واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اشكهاي پدر دنيا روي شانه پدرزن سابق
مرد جواني كه متهم است همسر صيغهاي و دختر خردسالش را به قتل رسانده به دو بار اعدام محكوم شد.
به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان تهران روز گذشته مقابل هيئت قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت و گفت: مردي كه همراه مأموران بدرقه از زندان به دادگاه منتقل شده، ميلاد نام دارد و 26 ساله است. اين مرد متهم است 26 فروردين ماه ليلا، همسر صيغهاياش و دختر خردسال او را كه دنيا نام داشت، به طرز دلخراشي به قتل رسانده و اجسادشان را هم سوزانده است. نماينده دادستان ادامه داد: مأموران پليس يك روز بعد از حادثه متهم را بازداشت كردند. او در تحقيقات به جرم خودش اقرار داشته و پزشكي قانوني هم سلامت رواني وي را تأييد كرده است، بنابراين درخواست ميكنم تا او مجازات قانوني شود. پس از آن اولياي دم مادر و كودك جانباخته در جايگاه حاضر شدند و درخواست قصاص دادند. پدر دنيا سرش را روي شانههاي پدرزن سابقش گذاشته بود و گريه ميكرد. قاضي عزيزمحمدي به دادگاه گفت: پدر دنيا بعد از اينكه در سال 87 همسرش را طلاق داد سرپرستي دخترش را هم به او واگذار كرد. اين مرد در طول اين چند سال در حالي كه دخترش به محبت وي نياز داشت، سراغي از او نگرفت. متهم نيز كه متوجه شده بود ليلا و دنيا هيچ پشتيباني ندارند، مرتكب اين جنايت شده است. قاضي عزيزمحمدي به دادگاه گفت: پيشگيري اجتماعي باعث پيشگيري از وقوع جرم ميشود. بعد از آن خواهر مقتول به دادگاه گفت: از مدت صيغه خواهرم با متهم چند ماه باقي مانده بود اما ليلا نميخواست آن را تمديد كند. ميلاد سر كار نميرفت اما خواهرم آرايشگري و هزينه خودش را تأمين ميكرد، به خاطر همين تصميم گرفته بود بعد از پايان مدت صيغه، ميلاد را ترك كند. بعد از آن متهم در جايگاه قرار گرفت و گفت: مدتي قبل از حادثه با ليلا آشنا شدم و با رضايت خودش او را صيغه كردم. روز حادثه وقتي به خانهاش آمدم كيف زنانهاي پيدا كردم كه داخلش چند سيم كارت بود. وقتي يكي از سيمكارتها را فعال كردم، ديدم براي يك مرد پيامك فرستاده است. از او خواستم درباره آن توضيح دهد اما گفت مسئله خصوصي است و به من ارتباطي ندارد. من عصباني شدم و گلويش را گرفتم و آن قدر فشار دادم كه فوت شد. براي چند ساعت در خانه سرگردان بودم تا اينكه دنيا از مدرسه به خانه آمد. به او گفتم كه مادرش در اتاق خواب خوابيده و بهتر است مزاحم او نشود اما اصرار كرد كه ميخواهد مادرش را ببيند. من او را بغل كردم و دستم را جلوي دهانش گذاشتم تا اينكه خفه شد. بعد هم خانه را آتش زدم و فرار كردم. متهم در آخرين دفاع هم اتهام خودش را قبول كرد. قاضي عزيزمحمدي بعد از پايان جلسه با اعضاي دادگاه وارد شور شد و او را به خاطر دو فقره قتل به دو بار قصاص، به جرم آتش زدن خانه به سه سال حبس و براي جنايت بر ميت به پرداخت ديه محكوم كرد.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: 17 اسفند 1392 - 18:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]