تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 15 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804720577




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ماجراي بي‌احترامي اشتون به نماينده ايران و پاسخ قاطع طرف ايرانی


واضح آرشیو وب فارسی:الف: ماجراي بي‌احترامي اشتون به نماينده ايران و پاسخ قاطع طرف ايرانی

تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۵
ماجراي بي‌احترامي اشتون به نماينده ايران و پاسخ قاطع طرف ايرانیاز سال ۲۰۰۲ تا به امروز نزدیک ‌پنج توافق در موضوع هسته‌ای ایران شکل گرفته ‌که البته از لحاظ جامعیت و اجماع داخلی و خارجی در رسیدن به موفقیت هیچ یک به اندازه طرح اقدام مشترک ژنو به موفقیت نزدیک نشد.پس از انقلاب به دلایل متعدد پروژه برنامه‌های هسته‌ای بسیار کند شد، تا اینکه در سال ۲۰۰۲ میلادی، سازمان مجاهدین خلق در حال ساخت بودن دو مرکز هسته‌ای جدید در ایران را که بنا بر ‌قرارداد پادمان، ایران وظیفه‌ای برای افشای آن‌ها نداشت، فاش کرد‌ و پس از آن پرونده ایران در دستور کار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفته و به بروز تنش در روابط ایران و غرب منجر شد تا جایی که چندین قطعنامه علیه ایران در چهارچوب فصل هفتم منشور سازمان ملل ذیل بند ۴۱ تصویب شد. البته ایران بار‌ها رفتن پرونده ایران به شورای امنیت و تصویب قطعنامه‌ها را ظالمانه و غیرقانونی خوانده است.‌در همین زمینه برای نخستین بار پس از جایگزینی تیم جدید هسته‌ای به سرپرستی دکتر ظریف «تابناک» در گفت‌و‌گو با دکتر مصطفی دولت‌یار، عضو سابق تیم هسته‌ای در دوران آقای جلیلی روند مذاکرات در گذشته را بررسی کرده است.آقای دکتر به نظر شما چرا موضوع هسته‌ای ایران در دوران اخیر به این میزان جنجالی شده است؟ــ در آغاز باید بگویم که موضوع هسته‌ای جز بهانه‌ای برای فشار بیشتر به ایران نبوده است. از هنگامی که انقلاب اسلامی پیروز شد، فشار‌ها به ایران آغاز شد. امریکایی‌ها می‌گویند ایران به سفارتشان در تهران حمله و آن‌ها را تحقیر کردند و این کار باعث شد ‌تا به امروز روابط دو کشور مخدوش باشد. بعد هم که انواع تحریم‌ها را تحمیل نمودند که تا حالا ادامه دارد. با توجه به این عقبه تاریخی، گلاویزی و پنجه در پنجه بودن ایران و امریکا ادامه پیدا کرده است. در واقع بازی مربوط به پرونده هسته‌ای تدوام سیاست خصمانه علیه مردم ایران از زمان پیروزی انقلاب است.برخی از تحلیلگران بر این باورند که بخشی از اختلافات ایران و امریکا ناشی از بعضی از اقدامات ایران است. شما این تحلیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ــ البته برخی بر این باورند که ایران هم گاهی مقصر بوده است. به نظرم اگر ما هم جاهایی احتمالا زیاده‌روی داشته‌ایم، به خاطر ترس تاریخی موجهی بوده که نکند قصه کودتای ۲۸ مرداد دوباره تکرار شود. این احتمال می‌رفت که امریکایی‌ها مداخله نظامی و مستقیم بکنند؛ مثل قضیه طبس. این نگرانی موجه در میان رهبران، نخبگان و مردم وجود داشت. در واقع نمی‌توان ایراد گرفت که چرا اینقدر نسبت به غرب و امریکا بدبین هستیم.