محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831983265
همسر عابدزاده: خدا از سر شایعه سازان نگذرد
واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: همسر عابدزاده: خدا از سر شایعه سازان نگذرد
12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد.
آخرین نیوز: 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود. هواداران عابدزاده این روز را به خاطر دارند و آن را فراموش نکردهاند. به همین مناسبت بد ندیدیم که با نفیسه لطفیان همسر عابدزاده گفتوگویی انجام دهیم. او که در آن روزها در جریان ریز اتفاقات قرار داشت و از کنار عقاب آسیا تکان نمیخورد، در این گفتوگو ناگفتههایی را به زبان میآورد که خواندن آنها جالب است؛ هرچند که هنوز هم ترجیح میدهد در مورد بعضی مسائل صحبت نکند.
*میدانید امروز چه روزی است؟
بله 12 اسفند، روزی که عابدزاده در بیمارستان بستری شد.
*شما هر سال 12 اسفند چه کار میکنید؟
خدا را شکر میکنم. ولی من همیشه عید غدیر را یک نذری دارم که انجام می دهم. چون آن روزی که این اتفاق افتاد درست روز عید غدیر بود. احمدرضا را حضرت علی و خدا شفا دادند و سلامتی او معجزهای بود که رخ داد.
*عید غدیر چه کار میکنید؟
هر سال عید غدیر یک نذری دارم که انجام میدهم. به کودکان بیسرپرست که در جنوب تهران و مناطق محروم هستند کمک میکنم. هدیههایی میخرم و به آنها میدهم.
*خود احمدرضا چه کار میکند؟
نمیدانم. از خودش بپرسید.
*از آن روز چه چیزی در ذهن شما باقی مانده؟
خیلی چیزها. هنوز هیچ کدام از اتفاقات آن روز یادم نرفته و خیلی مسائل هست که در ذهنم باقی مانده است.
*چطور شد که احمدرضا در بیمارستان بستری شد؟
ساعت حدود یک شب بود که سردرد شدیدی گرفت و درد شدیدی احساس کرد. داد و فریاد میکشید. بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم و به کما رفت.
*آن شب احمدرضا مهمانی بود؟
بله. آن شب عروسی یکی از آشنایان بود که آخر شب سر احمدرضا درد گرفت و گفت بلند شو برویم که سرم درد گرفته.
*یادت میآید که شایعه ساختند عابدزاده مواد مصرف کرده؟
خدا از آنهایی که این شایعه را درست کردند نگذرد. در آن روزهای سختی که داشتیم این شایعه را هم راه انداختند. ما خودمان کلی مشکلات داشتیم. ولی آنقدر درگیر بودیم که دیگر این موضوع را پیگیری نکردیم و از کسی شکایت نکردیم.
*افرادی که عابدزاده را میشناسند میدانند که احمدرضا همچنان روزی سه ساعت تمرین بدنسازی میکند و حتی با سیگاریها سلام و علیک هم نمیکند.
شما که با او ارتباط نزدیک دارید میدانید که عابدزاده با سیگاریها دست نمیدهد، روبوسی نمیکند و حتی به آنها تذکر میدهد و انتقاد میکند. نیاز به توضیح دادن نیست. این شایعه کثیفی بود. مشکل احمدرضا عارضه مغزی بود و در بیمارستان بستری شد. نمیخواهم در این مورد صحبت کنم. مردم هم احمدرضا را میشناسند و میدانند چه کسی راست میگوید.
*آن شب به کدام بیمارستان رفتید؟
اول رفتیم به بیمارستان ایرانمهر ولی احمدرضا را پذیرش نکردند و گفتند ما نمیتوانیم. گفتند خطرناک است و اگر اتفاقی بیفتد برای بیمارستان ما خیلی بد میشود.
