یک بغل است، و اسم هر سه ستون حنّان و منّان و دیّان است. و بعد از هفت شوط طواف باید سعی صفا و مروه که دو کوه است که پانصد قدم فاصله به یکدیگر دارد، و پشت مسجدالحرام در میان بازار است. بعد از سعی صفا و مروه، تقصیر کرده، بعد از تقصیر دوباره در زیر میزاب رحمت در حجر اسماعیل که در احاطه [حیاط] است، تجدید عقد احرام می کنند، و لبیک می گویند، و واجب می دانند، و بعد [55] به منا می روند که روز هشتم ذی الحجه است که منا مسافت یک فرسنگ به مکه معظمه دارد، و در مذهب امامیّه ماندن بیوته منا را واجب می دانند، و اهل سنّت بعرفه می روند، و فرقه امامیه صبح نهم از منا کوچ کرده، به عرفه می روند که چهار فرسنگ به منا است. و روز نهم، فرقه امامیه به وقت ظهر غسل توقف کرده تا غروب آفتاب در عرفه میمانند، و بعد غروب، کوچ کرده به مشعر الحرام میآیند که فیما بین منا و عرفه است که از واجبات حج است، و در وقت رفتن توقف نمی کنند، و هفتاد سنگریزه، در شب شمع روشن کرده، در پای کوه مشعر جمع مینمایند، به یک قطع که سرخ و سیاه باشد و نیّت خواب بیتوته [56] کرده تا طلوع فجر. از طلوع فجر نیّت وقوف کرده تا طلوع آفتاب. وقت طلوع آفتاب روانه منا میشوند. و در منا که رسیدند، گوسفند قربانی خریده، هفت سنگریزه برداشته، به عقبه اخری می زنند. بعد تقصیر، یعنی تقصیر سر تراشیدن است که عبارت از تقصیر است، گوسفند قربانی مینمایند، و اگر عرقچین بر سر گذارند یک کوسفند می دهند که این تقصیر کبرا است. و اکر موی از ریش کنده شود، یک مشت گندم بدهد که این تقصیر صغراست. و این تقصیر در احرام می کنند، و همچنین گوسفند قربانی را سه حصّه کنند، یک حصّه ی خود است، و یک حصّه ی همسایه، و یک حصّه صدقه است. و بعد از منا برگشته که روز دهم است، طواف مکه هفت [57] شوط کرده، سعی، یعنی می روند و میآیند، و در میانه دو مناره هروله می کنند. معنی هروله یعنی خود را میجنبانند. معنی احرام یعنی برهنه میشوند و لنگ میبندند، و واجبات احرام بعمل میآورند. و مفصل اعمال حج در جامع عباسی و دیکر کتب ثبت است، از آنجا جویند. سعی صفا و مروه هفت شوط می کنند، یعنی هفت دفعه می روند و میآیند که هروله بین منارین که دو صد قدم فاصله دارد، از جمله واجبات حج است. و بعد هفت شوط بر امامیّه، طواف نسا است که دور مکه معظمه [= کعبه] می کنند، و فرقه اهل سنّت و جماعت حج نسا نمی کنند. و روز دهم باز باید به منا بروند، و به روز یازدهم بیست و یک جمره باید [58] بزنند. از اولی گرفته تا اوساط، و اُخری که هر یک هفت باشد. و روز دوازدهم نیز به شرح مذکور جمره باید بزنند. و حصّه روز سیزدهم سنگها را دفن می کنند، و عصر دوازدهم روانه مکه می شوند که الحال حج تمام است. و در شهر مکه معظمه، قرب هشت هزار خانهوار جمعیت دارد، و شریف مکه از اولاد زید بن حضرت امام حسن است، و به قدر بیست هزار جمعیت لشکر فراهم میتواند کرد. و شهر مکه در میان کوه واقع شده است، و اعراب مکه از عطیبه [= عتیبه] و حدید و قریشاند، و از بندر جده تا مکه چهارده فرسنگ است، و به تصرّف شریف است، و یک وزیر از طرف شریف، و یک وزیر از جانب سلطان روم در جده است، و وزارت [59] مدینه هم با وزیر سلطان روم که در جدّه است. و گرمی مکه معظمه مانند هند است، و بلا شباهت عمارت شهر بنارس، شباهت تام به عمارت شهر مکه دارد. به سیر کعبه و دیریم گاه اینجا و گاه آنجا چو مطلب جستجوی اوست خواه اینجا و خواه آنجا و مسجد الحرام، چهل و یک دروازه دارد، و خانه مکه در میان مسجد واقع است، و چهار دورِ مسجدالحرام، بازار و خانه هاست، و به چندین آشیان است. و از مصر به مکه معظمه، چهل منزل است. راقم حروف بشرح دیگر منازل به شهرها نپرداخته که حجاج ممالک ایران را زیاده ازین احتیاج نبود. مسافت از بغداد به راه شام از کاظمین ـ علیهما السلام ـ که در مغربی بغداد [60] واقع شده است تا بغداد یک فرسنگ است، و تا به حیط [هیت] سی و شش فرسنگ است، و حیط [هیت] مانند قلعه ایزد خاص [ایزد خواست] که فیمابین شیراز و اصفهان واقع است، شباهت تام دارد، و چشمه در حیط [هیت] است که نفت سیاه و گوگرد و قیر از آن یک چشمه بعمل میآید، و نمک آن چشمهزار بسیار اعلی است، و صحراست، و آبشان از شطّ فرات به مصرف می رسد، و قدری بلندی و پستی نیز دارد. و جمعیت قلعه حیط [هیت] هزار خانهوار عرب میشود، و نخلستان دارد، و در حیط [هیت] چرخها از چوب تعبیه کردهاند که آب را از شطّ فرات ببالا میاندازد، و ازو کشتُ زرع میشود. و از حیط [هیت] تا به شرایع، سی و شش فرسنگ است که در کنار فرات واقع است که [61] در مقابل شرایع، آنه و جبه، این هر دو قریهای است که آن طرف آب است. راه بلندی و پستی دارد، و آبادی ندارد، و شرایع نیز خراب است. و از شرایع تا جبه غنم، سی و شش فرسنگ است که بیابان است، و جبّه غنم چند چاه دارد، و از جبّه غنم تا شرایع ثانی سی و شش فرسنگ است، و راه بلندی و پستی دارد، و ریگ است، و آبادی در شرایع ندارد، و آبش از فرات است که از آنجا می گذرد. و از شرایع ثانی تا به سخنه، بیست و چهار فرسنگ است، و قریه ای است که هزار خانهوار دارد، و از قریه جات شام است، و خلقش از اعراب و نخلستان ندارد. و از سُخنه به حلب چهار روزه راه است، و داک طبقه رفیعه [62] انگلیسیه از آنجا به حلب، و از حلب به شهر لندن می رود، و از آنجا راه جدا شده، به طرف شام می رود. و از سُخنه تا تدمر بیست و چهار فرسنگ است، و قلعه تدمر از سنگ است، و قصری ست که سلیمان برای بلقیس ساخته است، و پانصد خانهوار عرب نشیمن دارند، و چهار بازار از سنگ بیرون قلعه است، و قصر بلقیس در بالای کوه است که فاصله دو فرسنگ به قصر مذکور دارد که عقل انسانی در دیدن آن حیرانی دارد، و گویند عمل دیوان است. و از سُخنه تا تدمر کنار کوه،جاده ای است بلندی و پستی دارد، و زیر کوه و بیابان را بریده، آب فرات را به تدمر رسانیدهاند، و آن رود را مثل کهریزهای ایران بریده، او را ابوالفوارس نامند؛ و گویند اینجا هم [63] عمل دیوان است. الحق کاری کردهاند. و از تدمر به قریتین که از اعمال شام است، بیست و چهار فرسنگ راه در بین دو کوه است، و در قریتین سه هزار خانهوار از عرب حوران دارد. و از قریتین دوازده فرسنگ است تا قطیفه؛ و قافله حلب نیز به قطیفه میآیند، و به شام می روند، و حجاج آذربایجان به ارزن الروم می روند و از آنجا به حلب می رسند، و از حلب تا قطیفه هشت منزل است. و از اسلامبول نیز به قطیفه رسیده، به شام می روند. و قرب ده قریه که باغات دارند، نزدیک بهماند و کاروان سرای دارد که هم بازار و هم مسجد و هم حمام و هم مدرسه دارد، و ده هزار لشکر که داخل آن خان شود، جا میشود. و قطیفه در [64] کمر کوه واقع است. و از قطیفه تا قصیر دوازده فرسنگ است، و از اینجا اوّل باغات شام است، و آب روان دارد، و چشمههای متعدداند. و از قصیر تا شام ده فرسنگ است که باغات زیتون و انگور و انار و باقی میوههای الوان ممتاز در آن باغات میشود، و زمین سنگ بند و خیابان است. و شهر شام را بهشت دنیا شمردهاند، و در هر خانه، آب روان دارد، و کثرت خلق شام بسیار است، و در لطافت آب و هوا محتاج به نگارش نیست، و زنانشان سرخ و سفید می شوند، و در هر سال بیپرده زنانشان برای تماشای قافله ی حجاج بر سر راه میآیند. و عمارتشان از سنگ های سرخ و سفید و سیاه و الوان است. و مسجدی است که سنگ ها از سماق بسیار [65] پرعرض و طول که سرخ و سبز و زرداند و آن مسجد مرجع نام دارد، و در دمشق به مسجد اموی قبر حضرت یحیی بن زکریا است، و قبر ابوسفیان و معویه و یزید لعین در قبرستان شام است. و شرح دکاکین و زینت آن کاروان سراها و حمامهای او و عمارت عالیه او تا کجا شرح توان داد. لمؤلفه مصرع: «صبح را شام کی توان گفتن» و بیت المقدس در ده منزلی شام است به طرف جنوب، و از شام تا نکره حوران سه منزل است، و منزل سیوم را ضیرب می گویند، و پاشای شام از شام روانه مکه می شود و هفت روز قافله حجاج در آنجا مقام مینمایند که صدها قریه در میان راه است، و جاده کوهستانِ سنگستان است، [66] و اگر باران در کوهستان نکره بشود، اگر لک سوار و پیاده باشند، در گل و آب آن به سلامت جان نتوانند برد. و مضیرب تا به ذرقه سه منزل، چهل و پنج فرسنگ است، و آبادی ندارد مگر در هر منزل قلعه ای کوچک دارد و بیست و پنج نیکچر [در حاشیه: باصطلاح رومیان نیکچری پیاده تفنکچی را نامند]. میپیوسته در آن قلعهها متعیناند، و آذوقه حاج را محافظت مینمایند. و در قلعه چاه هاست که از آنجا آب کشیده داخل برکه ها [در حاشیه: حوض را برکه می نامند] می کنند، و برکه ها در بیرون قلعه است، و بعضی برکه ها آب باران جمع میشود، و کوهستان است. و از ذرقه تا به برقه یک منزل است، پانزده فرسنگ راه بیابان و کوه است. و از برقه به قیطرانی پانزده فرسنگ راه کوه است، و [67] سنگلاخ دارد. و از قیطرانی تا به اُنیزه پانزده فرسنگ، و بسیار سردسیر است. و در این منازلها [کذا] قلعههاست که بیست و پنج نیکچری در آنجا میمانند، و کوهستان است. و از انیزه [= عنیزه] به معان پانزده فرسنگ است. دو معاناند و به همدیگر نزدیک، و باغات انار و غیره دارد، و سردسیر است، و راه دو روزه به دست راست معان که به سمت بیت المقدس باشد، وادی طور است. و خلق معان بسیار شریراند، و جمعیت هر دو معان، قریب دو هزار اعراب میشوند، و قلعه هم دارد از سنگ، و قریه در بیرون قلعه است. و از معان تا تبوک سه منزل است، چهل و پنج فرسنگ و قلعه دارد، و قریه در بیرون قلعه است، و دو صد خانهوار [68] عرب دارد. در قلعه نیکچریهای مذکوراند، و از معان یک منزل که گذشتی، در منزل ثانی سرازیری دارد، و داخل خاک حجاز میشود، و داخل گرمسیر است تا تبوک می رسد، جاده ریگستان است. و از تبوک به اخضر، بیست و پنج فرسنگ است، و قلعه دارد که نیکچریهای مزبور در انجااند، در میان کوه است. و از اخضر به برکه معظم، بیست و پنج فرسنگ است، و قلعه دارد که نیکچریها در آناند، و آب باران در برکه جمع می شود. و درین بیابانها و کوهها سنا بسیار دارد. و از برکه معظم از راه جوف که بیابان است، و جوف قلعه است که اعراب دارند، تا به کربلای معلی دوازده منزل می توان رفت. پس گردش راه را دریافت نمایند. و از برکه معظم تا مداین [69] صالح، بیست و پنج فرسنگ است، و این مقام آن ست که ناقه صالح را پی کردهاند، قلعه را نیکچری ها نشستهاند و کوه را تراشیده، خانه ها را یک پاره کوه ساختهاند، و جمعیت خلق ندارد، و این یکی از هفت مداین است، و همگی متصل یکدیکراند. و از مداین تا به عُلا، هشت فرسنگ است، و خلقش شریر است. و قلعه ندارد، و خلق قریه، پانصد خانهواراند، و کوهستان است. و از عُلا تا بیارغنم، هشت فرسنگ است، و راه کوه است، و از یک طرف بیابان است. و از راه بیارغنم تا هدیه، پانزده فرسنگ است. این منزلی است که پاشای جرده برای مراجعت حاج آذوقه به حکم پادشاه روم به هدیه می رساند، تا خبر رسید [70] پاشای جرده نرسد، پاشای شام از مدینه کوچ به سمت شام نمی کند. و آب هدیه از خشک رود است که رود را یک گز که کندند آب بیرون میآید، و از ان آب اوقات می گذرانند. قلعه در بالای کوه، نیکچریها ساکناند. و از شام تا به مکه معظمه، پاشای شام با توپخانه و لشکر که سه هزار سوار و پیاده میشوند، برای رسانیدن حاج همراه است، و در اوّل کوچ یک توپ می زنند، و هنگام روانه شدن، نیز یک توپ دیگر شلیک مینمایند. و وقت وارد منزل، توپ دیگر می زنند. و ده ضرب توپ همراه پاشای شام میباشد. و اکثر حجاج محمل سوار، و بعضی سرنشین شترا�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]
صفحات پیشنهادی
هنرهای هفت گانه برترین راه پیشگیری از نفوذ فرهنگ بیگانگان/رسالت جشنواره حسنات ترویج خیرخواهی است
استانها جنوب اصفهان زرگرپور مطرح کرد هنرهای هفت گانه برترین راه پیشگیری از نفوذ فرهنگ بیگانگان رسالت جشنواره حسنات ترویج خیرخواهی است اصفهان – خبرگزاری مهر استاندار اصفهان با اشاره به اینکه رسالت جشنواره حسنات ترویج خیرخواهی در جامعه است گفت هنرهای هفت گانه برترین راه پیشگمدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر: 58 درصد معتادان زیر 34 سال سن دارند/راه پیشگیری از اعتیا
مدیرکل دفتر تحقیقات و آموزش ستاد مبارزه با مواد مخدر 58 درصد معتادان زیر 34 سال سن دارند راه پیشگیری از اعتیاد فرزندمان چیست مدیرکل دفتر تحقیقات ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت 58 درصد از معتادان زیر 34 سال سن دارند 14 تا 39 درصد دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه مصرف مواد مخدر راافزون بر 18 هزار مددجوی کمیته امداد آذربایجان غربی، راههای پیشگیری از اعتیاد را فرا گرفتند
افزون بر 18 هزار مددجوی کمیته امداد آذربایجان غربی راههای پیشگیری از اعتیاد را فرا گرفتند ارومیه - ایرنا - مدیرکل کمیته امداد امام خمینی ره آذربایجان غربی گفت 18 هزار و 350 مددجوی این نهاد حمایتی در سال جاری راههای پیشگیری از اعتیاد را فرا گرفته اند جلال حسین زاده روز یکشنبهراه های پیشگیری از حوادث چهارشنبه آخر سال
راه های پیشگیری از حوادث چهارشنبه آخر سال تبریز - ایرنا - پایگاه خبری پلیس آذربایجان شرقی با صدور اطلاعیه ای 23 توصیه ایمنی را برای جلوگیری از بروز هرگونه حوادث ناگوار در چهارشنبه آخر سال اعلام کرد به گزارش روز دوشنبه این پایگاه در این اطلاعیه از شهروندان به خصوص کودکان نوجوانپیش بینی راهاندازی 10 مرکز سلامت روان جامعنگر در کشور طی سال آتی
شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۹ ۰۵ معاون اجرایی دفتر سلامت اجتماعی روان و اعتیاد وزارت بهداشت از پیشبینیهای صورت گرفته برای راهاندازی 10 مرکز سلامت روان جامعنگر در کشور در سال آینده خبر داد علی اسدی در گفتوگو با خبرنگار سرویس سلامت خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا با اشاره بهرز جدیدی زاده: برای قهرمانی در جام حذفی فوتسال راه سختی پیش رو داریم
رز جدیدی زاده برای قهرمانی در جام حذفی فوتسال راه سختی پیش رو داریم آبادن - ایرنا- سرمربی تیم فوتسال بانوان نفت آبادان در خصوص حضور این تیم در جام حذفی کشور گفت در نخستین گام باید به مصاف تیم هیات زنجان برویم اما برای کسب عنوان قهرمانی راه سختی پیش رو داریم رز جدیدی زاده رپیش بینی بودجه 15 هزار میلیارد ریالی راه آهن در سال 93
پیش بینی بودجه 15 هزار میلیارد ریالی راه آهن در سال 93 تهران - ایرنا - مدیرعامل شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران گفت به منظور بهبود شبکه راه آهن رفع گلوگاه ها و دو خطه شدن خطوط کشور 15 هزار میلیارد ریال اعتبار در بودجه سال 93 برای این شرکت در نظر گرفته شده است به گزارش خبرنگارمدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان بوشهر خبر داد راهاندازی 22 مرکز پیشخوان کمیته امداد در استان بوشهر تا پای
مدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان بوشهر خبر دادراهاندازی 22 مرکز پیشخوان کمیته امداد در استان بوشهر تا پایان امسالمدیرکل کمیته امداد امام خمینی استان بوشهر گفت تا پایان سال 92 در مجموع 22 مرکز پیشخوان کمیته امداد در سطح استان افتتاح خواهد شد و مابقی نیز در پنج سال آینده افتتاپیشنویس سند راهبردی وزارت صنعت تا پایان سال به دولت تقدیم میشود
یک مقام مسئول در گفتگو با باشگاه خبرنگاران پیشنویس سند راهبردی وزارت صنعت تا پایان سال به دولت تقدیم میشود یک مقام مسئول با بیان اینکه توجه به بخش خصوصی اولویت اصلی وزارت صنعت است گفت پیشنویس سند راهبردی وزارت صنعت معدن و تجارت تا پایان سال تقدیم هیئت دولت میشود محسنفرهنگسازی بهترین راه پیشگیری از حوادث چهارشنبه آخر سال