چرا امریکایی‌ها از ابزار تحریم استفاده کردند؟ــ از روز اول انقلاب ما با پدیده تحریم مواجه شدیم، ولی این فرایند کامل و ابعاد آن گسترده‌تر شد. موضوع هسته‌ای بهانهٔ خوبی برای طرف مقابل ایجاد کرد که بتواند با اجماع سازی بین‌المللی علیه ایران فشار را بیشتر کند. در واقع روند تحریم‌های یکجانبه امریکا ادامه پیدا کرد تا اینکه پنج عضو دائم بر سر تحریم ایران به توافق و تفاهم رسیدند که پیشرفت ما را متوقف کنند. چون هیچ کدام از آن‌ها از موفقیت این الگوی اسلامی خشنود نبودند و نیستند.با توجه به اینکه در شورای امنیت روسیه و چین نیز حضور دارند، امریکایی‌ها چگونه توانستند اجماع به وجود آورند؟ــ پیش از افشاگری منافقین نسبت به بحث هسته‌ای، ما با آژانس در تعامل بودیم. ورود E۳ (سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان) به مذاکرات هسته‌ای، از این جهت بود که بتوانند بدون ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، فعالیت هسته‌ای ایران را متوقف کنند. ما هم برای اینکه پرونده در آژانس حل و فصل شود، انعطاف‌های زیادی نشان دادیم. بیش از دو سال و نیم همه چیز را متوقف و آژانس برای «اعتماد سازی» همه چیز را مهر و موم کرد. گفت‌وگو‌های زیادی انجام شد؛ اما آن‌ها سرانجام راضی نشدند که حتی دو سانتریفیوژ در ایران بچرخد.آن‌ها پس از تعلیق داوطلبانه ایران موضوع را کشدار کردند و اجازه فیصله یافتن موضوع را نمی‌دادند. در آخرین جلسه در نیویورک وزیرخارجه اسبق آلمان یوشگا فیشر در پاسخ طرف ایرانی که گفته بود ما دو سال و نیم داوطلبانه متوقف کردیم، چرا شما کاری نمی‌کنید، با پررویی جواب می‌دهد که توقف مقدمه برچیدن است، نه اینکه دوباره آن را راه بیندازید. این برای دولت آقای خاتمی نوعی شوک بود. بعد از نشست نیویورک‌‌ همان دولت تصمیم گرفت که پلمب‌ها را بشکند و کار را دوباره آغاز کند. البته دولت آقای خاتمی در پایان دوره خود بود و دولت جدید به ریاست آقای احمدی‌نژاد باید کار را ادامه می‌داد.گفتمان دولت آقای خاتمی مبنی بر تنش‌زدایی و گفت‌و‌گوی تمدن‌ها بود. طرف مقابل این شعار‌ها را اشتباه درک و فکر کرد که این شعار‌ها ناشی از ضعف جمهوری اسلامی است، در حالی که آن شعار‌ها ناشی از قوت نظام در آن دوران بود.چرا دولت احمدی‌نژاد سیاست دولت پیش را ادامه نداد؟ــ آقای خاتمی در نخستین مصاحبه با سی‌ان‌ان رویکردشان را توضیح دادند و گفتند ما می‌خواهیم وارد تعامل جدید با دنیا شویم؛ به رغم تجربه تلخی که داشتیم. غربی‌ها به جای استقبال از رویکرد ایران گفتند سیستم حاکمیت ایران دوگانه است. بخشی انتخابی و بخشی انتصابی است و باید بخش انتخابی را تقویت ‌و بخش انتصابی را از صحنه سیاست ایران خارج کنیم. در واقع آن‌ها به دنبال ایجاد شکاف بودند و به جای گفت‌و‌گو و تعامل به دنبال براندازی رفتند.