*بعدش چه کار کردید؟
اضطراب زیادی داشتم. ساعت یک شب زنگ زدم به علی انصاریان و مهدی هاشمی نسب و گفتم این مشکل به وجود آمده. زنگ زدند دکتر نوروزی که با تیم پرسپولیس همکاری داشت. ایشان سریع وارد عمل شد و در بیمارستان کسری یک تخت فراهم کرد و رفتیم آنجا.
*ظاهرا پزشکان هم حاضر نمیشدند او را عمل کنند؟
یک دکتری به نام نادری و یک دکتر که اسمش یادم نیست، بودند که گفتند ما او را عمل نمیکنیم و خطرناک است.
*دکتر عباسیون چطور؟
او گفته بود که احمدرضا را به بیمارستان آراد ببریم چون عملهایش را آنجا انجام میدهد. ولی مسئولان بیمارستان کسری گفتند که نمیشود احمدرضا را از جایش تکان داد.
*چه شد که دکتر عباسیون به بیمارستان کسری آمد؟
یادم نیست ولی فردی بود به نام آقای افشار که در جریان این موضوع بود. او در آن لحظات سرنوشت ساز خیلی کمک کرد و زحمت کشید. شنیدم که آقای خاتمی رئیس جمهور وقت با عباسیون تماس گرفت و گفت که حتما به بیمارستان کسری بروید و او را عمل کنید. نمیدانم واقعا اینطوری بوده یا نه ولی به من چنین چیزی گفتند.
*عمل جراحی را ایشان انجام داد؟
دکتر عباسیون نظارت کرده بود و نادری و یک دکتر دیگر عمل کرده بودند. عباسیون گفته بود که چه کار کنند. با دستور او عمل انجام شد.
*آن روزها را به خاطر دارید که مردم چقدر احمدرضا را دعا میکردند؟
مگر میشود آدم فراموش کند؟ واقعا روزهای پراضطراب و پرخبری بود. خیلی از مسئولان ورزش و فوتبال و رسانهها که دنبال عکس و خبر بودند میآمدند. ما باید مواظب همه چیز بودیم؛ سلامتی عابدزاده و حاشیهها. یک سری خبرنگاران خوبی هم بودند که کمک می کردند و یک سری از دوستان هم بودند که کمک می کردند. چیزی که برای من مهم بود سلامتی شوهرم بود. به یک سری حاشیهها توجه نمیکردم.
*چه چیزی شما را آرام میکرد؟
دعای مردم. میدیدم که جمعیت باورنکردنی جلوی بیمارستان کسری در خیابان جمع میشدند. بعضیها زیر بار نمیرفتند که پیش عابدزاده نروند. یک تلویزیون بزرگ نصب کردند و این موضوع هواداران را آرام تر میکرد. هرچند که صنحهها تکان دهنده بود و احمدرضا گاهی بلند می شد و به تخت مشت می زد و نیمه بی هوش بود. این صحنهها هواداران را اذیت می کرد ولی وقتی می دیدند که زنده است آرام میشدند. تا چند روز جلوی بیمارستان شلوغ بود. بعضیها شب ها می ماندند و نمی خواستند خبر را از قول این و آن بشنوند که وضعیت چطور است. خیلی ها می گفتند تا عابدزاده خوب نشود نمی رویم. آدم هایی بودند که هر وقت می رفتم آنجا، آن ها را می دیدم. این ها به من آرامش و قوت قلب می داد.
*بیماری عابدزاده را چطوری به دختر و پسرتان گفتید؟
آن موقع نگار و امیر خردسال بودند. پنجم و سوم دبستان بودند ولی این طوری هم نبود که متوجه نشوند. می فهمیدند که پدرشان بی حال شده و چه مشکلی برایش پیش آمده. مخصوصا وقتی احمدرضا به خانه آمد و از نظر تکلم شرایط عادی نداشت، برای بچه ها سخت بود. آنها عذاب می کشیدند و من به آن ها روحیه می دادم.