استانها شمال آذربایجان غربی مسئولان تاکید کردند فرهنگسازی بهترین راه پیشگیری از حوادث چهارشنبه آخر سال ارومیه- خبرگزاری مهر اعضای شورای فرهنگ عمومی آذربایجان غربی بر لزوم فرهنگ سازی برای مقابله با حوادث چهارشنبه آخر سال و حفظ حرمت سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا س تاکید کردندستاره 17 ساله دیناموزاگرب در راه بارسلونا/ عشقم دینامو است اما باید پیشرفت کنم
ستاره 17 ساله دیناموزاگرب در راه بارسلونا عشقم دینامو است اما باید پیشرفت کنم ورزش > فوتبال جهان - آلن آلی لوویچ ستاره 17 ساله تیم فوتبال دیناموزاگرب در تابستان به بارسلونا می پیوندد به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین آلی لوویچ قرار است در ازای دریافت ده میلیون یورو به عضشش هزار شهروند در کرج راههای پیشگیری از حوادث را فراگرفتند
شش هزار شهروند در کرج راههای پیشگیری از حوادث را فراگرفتند کرج-ایرنا- اداره آموزش سازمان آتش نشانی و خدمات ایمنی شهرداری کرج در یک ماه گذشته برای شش هزارو38 شهروند برنامه آموزش پیشگیری از حوادث اجرا کرد به گزارش روز چهارشنبه ایرنا به نقل از روابط عمومی سازمان آتش نشانی کرج این۵۸ درصد معتادان زیر ۳۴ سال سن دارند/ راه پیشگیری از اعتیاد فرزندمان چیست؟
۵۸ درصد معتادان زیر ۳۴ سال سن دارند راه پیشگیری از اعتیاد فرزندمان چیست مدیرکل دفتر تحقیقات ستاد مبارزه با مواد مخدر گفت ۵۸ درصد از معتادان زیر ۳۴ سال سن دارند ۱۴ تا ۳۹ درصد دانشجویان قبل از ورود به دانشگاه مصرف مواد مخدر را شروع کردهاند به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شپيشرفت چشمگير احداث بزرگراه محور اروميه – سرو
۶ اسفند ۱۳۹۲ ۱۱ ۲۰ق ظ پيشرفت چشمگير احداث بزرگراه محور اروميه – سرو بزرگراه اروميه – سرو به عنوان يكي از طرح هاي تاثير گذار در توسعه ترانزيت داخلي و خارجي كشور 65درصد پيشرفت اجرايي دارد به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج در سالجاري به حدود 8 کيلومتر از اين بزرگراه 50 کيلومتري يك لتیم فوتسال ماهان تندیس قم از سد راه ساری گذشت
تیم فوتسال ماهان تندیس قم از سد راه ساری گذشت قم – ایرنا- در هفته بیست پنجم از مسابقات لیگ برتر فوتسال کشور تیم فوتسال ماهان تندیس قم با نتیجه 10 بر 3 از سد حریف خود راه ساری گذشت به گزارش ایرنا در این مسابقه که شنبه شب به میزبانی تیم ساری برگزار شد تیم فوتسال ماهان تندیس قم تفرماندار کنگان خبر داد راهاندازی کتابخانه عمومی سیراف در نیمه نخست سال آینده
فرماندار کنگان خبر دادراهاندازی کتابخانه عمومی سیراف در نیمه نخست سال آیندهفرماندار کنگان از راهاندازی کتابخانه عمومی سیراف در نیمه نخست سال آینده خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از کنگان عباس تبرکی عصر امروز در جلسه انجمن کتابخانههای عمومی کنگان اظهار داشت کنگان پیشینه درخش33 سال پیش در چنین روزی دنیا منتظر یک دست نیرومند است
33 سال پیش در چنین روزیدنیا منتظر یک دست نیرومند استآیت الله خامنه ای امروز مظلومان دنیا چشم امید به یک نیروی نجات بخش جدید دوخته اند امروز دنیا منتظر است که یک دست نیرومندی او را از این تیره روزی ها نجات دهد رخدادهای 8 اسفند 1359 چکیده آیت الله خامنه ای ما عزیزیم آن وقتی که ط-
گوناگون
پربازدیدترینها