دولت بعد نمی‌توانست‌‌ همان گفتمان را ادامه دهد، چون آن گفتمان و تعامل نتوانسته بود به نتیجه برسد. طبعا شما نمی‌توانید وارد دعوایی شوید که بخواهید حیات و استقلال و آینده کشور را حفظ کنید و از آن طرف پیراهنتان هم پاره نشود. در دولت احمدی‌نژاد به اقتضای شرایط بین‌المللی و داخلی کشور تعاملات سیاست خارجی مبتنی بر تقابل شکل گرفت. البته طرف مقابل زمینه این تقابل را فراهم کرده بود.رویکرد آقای احمدی‌نژاد، رویکرد جدیدی بود که قطعا مانند رویکرد سایر دولت‌ها قابل نقد است. لذا فارغ از اینکه بخواهیم در مورد عملکرد دولت‌های قبل قضاوت داشته باشیم، باید بگویم هر کس دیگری هم بعد از آقای خاتمی کار را در دست می‌گرفت، ناچار بود در یک فضای تقابلی با غرب روبه‌رو شود، چرا که آن‌ها در مقابل اقدامات ایران فقط فشار‌ها را زیاد می‌کردند و به صراحت تمام به دنبال برچیدن تأسیسات هسته‌ای ایران بودند.‌طرف غربی پس از جنگ جهانی دوم نمی‌خواهد هیچ رقیبی داشته باشد. در واقع نه روسیه دوست داشت ایران هسته‌ای شود و نه غربی‌ها. چینی‌ها هم منافعی در هسته‌ای شدن ایران نداشتند اما می‌توانستند از آن به عنوان یک برگ برنده در تعاملاتشان با ما و آمریکایی‌ها استفاده کنند؛ بنابراین، آن‌ها تصمیم گرفتند پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند .هنگامی که آقای جلیلی به مذاکرات وارد شد، تقابل‌ها افزایش پیدا کرد. چه چالش‌هایی وجود داشت که حتی طرفین حاضر به کنفرانس خبری مشترک نمی‌شدند؟ــ امریکایی‌ها وقتی موفق شدند ‌پرونده ایران را به شورای امنیت ببرند، فکر کردند که می‌توانند ایران را به زانو در‌بیاورند. به صراحت می‌گفتند که ایران نفت و گاز دارد و به انرژی هسته‌ای نیاز ندارد. به همین دلیل، امریکایی روس‌ها را تحت فشار قرار دادند که پروژه بوشهر را ‌یا انجام ندهد یا اینقدر به تأخیر بیندازد که این نظام از دور خارج شود. به همین دلیل ابتدا اصلا حاضر نبودند سر میز مذاکره حاضر شوند.به خاطر همین دیدگاه نه آقای سولانا و نه خانم اشتون در این دوران نتوانستند کار را به پیش ببرند. من خودم دیدم که آقای جلیلی در گفت‌و‌گو‌هایی که با آقای سولانا و خانم اشتون داشتند، می‌گفتند تا امریکایی‌ها به آن‌ها چراغ سبز برای انعطاف و کوتاه آمدن از مفاد قطعنامه‌های شورای امنیت نشان ندهد، نمی‌توانند هیچ کاری انجام دهند. قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل صریحا از ایران می‌خواهد که غنی سازی را متوقف کند. آمریکایی‌ها فکر می‌کردند با فشار می‌توانند به این خواسته دست پیدا کنند. لذا هیچ راهی برای انعطاف و مصالحه وجود نداشت.پس چرا امریکایی‌ها به ترکیه و برزیل اجازه می‌دهند ‌به ایران بیایند و توافق تهران را امضا کنند؟