*از روزهای حضور در بیمارستان بیشتر بگو؟
لوله هایی به دست و دهانش وصل بود و دائم می گفت این چیست که به من وصل کردید؟ من سالم هستم. می خواست بلند شود. احمدرضا ورزشکار حرفه ای بود و قوی بود و قدرت زیادی داشت. او چهار پنج بار تخت بیمارستان را شکست. لوله ها را از دست و صورتش می کند. می گفت من سالم هستم، چرا این ها را به من وصل کردید؟ دکتر ها هم می گفتند این لولهها باید باشد. این یکی از مشکلاتی بود که وجود داشت. احمدرضا می خواست برود بیرون از اتاق که دور بزند و با مردم دست بدهد ولی دکترها می گفتند نباید برود. یادم است یک روز پنجعلی در اتاقش بود و احمدرضا بلند شد که برود لب پنجره. پنجعلی می خواست مانع او شود ولی احمدرضا سر پنجعلی داد زد. پنجعلی بزرگتر او بود و احمدرضا همیشه به او احترام می گذاشت. من عذرخواهی کردم و گفتم شما می دانید که او بیمار است و شرایط عادی ندارد. پنجعلی هم می گفت من می دانم او شرایط خوبی ندارد. پنجعلی و دوستش حمید ربیعی افرادی بودند که هر روز به بیمارستان میآمدند و کنار احمدرضا بودند. البته افراد دیگری هم بودند و نمیخواهم اسم بیاورم چون ممکن است کسی از قلم بیفتد. ولی این دو نفر را یادم هست که هر روز میآمدند.
*آن روزها مسئولان زیادی می آمدند و قول های مختلف می دادند. آن قول ها یادتان هست؟
نمی خواهم در این مورد صحبت کنم. خیلی قول ها جلوی دوربین و خبرنگارن بود و خیلی قولها به شخص من داده میشد. ولی هیچ کدام عملی نشد. حتی هزینه بیمارستان را هم ندادند. در حالی که مسئولان زیادی از سازمان تربیت بدنی و افراد مختلف و باشگاه های مختلف می آمدند در دوربین و تلویزیون و رسانهها حرف میزدند اما عمل نکردند.
*یعنی هزینه بیمارستان را هم شما پرداختید؟
نه. رئیس بیمارستان گفت هزینه را نمی گیرم. خدا رحمتش کند. احمدرضا دو سه هفته آنجا بستری بود و دردسرهای زیادی برای آنها ایجاد شده بود. رئیس بیمارستان که متاسفانه اسمش را به خاطر ندارم و به رحمت خدا رفته، دستور داد که حتی یک ریال هم از ما نگیرند.
*آن روزها مردم شما را محاصره می کردند و از شما سوال می کردند.
بله. هواداران استقلال و پرسپولیس که نگران بودند و به حرف دیگران اعتماد نمی کردند و فکر می کردند یک واقعیتی را پنهان می کنند، سراغ من میآمدند. من را محاصره می کردند و من توضیح می دادم. یکی از هواداران که طرفدار استقلال هم بود روی دستش با چاقو نوشت احمدرضا دوستت دارم. تمام دستش خونی شده بود که او را هم آورده بودند بیمارستان و بستری کردند. از این صحنه ها یکی دو تا نبود. یک دفتری در بیمارستان گذاشته بودند که هر کسی که میآید یک جمله ای برای عابدزاده بنویسد. مسئولان بیمارستان این کار را کرد. از مسئولان تا مربیان و هواداران هر کدام یکی دو خط نوشته بودند. من همه آن ها را دارم. من بعد از ترخیص احمدرضا رفتم این دفتر را گرفتم که چند هزار پیام در آن نوشته شده. آن را بخوانید خیلی چیزها دستگیرتان می شود. یک دوربینی هم بود که بعد از عمل که احمدرضا نیمه بیهوش بود عکس و فیلم گرفته بودم که یک خبرنگار گفت دوربین را به ما بده و ما آن را به شما برمی گردانیم که متاسفانه اعتماد کردم ولی آن خبرنگار دیگر عکسها و فیلمها را برنگرداند. از آن ها می خواهم که آن را پس بدهند. نزدیک عید بود که عابدزاده مرخص شد و به خانه آمد. وقتی آمد، خیلی از اهالی فوتبال مثل صفایی فراهانی و مصطفوی و حتی ولاپان آمدند عیادت او. اکثر سفرای کشورهای خارجی آمدند. خیلی از هنرمندان و آدم های مطرح هم دوست داشتند احمدرضا را از نزدیک ببینند و او را عیادت کنند و به ما روحیه بدهند. خیلی ها می آمدند و من آن روزها را به خاطر دارم.
