محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843359345
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی+عکس
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی+عکس
12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد. 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود. هواداران عابدزاده این روز را به خاطر دارند و آن را فراموش نکردهاند. به همین مناسبت بد ندیدیم که با نفیسه لطفیان همسر عابدزاده گفتوگویی انجام دهیم. او که در آن روزها در جریان ریز اتفاقات قرار داشت و از کنار عقاب آسیا تکان نمیخورد، در این گفتوگو ناگفتههایی را به زبان میآورد که خواندن آنها جالب است؛ هرچند که هنوز هم ترجیح میدهد در مورد بعضی مسائل صحبت نکند.
*میدانید امروز چه روزی است؟
بله 12 اسفند، روزی که عابدزاده در بیمارستان بستری شد.
*شما هر سال 12 اسفند چه کار میکنید؟
خدا را شکر میکنم. ولی من همیشه عید غدیر را یک نذری دارم که انجام می دهم. چون آن روزی که این اتفاق افتاد درست روز عید غدیر بود. احمدرضا را حضرت علی و خدا شفا دادند و سلامتی او معجزهای بود که رخ داد.
*عید غدیر چه کار میکنید؟
هر سال عید غدیر یک نذری دارم که انجام میدهم. به کودکان بیسرپرست که در جنوب تهران و مناطق محروم هستند کمک میکنم. هدیههایی میخرم و به آنها میدهم.
*خود احمدرضا چه کار میکند؟
نمیدانم. از خودش بپرسید.
*از آن روز چه چیزی در ذهن شما باقی مانده؟
خیلی چیزها. هنوز هیچ کدام از اتفاقات آن روز یادم نرفته و خیلی مسائل هست که در ذهنم باقی مانده است.
*چطور شد که احمدرضا در بیمارستان بستری شد؟
ساعت حدود یک شب بود که سردرد شدیدی گرفت و درد شدیدی احساس کرد. داد و فریاد میکشید. بلافاصله او را به بیمارستان رساندیم و به کما رفت.
*آن شب احمدرضا مهمانی بود؟
بله. آن شب عروسی یکی از آشنایان بود که آخر شب سر احمدرضا درد گرفت و گفت بلند شو برویم که سرم درد گرفته.
*یادت میآید که شایعه ساختند عابدزاده مواد مصرف کرده؟
خدا از آنهایی که این شایعه را درست کردند نگذرد. در آن روزهای سختی که داشتیم این شایعه را هم راه انداختند. ما خودمان کلی مشکلات داشتیم. ولی آنقدر درگیر بودیم که دیگر این موضوع را پیگیری نکردیم و از کسی شکایت نکردیم.
*افرادی که عابدزاده را میشناسند میدانند که احمدرضا همچنان روزی سه ساعت تمرین بدنسازی میکند و حتی با سیگاریها سلام و علیک هم نمیکند.
شما که با او ارتباط نزدیک دارید میدانید که عابدزاده با سیگاریها دست نمیدهد، روبوسی نمیکند و حتی به آنها تذکر میدهد و انتقاد میکند. نیاز به توضیح دادن نیست. این شایعه کثیفی بود. مشکل احمدرضا عارضه مغزی بود و در بیمارستان بستری شد. نمیخواهم در این مورد صحبت کنم. مردم هم احمدرضا را میشناسند و میدانند چه کسی راست میگوید.
*آن شب به کدام بیمارستان رفتید؟
اول رفتیم به بیمارستان ایرانمهر ولی احمدرضا را پذیرش نکردند و گفتند ما نمیتوانیم. گفتند خطرناک است و اگر اتفاقی بیفتد برای بیمارستان ما خیلی بد میشود.
*بعدش چه کار کردید؟
اضطراب زیادی داشتم. ساعت یک شب زنگ زدم به علی انصاریان و مهدی هاشمی نسب و گفتم این مشکل به وجود آمده. زنگ زدند دکتر نوروزی که با تیم پرسپولیس همکاری داشت. ایشان سریع وارد عمل شد و در بیمارستان کسری یک تخت فراهم کرد و رفتیم آنجا.