ــ وزرای خارجه، رئیس جمهور و نخست وزیر این دو کشور به تهران آمدند. آمدن آن‌ها مستند به نامه‌ای بود که آقای اوباما به آن‌ها داده بود. وقتی آن‌ها موضوع را مطرح کردند، ما به آن‌ها گفتیم که ایران در این موضوع با توجه به اینکه شما از دوستان ما هستید، حاضر به گفت‌و‌گو هست، اما ما می‌دانیم که امریکایی‌ها توافق را ‌نخواهند پذیرفت. البته امریکایی‌ها هم به آن‌ها گفته بودند که مطمئن باشید، ایرانی‌ها این توافق را قبول نخواهند کرد. ترک‌ها و برزیلی‌ها وقتی که توافق‌ شد، انتظار داشتند، نخستین کسی که از این توافق حمایت کند، آقای اوباما باشد در حالی که خلاف این ثابت شد و امریکایی‌ها به سمت قطعنامه جدید رفتند.‌این موضوع موجب بی‌اعتباری برای برزیل و ترکیه شد. برای همین برزیلی‌ها اینقدر عصبانی شدند که بر خلاف نرم دیپلماتیک متن اصلی نامه آقای اوباما را اسکن کردند و در رسانه‌ها منتشر کردند. امریکایی‌ها دوباره انعطاف ایران را از موضع ضعف دانستند و به گمانشان می‌توانند با نپذیرفتن توافق تهران و قدری فشار بیشتر ایران را به زانو در‌بیاورند؛ افزون بر اینکه در چهارچوب ساختار حاکمیت در امریکا این گونه نیست که هرچه رئیس جمهور امریکا بگوید‌‌، همان خواهد شد.‌مثلا نقل قول شده ‌که اوباما گفته‌ من می‌خواستم از توافق تهران حمایت کنم اما این موضوع فرا‌تر از توانایی‌های من بود. در واقع امریکایی‌ها اول فکر می‌کردند که ایران زیر بار چنین توافقی نمی‌رود و وقتی دیدند که ایران انعطاف نشان داد دوباره زیر قرارداد زدند. خوی زیاده طلب استکبار همیشه چنین است!در دولت گذشته فقط یک توافق هسته‌ای به نام توافق تهران امضا شد. چرا امریکایی‌ها زیر این قرار‌داد زدند؟ــ امریکایی‌ها فکر می‌کردند که ایران چون نیروگاه تحقیقاتی در تهران نیاز به سوخت دارد برای نخستین بار انعطاف نشان داده ‌و اگر توافق تهران را رد کنند، ایران چون به سوخت ۲۰ درصد برای ادامه کار این نیروگاه نیاز دارد و چون نمی‌تواند این سوخت را تولید کند مجبور به تعامل بهتری می‌شود.آقای جلیلی به آن‌ها گفت اگر سوخت ۲۰ درصد را به ما ندهید، ما خودمان می‌سازیم. طرف مقابل خندید چون فکر نمی‌کرد ما بتوانیم این کار را بکنیم. اگر آن‌ها فکر می‌کردند که ما می‌توانیم سوخت ۲۰ در‌صد را تولید کنیم حتما از توافق تهران حمایت می‌کردند. این اشتباه محاسباتی آن‌ها بود که نمی‌گذاشت مذاکرات به صورتی که مطلوبیت برای دو طرف داشت به مرحله نهایی برسد.آن‌ها فکر می‌کردند ایران در موضع ضعف است، چرا که ایران نیروگاهی دارد که بیش از ۸۰۰ هزار بیمار به رادیو داروهای این نیروگاه نیاز دارند. اگر ما کاری کنیم که این نیروگاه خاموش شود باید برای خرید رادیو دارو پیش ما بیاید؛ بنابراین، ارزیابی آن‌ها این بود که ایران برای این انعطاف نشان داده و بحث سوآپ اورانیوم غنی شده و سوخت را پذیرفته که در موضع ضعف و نیاز است.چرا در دوران آقای جلیلی به رغم اینکه دو طرف به توافق نمی‌رسیدند تعداد مذاکرات زیاد بود؟ــ در مرحله‌ای که خانم اشتون تازه به جای آقای سولانا آمده بود در یکی از جلسات پس از گزافه گویی‌هایی گفت این شماره تلفن من اگر دوست داشتید تماس بگیرید؛ طرف ایرانی هم شماره تلفنش را گذاشت و گفت اگر کاری داشتید تماس بگیرید.