*بعد از آن، عابدزاده به دستور پزشکان ایرانی به سوئد رفت تا تحت نظر باشد.
یک لخته خون در سرش بود که حدود یکی دو میلیمتر است. دکتر عباسیون گفت که برای برداشتن این لخته خون دو راه وجود دارد. یا اینکه در سوئد لیزر درمانی شود یا اینکه دوباره سرش را باز کنیم و عمل کنیم. دکتر عباسیون گفت لیزر درمانی بیشتر در کشور سوئد و توسط پزشکان این کشور انجام شده. آنها تجربه بیشتری دارند و دستگاههایش را هم دارند. ما هم دو بار رفتیم سوئد و این کار را انجام دادند ولی این لخته ها از بین نرفت.
*هزینه سوئد را چه کسی پرداخت کرد؟
آن زمان آقای افشارزاده در کمیته ملی المپیک بود که هر دو بار را زحمت کشید و هزینه درمان را داد.
*وقتی که پزشکان او را عمل کردند یا حتی قبل از عمل، خیلیها دوست داشتند بدانند بالاخره چه سرنوشتی در انتظار عابدزاده است.
خیلی ها شانس زنده ماندن او را زیاد نمی دیدند. می گفتند احتمال زنده ماندن او کم است. وقتی عمل شد دکتر ها به من گفتند که خودت را آماده کن که عابدزاده روی ویلچر می نشیند و متوجه چیزی هم نخواهد شد و خودت را آماده این روزها کن. ولی دیدید که او مرخص شد و به زندگی عادی برگشت. درست است که خیلی مشکل داشت ولی به لطف خدا و دعای مردم الان زندگی عادی را می کند و الان هم تمرین می کند. محال است که این تمرینات را قطع کند. حتی خاطرم هست که در تعطیلات نوروز خیلی اصرار می کرد که می خواهم بروم بیرون. ما او را سوار ماشین کردیم و بردیم دور بزند؛ در حالی که نباید این کار را می کردیم. با اینکه شرایط عادی نداشت ولی خودرو به سمت سالن بدنسازی که هر روز تمرین میکرد رفت که آنجا را به خاطر داشت. چهار سال طول کشید تا به زندگی عادی برگشت. روزهای سختی بود. تکلم او و اینکه متوجه حرف های دیگران شود سخت بود. حالا او تمرینات سختی هم انجام می دهد که شاید ملی پوشان هم نتوانند این کارها را انجام دهند.
*عابدزاده در لس آنجلس بلوز مربیگری کرد. وقتی به این تیم رفت، آنها 5 رده بالا رفتند. حتی کلینزمن سرمربی تیم ملی فوتبال آمریکا هم پسرش را به او داده تا تمرینش بدهد. چرا در ایران این اتفاق نمی افتد؟
نمی دانم. شما خودتان فوتبال ایران را می بینید. به قول شما کلینزمن پسرش را می دهد به عابدزاده ولی در ایران این شرایط فراهم نیست.
*قبول داری به او ظلم شد؟
اگر آن مسائل را بخواهیم بنویسیم باید کتاب بنویسیم ولی من نمی خواهم در این مورد صحبت کنم. در مورد ورزشکاران زیاد این اتفاقات می افتد ولی احمدرضا اراده قوی داشت. خدا هم دوستش داشت. کمکش کرد.
*امیر در فوتبال مثل احمدرضا خواهد شد؟
بستگی به خودش دارد. اگر پشتکار پدرش را داشته باشد می تواند. احمدرضا سختکوش بود و سخت تمرین می کرد. با سختکوشی به این موفقیتها رسید. هر کسی تلاش کند به موفقیت می رسد.
*دختر شما ورزش می کند؟
مدرک کیک بوکسینگ دارد. در شنا مدارک حرفه ای دارد، حتی رکوردی هم داشت. الان هم مربیگری شنا می کند. البته الان درس می خواند و الان دیگر شاگرد خصوصی نمیگیرد. او یک مقطعی به ایتالیا رفت و رشته علوم ورزش را می خواند ولی آن را رها کرد و آمد به تهران و الان حسابداری می خواند. پسرم هم دانشگاه میرود. خودم هم تربیت بدنی می خوانم.
*از شما بابت این مصاحبه تشکر میکنیم.
من هم ممنونم. رسانهها همیشه واقعیتها را گفتهاند. به هر حال نمیخواستم مصاحبه کنم ولی خیلیها دوست دارند بخشی از واقعیتهای آن روزها را بدانند. ممنون که به یاد احمدرضا بودید و او را فراموش نکردید، هرچند خیلی ها فراموش کردند که چه اتفاقی افتاد.(منبع: خبر آنلاین)
سه شنبه, 13 اسفند 1392 ساعت 11:04
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههای همسر عابدزاده
ناگفتههای همسر عابدزاده12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود هواداران عابدزاده این روز را به خدایی: بدون موافقت باشگاه هیچ جا نمیرویم/ برای شایعهسازان متاسفم
دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۹ ۴۵ سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت بدون هماهنگی و موافقت باشگاه نه به ارمنستان می رویم و نه به ساری و تمامی اردوها و بازی های دوستانه ما با هماهنگی باشگاه انجام می شود به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا علی دایی در گفتگو با سایت رسمی باشگاه پرسپوبرای سفر به ارمنستان با باشگاه هماهنگ بودیم/ برای شایعهسازان متاسفم
ورزشی فوتبال - فوتسال علی دایی برای سفر به ارمنستان با باشگاه هماهنگ بودیم برای شایعهسازان متاسفم سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت بدون هماهنگی و موافقت باشگاه نه به ارمنستان می رویم و نه به ساری و تمامی اردوها و بازی های دوستانه ما با هماهنگی باشگاه انجام میشود به گزارش خبدایی: برای شایعهسازان متاسفم
دایی برای شایعهسازان متاسفم سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس گفت بدون هماهنگی و موافقت باشگاه نه به ارمنستان می رویم و نه به ساری و تمامی اردوها و بازی های دوستانه ما با هماهنگی باشگاه انجام می شود ایسنا علی دایی در گفتگو با سایت باشگاه پرسپولیس درباره سفر این تیم به ارمنستان گفتاظهارات تكان دهنده همسر عابدزاده درباره بیماری سخت وی
اظهارات تكان دهنده همسر عابدزاده درباره بیماری سخت وی 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد به گزارش سرويس ورزشي جام نيوز 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههابیانیه قلعه نویی: پای شایعه سازان را به مراجع قضایی می کشم
هر سال این صحبت ها مطرح می شود بیانیه قلعه نویی پای شایعه سازان را به مراجع قضایی می کشم اردوی استقلال در کیش شرکت در مراسم پدیده شاندیز و شایعه مربیگری قلعه نویی در تیم پدیده سرمربی آبی ها را واردار به واکنش کرد سایت رسمی باشگاه استقلال سرمربی تیم فوتبال استقلال با صدور اناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود هواداران عابدزاده این روزناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی عقاب آسیا/ خاتمی دستور داد احمدرضا را جراحی کنند
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی عقاب آسیا خاتمی دستور داد احمدرضا را جراحی کنند ورزش > لیگ برتر - 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد حسین قدوسی 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهرابسته استخدامی ویژه داروسازان
آگهي استخدام بسته استخدامی ویژه داروسازان بسته های استخدامی به شما کمک می کند تا راحت تر به دنبال شغل آینده خود بگردید به گزارش گروه بازار باشگاه خبرنگاران این روزها جوانان یا حتی عده ای از افراد با تجربه به دنبال شغلی برای خود می گردند و آگهی های استخدام یکی از بهترین راه هناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی+عکس
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی عکس 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود هواداران عابدزاده این روز راگارسیا: اخراجم شایعه است
گارسیا اخراجم شایعه است سرمربی تیم فوتبال ختافه گفت اخراجم از باشگاه ختافه شایعه است به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران لوئیس گارسیا سرمربی تیم فوتبال ختافه در مورد خبر اخراجش پس از شکست مقابل سلتاویگو گفت باشگاه به من میگوید شغلت را نگه دار و ما را تشویق میکند که باتبریک ابراهیمزاده به تراکتورسازان پس از یک هفته!
پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۸ ۴۲ سرمربی تیم راهآهن پس از پیروزی بر تراکتورسازی قهرمانی در جام حذفی را به این تبریک گفت به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منصور ابراهیمزاده سرمربی تیم راهآهن در کنفرانس خبری بعد از بازی با تیم تراکتورسازی تبریز اظهار کرد باید ابتدا تبریکرودکی: من از دنیای جودو خداحافظی کردم
رودکی من از دنیای جودو خداحافظی کردم قهرمان آسیا و عضو سابق تیم ملی جودو گفت جوانی و سلامتیام را در جودو گذاشتم محمدرضا رودکی در گفتگو با خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران گفت من بعد از عمل جراحی بدنسازی را شروع کردم و قصد داشتم خودم را آماده کنم ولی ظاهراً آقای رستگار با من مشدی ناتاله: هنوز تصمیم قطعی برای خداحافظی از فوتبال نگرفتهام
دی ناتاله هنوز تصمیم قطعی برای خداحافظی از فوتبال نگرفتهام بازیکن تیم فوتبال اودنیزه گفت در مورد خداحافظی از دنیای فوتبال در پایان این فصل تصمیمگیری خواهم کرد به گزارش گروه ورزشی باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری کالچونیوز دی ناتاله بازیکن تیم فوتبال اودنیزه گفت هنوشایعه تکان دهنده در مورد یک برنامه ورزشی تلویزیون
20 میلیون می دهند روی آنتن می روند شایعه تکان دهنده در مورد یک برنامه ورزشی تلویزیون یک برنامه ورزشی تلویزیون برای هر بار روی آنتن رفتن مبلغ 20 میلیون تومان به صداوسیما پرداخت میکند به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز این روزها وضعیت مالی صداوسیما به شدت وخیم شده تا جایی که تک تکبیانگیزگی بلای جان تراکتورسازان/ جشن قهرمانی جام حذفی تلخ شد
پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۸ ۱۵ تراکتور سازی تبریز در مقابل راه آهن با سه گل شکست خورد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در دیدار تیم های تراکتورسازی و راه آهن از هفته بیست و هفتم لیگ برتر تیم تبریزی در ورزشگاه یادگار امام 3-0 مغلوب راه آهن بحران زده شد رضاییان عبدی و نوتوهین عجیب همسر فوتبالیست مشهور
توهین عجیب همسر فوتبالیست مشهوراین خانم اصلا دوست ندارد کسی از شوهرش انتقاد کند و بازی ضعیف او را زیر سوال ببرد همین می شود که اگر کسی انتقاد کند با کلمات بدی به او توهین می کند شکست های پی در پی منچستریونایتد به لیگ قهرمانان هم کشیده شد و این تیم مقابل المپیاکوس دو بر صفر شکست-
ورزش
پربازدیدترینها