تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس از غير خدا بِبُرد، خداوند، هزينه زندگى او را تأمين مى‏كند و از جايى كه ان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820216043




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودتای سوم اسفند 1299 از نگاهی دیگر


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:

کودتای سوم اسفند 1299 از نگاهی دیگر تهران - ایرنا - روزنامه شرق در شماره روز شنبه خود مصاحبه ای از ˈ لطف الله آجدانی ˈ پژوهشگر تارخ را منتشر کرد که او گفته کودتای سوم اسفند 1299با اطلاع احمد شاه بود و علاوه بر حمایت انگلیس از حمایت بخشی از جامعه ایران از جمله ناسیونالیست ها هم برخوردار بود.


شرق نوشت : لطف الله آجدانی پژوهشگر تاریخ است و حوزه تحقیقات و تالیفات او، تاریخ معاصر ایران، به ویژه انقلاب مشروطه، سنت و تجدد و تاریخ تحولات اندیشه های سیاسی در ایران است. او فارغ التحصیل رشته تاریخ از دانشگاه شهید بهشتی است و در دانشگاه های مازندران تدریس می کند. آجدانی درباره کودتای سوم اسفند 1299 و برآمدن رضاخان معتقد است شاید نتوان تاثیر انگلیسی ها را نادیده گرفت اما تنها نمی توان عامل بیگانه را در این واقعه موثر دانست. سوم اسفند سالگرد کودتایی است که در نهایت منجر به سقوط سلسله قاجار و برآمدن پهلوی ها شد. سالگرد این حادثه بهانه ای بود برای اینکه نظرات این پژوهشگر تاریخ را بشنویم.

آیا شکل گیری کودتای سوم اسفند 1299 در ایران، آنگونه که بسیاری از مورخان و تحلیلگران سیاسی تاکید کرده اند صرفا و الزاما برآیند و انعکاسی از اراده، خواست و منافع انگلیسی ها بوده است؛ یا این واقعه علل و ریشه های داخلی نیز داشت؟
هرچند نقش انگلیسی ها در شکل گیری واقعه کودتای سوم اسفند 1299 در ایران واقعیتی است که نمی توان در آن تردید کرد، اما همه واقعیت را نمی توان به آن محدود کرد. از ادعای درست حمایت انگلیسی ها از کودتای سوم اسفند، الزاما نمی توان به سود ادعای نادرست محدودبودن ماهیت این کودتا به خواست و منافع انگلیسی ها بهره برداری کرد. تقلیل ماهیت این کودتا به ادعای مطلق اندیشانه در محدوددانستن شکل گیری این واقعه به اراده و منافع انگلیسی ها، نتیجه و نشانه نوعی بدفهمی ها و بدخوانی های تاریخی است. دقت در اسناد و مدارک و شواهد تاریخی از این واقعیت خبر می دهد که جدای از واقعیت حمایت دولت بریتانیا از این کودتا، شکل گیری آن کودتا تا حدود زیادی و با درجات متفاوتی، از حمایت شماری از گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی در ایران نیز برخوردار بود. برای درک این واقعیت ظریف لازم است این واقعه تاریخی را به دور از افراط و تفریط و در بستر شرایط و تحولات سیاسی و اجتماعی و در یک چارچوب همه جانبه نگر، ارزیابی کرد.
کودتای سوم اسفند 1299 در ایران، بر چه بسترهای سیاسی و اجتماعی متاثر از رویدادها و تحولات داخلی شکل گرفت که بر اساس آنها بتوان به یک ارزیابی هرچه درست تر و واقعی تر از ماهیت این واقعه تاریخی و سیاسی و پیوند معنا دار آن با علل و ریشه های داخلی آن دست یافت؟
در آستانه کودتا، اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران از ویژگی هایی برخوردار بود که جملگی به نارضایتی بسیاری از گروه های مختلف جامعه ایرانی از وضع موجود انجامیده بود. مجلس شورای ملی که نمادی از انقلاب مشروطه بود و آرمان های مذهبی و ملی و دموکراتیک در عصر مشروطیت را منعکس می کرد تعطیل شده بود. سلطنت و دولت، فاقد کارآمدی در تحقق بسیاری از مطالبات عمومی و منافع ملی بود. طی شش سال تعطیلی مجلس، 10 نخست وزیر و کابینه ظهور و سقوط کردند. عمر بسیار کوتاه دولت ها نشان دهنده تزلزل و بی ثباتی سیاسی در ایران بود. ارتش سرخ شمال ایران را اشغال کرده بود. قراردادهای خارجی و از جمله قرارداد 1919 که به موجب آن ایران را تا حدود زیادی از نظر مالی و نظامی در اختیار انگلیسی ها قرار می داد احساسات و تمایلات ناسیونالیستی و مذهبی در برابر توسعه طلبی سلطه جویی های خارجی در ایران را جریحه دار کرده بود. جنبش هایی چون قیام میرزا کوچک خان جنگلی به همان اندازه که انعکاسی از نگرانی و اعتراض به ضعف و ناکارآمدی حکومت داخلی از یک سو و نیز برآیند تمایلات ضدانگلیسی بود، از آن رو که با تشکیل و اعلام حکومت خودمختار جمهوری گیلان همراه شد و تاحدودی نیز به منزله اقدامی در همپوشانی با تکاپوهای شوروی برای حمله نظامی به تهران تلقی شد، خود جدای از ادعای حکومت مرکزی به تجزیه طلبانه بودن اینگونه جنبش ها، از سوی بسیاری از ناسیونالیست های ایرانی نیز با نگرانی روبه رو شد. از این رو تشکیل یک حکومت قدرتمند مرکزی که قادر به حفظ و تامین امنیت داخلی، جلوگیری از سلطه طلبی های خارجی در ایران و مانعی در برابر تجزیه طلبی های داخلی و نیز تحقق ضرورت حفظ یکپارچگی ارضی ایران باشد برای بسیاری از گروه های مختلف اجتماعی ایران تبدیل به یک آرمان شده بود و شاید به این علت که کودتا و کودتا گران چنین به نظر آمدند که قادر به تحقق این آرمان ها هستند مورد استقبال و حمایت بخشی از مردم ایران قرار گرفتند.
نقش تحولات خارجی و علل و عوامل برآمده از بازیگری و بازیگردانی سیاسی قدرت های خارجی و به ویژه نقش و مواضع دولت انگلستان در واقعه کودتای سوم اسفند 1299 را چگونه ارزیابی می کنید؟
ایران همواره و از دیرباز به سبب موقعیت بی بدیل استراتژیکی خود از اهمیت فراوانی در عرصه سیاست بین المللی برخوردار بود. از آغاز عصر قاجاریه، روس و انگلیس دایم در ایران بر سر منافع و اهداف سیاسی، نظامی و اقتصادی خود در رقابت با یکدیگر بودند. بعد از وقوع انقلاب اکتبر 1917 و سقوط حکومت تزاری روسیه و ظهور حکومت بلشویکی شوروی و خروج قوای روسی از ایران، زمینه های هرچه مناسب تری برای یکه تازی انگلستان در ایران پدید آمد. دولت انگلستان با طراحی انعقاد قرارداد 1919 کوشید تا امور و اختیارات نظامی و مالی ایران را در اختیار خود بگیرد. هرچند این قرارداد با مخالفت های نیروهای مذهبی به رهبری آیت الله مدرس و نیز مخالفت های نیروهای ملی به سرانجام نرسید، اما انگلیس همچنان در اجرای سیاست های توسعه طلبانه خود در ایران مصمم بود. پیروزی انقلاب بلشویکی، ایران و به ویژه مناطق شمالی ایران را در معرض جنبش های انقلابی متاثر از افکار بلشویکی شوروی قرار داد. جنبش میرزاکوچک خان جنگلی در گیلان نیز علاوه بر آنکه تهدیدی برای حکومت مرکزی قاجار به شمار می آمد، با منافع دولت بریتانیا در ایران نیز مغایرت داشت. ارتش سرخ وارد رشت شد و پیشه وری و احسان الله خان کوشش کردند تا تهران را اشغال کنند. هرچند انگلیسی ها از ارتش سرخ شکست خوردند اما نیروهای قزاق و رضاخان مانع نفوذ و ورود قوای شوروی به تهران شدند. سیدضیاء طباطبایی، سیاستمدار و روزنامه نگار ایرانی در تابستان 1298 گروهی به نام «کمیته آهن» را شکل داد که در آن شخصیت های سیاسی و اجتماعی با رویکرد ضدبلشویکی حضور و فعالیت داشتند. حسین خان عدل الملک، منصورالسلطنه، سیدمحمد تدین، مسعودخان کیهان و محمدتقی بهار ملک الشعرا، از اعضای اصلی این کمیته بودند. در خرداد 1299 سیدضیاء به دیدار نورمن، سفیر انگلیس در ایران رفت و آمادگی خود برای اجرای یک کودتا در صورت اطمینان از برخورداری از حمایت انگلستان را اعلام کرد. نورمن نیز موضوع مذاکره را به اطلاع لرد کرزن، وزیر وقت خارجه انگلیس رساند. سیاست های ضدکمونیستی کودتاچیان به همان اندازه که در داخل جامعه ایرانی طرفداران بسیاری به ویژه در میان ناسیونالیست ها داشت، منطبق با اهداف ضدکمونیستی انگلستان و منافع آنان نیز بود. البته در آغاز میان دیپلمات های انگلیسی بر سر موضوع انجام کودتا و بازیگران داخلی کودتا در ایران اختلاف نظر وجود داشت. مستر اسمارت معتقد بود که باید ماموران انگلیسی با آزادیخواهان و ملیون ایرانی همکاری کنند. اما مستر هاوارد، کنسول انگلیس در تهران خلاف این نظر را داشت. نورمن وزیرمختار انگلیس سرانجام طرح کودتا را حتی با احمدشاه نیز در میان گذاشت و به تشریح ضرورت ایجاد یک حکومت مقتدر مرکزی که بتواند از هرج و مرج های داخلی و نفوذ و نشر کمونیسم جلوگیری کند پرداخت و این طرح با موافقت شاه ایران نیز روبه رو شد. ژنرال آیرون ساید انگلیسی نیز که پیشتر از طریق اردشیر جی با رضاخان آشنا شده بود و او را برای انجام کودتا و دردست گرفتن قدرت مناسب دیده بود با حمایت از او راه را برای کودتای رضاخان هموار کرد. سرانجام قوای قزاق به فرماندهی سرتیپ رضاخان از راه قزوین وارد تهران شد و با پیروزی کودتای سوم اسفند 1299 که هم مورد حمایت از ایرانیان و هم دولت بریتانیا قرار داشت، کابینه سپه دار اعظم برافتاد و کابینه جدید با نخست وزیری سیدضیاء تشکیل شد.
مهم ترین اهداف اولیه کودتا را چگونه ارزیابی می کنید؟ اولین خواسته هایی که در پس این کودتا نهفته بود، چه بود؟
همان گونه که تاکید شد شکل گیری این کودتا برآیند وضعیتی بود که در داخل مورد حمایت بسیاری از ناسیونالیست های داخل ایران که خواهان یکپارچگی ارضی ایران و پایان دادن به هرج و مرج های داخلی و جلوگیری از نفوذ افکار و تکاپوهای بلشویکی در ایران از طریق تشکیل یک حکومت مرکزی مقتدر بودند، قرار داشت. اما از آنجایی که این کودتا با تحقق اهداف ضد بلشویکی دولت انگلستان نیز هم سویی و هم پوشانی داشت، از سوی بسیاری از دیپلمات های انگلیسی و دولت انگلستان نیز با استقبال و حمایت همراه شد. از این رو می توان گفت به رغم اشتراک هدف و منافع ناشی از وجود یک حکومت مقتدر مرکزی در ایران برای دولت انگلستان و نیروهای داخلی حامی کودتا در ایران، اهداف کودتا محدود به منافع ضدبلشویکی و توسعه طلبی دولت انگلستان در ایران نبود. با وجود اشتراک هدف رویکردهای ضدبلشویکی در میان انگلیسی ها و بسیاری از ایرانیان، تلاش برای پایان بخشیدن به بی ثباتی های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی داخلی، برقراری امنیت داخلی، ایجاد یک حکومت مقتدر مرکزی که قادر به جلوگیری از سلطه جویی های خارجی باشد، از دیگر اهداف و مطالبات نهفته در این کودتا بود که سرشت و خاستگاه وطن پرستانه و ملی داشت. هرچند در عمل این کودتا تا حدود زیادی نتوانست آرمان های ملی و منطبق با آرمان ها و منافع جامعه ایرانی را تحقق بخشد و این کودتا خود زمینه ساز فصل جدیدی از استبداد داخلی و منافع طلبی های قدرت های خارجی در ایران شد، اما این ناتوانی و پیامدهای آن، الزاما نباید به نادیده گرفتن انگیزه ها و اهداف اولیه منطبق با منافع ملی حامیان این کودتا بینجامد.
نقش روزنامه نگار و رجال سیاسی ای چون سیدضیاء طباطبایی همواره در پاره ای موارد با ابهام و سوال همراه بوده است. افکار منتشره او در روزنامه رعد یا شرق ملغمه ای از هرج ومرج طلبی و عدم ثبات رای و طرفداری از انگلستان را می رساند. او چگونه رضاخان را به حمایت از خود واداشت؟ او وقتی به نخست وزیری رسید آیا برنامه ای برای ایران داشت؟ چرا پس از به قدرت رسیدن به بازداشت رجال سیاسی عمدتا مشروطه خواه و البته زمین دار پرداخت؟ آیا اقدامات و سخنان او علیه اشرافی گری یک تبلیغ سیاسی پوپولیستی بود و ریشه در جنگ قدرت داشت یا واقعا افکار و تمایلات ضداشرافی گری او را منعکس می کرد؟
سیدضیاء زندگانی و افکار پرتلاطم و چندگانه ای دارد که چهره و عملکرد متضاد و حتی متناقضی از وی را ترسیم کرده است. وی که در خانواده ای روحانی و مذهبی متولد شد و در آغاز در کسوت روحانیان نیز قرار داشت به زودی ملبس به کت و شلوار و کراوات و پاپیون و مقید به آداب و فرهنگ غربی شد. از همان آغاز جوانی و مقارن جنبش مشروطیت دارای تمایلات مشروطه خواهی شد. در مهاجرت صغری و کبری عاما به آستانه حضرت عبدالعظیم و قم و نیز فتح تهران به دست فاتحان مشروطه خواه شرکت فعالانه داشت. از 17سالگی نشریاتی چون اسلام و ندای اسلام را در شیراز منتشر می کرد. اندکی پس از فتح تهران روزنامه شرق را منتشر کرد که در این روزنامه دیگر نمی توان سیدضیاء را به عنوان یک حامی جدی مشروطه دید. بعد از شرق نشریه برق را منتشر کرد. یک چندی را مقارن مجلس دوم مشروطه به اتهام توهین به مجلس دستگیر و زندانی شد سپس با کمک برخی از مشروطه خواهان آزاد و برای تحصیلات به فرانسه و انگلستان رفت. به زودی ارتباطات گسترده ای با انگلیسی ها پیدا کرد. سپس روزنامه رعد را با حمایت مالی سفارت انگلیس منتشر کرد. او گاه به حمایت از روسیه و گاه به حمایت از انگلیس می پرداخت. فردی که تا حدود زیادی غیرقابل پیش بینی بود. دارای تلون سیاسی و فکری فراوانی بود که ریشه اصلی آن را باید در روحیات و خصوصیات شخصی او جست وجو کرد. اما اساسا و به طور عمده دارای گرایشات انگلیس دوستانه بود. وی که از حامیان وثوق الدوله و قرارداد 1919 بود به ویژه پس از حمایت او از این قرارداد و ارتباطاتش با وثوق الدوله مورد توجه انگلیسی ها قرار گرفت. زمانی که وی در تشکیل کمیته آهن مشارکت و نقش اساسی داشت از طریق این کمیته با ماموران انگلیسی روابط نزدیکی داشت. به منافع طلبی مادی و خوشگذرانی های دنیوی بسیار علاقه مند بود و مواضع سیاسی او نیز از این روحیه متاثر بود. در فرآیند شکل گیری کودتای سوم اسفند 1299، نزدیکی او و رضاخان نه محصول اراده و خواست او که بیشتر متاثر از حمایت انگلیسی ها از رضاخان از یک سو و حمایت بسیاری از ملیون از رضاخان به سبب مناسب تشخیص دادن وی برای پایان دادن به نابسامانی های موجود در ایران بود. زمانی که سیدضیاء به نخست وزیری رسید اهداف و برنامه های خود و کابینه اش را در چارچوب تلاش برای تجدید سازمان ارتش، اصلاح بعضی از سازمان ها و نهاد های دولتی، انحلال محاکم قضایی قدیمی و تشکیل محاکم جدید، اصلاحات فرهنگی، اصلاحات مالی، توسعه بازرگانی، اصلاحات شهرداری ها، بهبود روابط دوستانه با دولت های خارجی، تخلیه ایران از ارتش بیگانه، تقسیم زمین های خالصه میان کشاورزان و تهیه قوانین روستایی برای بهبود حال و رفاه روستاییان، ارایه و معرفی کرد. اهداف و برنامه هایی که نه وی توانایی تحقق آنها را داشت و نه شرایط سیاسی موجود اجازه تحقق به آن اهداف و برنامه ها را می داد. اقدام تندرویانه او به بازداشت گروهی از رجال سیاسی عمدتا مشروطه خواه و البته زمین داران بزرگ که کابینه صد روزه او را به کابینه سیاه مشهور کرد، بیش و پیش از آنکه در راستای اهداف نوسازی سیاسی و اقتصادی مورد نیاز جامعه ایرانی آن روزگار بوده باشد، در واقع تلاش قدرت طلبانه و منفعت طلبانه شخصی سیدضیاء را منعکس می کرد. نزدیکی او و رضاخان در کودتای سوم اسفند 1299 و حضور رضاخان در کابینه او نیز در سرشت خود محصول یک مصلحت اندیشی سیاسی بود تا نزدیکی افکار و تمایلات آن دو به یکدیگر و از این رو نه تنها نمی توانست و نتوانست به یک همکاری پایدار منجر شود، به زودی به اختلافات عیان و نهانی انجامید که با توجه به اقتدار شخصیت فردی رضاخان، این اختلافات به زیان سیدضیاء و به سود رضاخان انجامید. البته نمی توان پاره ای افکار و تمایلات اصلاحی و ترقی خواهانه سیدضیاء را نادیده گرفت و انکار کرد، اما کلیت افکار و رفتار سیاسی او تا حدود زیادی از منافع ملی جامعه ایرانی دور بود.1654
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير


[email protected]




03/12/1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن