واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۲:۴۴

رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده گفت: در شرایطی که خانوادهها، فرزند کمتر را مساوی با زندگی بهتر میدانند، ورود مستقیم دولت به حوزه فرزندآوری و ایجاد سیستم تشویقی بدون متقاعد کردن خانواده ممکن است به زیان بیتالمال باشد. به گزارش خبرنگار سرویس «زنان» خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا زیبایینژاد در نشست تخصصی مناسبات خانواده و دولت که امروز در وزارت کشور برگزار شد، با اشاره به سیاستهای کشور در حوزه فرزندآوری، افزود: گاهی اوقات خانواده مایل به فرزندآوری است، ولی برای تحقق این هدف، موانعی را پیشرو دارد، بنابراین برای دستیابی به مطالبه خود به دولت فشار میآورند. وی در ادامه با اشاره به ورود نیروی انتظامی به حوزه حجاب، اظهار کرد: نیروی انتظامی هیچ وقت نمیتواند با مصادیقی برخورد کند که جامعه روی آن حساس نیست و ممکن است ورود حکومت به چنین حوزههایی، با واکنشهای عمومی مردم مواجه شود و به نتیجه نرسد. وی تصریح کرد: در صورتی که جامعه به سمت فردگرایی سوق پیدا کرده باشد و حکومت قصد پیگیری ایدههای متعالی و آرمانهای خود را داشته باشد، ممکن است در مقابل جامعه قرار بگیرد، بنابراین ابتدا باید مسائل خود را به آرمانهایی برای جامعه تبدیل کند؛ سپس در جهت تحقق آن بکوشد. رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده افزود: بحث حوزه مناسبات دولت و خانواده در دو عرصه قابل پیگیری است؛ یکی مربوط به سیاستهای عمومی است که از سوی دولتها اتخاذ میشود و بر خانواده تاثیر میگذارد مانند تاثیر سیاستهای کلان اقتصادی بر خانواده. حوزه دوم نیزمربوط به سیاستهای کلان معطوف به خانواده مانند قانونگذاری در این حوزه است؛ البته دولت به معنای کلیه قوا اعم از سه قوه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام است. وی تصریح کرد: در زمان غیبت، ولی فقیه میتواند در مسائل اجتماعی مداخله کند. پس دولت اسلامی میتواند این مداخلات را انجام دهد. این در حالی است که در زمان غیبت، دولتها ساختارهای مدرن دارند و خود با مشکلات عدیدهای مواجه هستند. این دولتها به عنوان ابزار تحقق موارد مورد نظر ولی مسلمین مطرح میشوند اما به علت متناسب نبودن، نمیتوانند تمام اهداف ولی را محقق کنند و حتی موجب ایجاد محدودیتهایی نیز میشوند؛ حال این سؤال مطرح میشود که چقدر باید انتظار معجزه از دولتهای مدرن را داشت. زیبایینژاد تاکید کرد: ولی فقیه در عصر غیبت علاوه بر دولت، به عنوان ابزاری برای تصرف در همه شئون جامعه، از ابزارهای دیگری مانند نهادهای عمومی و مردمی، سازمانهای مردم نهاد، هیئتهای مذهبی، جامعه روحانیون و جامعه علمی و نخبه برخوردار است. وی در ادامه اظهار کرد: بحث اصلی ما این است که بپذیریم اجمالاً دولت امکان مداخله در شئون امور خانواده را دارد، اما این مسئله با دو قید روبروست که یکی منوط به داشتن قدرت برای مداخله و دیگری وجود مصلحت در مداخله است. رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده تاکید کرد: دولت باید در جایی مداخله کند که جامعه حساسیت لازم را ایجاد کرده و مطالبه عمومی شکل گرفته است. در این شرایط دولت به عنوان اهرم جامعه مداخله میکند اما اگر مطالبهای نباشد، مداخله دولت میتواند به شکاف بین حاکمیت و مردم دامن بزند. زیبایینژاد با بیان اینکه خانواده نهاد ارزشمندی است، تاکید کرد: آموزههای متعددی ناظر به استحکام و پویایی خانواده است. این نهاد در تعامل با دین میتواند به بازتولید ارزشهای دینی کمک و دین را در طول زمان تقویت کند و استمرار بخشد. دین نیز به مواردی مانند جایگاه خاص والدین و صله رحم میپردازد و از این طریق به استحکام خانواده کمک میکند. بنابراین دین و خانواده همافزایی میکنند. وی با بیان اینکه خانواده میتواند عبودیت را استمرار بخشد، اظهارکرد: استحکام خانوادهها از اهداف حیاتی دین است. خانوادهای توانمند است که بتواند تا حد امکان مشکلاتش را درون خود حل کند و خود را در قبال مسائل اجتماعی، مسوول بداند؛ اما در این شرایط با مشکلی مواجه هستیم؛ چرا که خانواده موجود در عصر غیبت، خانواده آرمانی نیست و با دهها مشکل دست و پنجه نرم میکند. رئیس مرکز تحقیقات زن و خانواده با بیان اینکه خانواده امروزی، خانواده اصل نبوی نیست، افزود: یکی از مهمترین کارکردهای خانواده، جامعهپذیرکردن فرزندان است. اما همین کارکرد نیز موجب بروز مشکلاتی میشود و تحول در ساختارهای سیاسی، حقوقی، اقتصادی و ... را در پی دارد. به عنوان نمونه اقتصاد، خانواده را به یک نهاد مصرفی تبدیل میکند و با تحول ساختاری در مقیاس کلان، خانواده تلاش میکند فرزندان خود را با این شرایط جامعهپذیر کند. از سوی دیگر در جهت کاهش تعداد فرزندان عمل میکند. چرا که در چنین جامعهای، فرزندان عامل مصرف هستند و نه تولید. زیبایینژاد در پایان با تاکید بر ضرورت به وجود آوردن الگوی تعاملی بین دولت و خانواده، گفت: با وجود تمایل دولت و خانواده برای تعامل با یکدیگر، آنها در این مسیر با مشکلاتی مواجه میشوند، چرا که اهداف متفاوتی دارند. به عنوان نمونه در نظام تربیت رسمی، آموزشها کورجنس (بدون توجه به جنسیت) هستند، ولی خانوادهها در تعالیم خود به فرزندانشان، به جنسیت تاکید میکنند. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]