واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
از عصبانی نیستم، عصبانی هستند
ساعت 9:42 صبح یعنی یک جشنواره را نمیگذارند مثل بچه خوب برگزار کنیم. هزار و یک حاشیه و سروصدا درست کردند. اصلا شاعر میگوید هرکس به طریقی دل ما میشکند، «بیگانه» جدا، «آذر» جدا، «شهدخت» جدا، «پرویز» سوا میشکند، «معراجیها» اگر میشکند حرفی نیست، از «متروپل» بپرسید چرا میشکند!
به گزارش نامه نیوز به نقل از خبرپو، بابا یک نفر نیامد بگوید روحانی دستت درد نکند که «قصهها» و «خانه پدری» و «عصبانی نیستم» اکران شد، ولی میلیونها نفر اجدادم را آوردند جلوی چشمم که چرا فیلم آقای کیمیایی و پوراحمد و یکی دو استاد دیگر بیکیفیت بوده. تقصیر من است؟ مقصر منم؟ هان؟ شما خودت قضاوت کن. آقای جنتی را خواستم که بیاید و درباره حاشیههای جشنواره صحبت کنیم.
ساعت 11:12 صبح
علی جنتی رسید دفتر. موهایش به هم ریخته بود، کتش پاره شده بود، شلوارش خاکی بود! با تعجب پرسیدم: «چرا این شکلی شدی پسر؟» نفس نفس زنان گفت: «آقا از وسط دعوا فرار کردم. بعد از جشنواره فجر تا همین الان هم دعواست.» من هم میخواستم بابت جشنواره حسابی با او دعوا کنم. ولی اوضاع و احوالش را که دیدم دلم سوخت. گفت: «به خدا خستگی این یک هفته مونده توی تنم. عجب کار سختیه جشنواره اداره کردن. خوش به حال شمقدری اینها!» گفتم: «چطور؟ چرا خوش به حالشون؟» گفت: «آخه اکثریت سینماگران با اونها مشکل داشتن. غیر از سه چهار نفر هیچ کی باهاشون رفیق نبود.
نه قلقلی، نه فلفلی، نه مرغ زرد کاکلی... ولی خب کیف میکردن دیگه. دغدغه سیمرغ نداشتن. من بیچاره باید هوای همه رو داشته باشم. همه هم از آدم انتظار دارن.» گفتم: «خب حق دارن! میگن شیار 143 که فیلم خوبی بوده رو به زور راه دادین توی جشنواره.» گفت: «خب فیلم خوبی بود، ولی جا نداشتیم! چی کار کنم؟» گفتم: «خب چرا فیلم کارگردانهای معروف رو که کیفیت خوبی نداشتن توی رودربایستی راه دادین، ولی فیلمهای خوب جوانها رو راه ندادین. درسته آدم توی انتخاب رودربایستی داشته باشه؟» گفت: «اتفاقا کار عاقلانهای کردیم. شما تصور کن فیلم آقای کیمیایی و پوراحمد رو میذاشتیم بیرون... اون وقت همین آقایونی که الان معترضن، توی تاریخ اسم ما رو هم عرض مغولها میآوردن که فیلمهای بزرگان سینمای ایران رو به جشنواره راه ندادیم!» کمی فکر کردم و گفتم: «علی اصلا بهت نمیاد در این حد عاقل و آیندهنگر باشی! آفرین. ولی بازم ازت گله دارم.
چرا «عصبانی نیستم» رو از جشنواره خارج کردی؟» گفت: «برای اینکه عصبانی بودن.» پرسیدم: «کارگردان عصبانی بود؟» گفت: «نه! همونهایی که ولشون کنی میرن از دست خودشون هم شکایت میکنن، از این فیلم هم عصبانی بودن. بیم اون میرفت که کار دست پرده سینما بدن.» گفتم: «شما که چند ماه قبل فرموده بودی هیچ خودسری حق نداره فیلمها رو از پرده پایین بکشه؟» با اضطراب این طرف و آن طرف را نگاه کرد و گفت: «آقا به خدا خودسر نبودن. سر داشتن این هوا! دمشون هم واسه خودشون نبود. وصل بود به یه جاهای نامعلومی.» گفت: «به هر حال نباید عقب میکشیدی.» چپ چپ نگاهم کرد و گفت: «باز اگه یکی اینو میگفت که خودش پای وعدههاش ایستاده بود، یه چیزی...» رنگم پرید و با اینکه حقوقدانم، ولی مثل سرهنگها سینه سپر کردم و گفتم: «نخیر! دولت به همه وعدههایی که به مردم داده پایبنده!»
وقایعنگار 23 بهمن 1392:
1. جشنواره فیلم فجر با تمام حواشی عجیبش بالاخره پایان یافت.
2. برخی پیشکسوتان سینما فیلمهای قابل قبولی ارائه نکردند.
3. فیلم «عصبانی نیستم!» رضا درمیشیان، با فشار نهادهای خاص، در حالی که نامزد دریافت سیمرغ در چند بخش بود، از بخش مسابقه کنار گذاشته شد.
1392/11/26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]