*ظاهرا پزشکان هم حاضر نمیشدند او را عمل کنند؟
یک دکتری به نام نادری و یک دکتر که اسمش یادم نیست، بودند که گفتند ما او را عمل نمیکنیم و خطرناک است.
*دکتر عباسیون چطور؟
او گفته بود که احمدرضا را به بیمارستان آراد ببریم چون عملهایش را آنجا انجام میدهد. ولی مسئولان بیمارستان کسری گفتند که نمیشود احمدرضا را از جایش تکان داد.
*چه شد که دکتر عباسیون به بیمارستان کسری آمد؟
یادم نیست ولی فردی بود به نام آقای افشار که در جریان این موضوع بود. او در آن لحظات سرنوشت ساز خیلی کمک کرد و زحمت کشید. شنیدم که آقای خاتمی رئیس جمهور وقت با عباسیون تماس گرفت و گفت که حتما به بیمارستان کسری بروید و او را عمل کنید. نمیدانم واقعا اینطوری بوده یا نه ولی به من چنین چیزی گفتند.
*عمل جراحی را ایشان انجام داد؟
دکتر عباسیون نظارت کرده بود و نادری و یک دکتر دیگر عمل کرده بودند. عباسیون گفته بود که چه کار کنند. با دستور او عمل انجام شد.
*آن روزها را به خاطر دارید که مردم چقدر احمدرضا را دعا میکردند؟
مگر میشود آدم فراموش کند؟ واقعا روزهای پراضطراب و پرخبری بود. خیلی از مسئولان ورزش و فوتبال و رسانهها که دنبال عکس و خبر بودند میآمدند. ما باید مواظب همه چیز بودیم؛ سلامتی عابدزاده و حاشیهها. یک سری خبرنگاران خوبی هم بودند که کمک می کردند و یک سری از دوستان هم بودند که کمک می کردند. چیزی که برای من مهم بود سلامتی شوهرم بود. به یک سری حاشیهها توجه نمیکردم.
*چه چیزی شما را آرام میکرد؟
دعای مردم. میدیدم که جمعیت باورنکردنی جلوی بیمارستان کسری در خیابان جمع میشدند. بعضیها زیر بار نمیرفتند که پیش عابدزاده نروند. یک تلویزیون بزرگ نصب کردند و این موضوع هواداران را آرام تر میکرد. هرچند که صنحهها تکان دهنده بود و احمدرضا گاهی بلند می شد و به تخت مشت می زد و نیمه بی هوش بود. این صحنهها هواداران را اذیت می کرد ولی وقتی می دیدند که زنده است آرام میشدند. تا چند روز جلوی بیمارستان شلوغ بود. بعضیها شب ها می ماندند و نمی خواستند خبر را از قول این و آن بشنوند که وضعیت چطور است. خیلی ها می گفتند تا عابدزاده خوب نشود نمی رویم. آدم هایی بودند که هر وقت می رفتم آنجا، آن ها را می دیدم. این ها به من آرامش و قوت قلب می داد.
*بیماری عابدزاده را چطوری به دختر و پسرتان گفتید؟
آن موقع نگار و امیر خردسال بودند. پنجم و سوم دبستان بودند ولی این طوری هم نبود که متوجه نشوند. می فهمیدند که پدرشان بی حال شده و چه مشکلی برایش پیش آمده. مخصوصا وقتی احمدرضا به خانه آمد و از نظر تکلم شرایط عادی نداشت، برای بچه ها سخت بود. آنها عذاب می کشیدند و من به آن ها روحیه می دادم.
*از روزهای حضور در بیمارستان بیشتر بگو؟
لوله هایی به دست و دهانش وصل بود و دائم می گفت این چیست که به من وصل کردید؟ من سالم هستم. می خواست بلند شود. احمدرضا ورزشکار حرفه ای بود و قوی بود و قدرت زیادی داشت. او چهار پنج بار تخت بیمارستان را شکست. لوله ها را از دست و صورتش می کند. می گفت من سالم هستم، چرا این ها را به من وصل کردید؟ دکتر ها هم می گفتند این لولهها باید باشد. این یکی از مشکلاتی بود که وجود داشت. احمدرضا می خواست برود بیرون از اتاق که دور بزند و با مردم دست بدهد ولی دکترها می گفتند نباید برود. یادم است یک روز پنجعلی در اتاقش بود و احمدرضا بلند شد که برود لب پنجره. پنجعلی می خواست مانع او شود ولی احمدرضا سر پنجعلی داد زد. پنجعلی بزرگتر او بود و احمدرضا همیشه به او احترام می گذاشت. من عذرخواهی کردم و گفتم شما می دانید که او بیمار است و شرایط عادی ندارد. پنجعلی هم می گفت من می دانم او شرایط خوبی ندارد. پنجعلی و دوستش حمید ربیعی افرادی بودند که هر روز به بیمارستان میآمدند و کنار احمدرضا بودند. البته افراد دیگری هم بودند و نمیخواهم اسم بیاورم چون ممکن است کسی از قلم بیفتد. ولی این دو نفر را یادم هست که هر روز میآمدند.
*آن روزها مسئولان زیادی می آمدند و قول های مختلف می دادند. آن قول ها یادتان هست؟
نمی خواهم در این مورد صحبت کنم. خیلی قول ها جلوی دوربین و خبرنگارن بود و خیلی قولها به شخص من داده میشد. ولی هیچ کدام عملی نشد. حتی هزینه بیمارستان را هم ندادند. در حالی که مسئولان زیادی از سازمان تربیت بدنی و افراد مختلف و باشگاه های مختلف می آمدند در دوربین و تلویزیون و رسانهها حرف میزدند اما عمل نکردند.
*یعنی هزینه بیمارستان را هم شما پرداختید؟
نه. رئیس بیمارستان گفت هزینه را نمی گیرم. خدا رحمتش کند. احمدرضا دو سه هفته آنجا بستری بود و دردسرهای زیادی برای آنها ایجاد شده بود. رئیس بیمارستان که متاسفانه اسمش را به خاطر ندارم و به رحمت خدا رفته، دستور داد که حتی یک ریال هم از ما نگیرند.
*آن روزها مردم شما را محاصره می کردند و از شما سوال می کردند.
بله. هواداران استقلال و پرسپولیس که نگران بودند و به حرف دیگران اعتماد نمی کردند و فکر می کردند یک واقعیتی را پنهان می کنند، سراغ من میآمدند. من را محاصره می کردند و من توضیح می دادم. یکی از هواداران که طرفدار استقلال هم بود روی دستش با چاقو نوشت احمدرضا دوستت دارم. تمام دستش خونی شده بود که او را هم آورده بودند بیمارستان و بستری کردند. از این صحنه ها یکی دو تا نبود. یک دفتری در بیمارستان گذاشته بودند که هر کسی که میآید یک جمله ای برای عابدزاده بنویسد. مسئولان بیمارستان این کار را کرد. از مسئولان تا مربیان و هواداران هر کدام یکی دو خط نوشته بودند. من همه آن ها را دارم. من بعد از ترخیص احمدرضا رفتم این دفتر را گرفتم که چند هزار پیام در آن نوشته شده. آن را بخوانید خیلی چیزها دستگیرتان می شود. یک دوربینی هم بود که بعد از عمل که احمدرضا نیمه بیهوش بود عکس و فیلم گرفته بودم که یک خبرنگار گفت دوربین را به ما بده و ما آن را به شما برمی گردانیم که متاسفانه اعتماد کردم ولی آن خبرنگار دیگر عکسها و فیلمها را برنگرداند. از آن ها می خواهم که آن را پس بدهند. نزدیک عید بود که عابدزاده مرخص شد و به خانه آمد. وقتی آمد، خیلی از اهالی فوتبال مثل صفایی فراهانی و مصطفوی و حتی ولاپان آمدند عیادت او. اکثر سفرای کشورهای خارجی آمدند. خیلی از هنرمندان و آدم های مطرح هم دوست داشتند احمدرضا را از نزدیک ببینند و او را عیادت کنند و به ما روحیه بدهند. خیلی ها می آمدند و من آن روزها را به خاطر دارم.
*بعد از آن، عابدزاده به دستور پزشکان ایرانی به سوئد رفت تا تحت نظر باشد.
یک لخته خون در سرش بود که حدود یکی دو میلیمتر است. دکتر عباسیون گفت که برای برداشتن این لخته خون دو راه وجود دارد. یا اینکه در سوئد لیزر درمانی شود یا اینکه دوباره سرش را باز کنیم و عمل کنیم. دکتر عباسیون گفت لیزر درمانی بیشتر در کشور سوئد و توسط پزشکان این کشور انجام شده. آنها تجربه بیشتری دارند و دستگاههایش را هم دارند. ما هم دو بار رفتیم سوئد و این کار را انجام دادند ولی این لخته ها از بین نرفت.
*هزینه سوئد را چه کسی پرداخت کرد؟
آن زمان آقای افشارزاده در کمیته ملی المپیک بود که هر دو بار را زحمت کشید و هزینه درمان را داد.
*وقتی که پزشکان او را عمل کردند یا حتی قبل از عمل، خیلیها دوست داشتند بدانند بالاخره چه سرنوشتی در انتظار عابدزاده است.
خیلی ها شانس زنده ماندن او را زیاد نمی دیدند. می گفتند احتمال زنده ماندن او کم است. وقتی عمل شد دکتر ها به من گفتند که خودت را آماده کن که عابدزاده روی ویلچر می نشیند و متوجه چیزی هم نخواهد شد و خودت را آماده این روزها کن. ولی دیدید که او مرخص شد و به زندگی عادی برگشت. درست است که خیلی مشکل داشت ولی به لطف خدا و دعای مردم الان زندگی عادی را می کند و الان هم تمرین می کند. محال است که این تمرینات را قطع کند. حتی خاطرم هست که در تعطیلات نوروز خیلی اصرار می کرد که می خواهم بروم بیرون. ما او را سوار ماشین کردیم و بردیم دور بزند؛ در حالی که نباید این کار را می کردیم. با اینکه شرایط عادی نداشت ولی خودرو به سمت سالن بدنسازی که هر روز تمرین میکرد رفت که آنجا را به خاطر داشت. چهار سال طول کشید تا به زندگی عادی برگشت. روزهای سختی بود. تکلم او و اینکه متوجه حرف های دیگران شود سخت بود. حالا او تمرینات سختی هم انجام می دهد که شاید ملی پوشان هم نتوانند این کارها را انجام دهند.
*عابدزاده در لس آنجلس بلوز مربیگری کرد. وقتی به این تیم رفت، آنها 5 رده بالا رفتند. حتی کلینزمن سرمربی تیم ملی فوتبال آمریکا هم پسرش را به او داده تا تمرینش بدهد. چرا در ایران این اتفاق نمی افتد؟
نمی دانم. شما خودتان فوتبال ایران را می بینید. به قول شما کلینزمن پسرش را می دهد به عابدزاده ولی در ایران این شرایط فراهم نیست.
*قبول داری به او ظلم شد؟
اگر آن مسائل را بخواهیم بنویسیم باید کتاب بنویسیم ولی من نمی خواهم در این مورد صحبت کنم. در مورد ورزشکاران زیاد این اتفاقات می افتد ولی احمدرضا اراده قوی داشت. خدا هم دوستش داشت. کمکش کرد.
*امیر در فوتبال مثل احمدرضا خواهد شد؟
بستگی به خودش دارد. اگر پشتکار پدرش را داشته باشد می تواند. احمدرضا سختکوش بود و سخت تمرین می کرد. با سختکوشی به این موفقیتها رسید. هر کسی تلاش کند به موفقیت می رسد.
*دختر شما ورزش می کند؟
مدرک کیک بوکسینگ دارد. در شنا مدارک حرفه ای دارد، حتی رکوردی هم داشت. الان هم مربیگری شنا می کند. البته الان درس می خواند و الان دیگر شاگرد خصوصی نمیگیرد. او یک مقطعی به ایتالیا رفت و رشته علوم ورزش را می خواند ولی آن را رها کرد و آمد به تهران و الان حسابداری می خواند. پسرم هم دانشگاه میرود. خودم هم تربیت بدنی می خوانم.
*از شما بابت این مصاحبه تشکر میکنیم.
من هم ممنونم. رسانهها همیشه واقعیتها را گفتهاند. به هر حال نمیخواستم مصاحبه کنم ولی خیلیها دوست دارند بخشی از واقعیتهای آن روزها را بدانند. ممنون که به یاد احمدرضا بودید و او را فراموش نکردید، هرچند خیلی ها فراموش کردند که چه اتفاقی افتاد.
1392/12/12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 95]
صفحات پیشنهادی
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی عقاب آسیا/ خاتمی دستور داد احمدرضا را جراحی کنند
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی عقاب آسیا خاتمی دستور داد احمدرضا را جراحی کنند ورزش > لیگ برتر - 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد حسین قدوسی 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهراناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی
ناگفتههای همسر عابدزاده از عارضه مغزی وی 12 سال قبل در چنین روزی بود که احمدرضا عابدزاده به دلیل عارضه مغزی در بیمارستان کسری بستری شد 12 اسفند 1380 احمدرضا عابدزاده در بیمارستان کسری تهران بستری شد تا یکی از سختترین دورههای زندگیاش آغاز شود هواداران عابدزاده این روزناگفتههای همسران خلبانان شهید ارتش شنیده میشود/ «بعد از تو» شعار نمیدهد
فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون ناگفتههای همسران خلبانان شهید ارتش شنیده میشود بعد از تو شعار نمیدهد کارگردان مستند بعد از تو به تلاش برای تولید اثری متفاوت اشاره کرد و از زنانی گفت که بعد از شهادت همسرانشان در جنگ تازه جنگ آنها با دنیا آغاز شده است فاطمه سادات محمودپور کناگفتههای وکیل همسر سابق بابک زنجانی
ناگفتههای وکیل همسر سابق بابک زنجانی لحظهای سکوت انگار که تصمیم گرفته باشد صریحتر حرف بزند سیگار را روی لبش گذاشت روشن کرد دود سیگار را بیرون داد و با نگاهی از سر اطمینان گفت ضبط را خاموش کن تا بگویم حقیقت چیست مرد پنجاه و چند سالهای با موهایی به رنگ خاکستر سیگار با کتناگفتههای داماد مصباح یزدی از محیط مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظرات آیتالله مصباح در زمینه حکومتداری
ناگفتههای داماد مصباح یزدی از محیط مجمع تشخیص مصلحت نظام و نظرات آیتالله مصباح در زمینه حکومتداری مجری و سردبیر برنامه شناسنامه گفت ناگفتههای داماد آیتالله مصباح از دکترین خاص حکومتداری آیتالله مصباح محمدیعراقی از نمایندگی امام ره در سپاه و محیط مجمع تشخیص مصلحت نظام ااهدای اعضای بدن اسکیباز مرگ مغزی
اهدای اعضای بدن اسکیباز مرگ مغزی دانلود اعضای بدن نوید شاهسوندی اسکیباز کشورمان که هفته گذشته در پیست اسکی دیزین دچار سانحه و دچار مرگ مغزی شده بود با رضایت خانوادهاش اهدا شد پنجشنبه هفته گذشته نوید شاهسوندی ۲۹ساله اسکیباز جوان تهرانی در حالی که در پیست دیزین مشغول اسکی بابه هیچ وجه از این افراد، نزد همسرتان تمجید نکنید!
به هیچ وجه از این افراد نزد همسرتان تمجید نکنید مردان ما با تمام بزرگی و قدرت کاری و مدیریتشان گاهی مانند کودکان از علل نارضایتی خود بی اطلاع اند پرخاشگری و برخورد تند همسرمان لزوما به دلیل دیدگاه مرد سالارانه او نیست ممکن است رفتار ما به گونه ای باشد که او را تحریک و ندانشمندان اسپانیایی دلیل اثرگذاری اندک سرطان در افراد مبتلا به بیماریهای مغزی را کشف کردند
دانشمندان اسپانیایی دلیل اثرگذاری اندک سرطان در افراد مبتلا به بیماریهای مغزی را کشف کردند مادرید- ایرنا- دانشمندان اسپانیایی بر اساس مطالعات گفتند که ابتلا به آلزایمر می تواند تا 50 درصد خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد موردی که همچنین در بیماری های دیگری از جمله پارکینسون یا جنوسناریوی زن خیانتکار برای قتل همسرش
سناریوی زن خیانتکار برای قتل همسرش سناریوی زن خیانتکار که برای ازدواج با پسر مورد علاقه اش نقشه قتل شوهرش را طراحی کرده بود در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی فاش شد به گزارش نامه نیوز به نقل از مهر ساعت 2 30 بامداد هفتم آذر امسال کشف جسد مردی از طریق مرکز فوریت های پلیسی بهقتل همسر به بهانه سرپرستی فرزندان
قتل همسر به بهانه سرپرستی فرزندان مرد جنایتکار برای اینکه سرپرستی و حضانت فرزندانش را بر عهده بگیرد همسرش را با ضربه چاقو به قتل رساند به گزارش پلیس آگاهی تهران بزرگ در ساعت 21 30 شانزدهم آذر ماه سال جاری از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد در آزادراه تهران - پردیسقتل همسر به بهانه سرپرستي فرزندان
قتل همسر به بهانه سرپرستي فرزندان مرد جنايتكاري كه متهم است با ضربات چاقو همسرش را به قتل رسانده تا بتواند سرپرستي فرزندانش را بر عهده بگيرد پس از گذشت دو ماه زندگي مخفيانه دستگير شد به گزارش خبرنگار ما شامگاه شانزدهم آذر امسال مأموران كلانتري پرديس با تماس 110 از كشف جسزندگی با همسر افسرده
زندگی با همسر افسرده ما زندگی خیلی شادی داشتیم تقریبا در همه زمینه ها باهم تفاهم داشتیم هر دو مان اون قدر با گذشت بودیم که اگر مشکلی هم پیش می اومد کاربه جنجال و قهر های طولانی نمی رسید به گزارش نامه نیوز به نقل از تبیان مثل خیلی از زندگی های دیگه در کنار روزهای شاد روزهای غقتل همسر برای سرپرستی فرزند
قتل همسر برای سرپرستی فرزندمردی که به بهانه سرپرستی فرزندان همسرش را به قتل رسانده و جسد او را در اتوبان تهران پردیس رها کرده بود توسط پلیس آگاهی تهران بزرگ دستگیر شد تاریخ انتشار جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۵ ۵۹ به گزارش جهان به نقل از تسنیم در ساعت ۲۱ ۳۰ شانزدهم آذر سالعکس/همسر و دختر هاشمی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر
عکس همسر و دختر هاشمی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر 1392 11 24بازیکنان ناگفتههای زیادی در دل داشتند شیرینی: هواداران دایی و پرسپولیس را در سه بازی آینده تنها نگذارند/ هرگز
بازیکنان ناگفتههای زیادی در دل داشتندشیرینی هواداران دایی و پرسپولیس را در سه بازی آینده تنها نگذارند هرگز نگفتم پلیس هستمسرپرست تیم فوتبال پرسپولیس گفت هواداران بامرام هرگز بازیکنان باغیرت و باتعصب پرسپولیس و دایی را مخصوصا در سه بازی آینده تنها نگذارند به گزارش خبرگزاری فاکارتون روز: تلویزیون و شستشوی مغزی!
کارتون روز تلویزیون و شستشوی مغزی کارتون روز تلویزیون و شستشوی مغزی اختصاصی سیمرغ | 1392 12 03با همسرتان قهوه نخورید!
با همسرتان قهوه نخورید بر اساس یک پژوهش جدید نوشیدن قهوه قدرت مغز زنان را در شرایط استرسزا افزایش داده اما مردان را دچار بحران میکند به گزارش نامه نیوز به نقل از جوان ایرانی طبق این تحقیقات در حالی که نوشیدن یک قهوه عملکرد زنان را در زمان کار با دیگران افزایش می دهد به خ-
گوناگون
پربازدیدترینها