واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
دیروز، امروز، فردا تهران -ایرنا - در یادداشتی که روزنامه شرق روز چهارشنبه با عنوان « دیروز ، امروز ، فردا » منتشر کرد آمده است: دیروز- از قیطریه تا آزادی آنچه بود همصدایی و همدلی و همراهی بود. فریادها هم گویی از یک گلو برمی آمد.
در ادامه این مطلب می خوانید: فریاد، فریاد اعتراض بود به اجحاف و وابستگی و آنچه تمنا می شد استقلال بود و عدالت و آزادی و اسلامی که با جمهوریت پیوند داشته باشد.
قیطریه تا آزادی را روزه دارانی که در پایان یک ماه عبادت پاداششان را در فطری با شکوه می گرفتند، مومنانه بنیان گذاشتند.
از قیطریه تا آزادی مبدأش معلوم بود و مقصدش در فرادست کوه ها و در افقی دورتر ترسیم می شد، اما امید در دل راهپیمایان هم پیمان موج می زد.
از قیطریه تا آزادی سراسر رنگ بود، مهر بود، امید بود و همبستگی: آغاز بیداری...
امروز- از خانه تا آزادی. از خانه تا آزادی به دنبال «آزادی»، به دنبال همدلی، همگامی، همسرایی و همنوایی.
امروز مرگ خواهی می رود تا جای خود را به سعادت طلبی بدهد و خشونت می رود تا با همین آدمک هایی که سمبل خشونت است بسوزد و خاکستر شود و از خاکستر آن گفت وگو بروید و مدارا.
مرگ را خالق یکتا برای همه آفریدگانش مقدر کرده است اما فقط او از پایان زندگی آدم ها آگاه است و از چگونه پایان پذیرفتن زندگی آنها.
تنها اوست که عاقبت امر از آن اوست.
امروز- از خانه تا آزادی برای مرور دیروز؛ دیروزی که حالا پس از 35سال، خود یک «تاریخ» شده است.
از خانه تا آزادی برای مرور تاریخ برای عبرت از تاریخ.
زیر تابش کم زور خورشید زمستانی می شود چشم ها را بست و روزهای قیطریه تا آزادی را به یاد آورد.
روزهای گرم تابستانی که صورت های آفتاب خورده راهپیمایان ناخودآگاه مُهر پررنگ حضور می خورد و دیروز تابستان به زمستان پیوند خورد و دیگر نشان در چهره ها نبود بلکه صداهای بم خش دار نشانی دیگر بود از حضور شبانه بر بام های الله اکبرگویانی که از هجوم دژخیمان شاه رهایی یافته بودند.
امروز را با یادی خالی از دیروز نمی توان گذراند.
یادهای خالی را می توان با قصه سرایی ها انباشت و می توان تابلو راهنما را کج کرد و می شود مسیر را انحرافی کرد و می توان امروز بهمنی ها مرگ را به پرسش خوانده بودند.
امروز کودک کار آکاردئون به دست جای خود را در راهپیمایی 22بهمن یافته بود.
کودک کار بی اعتنا به شعارهای مرگ خواهی روزی خود را از جماعت حاضر در صحنه برای زندگی طلب می کرد.
کودک کار آهنگی محزون می نواخت در روزی که باید شادترین روز باشد.
در جشن ملی سرود مرگ برآمریکا پخش می شد و کودک کار آهنگ نان خودش را می نواخت.
چشمان جست وجوگر من امروز به دنبال کارناوال شادی در روزی که ملی است و باید از آن همه ملت باشد روی آکاردئون کودک کار خیره ماند تا فردا را ببیند!
فردا- حضور برای پاسخ به همه پرسش های امروز و دیروز. از خانه تا آزادی برای پاسداشت کرامت انسانی و برای پاسداشت گوهر ارجمندی که باید محافظت شود.
* فخرالسادات محتشمی پور
اول**1104
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
23/11/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]