تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه كسى مستحق دوستى خداوند و خوشبختى باشد، مرگ در برابر چشمان او مى‏آيد و آرز...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820532558




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عاشق حسین طوری بازیگران خارجی ناامنی و بحران در بلوچستان پاکستان


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: عاشق حسین طوری
بازیگران خارجی ناامنی و بحران در بلوچستان پاکستان
در صورتی که در پاکستان حکومت مردمی واقعی استقرار پیدا نکند، پنجابی ها به خود نیایند و حقوق ایالت های محرومی چون خیبر پختونخواه، بلوچستان و حتی سند را ندهند، ممکن است ایالت بلوچستان از پاکستان جدا شود.

خبرگزاری فارس: بازیگران خارجی ناامنی و بحران در بلوچستان پاکستان


ایالت بلوچستان پاکستان با ایران و افغانستان و دریای عمان هم مرز است. این ایالت، ایالتی وسیع و کم جمعیت است. وسعت آن 347190 کیلومتر مربع و حدود 44 درصد خاک پاکستان را تشکیل می دهد. بلوچستان پاکستان در درون مرز های خود دارای تضاد های فراوانی است که می تواند منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. بلوچستان هر چند کم جمعیت ترین ایالت پاکستان (در حدود 1/5 درصد است جمعیت) است، اما از لحاظ اقتصادی و استراتژیک بسیار مهم است. بخش مهمی از انرژی پاکستان و منابع معدنی، شامل 36 درصد کل گاز و مقادیر زیادی ذغال سنگ، طلا، مس، نقره، پلاتین، آلومینیوم، و مهمتر از همه، اورانیوم است؛ که یک منطقه ترانزیت بالقوه برای خط لوله انتقال گاز طبیعی از ایران و ترکمنستان به هند و پاکستان می باشد. از سه پایگاه دریایی پاکستان، دو پایگاه دریایی اورمارا و گوادر، در سواحل ایالت بلوچستان  قرار دارند. در همین راستا با توجه به مشکلات ناامنی در این ایالت و تداوم روند تجزیه طلبی و وضعیت موجود در این ایالت، سعی داریم در نوشتار زیر به این مساله بپردازیم. ریشه های بحران در  بلوچستان پاکستان ایالت بلوچستان پاکستان از  نظر سوق الجیشی داری ویژگی هایی مهم است. چنانچه از سمت جنوب غرب با جمهوری اسلامی ایران، از غرب با افغانستان و از جنوب به دریا مرتبط است. از نظر اقتصادی نیز دارای ذخایر مهم گاز و معدن های گوناگون می باشد. در نواحی شمالی ایالت بلوچستان، اکثریت با پشتون ها است و در بخش جنوب و جنوب غرب، جمعیت غالب بلوچ ها می باشند. هزاره ها و شیعیان هم بیشتر در کویته حاضر هستند. ریشه ها و عوامل داخلی ناامنی در ایالت به چند دسته تقسیم می شوند؛ نخست هر چند برخی از ساکنان بلوچستان برای احقاق حقوق خود تلاش می کنند، اما دولت پاکستان از دادن آن خودداری می کند. مثلا گاز و گوگرد پاکستان از منطقه بلوچستان استخراج می گردد و بلوچ ها از اینکه گاز بلوچستان در خدمت پنجابی هاست و بیشتر مردم این ایالت از این گاز بی بهره بوده و از  آن سهمی نمی برند، ناراضی هستند. در بین همسایگان پاکستان، دو کشور چین و جمهوری اسلامی ایران همیشه خواهان پاکستانی یکپارچه بوده و هیچ گاه به دنبال تجزیه پاکستان نبوده اند. چنانچه ایران اولین کشوری است که پاکستان را به رسمیت شناخت، و در دو جنگ پاکستان با