بنابراین، مدتی مذاکرات برگزار نشد. طرف مقابل دید که ایران هر روز از دستاوردهای هسته‌ای خود رونمایی می‌کند و به رغم همه تحریم‌ها مسیر خود را در حال طی کردن است. بعد از توقف شش ماهه مذاکرات طرف مقابل طی نامه‌ای خواستار مذاکره شد. ما هم گفتیم که ما از مذاکره بر اساس احترام متقابل استقبال می‌کنیم. هر وقت زمینه برای نشست و گفت‌و‌گو بود ما از مذاکرات حمایت کردیم. آن کسی از مذاکره فرار می‌کند که زیاده خواهی می‌کند یا می‌خواهد حق طبیعی طرف مقابل را سلب کند.‌طرف‌های غربی فکر کردند می‌توانند با خارج شدن از مذاکرات ما را مجبور کنند از روندی که شروع کردیم دست برداریم. بعد دیدند که عدم مذاکره ایران را متوقف نمی‌کند. لذا گفتند بیایید دوباره مذاکره را شروع کنیم.در نخستین جلسه در استانبول، خانم اشتون به آقای جلیلی گفت قرار است شما از این به بعد چهره جدیدی از ما ببینید. اما هنوز هیأت‌های مذاکره کننده به کشورهای خود بازنگشته بودند که نخست وزیر اسرائیل جیغ کشان به واشنگتن رفت و مراتب نگرانی خود را ابراز داشت. البته برخی کشورهای منطقه نیز تحرکاتی را شروع کردند. لذا در استانبول ۲ آن‌ها دوباره به موضع گذشته خود برگشتند.در دوره آقای جلیلی ما به سند توافقی رسیدیم؟ــ قطعا ما در مذاکرات پیشنهاد‌هایی می‌دادیم و در هر جلسه‌ای که شرکت می‌کردیم، طرح مکتوبی ارائه می‌کردیم که بعضا آن طرح مکتوب از طریق پاورپوینت توسط آقای جلیلی ارائه ‌و نسخه‌ای از آن نیز به آن‌ها ارائه می‌شد. در خواست‌های ایران ‌شفاف است. ما هیچ چیز بیش‌ از آنچه در ان پی تی هست، نمی‌خواستیم و تأکید ما این بود از حقوق هسته‌ای خود کوتاه نمی‌آییم و نمی‌گذاریم ایران را استثنا کنید. اینکه بگوییم حقوق ایران را تضمین می‌کنیم، اما...‌ این اما یعنی استثنا کردن ایران که قطعا قابل قبول نیست.دولت جدید با شعار بحران غیر ضرور و نگاه به آینده روی کار آمد که سرانجام منجر به توافق ژنو شد. ارزیابی شما چگونه است؟ــ بحران غیر ضرور را طرف مقابل ایجاد کرده است. ایران هیچ گاه به دنبال بحران نبوده است. بعضی از کشور‌ها با ایجاد بحران برای خود منافع ایجاد می‌کنند. ایران هرگز به دنبال ایجاد بحران نبوده و نیست. آنهایی که اشتباهی فکر کردند، می‌توانند با ایجاد بحران به خواسته‌های خود برسند، باید به این نتیجه برسند که باید از بحران جلوگیری کنند. اگر طرف غربی به این جمع بندی رسیده باشد که به یک راه حل برد برد برسد، ما هم استقبال خواهیم کرد. هم‌‌اکنون‌ در اظهار‌نظر غربی‌ها دیده می‌شود که آن‌ها به صراحت می‌گویند ‌اولویت اول آن‌ها این است که برنامه هسته‌ای ایران را متوقف کنیم.توافق ژنو تازه اول داستان است و امیدوارم طرف مقابل از اشتباه محاسباتی خود در گذشته این بار اجتناب کند و واقع‌‌گرایانه به توانایی‌های ایران توجه کنند و به جای رویکرد تقابلی به رویکرد تعاملی با ایران روی بیاورند.







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 98]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن