واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۲ - ۰۰:۲۵
یک عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها با بیان اینکه "توسعهیافتگی به مدیران و نخبگانی کارآمد نیازمند است"، اظهار کرد: به این دلیل که نخبگان سیاسی و اجتماعی یکدیگر را تخریب کردهاند، اکنون اعتماد مردم به آنها کاهش یافته است. سعید معیدفر در گفتوگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، با اشاره به اینکه "جامعهشناسی، علم دنیای مدرن است و نمونههای اصلی دنیای مدرن، کشورهای توسعهیافته هستند"، خاطرنشان کرد: در جوامع مدرن، افراد آموزش دیدهاند که عقلانی رفتار کنند. این استاد دانشگاه با بیان اینکه "در کشورهای توسعهنیافته مبنای رفتارها عاطفی است"، گفت: مصلحتاندیشیها، نسبتها و رابطهها در چنین جوامعی از عقلانیت بیشتری برخوردار است. در حالی که مبنای رفتارهای جوامع توسعهنیافته بر اساس انتصابات و مصلحتهای فردی است، در جامعه مدرن و توسعهیافته افراد قدرت محاسبهگری بیشتری دارند و بر اساس قواعد و هنجارهای که مبنای عقل محاسبهگر است، عمل میکنند. وجود انواع فسادها، پارتیبازیها و ترجیح منافع خویشاوندی بر بسیاری از مقتضیات حیات جمعی، از ویژگیهای جوامع توسعهنیافته است. برخلاف جوامع مدرن، در جوامع توسعهنیافته نسبتهای خویشاوندی اهمیت دارد وی در ادامه اظهار کرد: در جوامع مدرن و توسعهیافته، پیوستگیهای اجتماعی دوران گذشته مثل خویشاوندسالاری و طایفهسالاری از اهمیت کمتری برخوردار است و در مقابل، افراد در چنین جوامعی با توجه به زمینه فعالیت خود در نهادهای مدنی عضویت پیدا میکنند و متناسب با نقشی که بر عهده دارند، تعریف میشوند. در این روندها یک نوع فردیت شکل میگیرد و افراد با توجه به تخصصها، تواناییها و جایگاه خود درگیر فعالیتهای اجتماعی میشوند. این فعال سیاسی ادامه داد: این در حالی است که در جوامع توسعهنیافته نسبتهای خویشاوندی است که اهمیت دارد و بنابراین فرد تشخص پیدا نمیکند. حتی در چنین جوامعی مشاهده میشود که در دستگاههای اداری هم خویشاوندسالاری حاکم است. در واقع چنین جوامعی ظاهر نهادها مدرن بوده اما مناسبات طایفهای در آنها حاکم است. این جامعهشناس همچنین با اشاره به اینکه "در جامعه ما مسئولان بر نقش خانواده به عنوان یک نهاد مهم تاکید دارند"، گفت: در جوامع توسعهیافته هم خانوادهها اهمیت دارند اما فرد با توجه به فعالیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود تشخص پیدا میکند و جایگاه فرد را صرفاً روابط نسبی و سببی تعریف نمیکند. توسعه نیازمند مدیران و نخبگان کارآمد و اراده حکومت است معیدفر همچنین اظهار کرد: امروزه نهادهای حوزه تعلیم و تربیت تلاش میکنند شهروندان را توسعهیافته تربیت کنند و در واقع وظیفه این دستگاهها، آموزش شهروندان عقلانی و توسعهیافته است. با وجودی که امروز ورودی و خروجیهای نهادهای تعلیم و تربیت در ایران زیاد شده است و هزینه زیادی هم در این راستا صرف میشود، اما آن طور که باید، انسانهای توسعهیافته تربیت نمیشوند. شاید به این دلیل باشد که ما صورت و شکل نظامهای مدرن مثل مدرسه، دانشگاه، سازمانهای اداری، قانون و تفکیک قوا را به کشورمان وارد کردهایم اما محتوای آنها همچنان توسعهنیافته است. وی در همین رابطه افزود: صرفاً با وارد کردن شکل سازمانها و نهادهای جدید نمیتوانیم به توسعهیافتگی دست یابیم. ما باید بدانیم که توسعهیافتگی به زمان و اراده بزرگ و قاطع نیاز دارد. در کشورهای توسعهیافته شخصیتهای بزرگی وجود داشتهاند که در رأس جامعه قرار گرفته و در کنار آن، نخبگان جامعه هم برای توسعهیافتگی احساس ضرورت کردند و در کنار اَشکال نوین سازمانی، اراده قوی هم بوجود آمده است اما در جامعه ما نه مدیرانی که شایسته این منظور باشند، وجود داشته و نه نخبگان سیاسی و اجتماعی ارادهای برای تحقق توسعهیافتگی داشتهاند و در واقع منافع آنی و منافع قبیلهای و طایفهای مانع تحقق توسعهیافتگی شد. البته در بین نهادها هماهنگی نیز وجود نداشت، پس فساد و خویشاوندسالاری در شکلی گسترده به حیات خود ادامه داد. این عضو انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها در ادامه با بیان اینکه "توسعه، به مدیران و نخبگان کارآمد و اراده حکومت بستگی دارد"، خاطرنشان کرد: نخبگان و مدیران نقش مهمی در رشد جامعه دارند. وقتی یک جامعه فاقد مدیران و نخبگان توسعهیافته باشد، نمیتواند توسعه یابد زیرا این مدیران و نخبگان الگویی برای جامعه خود میشوند. وی با تاکید بر اینکه "ما در چند قرن اخیر با مشکل فقدان مدیران و نخبگان توسعهگرا مواجه بودهایم"، خاطرنشان کرد: ناپلئون در نامه خود به فتحعلیشاه میگوید در ایران همه امکانات برای تحقق یک جامعه خوب وجود دارد اما متاسفانه این جامعه دارای خلاء شخصیتهای بزرگ است؛ شخصیتهای که بتوانند با اراده قوی خود دست مردم را بگیرند و آنها را به سمت خیر و رشد سوق دهند. بیشترین گسست میان این نخبگان سیاسی و اجتماعی وجود دارد معیدفر همچنین افزود: متأسفانه در طول 300 سال گذشته کشور ما با گیرهای استراتژیک مواجه و در نتیجه دچار وضعیتی شد که اکنون مشخص نیست باید چگونه از این وضعیت رها شد. در 100 سال اخیر، شاهد چندین انقلاب و جنبش مختلفی بودهایم ولی هیچکدام از آنها به توسعهیافتگی نینجامید. بنابراین باید عمیقاً مطالعه کنیم تا راههای گشودن این گرهها مشخص شود. وی با بیان این اعتقاد که "کشور ما فاقد نخبگان تأثیرگذار است"، اظهار کرد: پرسشی که مطرح میشود این است که چرا این نخبگان در جامعه ما رشد نمیکنند؟ در واقع خروج از چرخه به اراده ویژهای نیاز دارد که اندیشمندان باید با گفتوگو راهحل این مشکلات را شناسایی کنند. برای تحقق این امر باید شرایط گفتوگو و تعامل میان نخبگان سیاسی و اجتماعی بوجود بیاید، اما در حال حاضر بیشترین گسست میان این نخبگان سیاسی و اجتماعی وجود دارد و آنها به هیچ وجه حاضر به تعامل و گفتوگو با یکدیگر نیستند و حتی شاهد رویارویی نخبگان هستیم. تا وقتی آنها به خاطر منافع ملی، از منافع شخصی خود عبور نکنند و تا اختلافات حل نشود، فرصتها همچنان از بین میرود. معیدفر در پایان با بیان اینکه "افزایش فاصله میان مردم و نخبگان بسیار خطرناک است"، تاکید کرد: نخبگان باید از منازعههای کشنده دست بردارند و در ابتدا مشکل میان خود را حل کنند و سپس به فکر توسعهیافتگی در جامعه باشند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]