هند، به این کشور کمک کرد. در بعد دیگری مثلا در بندر گوادر در ایالت بلوچستان (که در دست چینی ها است)، نارضایتی هایی در مورد تبعیض بین بلوچ ها و دیگران وجود دارد. با توجه به مشکلات در این ایالت، بخشی از بلوچ ها در بلوچستان از راه مبارزه مسالمت آمیز به مبارزه با دولت پرداخته اند و به دنبال احقاق حقوق خود هستند. دوم اینکه تعداد دیگری به مبارزه مسلحانه با اسلام آباد پرداخته و تلاش می کنند با زور تفنگ حقوق مورد نظر خود را به دست آورند. چنانچه در مناطق مختلف بلوچستان انفجارهایی صورت می گیرد و گاه خطوط لوله گاز از بلوچستان به سایر مناطق منفجر می شود. سوم اینکه گروه های نیز خواهان جدایی بلوچستان از پاکستان شده و در پوشش مبارزه برای احقاق حق خود، توسط انگلیس، آمریکا و ... تشکیل و حمایت شده و ناآرامی هایی را در بلوچستان ایجاد می کنند. در واقع این گروه های تجزیه طلب و تندرو بیشتر دارای دفاتر و مراکزی در لندن هستند. اگر به نقش زمینه داخلی بحران در ایالت بلوچستان پاکستان بنگریم باید گفت، در هیچ جای دنیا اگر عوامل داخلی به تجزیه طلبی کمک نکنند، عوامل خارجی به تنهایی نمی توانند نفوذ خود را به پیش برند. مثلا عده بسیار زیادی از بلوچ هایی که دنبال احقاق حقوق خود بوده اند، ناپدید شده و بسیاری معتقد هستند که این امر توسط سازمان های استخباراتی پاکستان انجام شده است. چنانچه حتی قوه مجره، مقننه و  قضاییه پاکستان هم عملا نمی تواند این افراد را پیدا کنند. این مفقود شدگان در سطح بین المللی نیز مطرح شده و موجب نارضایتی هایی در داخل ایالت شده است. به علاوه در چند سال گذشته هم اکبر بوگتی، از سران برجسته بلوچ های پاکستان، در زمان نواز شریف کشته شد و قبیله بوگتی با این امر کنار نیامده است. در واقع دامنه نارضایتی در بلوچستان پاکستان به اندازه ای است که گزارش های و حضور میدانی ما بیانگر آن است که گاه سرود ملی پاکستان در برنامه های صبح گاهی خوانده نمی شود و یا پرچم پاکستان به اهتزاز در نمی آید. در همین راستا نیز بسیاری به دنبال بلوچستان آزاد هستند. در بعد دیگری باید گفت، امروزه مردم سراسر پاکستان وضعیتی چون بلوچستان پاکستان داشته و توسط گروه های تروریستی طالبان، لشگر جهنگوی، سپاه صحابه و القاعده به گروگان گرفته شده اند. در این بین دولت و ارتش در مقابل تروریست ها یا رویکردی نشان نمی دهند، یا نمی توانند دست به کاری بزنند. مثلا در کویته بلوچستان در روز روشن شیعیان مورد هدف قرار می گیرند. در واقع اگر  بستر داخلی  فراهم نباشد، استعمار خارجی  نمی تواند دست به تجزیه پاکستان زند. بنابراین اگر ما نگاهی به  بحران و ریشه بحران در بلوچستان داشته باشیم، در وهه اول این ریشه داخلی است؛ اما ریشه داخلی این بحران زمینه و بستری مناسب را برای دست اندازی عوامل خارجی فراهم کرده است. چنانچه دشمنان اکنون دندان های تجزیه را برای جدایی پاکستان تیز کرده اند و به دنبال تجزیه آن هستند. وضعیت در بلوچستان پاکستان وخیم است و نیروهای امنیتی پاکستان هم مورد حمله قرار  می گیرند و وضعیت آشفته ای حاکم است. در این بین پاکستان اگر می خواهد بهانه برای تجزیه این کشور از بین رود، باید زمینه  تجزیه داخلی آن را از بین برده و مردم ایالت  بلوچستان را راضی کند. اکنون سازمان های استخبارتی پاکستان متهم اند که در بلوچستان مردم را ناراضی می کنند. هدف آمریکا، تجزیه بلوچستان از پاکستان است. چنانچه در گذشته نیز برخی از رهبران احزاب پاکستان در اظهارات خود، از تجهیز جدایی ‌طلبان بلوچستان، توسط آمریکا خبر داده بودند. بنابراین قدرت‌ های خارجی به ویژه آمریکا، از جدایی طلبان بلوچستان پاکستان پشتیبانی می‌کنند. در این راستا سیاست پاکستان در بلوچستان، حمایت از طالبان و یا سیاست سرکوب مردم منطقی نیست. آنها باید از گذشته و از  جدایی بنگلادش عبرت گیرند. باید گفت مگر شرق پاکستان قبل از 1971 ( بنگلادش کنونی) به خاطر نادیده گرفتن حقوق مردم و به شمار آوردن آنها در شمول شهروند درجه دوم، جدا نشد؟ گذشته از این، پاکستان، بلوچستان را چون استان خیبر پشتونخواه  در مقابل ترورها رها کرده است. در این شرایط اکنون آمریکا و موساد، سیا، عربستان، گروه های مختلف القاعده و لشگر جنگوی دست به دست هم داده و ایالت بلوچستان را نا آرام کرده اند. در این شرایط تلاش استعمار نوین و کهنه برای جداسازی بلوچستان پاکستان، دوچندان شده است. دولت و احزاب پاکستان و مساله بحران در بلوچستان اکنون در کراچی یا ستون فقرات پاکستان وضعیت فلج شده است و سرمایه گذاران خارجی و داخلی در حال خروج سرمایه های خود از این شهر هستند. در کراچی روزانه ده یا بیست نفر کشته می شوند و اخیرا گزارش هایی وجود دارد که نشان می دهد یک سوم کراچی را طالبان در اختیار دارد و این شهر مانند کشوری جزیره ای شده است. وقتی چنین وضعیتی وجود دارد، چگونه می توان در ایالت بلوچستان سرمایه گذاری کرد؟ در این بین هر چند نواز شریف دغدغه بهبود وضعیت اقتصاد را دارد و اذعان داشته تا تروریسم ریشه کن نشود، نمی توان اقتصاد را بهبود بخشید؛ اما در هفت ماه گذشته تنها فرمول هایی را برای مذاکره با طالبان و بلوچ ها اعلام کرده، و در واقع قدرت های پشت پرده (که به شکلی به اربابان خارجی وصل هستند) نمی گذارند ناامنی ها پایان یابد. در همین راستا بسیاری معتقدند که نفوذ خارجی ها در سازمان اطلاعات و ارتش پاکستان بسیار زیاد است و آنها نمی خواهند ناامنی خاتمه یابد. در بعد دیگری هر چند احزاب مردم و نواز شکل سراسری  پیدا کرده است، اما سران احزاب پاکستان بیشتر منافع خود را می بینند تا منافع پاکستان. یعنی هرچند احزاب پاکستان خواهان حفظ تمامیت کشور هستند، اما  نمی توانند به ارتش و قدرت های پشت پرده چنین دستوری دهند. در این شرایط باید گفت اگر دولت پاکستان به خود نیاید، آرام آرام صداهای جدایی ایالت بلوچستان، توسط گروه های وابسته، از دفاتر و پایگاه هایشان در انگلیس و.. افزایش می یابد. گروه های تجزیه طلب در بلوچستان پاکستان گروه های تجزیه طلب در بلوچستان پاکستان متعدد بوده و شاید هشت یا نه گروه در این راستا ایجاد شده است. برخی از آنها در راستای اهداف خود حرکت می کنند و برخی نیز از سوی آمریکا، انگلیس و حتی هند در پوشش احقاق حق، دست به ناآرامی در این ایالت می زنند. از بین این گروه ها می توان به سازمان آزادی بخش بلوچستان و ارتش آزادی بخش بلوچستان اشاره کرد. اگر به آمار و تعداد نیروهای جدایی خواه توجه کنیم، آنها هر چند تعداد زیادی نیرو نیستند و ممکن است به هزار یا دو هزار نفر نرسند، اما با تخریب و جنگ چریکی حضور خود را نشان می دهند. وقتی این نیروها دست به اقداماتی می زنند، برخی از بلوچ ها فکر می کنند که آنها برای احقاق حقوق بلوچ ها دست به سلاح می برند؛ اما در واقع این گروه ها از سیاست غلط دولت پاکستان استفاده کرده و مردم بلوچستان را به دنبال خود می کشانند، تا از آنان حمایت کنند. با این حال هر چند بلوچها نمی خواهند از پاکستان جدا شوند، ولی نگرش و برخوردهای دولت موجب تقویت جدایی طلبی شده و عوامل خارجی نیز از این امر سوء استفاده می کنند. نگاه قدرت های منطقه ای و بین المللی به بحران بلوچستان کشورهای غربی: استعمار کهن یا انگلیس و استعمار نوین یعنی آمریکا، همواره از کشورهای بزرگی چون پاکستان بیم دارند. بعد از جنگ جهانی دوم، پاکستان از هندوستان جدا و مستقل شد، در این حال، با اینکه در جنگ سرد آنان( غربی ها) از پاکستان استفاده برده و پاکستان در جنگ طول جنگ سرد به آنها کمک کرد، اما همچنان چشم طمع به این کشور دارند و می کوشند که این کشور یکپارچه نماند. پاکستان، بلوچستان را چون استان خیبر پشتونخواه  در مقابل ترورها رها کرده است. در این شرایط اکنون آمریکا و موساد، سیا، عربستان، گروه های مختلف القاعده و لشگر جنگوی دست به دست هم داده و ایالت بلوچستان را نا آرام کرده اند. در این شرایط تلاش استعمار نوین و کهنه برای جداسازی بلوچستان پاکستان، دوچندان شده است. لذا اکنون که موضوع بلوچستان پاکستان مانند تنوری داغ شده است، هر کسی تلاش می کند نان خود را در آن بچسباند. در همین راستا استعمار کهن و نوین، یعنی انگلیس و آمریکا، بازیگری می کنند. چنانچه در سالهای گذشته برخی اعضای کنگره آمریکا جلسه ای با حضور تعدادی از چهره‌ های جدایی طلب بلوچستان داشته و خواهان قطع کمک‌ های آمریکا به واحدهای نظامی ارتش پاکستان، و هم چنین پشتیبانی کنگره از جدایی بلوچستان از پاکستان بودند. در این بین، هر چند وزارت امور خارجه پاکستان در واکنش و اعتراض به اقدام کنگره آمریکا، این اقدام کنگره را نقض کامل قوانین بین المللی دانست؛ اما با وجود آنکه دولت آمریکا به عدم تلاش برای تجزیه بلوچستان اشاره کرده است، باید گفت رویکرد آمریکا در این جهت است. چنانچه در موضوع افغانستان نیز، سناتور های آمریکایی برخی افغان ها که خواهان تجزیه افغانستان هستند را ملاقات کرده و به دنبال طرح فدرالی کردن افغانستان رفتند. در واقع هدف آمریکا، تجزیه بلوچستان از پاکستان است. چنانچه در گذشته نیز برخی از رهبران احزاب پاکستان در اظهارات خود، از تجهیز جدایی ‌طلبان بلوچستان، توسط آمریکا خبر داده بودند. بنابراین قدرت‌ های خارجی به ویژه آمریکا، از جدایی طلبان بلوچستان پاکستان پشتیبانی می‌کنند. آنها معتقدند که مرزها در منطقه باید برداشته شده و کشورها باید بر اساس مذهب و زبان تشکیل گردد. در همین راستا آمریکا، انگلیس و حتی رژیم صهیونیستی، به گونه غیر مستقیم در این ایالت رخنه کرده اند. هند: هند کشوری بزرگ بوده و هنوز قلبا جدایی پاکستان را به رسمیت نشناخته و آن را کشوری ناراضی قلمداد می کند. بنابراین هند، پاکستانی ناامن و ضعیف را می خواهد، تا در امور داخلی هند دخالت نکند. در واقع هند نیز از  نفوذ در بلوچستان بی بهره نیست و به نوعی در این  منطقه دخالت می کند. در این راستا، هند برای دخالت و نفوذ در بلوچستان تلاش کرده تا بیشتر از عوامل داخلی در پاکستان و ایالت بلوچستان استفاده کند. از نگاه هند، چون پاکستان در قضیه کشمیر و پنچاب دخالت هایی می کند، لذا به خود حق می دهد در بلوچستان دخالت کنند. یعنی هر چند ممکن است نشانه ای از دخالت هند در بلوچستان دیده نشود، اما هند نقش ویژه ای در این امر دارد. روسیه، چین و ایران: در بین همسایگان پاکستان، دو کشور چین و جمهوری اسلامی ایران همیشه خواهان پاکستانی یکپارچه بوده و هیچ گاه به دنبال تجزیه پاکستان نبوده اند. چنانچه ایران اولین کشوری است که پاکستان را به رسمیت شناخت، و در دو جنگ پاکستان با هند، به این کشور کمک کرد. در این بین هر چند پاکستان به خاطر سیاست های نادرست برخی ارگان های خود، موجب بروز مشکلاتی چون ترویج افراط گرایی در سین گیانگ چین شده، ولی پکن خواهان پاکستان  یکپارچه و پیشرفته است و تلاش هایی برای کمک به این کشور انجام می دهد. در بعد دیگری، هر چند روس ها قبلا به دنبال جدایی بلوچستان پاکستان بودند و در جنگ سرد پاکستان را مجری سیاست های آمریکا می دانستند، ولی اکنون، با وجود تاثیر افراط گرایان حاضر در مناطق مسلمان نشین روسیه، این کشور چنان قدرتی در مورد بلوچستان پاکستان ندارد و در این امر دخالت نمی کند. کشورهای عربی: امارات، عربستان و حتی قطر از پاکستان برای تفریح و شکار استفاده می کنند. حتی امارات فرودگاه شمسی را در بلوچستان احداث کرد و بعد مورد استفاده آمریکا قرار گرفت و هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در این منطقه حضور دارند. با این وجود برخی کشورهای عربی از جدایی بلوچستان پاکستان حمایت می کنند. برای نمونه، کشور امارات بندر گوادر را به ضرر بنادر خود می بیند و در ناآرامی های بلوچستان دست داشته و بخش عمده تامین مالی لشگر جنگوی از سوی این کشور صورت می گیرد. همچنین هر چند ممکن است عربستان به دنبال تجزیه پاکستان نباشد، اما برای ضربه زدن به شیعیان پاکستان و به گونه غیر مستقیم ایران، به تروریست ها در بلوچستان پاکستان و سراسر این کشور کمک می کند. حتی اسناد و مدارکی در مولتان به دست آمده است که عربستان به سپاه صحابه و لشگر جنگوی کمک می کند. چشم انداز: در صورتی که در پاکستان حکومت مردمی واقعی استقرار پیدا نکند، پنجابی ها به خود نیایند و حقوق ایالت های محرومی چون خیبر پختونخواه، بلوچستان و حتی سند را ندهند، ممکن است ایالت بلوچستان از پاکستان جدا شود. چنانچه غرب هم همین امر را می خواهد. در این حال باید در نظر داشت که هر گاه آمریکایی ها فهمیدند که دیگر نیازی به پاکستان ندارند، زمینه جدایی ایالت بلوچستان را فراهم می کنند. چنانچه در مورد تیمور شرقی، بعد از رفتن سوهارتو، زمینه را برای  استقلال آن فراهم کردند. عاشق حسین طوری کارشناس پاکستان و رئیس رادیو پشتو پایان متن/

92/12/06 - 06:45





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن