واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
گفتمان اعتدال؛ نیاز امروز، ضرورت فردا - سیدرضا صالحی امیری تهران - ایرنا - در مبحث نخست انتشار ضمن واکاوی مفهوم گفتمان، زمینه شکل گیری گفتمان «اعتدال» در جامعه ایران را صف آرایی گفتمان سازندگی و اصلاحات با پادگفتمان افراطی گری و خشونت طلبی مورد اشاره قرار دادیم. اما این موضوع، فقط یکی از دلایل بسط مفهوم «اعتدال» در جامعه ایران بوده است.
دلایل یا عوامل دیگری را نیز می توان به این مقوله افزود. ناکامی های دولت قبل در حوزه های مختلف مدیریتی کشور و مهم ترین آن، حوزه اقتصاد و افزایش روزافزون مشکلات معیشتی مردم و گسترش گرانی ها و بالا رفتن تورم لجام گسیخته و ایجاد رکود اقتصادی، مسأله ای نیست که بتوان براحتی از آن گذشت.
شعارهای مافوق طاقت از سوی دولت نهم و دهم و ادعای مدیریت جهان و طرح موضوعات تنش زا در عرصه روابط بین الملل و اتخاذ سیاست های تندروانه که منجر به تحریم های گسترده علیه جمهوری اسلامی ایران شد، همه و همه فضای پرتب وتاب و آشفته ای را رقم زد که مدیریت کلان کشور را با مشکل مواجه می ساخت و مردم نیز در پرتو چنین سیاست ها و تدابیری، دچار مشکلات مختلفی می شدند. این مسائل نه تنها روی سفره مردم و معیشت آنان تأثیر منفی می گذاشت، بلکه آسیب های مختلف اجتماعی را دامن می زد به گونه ای که بسیاری از مردم بویژه جوانان، زنان، نخبگان، صنعتگران، کشاورزان و... نسبت به آینده خویش نگران می شدند.
در گفت وگوهای عامه مردم بسیار شنیده می شد که بالاخره تکلیف برنامه هسته ای ایران چه می شود؟ آیا مشکل ایران با 1+5 حل می شود یا این که به سوی بی ثباتی و جنگ کشیده خواهیم شد؟ بسیاری از ایرانیان از سویی موافق برنامه هسته ای صلح آمیز بوده اند و زورگویی های قدرتمندان جهانی را غیرمنطقی و غیرقابل توجیه می دانستند و از سوی دیگر با نگرانی به آینده خود و کشور خیره می شدند. طبیعت انسانی نیز چنین است که آدمی نمی تواند پیوسته در تب وتاب و جدال و خشم به سر بَرَد.
خشم و نگرانی امری موقتی و گذراست و اگر دائمی شود، ده ها مشکل جسمی و روان شناختی تولید می کند. آدمیان میل به آسایش، آرامش و امید دارند. تمام تلاش های بشری برای رسیدن به سلامت و آرامش است و به تعبیر مولای متقیان «نعمتان مجهولتان الصحه و الامان».
این موضوع را در اشل نهاد خانواده، به روشنی می توان بازشناخت. خانواده ای که پیوسته در جنگ و نزاع به سر برد، فرزندانی مضطرب، نگران، روان پریش، ناامید، منزوی، دچار بحران عاطفی و… تحویل جامعه می دهد. نتیجه چنین روابط آشفته و نابسامان خانوادگی، آسیب هایی از قبیل بیماری های جسمی و روانی، اعتیاد، فساد، انواع بزهکاری، طلاق، فرار از خانه، معاشرت با دوستان نااهل، افت تحصیلی، افسردگی، بدگمانی، یأس، کاهش حس تعلق خانوادگی، بداخلاقی و بی اخلاقی و ده ها بحران هویتی و ناهنجاری دیگر خواهد بود. این نمونه را می توان به اشل های بزرگ تر اجتماعی نیز تسری داد.
به هر تقدیر در فضایی که شهروندان از آشفتگی ها و تنش زایی ها و محدودیت های مختلف در رنج ونگرانی به سر می برند، «دکتر حسن روحانی» با شعار «دولت تدبیر و امید» و با «گفتمان اعتدال» به صحنه مبارزات انتخاباتی وارد شد. بخش وسیعی از مردم، تجربه های گذشته و رویدادهای پیشین را مقابل چشمان خود می دیدند و احساس می کردند نگاه جدیدی به عرصه مدیریت کشور گام گذاشته است. برنامه ای که صلح، دوستی، عقلانیت، تدبیر و روش اعتدالی را تجویز می نمود. اما آیا این برنامه پتانسیل و ویژگی لازم را برای تبدیل شدن به یک «گفتمان» در بر دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، بخش سوم این نوشتار را بخوانید.
**عضو هیأت علمی دانشگاه
اول**1516
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
28/11/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]